صلح با ساز طالبان؛ از مسکو تا دوحه سرنوشت افغانستان به کجا می‌انجامد؟

نشست دو روزه‌ی مسکو در مورد صلح افغانستان همزمان با تلاش‌های امریکایی‌ها برای رسیدن به صلح با طالبان، با واکنش‌های متفاوت از جمله موقف دو گانه‌ی رهبران حکومت وحدت ملی مواجه شده است. از سوی دیگر برخی‌ها استدلال می‌کنند که نشست مسکو در امتداد نشست‌های نمایندگان امریکا و طالبان در قطر است.

نشست مسکو در 16 و 17 دلو سال جاری با حضور شماری از رهبران سیاسی افغان و نمایندگان طالبان در غیاب نمایندگان رسمی دولت افغانستان برگزار شد. در پایان این نشست توافق شده است که تا یک ماه دیگر دومین نشست در قطر برگزار شود.

حامد کرزی، رییس جمهور پیشین افغانستان و از شرکت کنندگان نشست مسکو به اطلاعات روز گفته است که در ادامه‌ی نشست مسکو در قطر، روی آینده‌ی افغانستان، آتش‌بس، قطع جنگ و خون‌ریزی، اختیارات ملی مردم افغانستان و اتحاد و اتفاق مردم افغانستان بحث می‌شود.

چه کسانی در نشست مسکو شرکت کردند؟

نشست مسکو به میزبانی شورای افغان‌های مقیم روسیه برگزار شد. در این نشست هیأتی از رهبران سیاسی و سران احزاب سیاسی افغانستان شرکت کرده بود. این هیأت متشکل از حامد کرزی رییس جمهور پیشین، محمد یونس قانونی معاون پیشین رییس جمهور، محمد محقق معاون دوم ریاست اجراییه، عطا محمد نور والی پیشین بلخ، محمد اسماعیل خان عضو رهبری جمعیت اسلامی افغانستان، محمد حنیف اتمر مشاور پیشین امنیت ملی و از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، فوزیه کوفی عضو مجلس نمایندگان و شمار دیگر از رهبران سیاسی کشور بود.

در میان هیأت ده نفری گروه طالبان نیز شیر محمد عباس استانکزی رییس هیأت مذاکره کننده، شهاب‌الدین دلاور معاون آقای استانکزی، مولوی عبدالسلام حنفی، قاری دین‌محمد حنیف، زاهد احمدزی و ضیاالرحمان مدنی حضور داشتند.

نشست مسکو در 16 و 17 دلو با حضور شماری از رهبران سیاسی افغان و نمایندگان گروه طالبان برگزار شد

عباس استانکزی در زمان امارت اسلامی طالبان در پست‌های معاونت وزارت خارجه و وزارت صحت عامه کار کرده و عضو شورای مرکزی طالبان است. عبدالسلام حنفی در زمان امارت طالبان معین وزارت معارف بوده است. دین‌محمد حنیف در زمان طالبان وزیر پلان بوده است. ضیاالرحمان مدنی نیز در زمان امارت طالبان والی لوگر بوده است.

در نشست مسکو چه گفته شد؟

در نشست مسکو روی مسایل مختلف مرتبط به افغانستان بحث شد. این نشست در واقع فرصت بیشتر برای طالبان بود تا بتوانند دیدگاه‌های خود را در یک نشست علنی و در حضور رسانه‌ها بیان کنند. شرکت کنندگان افغان هم در این جلسه به‌گونه‌ی یکدست صحبت نکردند. برخی از نظام قانون اساسی سخن زدند و برخی حتا ایجاد حکومت موقت را برای طالبان پیشنهاد کردند.

عباس استانکزی، رییس هیأت طالبان در نشست مسکو در سخنرانی گفت که قانون اساسی افغانستان اعتبار ندارد و این قانون از سوی کشورهای غربی بر افغانستان تحمیل شده است. او گفت که قانون اساسی جدید با «معیارهای اسلامی و ارزش‌های افغانی» پس از خروج کامل نیروهای خارجی تدوین گردد.

