منبع: Chicago tribune
برگردان: حمید مهدوی
بهبود وضعیت حقوق زنان در افغانستان در محور مأموریت 12 سالهی ایالات متحده و همپیمانانش در افغانستان بوده است و در نتیجهی آن لیزا غوثی نورستانی از این کار بسیار نفع برده است. در افغانستان مردسالار، خانم نورستانی یکی از محدود زنانی است که شرکتهای کلان را ایجاد کرده و مدیریت میکند و او این کار را در مناطق کوهستانی و ناامن شرقی انجام داده است.
او از خطرهای تهدید به مرگ واهمهای نداشته است و شرکت ساختمانی او سرک، ساختمان مکتبها و دفترهای دولتی را اعمار کرده است. نورستانی، رییس شرکت ساختمانی متحرک گفت: «من اولین زنی هستم که در مناطق شرقی و ناامن افغانستان شرکت ساختمانی ایجاد کردهام و همیشه بدون محافظ و سلاح سفر میکنم». وی برای اولین بار قرارداد اعمار ساختمان یک مکتب را به ارزش 10 هزار دالر آمریکایی در سال 2007 برندهی داوطلبی شد.
اکنون با خروج نیروهای خارجی شاید آیندهی متفاوتی در انتظار اوست. خروج اکثریت نیروهای خارجی در اواخر سال آینده به صورت عموم برای زنان افغانستان گامی به عقب خواهد بود. خروج خارجیها از افغانستان و کاهش کمکهای آنها به افغانستان برای خانم نورستانی که صورت گرد و چشمان غمانگیز دارد، رکودی در کار و بارش است.
خانم نورستانی در یک مصاحبه گفت که «به مجردی که تیمهای بازسازی ولایتی ولایت را ترک کردند، پروژههای ما هم تمام شد». البته خانم نورستانی تنها پروژهها را از دست نخواهد داد، بلکه کار و بار به سبک غربی را نیز از دست خواهد داد. وی میگوید: «من از دولت پروژه نمیگیرم؛ به خاطری که دولت فاسد است، آنها فکر میکنند که زنان ارزش این کار را ندارند. هیچکسی برای زنان وقت ندارد، آنها فکر میکنند که زنان برای این است که در خانه بمانند و لباسهای آنها را بشویند».
دشمنان
یک مقام در یو.اس.آی.دی میگوید: «زنان در افغانستان هنوز از دایرهی داخلی بیرون نگهداشته شدهاند». با وجودی که آنها پیشرفتهایی داشتهاند؛ اما آنها در پیشبرد کار و بار شان در دولت بروکراتیکی که در راس آن مردان اند، با مشکلات متعددی مواجه اند. این مقام گفت: «دریافت جواز صادرات و سایر جوازها برای زنان تجارتپیشه مشکل بزرگی است». یو.اس.آی.دی برنامهای به ارزش 200 میلیون دالر را برای تقویت مهارتهای کاری زنانی که سن آنها بین 18-30 است، آغاز کرده است و بیشتر از 3500 کسب و کار کوچک ایجاد کرده است.
نورستانی دشمنانی نیز دارد، بعضی از آنها از او به خاطر زن بودنش و کاری که انجام میدهد، انتقاد میکنند. او تهدید به مرگ شده است و از بمبگذاری نیز جان سالم به در برده است. وی میگوید که با وجود خطرها شوهر و فرزندانش از او حمایت میکنند و خواهرانش که همه خانم خانه اند، وی را به خاطر کارهایش تحسین میکنند؛ اما بعضی از اقارب وی نسبت به کار وی زیاد خوشبین نیستند.
زمانی که افغانستان در آتش درگیریهای بیپایان میسوخت، نورستانی بخشی از دوران کودکیاش را در پاکستان گذراند؛ اما بعدها به وطن برگشت و در دانشگاههای کابل و دهلی جدید به کسب تحصیل پرداخت. هدف وی کمک به زنان برای دسترسی به آموزش و پرورش در سراسر افغانستان است.
با کاهش پروژههای انکشافی، نورستانی شرکت جدیدی تحت نام «شرکت جدید لالهزار» تأسیس کرده است که معمولا برای دفاتر خارجی در کابل تجهیزات تهیه میکند. وی میگوید که در شرایط جدید وی به زادگاهش در شرق افغانستان (ولایت نورستان) برخواهد گشت و شاید هم به تدریس در مکتبی پرداخت که خودش بنا کرده است. وی میگوید: «مردم در آنجا (ولایت نورستان) موتر را نمیشناسند، برق را نمیشناسند؛ به دلیل این که هیچگاه این چیزها را نداشته اند. من میخواهم برای آنها کار کنم؛ من میخواهم به آنها کمک کنم».