انتقاد از کارکرد زنان افغانستان و یادآوری از کمک و سرمایهگذاری امریکا برای زنان افغانستان از سوی شرل بنارد، پژوهشگر مؤسسهی رند و همسر زلمی خلیلزاد، فرستادهی ویژهی ایالات متحده امریکا برای صلح افغانستان مبحثی را در مورد چگونگی فعالیت و مبارزات زنان افغانستان در راستای احقاق حقوقشان زنان باز کرد.
هرچند اظهارات خانم بنارد با واکنشهای انتقادی شماری زیادی از فعالان زن در افغانستان روبهرو شد، اما شماری به این باورند که زنان در افغانستان به صورت منسجم، هماهنگ و بنیادی فعالیت نداشتهاند.
خانم شرل بنارد اخیراً در مقالهای که در نشریهی امریکایی «نشنال انترست» منشتر کرد، با اشاره به کارها و سرمایهگذاریهای امریکا برای زنان افغانستان گفت که اکنون زمان آن رسیده تا زنان افغانستان در قبال این کارها امتحان پس دهند.
بنارد گفته است: «اکنون زمان آن فرا رسیده است که کارهای انجام شده در معرض امتحان قرار گیرند. وقت آن رسیده است که فیمینستهای افغانستان خود دست به کار شده و شروع به انجام کاری کنند که زنان در هرجای دیگری وقتی خواهان حقوق شان شدهاند، انجام دادهاند: برای حقوق شان مبارزه کنند. منظور من از مبارزه برای حقوق زنان، نشر مقاله در مطبوعات غربی نیست. منظور من مبارزه در داخل کشو و جامعهیشان است.»
هسمر زلمی خلیلزاد در این مقاله افزوده که زنان افغانستان در تلاش برای جلوگیری و یا به تأخیرانداختن خروج اجتنابناپذیر نیروهای امریکایی از افغانستاناند که در واقع این تلاش جز «هدر دادن وقت» چیزی دیگری نیست.
پس از نشر مقالهی خانم بنارد، موجی از انتقادها از سوی فعالان زن افغانستان در شبکههای اجتماعی به راه افتاد. بسیاری از فعالان حقوق زن گفتند که شرل بنارد معلومات دقیق در مورد افغانستان و فعالیت زنان این کشور ندارد و نسخهی او برای زنان نیز یک نسخهی امریکایی برج عاجنشین است.
پیش از نشر مقالهی خانم بنارد، دو زن افغانستان در مقالهای در مورد مذاکرات فعلی صلح میان نمایندگان امریکا و طالبان در روزنامهای امریکایی نیویارک تایمز گفتند که با خروج شتابزده امریکا از افغانستان دستآوردهای مهم، حقوق مبتنی بر قانون اساسی، حقوق شهروندی و نهادها دموکراتیک به خطر میافتد. خانم بنارد ظاهراً در واکنش به این مقاله، به کلیت فعالیت زنان افغانستان تاخته و گفته نباید آنان دست روی دست بگذارند و به امید این باشند که دیگران حقوق آنان را تأمین میکنند.
خانم بنارد در بخشی از مقالهی خود گفته: «دو زن افغان اخیراً نگرانی خود را از این واقعیت که در پیش درآمد فعلی گفتوگوهای صلح، حقوق زنان به عنوان موضوع بینالافغانی تعریف نشده است، در مقالهای در نیویورک تایمز بیان کردند. آنها ظاهراً احساس میکنند که حقوق زنان باید توسط ایالات متحده تحمیل شود. اما، تنها راه واقعی و پایدار برای بهبود وضعیت زنان در افغانستان و تنها راه ادامهی پیشرفت، بحث بینالافغانی است. این امر سریع و آسان نخواهد بود و احتمالا به هماناندازه طول خواهد کشید که در غرب طول کشید؛ چند صد سال دیگر و بیشتر و کمتر، زیرا هنوز در اینجا [غرب] نیز کار تمام نشده است.»
مقدسه یورش، یکی از نویسندگان آن مقاله در واکنش به اظهارات بنارد در توئیتی گفت که باید به زنان افغان به عنوان شریک استراتژیک در روند صلح نگاه شود، نه فقط به عنوان قربانیان و یا دریافتکنندگان صلح. او با اشاره به نشست زنان در یکی از ولایتهای افغانستان زیر عنوان «اجماع ملی زنان افغانستان برای صلح» گفته که این نشستها نشاندهندهی هوشیاری سیاسی و توانایی زنان برای تعین خطمشی قوی برای آیندهی افغانستان و افزایش نقششان فراتر از جنسیت است.
