منبع: فارین پالیسی
نویسنده: داوود ختک
برگردان: حمید مهدوی
در اوایل ماه اکتوبر 2014، شهیدالله شهید، سخنگوی تحریک طالبان پاکستان، حمایت گروهش از دولت اسلامی مستقر در عراق را که به داعش معروف است، اعلام کرد. این سخنگوی تحریک طالبان با خطاب مستقیم به این گروه اسلامی تندرو گفت: «بردران ما! مسلمانان در سراسر جهان از شما انتظارهای بزرگی دارند. ما با شماییم و برایتان جنگجو و هر کمک ممکن دیگر را فراهم میکنیم».
یک روز پس از آن، ملا فضلالله، رهبر تحریک طالبان پاکستان، با ارائهی توضیحاتی برای طالبان افغانستان، عکسالعمل نشان داد. فضلالله یک پیام کتبی و صوتی را در جریان انداخت و در آن گمانهزنیها در مورد وفاداری احتمالی گروهش به داعش را رد کرد و وفاداری تحریک طالبان پاکستان به ملا محمد عمر، رهبر طالبان افغانستان را تجدید کرد. در این پیام آمده بود: «ما با ملا محمد عمر سوگند یاد کردهایم و از مجاهدین سراسر جهان دعوت میکنم که جهاد علیه کافران را تحت رهبری ملا عمر ادامه دهند».
فضلالله برخلاف بیانیهی پنجم اکتوبر شهید، که در آن وعده داده بود، جنگجویان را برای جنگ در کنار داعش به عراق بفرستد، گفت که جهاد گروه او در حال حاضر روی «سیستم کافر» در پاکستان متمرکز است و «اگر ملا عمر به ما دستور بدهد، حاضریم جنگجویانمان را نه تنها به عراق، سوریه و یمن، بلکه درهر گوشهای از جهان بفرستیم».
همین که خاکباد دو بیانیهی پی در پی فرو مینشست، شهید با اعلان تازهای در 14ام اکتوبر ظاهر شد و گفت که او و پنج فرمانده دیگر تحریک طالبان پاکستان از ایالتهای پشاور، هنگو، اوراکزی و خیبر به داعش وفادار اند و با این اعلانش، آخرین کشیدگی از سلسله کشیدگیهایی که در بیش از یک سال گذشته در این گروه دیده شدهاند را ارائه داد.
این در حالی است که در گروه طالبان پاکستان کشکمشهای پنهان درونی، نزاع در سطح رهبری و از همپاشیدگی زیاد وجود دارند که با کشته شدن حکیمالله محسود، رهبر این گروه، در نتیجهی حملهی هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده در ماه نوامبر 2013 آغاز شدند.
پس از آن جناحهای سجنا و شهریار محسود تحریک طالبان پاکستان روی انتساب فضلالله به عنوان رهبر جدید این گروه، درگیر شدند. عصمتالله معاویه، رهبر تحریک طالبان در ایالات پنجاب، تروریزم را نفی کرد و عمر خالد، دستیار کلیدی فضلالله، در ماه آگست 2014 گروه خودش (جماعتالاحرار) را ایجاد کرد. به تاریخ 15 جون 2014، پاکستان عملیات یک نظامی را در وزیرستان شمالی راهاندازی کرد، زیرساختهای حیاتی تحریک طالبان پاکستان را نابود کرد و اعضای این گروه را به کوهها فراری داد. حمایت شهید از دولت اسلامی، اقتدار فضلالله را نیز تضعیف میکند.
این چند پارچگی جدید نه تنها نقاط ضعف و کشمکشهای درونی تحریک طالبان پاکستان را، که زمانی یک گروه مخوف بود، بیشتر آشکار میکند؛ بلکه دروازهی پاندورا را در منطقهای باز میکند که به پناه دادن به گروههای شورشی و تروریستی معروف است.
چندین روزنامهی پاکستانی سرمقالههایی را نوشتند که آیندهی تیره و تاری را به تصویر میکشیدند؛ در حالی که ستوننویسان و صاحب نظران از ورود دولت اسلامی در منطقه اطمینان میدادند؛ چون رسالههای چاپی طرفدار داعش در ماه سپتامبر 2013 در پشاور به جریان افتاده بودند.
