عارفه سحر
وقتی در خانه اتفاق جالبی رخ میداد آن را تمثیل میکردم. تمثیل این اتفاقات برای خانوادهام جالب بود. به خانوادهام مرتب تذکر میدادم که من در این زمینه استعداد دارم.
مهدیه عزیز، دانشآموز صنف دهم لیسهی چهارقلعهی چهاردهی، عضو «گروه تیاتر دختران افغانستان» شانزده سال دارد. او شیفتهی تیاتر است و مصمم است که تحصیلات عالیاش را به صورت حرفهیی در این رشتهی هنری به پایان برساند. مهدیه معتقد است که میتواند از این منظر، رنجها، نیازها و دغدغههای جامعه و به ویژه زنان را به صورت روشن توضیح بدهد. وقتی هنوز کودک کم سن و سالی بود، با تماشای برنامههای تیاتر در برخی مناسبتها و جشنهای مکتب، احساس اشتیاق میکرد که روزی بتواند مثل دیگر دختران، عضوی از یک گروه تیاتر باشد.
یک سال قبل وقتی «گروه تیاتر دختران افغانستان» در خانهی یکی از دوستان مهدیه تمرین میکرد، او مصمم شده بود که یکی از اعضای این گروه باشد. خانوادهاش با عضویت او در یک گروه تیاتر، مخالف بود. مهدیه به مادرش متوسل میشود. او رضایت مادرش را جلب میکند و به این طریق، اسباب رضایت خانواده برای عضویت رسمی او در گروه تیاتر دختران افغانستان فراهم میشود.
مهدیه میگوید که خانوادهاش در نخستین گفتوگوها بر سر عضویت رسمی او در یک گروه تیاتر دخترانه، مواجهی تمسخرآمیزی داشت. خانوادهاش معتقد بود که اجرای یک دختر، مایهی آبروریزی و کسر شأن آنهاست، اما اکنون مهدیه از حمایت و تشویق مادر و پدرش برخوردار است اما خواهرانش همچنان مخالفت میکنند.
باوصف موانع و مخالفتهای خانوادگی و اجتماعی، مهدیه پس از یک سال تمرین و تلاش در «گروه تیاتر دختران افغانستان»، اکنون تشویق و تحسین دوستان و همصنفیهایش را نیز با خود دارد. مهدیه میگوید از این که قسمتی از مسیر موفقیت را طی کرده و با تیاتر میتواند رنجهای اجتماعی مردمش را تمثیل کند، خوشحال است.
شمیلا بیات، دانشآموز صنف دوازدهم لیسهی چهارقلعهی چهاردهی، عضو دیگر «گروه تیاتر دختران افغانستان» است. شمیلا، زمانی را به یاد میآورد که با تنها دو نفر، گروه تیاترشان را تشکیل داده بودند. گروه تیاتر دختران افغانستان به مرور به 6 نفر و اکنون به 16 نفر رسیده است. شمیلا و دوست همراهش میگویند که راز موفقیتشان، انگیزه و تلاش بود: «در اوایل، حتا مجبور بودیم که تمریناتمان را پنهانی انجام بدهیم. اگر تلاش نمیکردیم و انگیزهیمان را حفظ نمیکردیم، برداشتن یک گام ممکن نبود.»
گروه تیاتر دختران افغانستان، مدتی پس از آغاز کارشان با «نعیم کریمی» آشنا میشود. آقای کریمی، اکنون مسوول و آموزگار این گروه است. بزرگترین چالش گروه تیاتر دختران افغانستان در آغاز کار، مواجههی بازدارندهی جامعه نسبت به تیاتر بود. مردم و خانوادههایشان، معتقد بودند که تیاتر، سبکسری است و ربطی به هنر ندارد. اعضای گروه معتقدند که آنها میخواهند به مرور، نگاه اطرافیان و دوستانشان را به تیاتر تغییر بدهند. شمیلا میگوید: «بیشتر مردم نمیپذیرند که تیاتر یک هنر ست.»
گروه تیاتر دختران افغانستان در قریب به سال، دستکم بیست بار روی صحنه رفته است. شمیلا میگوید که سوژههایی مثل خشونتهای خانوادگی، مهاجرت، ناامنی و امید به زندگی، موضوع اجراهای آنها بوده است: «در مناسبتها و جاهای مختلفی اجرا داشتهایم. در قصر مرمرین، ارگ ریاستجمهوری، دانشگاه کابل، مرکز فرهنگی فرانسه در کابل و برخی مکاتب خصوصی و دولتی تیاتر اجرا کردهایم.»