شهرزاد اکبر، فعال حقوق زن و مشاور پیشین رییسجمهور افغانستان یکی از کسانی بود که اظهارات خانم بنارد را به باد انتقاد گرفت و در سلسله توئیتهای گفت که شرل بنارد از موقعیت بالا حرف میزند و به خود زحمت نداده با زنان افغانستان یا فمینیستهای افغانستان گفتوگو کند و همچنان مدتی را در افغانستان بگذراند.
خانم اکبر اظهارات شرل بنارد را خام توصیف کرده و افزوده: «حالا آمدن و وانمود کردن اینکه برای زنان افغان کار شده و زنان افغان حالا باید خودشان راه صلح پایدار را پیدا کنند و اینکه ایالات متحده به خاطر سیاست داخلیاش افغانستان را ترک میکند، نه تنها نادرست است بلکه یک رویکرد خام و بیاحترامی به فداکاری افغانهاست.»
اورزلا نعمت، رییس واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان در توئیتی تند خطاب به شرل بنارد گفت: «اگر من یک فمینیست امریکایی بودم، به ویژه همسر سفیری که با دور زدن دولت (افغانستان)، کشور اصلیاش را به مردانی میفروشد که بدترین سابقه را در مورد حقوق زنان دارند، فقط ساکت میبودم.»
نام زلمی خلیلزاد، افغانتبار امریکایی، همسر شرل بنارد با تحولات افغانستان پس از امارات اسلامی طالبان گروه خورده است. او سفیر امریکا در کابل بوده و اخیراً فرستادهی ویژهی امریکا برای صلح افغانستان است. با پیشرفت مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان –که تاکنون پنج دور نشست برگزار شده- بسیاریها در افغانستان از معاملهی پنهانی امریکا با طالبان و برگشت دوبارهی امارت اسلامی ابراز نگرانی کردند. به باور آنها هدف اصلی امریکا فقط خروج از افغانستان است نه حفظ دستآورهای ۱۷ سال پسین که حقوق و آزادیهای زنان نیز بخشی مهمی از این دستآورها است.
زنان افغانستان چه کردهاند؟
خانم بنارد با برشمردن فعالیتهای زنان در غرب در راستای به دست آوردن حقوقشان و کمکهای امریکا برای زنان افغانستان میگوید که کمک بس است و همچنان توصیههای به زنان افغانستان دارد: «رهایی و برابری محصول ترحم و تقصیر نیست و نه هم ارتش و پول مالیاتدهندگان کشور دیگری میتواند شما را به آنها برساند. هفده سال جنگ، 2500 کشته امریکایی و 126 میلیارد دالر کافی است. بیشتر از این نهتنها غیرقابل توجیه است، بلکه منجر به رسیدن به نتیجهی مطلوب نیز نمیشود.»
او با همسانانگاری توانایی زنان افغانستان با زنان جامعهی غرب گفته که زنان افغانستان باید با این واقعیت پی ببرند که میدان عمل آنها کشور خود شان است و آنجاست که باید شجاعت و هوش استراتژیکشان را نشان دهند: «تلاش برای سر غیرت آوردن حامیان غربی به انجام این کار، راه را برای تغییر اجتماعی کشورشان هموار نخواهد کرد.»
شرل بنارد گفته که من معتقدم که فمینیستهای افغانستان با به کارگرفتن مغز و انرژیشان برای هدفشان، متوجه خواهند شد مسیری که باید در آن گام بگذارند در واقع کاملاً روشن است: «توصیهی من به آنها این است که از طرف زنان افغان برخی خطوط سرخ را برای خود تعریف کنند و در مورد جزئیات آنها شدیداً صریح باشند.»
شهرزاد اکبر با اشاره به یادآوری کارهای امریکا از سوی خانم بنارد میگوید که زنان افغانستان چند قدم جلوتر از توصیههای بنارد است: «راه یافتن برای کار در اداره در افغانستان پیشینه دارد و کسانی که من را یاد دادند موثر صحبت کنم، پدر و مادرم بودند؛ آنها پیش از اینکه امریکاییها به افغانستان بیایند به من مبارزه برای برابری را آموختاندند.»
خانم اکبر همچنان شرل بنارد را متهم میکند که از کارکرد زنان افغانستان در درون جامعهیشان اطلاع ندارد: «همچنین نویسنده میگوید که ما در داخل جامعه خود کار کنیم. اگر او مترجمی دم دست داشته باشد که او را در پیگیری رسانههای افغانستان کمک کند، متوجه خواهد شد که زنان افغان چند گام از نصیحت او برای بسیج، دادخواهی، نوشتن و کار با مردم و سیاستمداران و طالبان، آنهم اغلب با خطر بزرگ، پیشاند.»
