تایمز
روز چهارشنبه هفتهی جاری یکی از مهمترین اجلاس سران ناتو، 60 سال پس از به میانآمدن پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی برای جلوگیری از تهاجم کمونیست، برگزار میشود. این نشست در مقر جدید یک میلیارد دالری ناتو در بروکسل در حالی برگزار میشود که فشار بر این سازمان بیسابقه است. در میانهی اتهامات شدید واشنگتن مبنی بر اینکه سایر اعضای این سازمان در قبال مسئولیتشان بیتوجهی میکنند، تنشها میان بریتانیا و متحدان اروپاییاش در خصوص همکاری دفاعی پسا برگزیت و عدم اطمینان در مورد بودجهی دفاعی آیندهی بریتانیا، یک ترس مقاومتناپذیر ناتو را نگران کرده است: اینکه رییسجمهور ترمپ، خشمگین از «مفتخوری» کشورهای ناتو از جیب ایالات متحده، از این پیمان خارج خواهد شد و به 70 سال همکاری امنیتی- دفاعی آتلانتیک شمالی پایان خواهد داد.
این ترس با تصمیم آقای ترمپ برای سفر به هلسینکی _ پس از بازدیدش از بریتانیا _ به منظور دیدار با رییسجمهور پوتین افزایش یافته است. برای بسیاری از اعضای ناتو، رفتار رهبر روسیه از جمله الحاق کریمه به فدراسیون روسیه، مداخله در شرق اوکراین و تهدید همسایگان کوچکترش همچون منطقهی بالتیک، شکلدهندهی یگانه دلیل در مورد این است که چرا این پیمان، حتا نزدیک به 30 سال پس از فروپاشی دیوار برلین، هنوز مورد نیاز است.
آقای ترمپ بارها آقای پوتین را مورد تحسین قرار داده است. او علاقهی شدید به کارهای بزرگ دارد که او را در نقش یک مصلح و توافقساز نشان دهد. به نظر میرسدکه او به دوستی یا مسئولیتهای تاریخی امریکا محدود نیست و از تقاضاها مبنی بر اینکه او باید فلسفه «اول امریکا» را مادون نقشاش به عنوان سرقوماندان قویترین عضو ناتو قرار دهد، عصبانی شده است. آقای ترمپ قبل از قبل با اقدام یکجانبه انتقال سفارت امریکا به بیتالمقدس و نشستاش با کیم جونگ اون نشان داده است که او به ارائه امتیازات بدون پاداش تضمینشده آماده است. آیا او از سوی رهبر روسیه، یک گرداننده سیاسی تمام و کمال، گول خواهد خورد و به مشارکت ایالات متحده در تمرینات ناتو پایان خواهد داد و در بدل کلمات شیرین روسی در مورد سرعتبخشیدن به حلوفصل مسألهی اوکراین، تحریمهای ایالات متحده را رفع خواهد کرد؟ شرکای ناتو نگران اند که آیا او آماده است تا یک معاملهی بد را آن طور که گفته میشود رییسجمهور ریگان در سال 1986 در نشست ریکیاویک انجام داد، رقم زند؟
اینکه ناتو تلاش کند تا دستان آقای ترمپ را پیشاپیش ببندد، غیرعاقلانه است. هیچ دلیلی وجود ندارد که او با رهبر روسیه ملاقات نکند: چیزهای زیاد دیگری، از جمله مسألهی تقریبا فراموششدهی کنترل تسلیحات، صلح در خاورمیانه _ جایی که این دو مرد میتوانند توسعهطلبی ایران را مهار کنند _ پایاندادن به بنبست اوکراین و دادن اطمینان به رهبر روسیه از اینکه غرب فطرتا متخاصم نیست، وجود دارند که باید حل شوند.
