بخش چهارم و پایانی
یکی از تعهدات توافقنامه این است که حزب اسلامی پس از امضای توافقنامه به روند صلح افغانستان کمک میکند. به نظر شما در فضای کنونی حزب اسلامی چه تواناییهای بالفعلی دارد که عملاً منجر به این شود که حداقل در تامین امنیت افغانستان کمک کند و یا مخالفین دولت در بیرون از دایرهی حزب اسلامی را در پیوستن به روند صلح تشویق کند؟
حکومت فعلاً با جناحی درگیر است؛ تحریک طالبان، که قسمت وسیعی از خاک افغانستان را در تصرف دارد و یک قسمت وسیعی از مردم را تحت کنترل دارد. از دو سال به اینطرف جنگهایی صورت میگیرد، ولسوالیها دستبهدست میشوند، حتا ولایات یکبار-دو بار. و نتیجهاش کشته شدن صدها فرد ملکی و غیرملکی است. ما برنامهی خاصی برای این کار داریم و همین حالا ارتباطاتی بین عدهی کثیری از قومندانهای طالبان که عمدتاً سابق عضویت حزب اسلامی را دارند، وجود دارد و در هفتهها و ماههای آینده درصورت همکاری دولت و دوستان خارجیشان شما شاهد کمتر شدن خشونتها در کشور خواهید بود.
خودتان محاسبه کردهاید که براساس این توافقنامه احتمال اینکه چقدر از کادرهای حزب اسلامی عملا در دولت جذب و واجد شرایط شناخته شوند یا چقدر از زندانیهای حزب اسلامی از زندانها براساس توافقنامه آزاد شوند، آماری تقریبی دارید؟
وقتی از گفتمان جنگی به گفتمان صلح میآیید، گفتمان صلح اقتضای حکمی و منطقیاش این است که زندانیهای دو طرف آزاد شوند. حزب اسلامی افغانستان برخلاف تنظیمهای دیگر هیچ نوع دستبرد مادی و سیاسی به بیتالمال و حق و جایداد مردم نداشته است.
ما تا به امروز لیست 2400 نفری از زندانیان سیاسی خود را داریم. ممکن است یکتعداد اینها مستحق آزاد شدن نباشند ولی امیدوار هستیم تا به 2000 نفر از اسرای سیاسی-نظامی ما که به جرم عضویت یا فعالیت نظامی در حزب اسلامی اسیر هستند، طی چند هفتهی آینده رها شوند.
آیا آماری از تعداد زندانیانی که در نزد حزب اسلامی است، وجود دارد؟
شخصاً آماری ندارم. تعدادی در اینجا، آنجا بودند قبلاً آزاد شدند. ما امر کردیم که شما منتظر این نباشید. اکثریتشان رها شدند ولی تعدادشان زیاد نبود.
شما اشاره کردید که حزب اسلامی به اموال عمومی دستبرد نزده و از امکانات مادی استفاده نکرده است. ولی از طرف دیگر انشعابی که در حزب اسلامی بهوجود آمد در طول 15 سال اخیر برمبنای حتا گزارشهای تحقیقی که رسانهها نشر کرده، چه شاخههای انشعابی و چه افرادی که به نحوی گذشتهی سیاسیشان بهصورت محکم با حزب اسلامی گره خورده نقش و نفوذ بسیار جدی در حکومت داشته.
در این رابطه دو بحث است. یکی اینکه در حزب اسلامی بحث انشعاب مطرح نبوده و ما شاخهی انشعابی نداریم. آقای ارغندیوال و حلقاتشان در آخرین شمارهیی که در شهادت نشر کردند، نام ارگان مرکزی حزب اسلامی را بدون تغییر حفظ کردند. در شمارهی اخیرشان نوشته کردند که موافقتنامه با امیر مجاهد حزب اسلامی افغانستان برادر مجاهد حکمتیار. در امارت برادر مجاهد حکمتیار هیچکسی در هیچ زمانی شک وارد نکرده است. آنها نامشان را رییس ماندند. تنظیمشان را راجستر کردند که بتوانند کارهای سیاسی کنند. من قبلاً مطلب را تشریح کردم. شما میخواهید جایی بروید، سه نفر هستید؛ یکی موتر دارد یکی بایسکل دارد یکی با پای پیاده میرود. هرکس به توانمندی و امکاناتش برای رسیدن به جای خاصی فعالیت کرده. همگی برای اعادهی اهداف و ارزشهای والای اسلامی از توانمندی و امکاناتی که داشته استفاده کرده.
با توجه به اینکه شما گفتید سهم آنچنانی در حکومت نداشتهاید، اینها از روش خودشان استفاده کردند و فرصتهای کلانی را بهدست آوردند.
من عرض کردم که حزب اسلامی از امکانات مادی برخوردار نبوده است. ما از مسألهی مطلقیت حرف نمیزنیم. از یک واقعیت اجتماعی صحبت میکنیم. در مسایل اجتماعی اصول و قوانینی که برداشت میشود نسبی است. به تناسب تمام احزاب دیگر، حتا مقامات بسیار بلندپایه که از طرف حزب اسلامی به دولت خدمت کرده دستبرد مادی و تصرف در مادیات در ادنا، در حداقل ممکن بوده است.
آقای فاروق وردک چه؟
حزب اسلامی ممکن است نودفیصد افرادش آغشته به فساد نباشد. فرق در این است.
برنامهی سیاسی آقای حکمتیار در آینده چیست؟
بهتر است شما حزب اسلامی بگویید چون حزب اسلامی یک حزب خانوادگی نیست چنانچه در افغانستان مروج است. بنأ برنامهی شخصی هم نیست. حزب اسلامی یک مرامنامه دارد که 48 سال پیش تدوین شده است. مسایل عمدهی آن کماکان مرعیالاجرا است. در کوتاه مدت، اعادهی صلح سرتاسری اهم اهداف حزب اسلامی را تشکیل میدهد و تمام اقتضائاتی که این هدف در بر دارد و توحید صفوف حزب اسلامی افغانستان.