او گفت که طالبان خواهان قانون اساسی است که بر مبنای دین اسلام، ارزش‌های افغانی، عدالت اجتماعی و افتخارات تاریخی ترتیب شده باشد و ضامن حقوق بشر، کرامت انسانی و ارزش‌های ملی و تضمین‌کننده‌ی تمامیت ارضی و عدالت اجتماعی باشد.

در مقابل محمد یونس قانونی در نشست مسکو گفت که قانون اساسی افغانستان در مقایسه با قانون اساسی کشورهای منطقه، بهترین و اسلامی‌ترین قانون اساسی است اما این قانون می‌تواند تعدیل و اصلاح شود.

آقای قانونی افزود که در نظام پساطلبان عیب‌ها و نقص‌هایی هم وجود دارد که در آن اصلاح و تغییر به‌وجود بیاید تا صفحه‌ی جدیدتری گشوده شود. اما او در پاسخ به این ادعای طالبان که می‌گویند افغانستان اشغال شده است، گفت که تمام مردم افغانستان با این نظر طالبان موافق نیستند.

نمایندگان طالبان در نشست مسکو اعلام کردند که قانون اساسی افغانستان اعتبار ندارد و باید قانون اساسی جدید تدوین شود

در همین حال فوزیه کوفی، یکی از شرکت کنندگان نشست مسکو در گفت‌وگو با اطلاعات روز گفته است که یک نماینده‌ی طالبان موضع این گروه را در مورد حقوق زنان طی ۱۳ ماده در این نشست مطرح کرد و از جمله گفت که زنان می‌توانند تحصیل و کار کنند، اما نمی‌توانند رییس‌جمهور شوند.

پیش از برگزاری نشست مسکو نیز هیأت اشتراک کننده‌ی افغانی گفته بود که آنان در این نشست از نظام قانون اساسی در افغانستان دفاع خواهند کرد.

حنیف اتمر، یکی از شرکت کنندگان این نشست گفته بود که «با جمعی از رهبران کشور در نشست مسکو اشتراک می‌کنیم و آن‌را قدم مهم در راستای آغاز مذاکرات همه‌شمول بین‌الافغانی می‌دانیم. ما در مسکو از نظام جمهوری اسلامی، ارزش‌های قانون اساسی و سلامت نهادهای ما به مثابه‌ی دستاوردها و میراث‌هایی که همه شریک آن هستیم، دفاع خواهیم کرد.»

در پایان نشست مسکو، شرکت کنندگان به قطع جنگ در افغانستان تاکید کرده و در اعلامیه‌ای، برای تامین صلح در افغانستان خواهان خروج کامل نیروهای خارجی از کشور شدند. در این اعلامیه همچنان آمده است که برای پیشبرد روند صلح در کشور و ایجاد فضای اعتماد، نام رهبران گروه طالبان نیز از فهرست سیاه سازمان ملل خارج شود.

به رسمیت شناخته شدن دفتر سیاسی طالبان در قطر، رعایت حقوق زنان مطابق قوانین اسلامی و رهایی زندانیان طالبان از زندان‌های حکومت افغانستان از دیگر مواد مهم اعلامیه‌ی نشست مسکو است.

همچنان در بخشی از این اعلامیه آمده است: «تمام طرف‌های اشتراک‌کننده بر اجرای اصلاحات لازمه، حفظ و تقویه‌ی نهادهای بنیادی، دفاعی و سایر نهادهای ملی که ملکیت تمام افغان‌ها می‌باشد، بعد از توافق صلح تاکید دارند.»

شرکت کنندگان نشست مسکو همچنان توافق کرده‌اند که از یک حکومت قوی مرکزی مبنی بر مشارکت عادلانه‌ی همه اقوام افغانستان حفاظت می‌کنند و در برابر منازعات منطقوی و جهانی بی‌طرف می‌مانند.

