سه روز پیش، زمانی که آمر امنیت فرماندهی پولیس ولایت فراه به هدف کمک به یک پاسگاه پولیس در حرکت بود، با انفجار ماین کنار جادهیی کشته شد. گلبهار مجاهد هنگامی کشته شد که قصد داشت نیروهای تحت فرمانش را به یک پاسگاه پولیس در نزدیکی مرکز این ولایت برساند، جایی که نیروهای طالبان آن را محاصره کرده بودند. این حادثه، نمونهی کوچکی از موج فزایندهی ناامنی در ولایت فراه است. گزارش اخیر اطلاعات روز نشان میدهد که نبرد طالبان با نیروهای امنیتی در سه کیلومتری مرکز ولایت فراه جریان دارد. کمربندهای امنیتی، محلات اصلی نبرد میان جنگجویان طالب و نیروهای امنیتی است. بسیاری از اعضای شورای ولایتی این ولایت و نمایندگان مردم فراه در مجلس نمایندگان هشدار دادهاند که اگر پیشروی طالبان به همین ترتیب ادامه یابد، این ولایت سقوط خواهد کرد و تجربهی تلخ قندوز باری دیگر تکرار خواهد شد.
ولایت فراه با ایران مرزی طولانی دارد. از جهت دیگر این ولایت در سالیان گذشته به محل مورد علاقهی شکارچیان عرب تبدیل شده است. ناهمگونی قومی و رقابتهای محلی در کنار فقدان حاکمیت قانون سبب شده است که شبهنظامیان محلی نیز در این ولایت قدرت بگیرند. افزون بر این، فراه در امتداد ولایات ناامنی مانند هلمند واقع شده است. هلمند، غور و بادغیس از ولایات بسیار ناامنی است که بسیاری اوقات مناطق میان طالبان و نیروهای امنیتی دستبهدست میشود. موقعیت جغرافیایی فراه سبب شده است که طالبان به این ولایت دسترسی مستقیم و بیواسطه داشته باشند. هلمند تولیدکنندهی بخش بزرگی از مواد مخدر جهان است، نیمروز نیز معبر اصلی قاچاقچیان مواد مخدر و انسان است. بسیاری از جویندگان کار از طریق نیمروز به ایران انتقال داده میشوند. تریاک و محمولههای مواد مخدر از مسیرهای این ولایت به مرز غربی کشور انتقال داده میشود. حضور قاچاقچیان و خرید و فروش مواد مخدر در این دو ولایت، فراه را نیز متأثر کرده است. فراه از مسیرهای اصلی قاچاق است و این مسأله سبب اصلی رشد طالبان و ناامنی در این ولایت است.
سه سال پیش، زمانی که داعش شاخهی خراسان بهتازگی فعالیتاش را در افغانستان آغاز کرده بود، در ولایت فراه به شبکهسازی و جذب نیرو شروع کرد. در آن هنگام اولاً مسألهی داعش جدیت چندانی در افغانستان نداشت و این مسأله بهصورت سهلانگارانهیی نادیده گرفته شد. مرز مشترک این ولایت با ایران به این گمان دامن میزد که داعش با هستهگذاری نظامی در فراه قصد دارد به ایران نفوذ کند. در آن زمان در درگیریهای پراکندهیی که میان طالبان و داعش اتفاق افتاد، این گروه بهشدت سرکوب شد، اما به موازات آن طالبان نیز قدرت بیشتری یافتند. والی ولایت فراه بارها گفته که سلاح طالبان اغلب ساخت روسیه و ایران است. احتمال اینکه طالبان در برابر داعش در آن زمان تسلیح شده باشند وجود دارد. صرفنظر از این مسأله که هنوز پاسخ روشنی ندارد، واقعیت غیر قابل انکار این است که در سه سال گذشته طالبان از یک خطر احتمالی به یک قدرت تهدیدکنندهی حاکمیت محلی ارتقا یافته است.
منابع محلی در فراه به فساد گسترده در گمرک این ولایت اعتراف میکنند. بهنقل از این منابع، درآمد این گمرک بهصورت میانگین سالانه به پنج میلیارد افغانی میرسد، اما بخش اندکی از آن به حکومت مرکزی انتقال داده میشود، در حالیکه بخش وسیعتری از آن در چرخهی فاسد گمرک غارت میشود و طالبان بیشترین بهره را از آن میبرند. گزارشهایی وجود دارد که طالبان از وسایط حملونقل تعرفهی جداگانه میگیرند.
اقتصاد غارت، تکیه بر درآمد مواد مخدر و مداخلات استخباراتی، فراه را تبدیل به یک بمب ساعتی کرده است. فروپاشی و سقوط این ولایت به دست طالبان را نباید به یک هشدار امنیتی ساده تقلیل بدهیم. جنگ دهها خانواده را آواره کرده است و دیروز و پریروز بسیاری از مغازهها و کاروبار در مرکز این ولایت تعطیل بود.
ترس از سقوط ولایت فراه به دست طالبان باید برای حکومت مرکزی مسألهی جدی باشد. چه اینکه از یکسو حکومت ناتوان از امدادرسانی به گروه تازهیی از آوارگان است و از جهت دیگر این احتمال وجود دارد که تسلط طالبان بر فراه، باقی ولایات ناامن را نیز در معرض سقوط و فروپاشی قرار بدهد.