همینطور برای نخبگان لیبرال اروپا احمقانه خواهد بود که آقای ترمپ را به عنوان یک پوپولیست از خود برانند و درخواستهای او از اروپا را مبنی بر انجام اقدامات بیشتر و پرداخت پول بیشتر برای دفاع [از کشورهای اروپایی] نادیده بگیرند. شکایت امریکاییها از اروپاییهای مفتسوار که حتی حاضر نمیشوند 2 درصد بودجه شان را برای همکاری دفاعی ناتو بپردازند، به خیلی پیشتر از عصر آقای ترمپ بر میگردد و حق هم با آن هاست. چرا ایالات متحده باید بیش از 70 درصد بودجه پیمان 29 کشور را پوشش دهد؟ چرا هر امریکایی باید 1877 دالر برای بودجه دفاعی در مقایسه با 907 دالر مالیهدهندگان بریتانیا و 141 دالر هر آلمانی بپردازد؟
همچنین اتهامات آقای ترمپ این سوال اساسی را مطرح کرده است که باید پاسخ داده شود: ناتو برای چیست؟ اشکال ندارد که آن را مانند لورد رابرتسون دبیرکل سابق ناتو با غرور و افتخار “موفقترین اتحاد در تاریخ” یاد کنیم. اما نیاز آینده چیست؟ یک اتحاد امنیتی منطقهیی برای اروپا؟ تقویت صلح جهانی در عملیات خارج از منطقه؟ صرفهجویی پول اعضای آن از طریق معیاریسازی تجهیزات و متحدکردن منابع برای واکنش سریع؟
همهچیز مهم است _ هرچند افغانستان و لیبیا مسأله مشارکت جهانی را به شدت تقویت کرده است _ اما متاسفانه هنوز، نیاز، مقابله با تهدیدات روسیه است. به همین دلیل است آقای پوتین که به تجزیه ناتو کمر بسته، با خوشحالی به شک و تردیدهای آقای ترمپ دامن خواهد زد. و دقیقا به همین دلیل است که رییسجمهور ترمپ باید در هلیسنکی حواسش جمع، گاردش بسته و هوشیار باشد.
ناتو در یک نگاه
1994: ناروی، دانمارک، هالند، بلجیم، لوگزامبورگ، فرانسه، ایتالیا، پرتگال، انگلیس، ایسلند، کانادا و ایالات متحده با امضای پیمان آتلانتیک شمالی سازمان ناتو را تشکیل میدهند. براساس ماده 5 این پیمان، این کشورها علیه تهاجم [یک کشور بیگانه] متحد خواهند ایستاد.
1952: یونان و ترکیه برای ورود به ناتو ثبتنام میکنند.
1955: آلمان غربی به ناتو میپیوندد. اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اروپای شرقی شامل این اتحاد پیمان ورشو را تشکیل میدهند. ناتو دکترین “تلافی عظیم” را، یک پاسخ هستهیی به حمله شوروی، توسعه میدهد.
1961: ساخت دیوار برلین. رییسجمهور کندی سیاست “واکنش انعطافپذیر” را با تاکید بر نیروهای متعارف برای جلوگیری از تهاجم شوروی، توسعه میدهد.
1962: بحران موشکی کوبا تنشها را افزایش میدهد.
1966: رییسجمهور فرانسه شارل دوگل ناتو را در اعتراض به سلطهی امریکا در آن ترک میکند.
1967: ناتو سیاست تنشزدایی _ آشتی _ را با کشورها پیمان ورشو توسعه میدهد.
1979: تهاجم شوروی به افغانستان و استقرار موشکهای بالیستیک شوروی در اروپا منجر به تعلیق سیاست تنشزدایی _آَشتی _ میان ناتو و ورشو میشود.
1982: اسپانیا به ناتو میپیوندد.
1983: متحدان ناتو سیستم موشکی پِرشینگ 2 و موشکهای کروز را در اروپا مستقر میکنند.
1987: اتحاد جماهیر شوروی پیمان از میانبرداشتن موشکهای کروز و موشکهای بالیستیک میانبرد با قابلیت حمل کلاهک هستهیی را امضا میکند.
1989: دیوار برلین فرو میریزد.
1991: اتحاد جماهیر شوروی فرو میپاشد.
1994: دو جنگند F-16 امریکایی به درخواست سازمان ملل فرماندهی صربها در گورزده بوسنیا را بمباران میکند.
1999: پولند، جمهوری چک و مجارستان به ناتو میپیوندند.
2001: حمله القاعده به ایالات متحده واشنگتن را به تقاضای کمک از ماده 5 پیمان ناتو بر میانگیزد. این اولینبار است که از این ماده مورد استفاده قرار میگیرد. نیروهای ایالات متحده و متحدان ناتو از جمله بریتانیا به افغانستان حمله میکنند.
2011: نیروهای ناتو با راهاندازی حملات هوایی نیروهای قذافی را در لیبیا هدف قرار میدهند.
2016: ناتو برای مقابله با بحران پناهجویی در اژه به تلاشهای جهانی میپیوندد. متحدان ناتو دوره آموزشی را در اردن در پشتیبانی از نیروهای تحت رهبری ایالات متحده علیه داعش در سوریه و عراق آغاز میکنند.