اما حکومت افغانستان می‌گوید نشست مسکو صلاحیت اجرایی ندارد و شرکت کنندگان این نشست از افغانستان نمایندگی نمی‌توانند. رییس جمهور غنی در واکنشی تند به این نشست با اشاره به توافق شرکت کنندگان نشست مسکو گفته است که «صدها مجلس این‌گونه شود تا دولت افغانستان، شورای ملی افغانستان و نهادهای قانونی افغانستان روی آن صحه نگذارند، کاغذ است.»

رییس جمهور غنی در روند گفت‌وگوهای صلح در خلق یک اجماع سیاسی در داخل کشور ناکام مانده و پلان صلح او در میان رهبران سیاسی افغان خریدار پیدا نکرده است

برخلاف اشرف غنی، عبدالله عبدالله رییس اجرایی موضع متفاوت داشت. او گفت که نسبت به نشست مسکو بدبین نیست. سخنگویان آقای عبدالله نیز گفته‌اند که اعلامیه‌ی نشست مسکو شامل پیشنهادانی است که بررسی شده و در روند صلح مدنظر گرفته خواهد شد.

غیبت دولت

رهبران حکومت افغانستان استدلال می‌کنند که جانب اصلی گفت‌وگوهای صلح با طالبان باید دولت این کشور باشد نه گروه‌های سیاسی و نقش دولت نباید در روند صلح نادیده گرفته شود. هرچند رهبران سیاسی افغان نیز در نشست مسکو به نقش دولت تاکید کردند اما طالبان تاکنون حاضر به گفت‌وگوی مستقیم با حکومت افغانستان نشده‌اند.

تلاش‌های امریکایی‌ها نیز تاکنون به این تاکید داشته است که گفت‌وگوهای بین‌الافغانی صلح آغاز شود. زلمی خلیلزاد، نماینده‌ی ویژه امریکا برای صلح افغانستان می‌گوید او تلاش می‌کند تا زمینه برای گفت‌وگوی مستقیم میان دولت افغانستان و طالبان فراهم شود.

طالبان اما می‌گویند آنان نخست با امریکا و سپس با گروه‌های سیاسی افغان مذاکره کنند. استدلال این گروه این است که طرف جنگ آنان امریکا است و دولت افغانستان نیز دست نشانده‌ی امریکایی‌ها و مشروعیت ندارد.

دکتر کریم پاکزاد، پژوهشگر بنیاد مطالعات بین‌المللی و استراتژیک فرانسه به این باور است که حکومت افغانستان باید طرف اصلی مذاکرات باشد زیرا نظام کنونی جاافتاده است و از حمایت بخش زیادی از مردم افغانستان برخوردار می‌باشد.

آقای پاکزاد اما می‌افزاید که متأسفانه حکومت وحدت ملی در سال‌های اخیر نتوانست برای خود «قانونیت و مشروعیت لازم» را با تعدیل قانون اساسی و عملی نمودن تعهدات خود کسب کند. بر علاوه‌ی ضعف سیاسی و مردمی حکومت نیز امریکا را وادار کرد تا کابل را در مذاکرات صلح با طالبان دور زده و با طالبان به‌صورت مستقیم وارد مذاکره شود.

آقای پاکزاد استدلال می‌کند که طرفین «مذاکرات بین‌الافغانی» فراتر از مذاکره میان ارگ و طالبان است و تمام گروه‌های سیاسی و قومی افغانستان را در بر می‌گیرد. او می‌گوید که گروه‌ها و شخصیت‌های افغانی در نشست مسکو از نگاه سیاسی مشروعیت دارند زیرا در افغانستانی که مناسبات قدرت روی مناسبات قومی استوار است، می‌توانند از بخش‌های مهم جامعه نمایندگی کنند.

دکتر کریم پاکزاد، پژوهشگر بنیاد مطالعات بین‌المللی و استراتژیک فرانسه

او گفت: «تصور می‌کنم که پایگاه مردمی آن‌ها خیلی مهم‌تر و فراتر از پایگاه حکومت وحدت ملی است. در روند صلح که لزوماً منتج به یک حکومت و حتا نظام جدید می‌شود، اگر میدان به طالبان رها نشود، همین نیروهای که در نشست مسکو بودند در مقابل طالبان تعادل سیاسی را ایجاد خواهند کرد.»