یکی از بحثهای جدی که در حالحاضر مطرح است برگزاری لویجرگه برای تعدیل قانون اساسی و تغییر ساختار حکومت است. حزب اسلامی نظرش در این مورد چیست؟ شرکت میکند؟ اگر شرکت میکند از چه نظر حمایت خواهد کرد؟
حزب اسلامی افغانستان از حاکمیت قانون اساسی افغانستان حمایت میکند. تعدیل قانون اساسی افغانستان باید از طریق قانون اساسی افغانستان صورت بگیرد. به این معنا که قانون اساسی افغانستان پیشبینی کرده است که لویجرگهیی که بتواند قانون اساسی را تغییر بدهد بهشکل خاصی دایر میشود. یعنی در آن باید نمایندههای ولسی جرگه، مشرانوجرگه و شوراهای ولایتی و ولسوالیها شرکت داشته باشند تا این لویجرگه بتواند وجه قانونی به خود بگیرد. تغییر قانون اساسی از طریق قانونی به این معنا است.
در مورد صدارت اجرایی یا جایگاه فعلی داکتر عبدالله موقف حزب اسلامی چیست؟ حال جنجال اصلی این است که ساختار حکومت تغییر کرده و صدارت اجرایی بهوجود بیاید و در نتیجه مُدل حکومت وحدت ملی با همین شکل وجه قانونی بگیرد. شما حامی این هستید یا میخواهید نظام متمرکزتر و ریاستجمهوری باشد؟
خارج از بحث افراد که مقطعی هستند و مفید نیست، تحلیل حزب اسلامی افغانستان این است که کشور ما در شرایط فعلی ضرورت بیشتر به یک نظام ریاستی متمرکز دارد. ولی این یک مطلب بلاتشبه خط قرآن نیست، میتواند در آینده متفاوت باشد. مسایل صدارتی و ریاستی بنابه اقتضای شرایط زمانی و مکانی یک ملت تصمیم گرفته میشود. برداشت حزب اسلامی این است که در شرایط فعلی با در نظرداشت دستاندازیهای بیرونی بهخصوص همسایهها در امور داخلی افغانستان و معضلاتی که از نگاه قومی و زبانی و چند پارچگیهایی که ایجاد شده است، تحلیل ما این است که این پارچهها عارضی هستند نه طبیعی. تا زمانی که این مشکلات مرفوع نشده افغانستان ضرورت اشد به یک نظام ریاستی دارد اما میتواند ده سال بعد یک نظام صدارتی داشته باشد و بیست سال بعد یک نظام فدرالی، هیچکدام اینها اعتقادات دینی نیست.
آقای کریم، قرار است پس از امضای توافقنامه آقای حکمتیار به کابل بیاید یا نه آنطور که در شبکههای اجتماعی مطرح شده است مبنی بر اینکه آقای حکمتیار ممکن نیست به کابل برگردد. یعنی تصمیمشان نیست که بیاید، احتمال این داده شده است که برود در عربستان زندگی کند و حتا بحثهایی وجود دارد که حزب اسلامی در پی آن است که در جبهات جنگ سوریه مشخصاً و یمن در توافق با عربستان نیروی جنگی از افغانستان بفرستد!
تصمیم حزب اسلامی افغانستان این است که برادر مجاهد حکمتیار در اسرع وقت به کابل تشریف بیاورد. ممکن است موقتاً وقفهیی در یکی از ولایات داشته باشد. تمامی این مطالب و زمانبندیاش مربوط به عملکرد دولت است. حزب اسلامی افغانستان و امیر مجاهدش برای این کار آماده است و تصمیم ما برای حضور برادر مجاهد حکمتیار در کابل و تاسیس دفاتر حزب در سرتاسر افغانستان و تعمیم کار سیاسی قطعی است.
در رابطه به رفتن به سعودی، اینها افواهاتی است که قابل بحث نیست و هم منبعد، بعد از تنفیذ قرارداد صلح بین حزب اسلامی افغانستان و دولت جمهوری اسلامی افغانستان، حزب اسلامی افغانستان جزء نظام است حتا اگر در نظام شرکت سیاسی نداشته باشیم. بنابراین مخالف تصمیم گیریهای دولت جمهوری اسلامی افغانستان بهصورت مستقل در خارج اقدام نخواهیم کرد.
قرار بود قرارداد صلح با حضور آقای حکمتیار امضا شود ولی از طریق کنفرانس ویدیویی امضا شد. دلیلش چیست؟
بهخاطر این که از نگاه عملی امکانپذیر نبود که برادر مجاهد حکمتیار در کابل تشریف داشته باشند به این دلیل که تعزیرات و تهدیدات بسیار محسوسی تا به امروزی که ما و شما صحبت میکنیم، بالای اینها و بعضی رهبران حزب اسلامی قرار داشتند. بنأ این کار ناممکن بود. تا به امروز هم ایالات متحدهی امریکا رسماً اعلان نکرده است که منبعد، امیر حزب اسلامی هدف نظامی آنان قرار نمیگیرد.
گویا بسیاری از احزاب تحت فشار عربستان سعودی آمدند و از پروسهی صلح با حزب اسلامی حمایت کردند. نقش عربستان سعودی را شما تایید میکنید؟
من رییس هیأت مذاکرهکنندهی حزب اسلامی هستم. به صداقت به شما میگویم که نقش عربستان صفر است، مطلقاً صفر است.