همزمان با نگرانیها در مورد پیوستن جوانان به دولت اسلامی، شورای علمای پاکستان که یک نهاد مستقل علمای دینی از سراسر این کشور است، در 18ام اکتوبر داعش را محکوم کرد و از جوانان کشورهای اسلامی خواست، «با گروهی که آموزهها و کردارهای آن علیه آموزههای اسلامی است، همکاری نکنند».
آیا داعش در افغانستان و پاکستان جای پا باز خواهد کرد؟
بدون در نظرداشت جزوههای کوچکی که با نام مستعار نشر شدند، بعید به نظر میرسد که داعش بتواند در پاکستان برایش جای پا باز کند. با در نظرداشت اینکه پاکستان پناهگاه بیش از ده گروه محلی و بینالمللی ملیشهای و تروریستی است، تشکیل گروهی همانند داعش را نمیتوان رد کرد. با این حال، واقعیتهای موجود در صحنه، پویایی محلی و منطقهای و تحقیر پاکستان بهخاطر خشونتهای یک دههی اخیر، به احتمال زیاد گسترش داعش در پاکستان را رد میکنند.
اولین و مهمترین چالش، طالبان افغانستان است. حضور داعش در پاکستان یا افغانستان، نه تنها خطر از دست دادن منابع مادی، بهشمول کمکهای خارجی، برای طالبان افغانستان راحمل میکند؛ بلکه روی تعدادی از سربازان تازهنفس آن نیز تأثیر میگذارد. اکثریت نزدیک به ده گروه شورشی که در مناطق قبیلهای پاکستان فعالیت دارند، به ملا عمر وفادار اند. با این حال، از آنجایی که ابوبکر البغدادی، رهبر داعش، خود را خلیفهی تمام جهان اسلام اعلان کرده بود، برخی از گروههای نوپای وابسته به داعش در پاکستان، در مخالفت مستقیم با حامیان طالبان افغانستان قرار خواهند گرفت. در نتیجه، طالبان هرگز به چنین گروههایی اجازه نمیدهند که ریشهدار شوند و در بهدست آوردن منابع با آنها رقابت کنند.
خشونتهای یک دههی گذشته که در جریان آن تعداد زیادی از غیرنظامیان توسط بمبگذاران انتحاری طالبان کشته شدند، اکثریت قریب به اتفاق مردم را از خشونت و ایدیولوژیهای بنیادگرا دور کرده است. از آنجایی که داعش با اعمال خشونتآمیزش در عراق و سوریه معروف است، که پیوسته مسلمانهای غیرسنی و غیرمسلمانان را هدف قرار میدهد، رهبران تحریک طالبان شانس کمتری برای جلب حمایت دارند.
همچنین، تحریک طالبان پاکستان از اختلافهای درونی، چند پارچگی، تخریب زیرساختهای آن در وزیرستان و ضعیف شدن اقتدار فضلالله در نتیجهی ترک کردن شش تن از رهبران این گروه، رنج میبرد. کارشناسان منطقه میگویند که هردو حالت امکان دارد. رستم شاه مهمند، سفیر پیشین پاکستان در افغانستان، معتقد است که چشماندازی برای حضور داعش در منطقه وجود ندارد، هرچند این گروه «منابع مالی بزرگی» دارد که به این گروه اجازه میدهند که حامیانش در افغانستان و پاکستان را کمک کند.
با این حال، سعد محمد خان، تحلیلگر مسایل دفاعی، بر این عقیده است که چون «هستهای در افغانستان و پاکستان برای ستیزهجویی وجود دارد، در صورتی که داعش در عراق و سوریه به پیروزی دست یابد، میتواند شبکهاش را گسترش دهد».
انشعاب عملی شش تن از رهبران طالبان پاکستانی که به داعش وفادار اند، هنوز مشخص نیست؛ اما شکاف جدید، ضربهی کشندهای بر پیکر تحریک طالبان پاکستان و اولین چالش روشن و مشهود اقتدار و نفوذ ملا عمر خواهد بود. حامیان داعش، در صورتی که زنده بمانند، نه تنها منابع مالی و انسانی تحریک طالبان پاکستان و طالبان افغانستان را تقسیم خواهند کرد؛ بلکه دیگر رهبران ستیزهجو و گروهها را نیز تشویق خواهند کرد تا گروههای مستقل با استراتژیها و سیاستهای خودشان را اعلام کنند و به این ترتیب، قدرت ملا عمر، رهبر قویترین گروه منطقه را به چالش بکشند.