ضیاع وقت یا راه به جلو؟

سرور دانش، معاون رییس جمهور افغانستان نشست مسکو را ضیاع وقت خوانده است. از سوی دیگر فاضل فضلی، مشاور ارشد رییس جمهور غنی مدعی است که شرکت کنندگان نشست مسکو کسانی اند که به دلیل دور ماندن از حاکمیت و اختلافی که نسبت به دولت مردان کنونی دارند، حاضر اند از تمام ارزش‌ها و اصول عبور کرده و تا نابودی آن به پیش بروند.

اما شرکت کنندگان نشست مسکو از حکومت خواسته تا با روند مذاکرات با گروه طالبان مخالفت نکرده و در آن شرکت کند. حنیف اتمر در نشست مسکو گفت که فرصت بی‌نظیر برای رسیدن به صلح پیش آمده است.

عمر صمد، سفیر پیشین افغانستان در پاریس و عضو ارشد مرکز آسیای جنوبی شورای آتلانتیک به این باور است که نشست مسکو زمینه را برای یک گفتمان و گفت‌وشنود تعدادی از گروه‌ها و شخصیت‌های افغان فراهم کرد.

آقای صمد می‌افزاید که این نشست باید به مرور زمان و با اشتراک تعداد بیشتر از سیاسیون دارای اعتبار و پایه‌های مردمی، از جمله نمایندگان اقلیت‌های قومی، زنان، جوانان و جامعه مدنی و مسلکی تقویه گردد و نقش حکومت هم در آن حتمی است.

اورزلا نعمت، رییس واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان اما به این باور است که هر قدر فرصت بحث با مخالفان مسلح دولت بیشتر باشد و از هر طریق و فرصتی که زمینه برای گفت‌وگوها فراهم شود، درآن چیزی را از دست نمی‌دهیم با این شرط که در بین روندهای مردمی و غیررسمی با روندهای رسمی تفکیک جدی صورت گیرد.

خانم نعمت استدلال می‌کند که نشست مسکو متفاوت از نشست‌های قبلی که در ارتباط با صلح برگزار شده است، نبوده اما «چیزی که مهم هست این اصل است که هرقدر از راه‌های گفت‌وگوها کوشش کنیم که راه‌حلی برای بحران فعلی پیدا کنیم، همین قدر به نفع مملکت است. هرقدر راه‌های کوتاه برای قطع خون‌ریزی، آتش‌بس و یک صلح پایدار جست‌وجو کنیم، ما همان‌قدر از فجایع و بحران‌ها جلوگیری می‌کنیم.»

اورزلا نعمت، رییس واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان

ادریس رحمانی، پژوهشگر سیاسی و اقتصادی افغان مقیم امریکا به این باور است که آنچه را طالبان در نشست مسکو گفتند و آنچه را انجام می‌دهند، به شکل غیرمستقیم نشان دادند که خیلی بیشتر از آن علاقمند صلح اند.

او می‌افزاید که آنچه را طالبان در نشست مسکو بیان کردند، معلومات بیشتری را بیرون دادند که تاکنون معلوم نبود و این یک نکته‌ی بارز و مهم بود. به گفته‌ی او، «فراتر از آن به نظر من مسأله‌ی بسیار عمده این است که اگر از بعد مسابقات سیاسی فکر کنیم، این‌ها با رفتن به این‌جا (مسکو) دولت را در یک رقابت جدی گذاشتند و همچنان امریکایی‌ها را از بعد خارجی. در واقع یک مسابقه ایجاد شد برای پیدا کردن راه کوتاه برای رسیدن به صلح.»

همزمان با برگزاری نشست مسکو نگرانی‌های زیادی از جمله در خصوص حقوق بشر و حقوق زنان مطرح شده است. نمایندگان طالبان وضعیت موجود در کشور را نقد کردند. اما به نظر برخی از تحلیل‌گران، طالبان با استفاده از فرصت پیش آمده حرف‌هایی را که مطرح کردند بیشتر برای چانه‌زنی و امتیازگیری در روند گفت‌وگوها است و در مسیر زمان می‌تواند تغییر کند.