روشن مشعل، مسئول روابط عمومی شبکه زنان افغانستان در صحبت با اطلاعات روز میگوید که اظهارات خانم خلیلزاد در مورد فعالیت زنان اشتباه است. او میافزاید که پیشرفت چشمگیر زنان افغانستان در ۱۷ سال پسین حاصل مبارزات و فعالیتهای زنان است، نه حاصل کمکهای نقدی امریکا.
خانم مشعل میگوید: «اگر خود زنان مبارزه نمیکردند، قربانی نمیدادند، فعالیت و تلاش نمیکردند، امروز این پیشرفتها وجود نمیداشت. زنان به هیچ گروه و فردی در داخل یا خارج از کشور این حق را نمیدهند که فعالیتها و مبارزات آنها نادیده گرفته شود.»
او با اشاره به فعالیتهای اخیر زنان زیر عنوان «انسجام زنان افغانستان برای صلح» میگوید که تمام زنان در هر جا و هر سطحی که هستند به صورت هماهنگ در راستای احقاق حقوقشان و اشتراک وسیع و همهشمول در مذاکرات صلح، تلاش و مبارزه میکنند.
مشعل اظهارات مبنی به فعالیت زنان صرف در رسانهها و دنیای مجازی را نمیپذیرد و میگوید که زنان افغانستان از رسانهها، نوشتن مقاله و شبکههای اجتماعی به حیث ابزار دادخواهی مؤثر استفاده میکنند.
شکیبا هاشمی، عضو مجلس نمایندگان در صحبت با اطلاعات روز میگوید که زنان افغانستان مسئولیت خود را انجام دادهاند و در فعالیتهای مدنی در گوشهگوشه افغانستان دوشادوش مردان حضور داشتهاند.
اما خانم هاشمی مشکل اساسی زنان افغانستان را عدم همبستگی و اتحاد زنان میداند و میگوید که یگانه راه برای حضور زنان در تمام عرصهها انسجام و همبستگی آنان است.
خانم بنارد اگر جای زنان افغان بود، چه میکرد؟
شرل بنارد گفته که اگر او یک فیمینیست افغان میبود، وقت خود را صرف شکایت از این نمیکرد که امریکاییها چرا صندلی را برای زنان در «میز مذاکره» خالی نکردهاند: «من خودم در میز مذاکره حضور مییافتم؛ هیأتی را تشکیل میدادم و میرفتم مستقیم با طالبان صحبت میکردم. حتی نشستی با زنان طالبان بیشتر آموزنده میبود. زنان افغان اگر هوشمندانه و سنجیده به طالبان نزدیک شوند، میتوانند آنها را با خود در مبارزه با سنتهای ضد زن فرهنگ پشتون متحد کنند.»
شکیبا هاشمی، عضو مجلس نمایندگان میگوید که خانم شرل بنارد از وضع افغانستان و امکانات زنان این کشور اطلاع دقیق ندارد. به گفتهی او، نه تنها زنان افغانستان در روند امریکایی صلح نادیده گرفته شده، بلکه مردم و دولت افغانستان نیز نادیده گرفته شده است: «شرل بنارد در امریکا نشسته و صحبت میکند. او از فرهنگ و شرایط افغانستان آگاهی و اطلاع ندارد. شرایط ما با امریکا فرق میکند، اینجا ۴۰ سال جنگ بوده. به خانم خلیلزاد میگویم که حداقل شش ماه به افغانستان بیاید.»
شهرزاد اکبر میگوید: «بگذارید ما افغانها پیام طالبان را بفهمیم و در مورد چگونگی مذاکره تصمیم بگیریم. شاید شما بهتر است به سیاستمداران خودتان در مورد اینکه چطور در مورد درگیریهایشان در اطراف جهان مذاکره کنند، مشوره بدهید.»
روشن مشعل میگوید که مشکل اساسی برای حضور زنان در روند صلح، عدم صداقت امریکا و کشورهای ذیدخل در پروسه صلح است که اگر تعهد صادقانه وجود میداشت، در مذاکرات نمایندگان امریکا با طالبان ضمن حضور دولت افغانستان، زنان افغانستان نیز حضور میداشتند.
او میافزاید: «ما هم آرام ننشستهایم. دادخواهیهای را که میکنیم، همش مقدمه برای این است که میخواهیم در میز مذاکره حضور داشته باشیم. اگر دولت امریکا را مخاطب قرار میدهیم به این منظور است که امریکا در قبال افغانستان و رعایت حقوق زنان تعهد کرده بودند.»
به گفتهی او، هدف پروسهی انسجام زنان در روند صلح که از مدتی به اینسو ادامه دارد، این است که زنان افغانستان صدای مشترک و همبستگی داشته باشند.