شمیلا در کنار چالشهای اجتماعی در خصوص کارشان، به تشویقهای که دریافت کردهاند نیز اشاره میکند: «در قصر مرمرین، بانوی اول به همراه تعدادی از بانوان مطرح و صاحب نام کشور، برای ما ایستادند، تشویق کردند و همهی اعضای گروه را به آغوش گرفتند.»
شمیلا میگوید که به دلیل حضور در متن جامعه، درک و فهم ملموستری از مشکلات اجتماعی به خصوص اعمال خشونت بر زنان دارند. او معتقد است که زنان نمیتوانند چالشها و خشونتهای که بر آنها میرود را از پستوی خانهها خارج کنند: «گروه تیاتر دختران افغانستان میخواهد خشونتهای وسیعی که بر زنان در خانوادهها میرود را نمایش دهد و بازسازی کند. ما صدای زنانی هستیم که نمیتوانند از پستوی خانهها خارج شده و حرف بزنند.»
نعیم کریمی، مستندساز جوانی که مربی و مسوول این گروه است، در پاییز 1394، با اولین اعضای گروه تیاتر دختران افغانستان آشنا میشود. اعضای گروه، به صورت پنهانی، تیاتر تمرین میکردند. آقای کریمی ترجیح داده بود که خانوادههای آنها را در جریان قرار داده و رضایتشان را در خصوص دوام کار دخترانشان، جلب کند: «خانوادههای دختران را در مسجدی دعوت کردم. به آنها توضیح دادم که تیاتر چیست و چه نقشی در بازتاب هنرمندانهی رخدادهای اجتماعی دارد. خانوادهها موافقت کردند.»
پس از آن، آقای کریمی داوطلبان بیشتری را به گروه تیاتر تحت مدیریتاش وارد کرد. آنها، باوصف تلاش و اشتیاق برای دوام برنامههایشان از امکانات کافی برخوردار نیستند. گروه تیاتر دختران افغانستان، تمریناتشان را در مکتبها یا در خانهی یکی از اعضای گروه برگزار میکند.
نخستین نمایش گروه تیاتر دختران افغانستان در سال جاری «بودن یا نبودن؛ مسأله این است» بود. اجرایی برگرفته از نمایشنامهی هملت، نوشتهی ویلیام شکسپیر. این نمایش در مرکز فرهنگی فرانسه در کابل به نمایش درآمد.
آخرین اجرای گروه تیاتر دختران افغانستان «ترسهای سیاه» است. اجرایی که از تجربیات فردی اعضای گروه در محیطهای خانوادگیشان میآید. در این نمایش، گروه تیاتر دختران افغانستان چالشهای خانوادگی دختران افغان را تمثیل کردهاند.
نعیم کریمی میگوید با وجود امکانات بسیار اندکی که دارند، سعی میکنند به صورت حرفهیی، تمرینات و برنامههایشان را دنبال کنند: «تا کنون، دستآوردهای خوبی داشتهایم. سطح کار دخترها حرفهییتر شده و به مرور تشویقها و حمایتها بیشتر میشود.»
گروه تیاتر دختران افغانستان، سه روز در هفته، دستکم دو ساعت تمرین میکند. اعضای گروه در یکی از مکاتب یا خانهی اعضای گروه، قرار میگذارند. طرحهایشان را به اشتراک و مشورت میگذارند، دیالوگهایشان مرور میکنند و در مورد بهبود برنامههایشان گفتوگو میکنند.
آقای کریمی میگوید که زنان، سبک و نگاه ویژهیی در هنر دارند. او معتقد است که زنان بیشتر از مردان ظرافتهای هنری را درک میکنند و میفهمند. به اعتقاد او زنان در دریافت و تشخیص سوژههای هنری از میان رخدادهای اجتماعی، تیزهوشترند.
تیاتر در افغانستان برای اولین بار در دوران حکومت امانالله خان مطرح شد و با تأسیس «پوهنی ننداری» در زمان حکومت محمدظاهر شاه، وارد مرحلهی نوینی از تاریخ خود در افغانستان شد. عبدالغفور برشنا یکی از پایهگذاران تیاتر نوین افغانستان بود. اولین نمایش در سالروز جشن استقلال افغانستان در سال ۱۳۰۳ در قصر وزارت خارجه برای اعضای خانوادهی شاهی به نمایش درآمد. زنان پیشگام درعرصهی تیاتر افغانستان ترینا، حبیبه عسکر، پروین صنعتگر، مخفی کابلی، زکیه کهزاد، زرغونه آرام و … بودند.