ادریس رحمانی تاکید دارد که در حال حاضر باید با احتیاط روند کنونی گفت‌وگوهای صلح را تشویق کرد هرچند که طالبان در آن اندکی زیاده‌روی می‌کنند. اما بلوغ سیاسی جامعه‌ی جدید افغانستان که در هژده سال گذشته به‌وجود آمده، باید نشان دهد که نسبت به طالبان بهتر و مدبرانه‌تر برخورد می‌کند.

رقابت مسکو و واشنگتن؟

در سال‌های اخیر جنگ با طالبان و حمایت از این گروه در افغانستان پای کشورهای منطقه و ابرقدرت‌ها را نیز دخیل کرده است. ائتلاف جهانی به رهبری امریکا امارت اسلامی افغانستان را سرنگون کرد و در هژده سال گذشته نیروهای امریکایی و ناتو عملاً در برابر طالبان در افغانستان جنگیده‌اند.

در آغاز حمله‌ی امریکا به افغانستان اجماع جهانی برای مبارزه با تروریزم وجود داشت. اما در سال‌های پسین رقابت‌های کشورهای بزرگ و ذی‌نفع در روابط بین‌الملل روی چگونگی مبارزه با تروریزم در افغانستان اثر گذاشت. شماری از کشورها به حمایت از گروه طالبان پرداختند درحالی کشورهای غربی به رهبری امریکا طالبان را هدف قرار می‌دهند.

در سال‌های اخیر اما گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد روسیه از طالبان حمایت کرده است. مقام‌های ارشد نظامی امریکا بارها ادعا کرده‌اند که مسکو طالبان را تجهیز می‌کند هرچند مسکو این ادعاها رد کرده و گفته است که با طالبان ارتباط دارد اما این گروه را تجهیز نمی‌کند.

برگزاری نشست مسکو همزمان با جدی‌تر شدن تلاش امریکا برای رسیدن به صلح با طالبان پرسش‌های زیادی را خلق کرد. باور برخی‌ها این است که نشست مسکو در واکنش به نشست‌های قطر که از سوی زلمی خلیلزاد راه‌اندازی شده، طرح گردیده است.

ادریس رحمانی، پژوهشگر سیاسی و اقتصادی افغان مقیم امریکا

این گمانه بیشتر زمانی تقویت می‌شود که رقابت‌های مسکو و واشنگتن در خاورمیانه، اروپای شرقی و سایر عرصه‌ها را مدنظر داشته باشیم. در کنار این، حضور داعش در افغانستان به نگرانی‌های مسکو افزوده و کرملین در تلاش برای دفع این تهدید، دست به دامن طالبان شده و طراحی نشست مسکو در واقع تلاشی است برای نقش گرفتن روسیه در امور مربوط به افغانستان.

اکنون که گفت‌وگوهای صلح جدی‌تر شده است، به نظر می‌رسد روسیه یکبار دیگر می‌خواهد در امور افغانستان مطرح باشد. همزمان با این امریکایی‌ها نیز در پی دستیابی به اهداف خود اند. یک تحلیل بر این است که حمایت برخی از کشورهای از طالبان در واقع تلاشی است برای زمین‌گیر کردن امریکا در افغانستان.

عمر صمد به این باور است که در روند صلح افغانستان اجماع به معنای تفاهم استراتژیک میان روسیه و امریکا وجود ندارد ولی هردو کشور آجندای رقابتی چند بعدی را تعقیب می‌کنند. در قضیه‌ی افغانستان روس‌ها می‌خواهند تا در تصامیم بزرگ در حاشیه قرار نگیرند و تهدیدهای امنیتی را از استقامت افغانستان مهار کنند.

گفت‌وگوهای صلح با طالبان درحالی شدت گرفته است که دونالد ترمپ، رییس جمهور امریکا آهنگ خروج از افغانستان کرده است. علاوه بر این مقام‌های ارشد امریکایی نیز می‌گویند برای رسیدن به صلح عجله دارند و حتا توافق صلح پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را به نفع می‌دانند.

کریم پاکزاد با اشاره به سیاست انزواطلبی دونالد ترمپ می‌گوید که اکنون روسیه ابزارهای یک سیاست فعال در منطقه را به‌دست آورده است؛ سیاستی که همیشه نبوده است. به گفته‌ی او، «تمایل امریکا به مذاکره با طالبان بهانه‌ی اینکه طالبان یک تشکیل تروریستی است را برداشت. نشست مسکو و فعال شدن روسیه با سیاست ترمپ در افغانستان در تضاد قرار نمی‌گیرد ولی اگر معظل افغانستان تا دو سال دیگر راه حل نیابد و دونالد ترمپ برای بار دوم انتخاب نشود، فکر می‌کنم که امریکا سیاست بازدارنده و سخت‌تری را در برابر روسیه پیش بگیرد.»

فراتر از این بحث، طالبان می‌تواند برای امریکا و طالبان یک کاربرد مشترک داشته باشد. دو کشور از حضور داعش در افغانستان نگران اند و طالبان می‌تواند نیروی بازدارنده در برابر داعش محسوب شود. اکنون که طالبان به خلیلزاد وعده داده‌اند که نمی‌گذارند گروه‌های تروریستی از خاک افغانستان منافع امریکا را تهدید کنند، به نظر می‌رسد امریکا کاری را از پیش می‌برد که روس‌ها در چند سال اخیر در پیش گرفته‌اند: ارتباط با طالبان برای دفع تهدید داعش.

عمر صمد، سفیر پیشین افغانستان در پاریس

ادریس رحمانی رقابت کشورهای بزرگ روی مسایلی چون صلح افغانستان را می‌پذیرد اما می‌گوید افغانستان منحیث یک کشور پیوسته در محراق درگیری‌های بزرگ سیاسی در سطح دنیا و منطقه درگیر مانده است. «تاریخ نشان می‌دهد که ما همیشه موفق می‌باشیم اگر کمی از درایت سیاسی برخوردار باشیم. اگر بخواهیم این را واگذار کنیم به کشورهای بزرگ که کنار بیایند و برای ما صلح بیاورند، به احتمال اغلب چیزی خوبی نصیب ما نخواهد شد.»

برتری طالبان

از شروع مذاکرات امریکایی‌ها با طالبان تاکنون به نظر می‌رسد این طالبان اند که دست برتر در گفت‌وگوها دارند و با شرایط خود شان بازی را ادامه داده‌اند. آنچه تاکنون از گفت‌وگوهای صلح به‌دست آمده، بیشتر به سود طالبان بوده است. آنان در بیش از یک‌ونیم دهه‌ی اخیر با شعار مبارزه با اشغال جنگیده‌اند و مدعی اند که تا پایان خروج نیروهای خارجی از افغانستان تفنگ شان را بر زمین نمی‌گذارند.

در سوی مقابل اما دولت افغانستان در روند صلح افت و خیزهای فراوان داشته است. اشرف غنی در آغاز طالبان را «مخالفان سیاسی» خواند. سپس او در دومین نشست کابل صلح بدون پیش‌شرط را به طالبان پیشنهاد کرد و گفت حاضر است طالبان را به‌حیث یک حزب سیاسی به رسمیت بشناسند. در کنفرانس ژنیو اما او یک پلان صلح را مطرح کرد که عملی شدن آن پنج سال زمان می‌برد و برای رسیدن به صلح، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری حتمی است. اکنون که جایگاه حکومت در میز مذاکره با طالبان خالی است، رییس جمهور غنی شعارهای تند و تیز علیه «دشمن» سر می‌دهد.

در کنار این مواجهه‌ی حکومت با مخالفت‌های سیاسی در داخل کشور زمینه را فراهم کرده است که طالبان با احزاب و چهره‌های منتقد حکومت در مسکو گردهم بیایند. بی‌اتفاقی سیاسی و عدم پذیرش جریان‌های سیاسی از سوی حکومت در مذاکرات صلح طالبان را در موقعیت برتری قرار داده است. این امر در دراز مدت می‌تواند موقف دولت را بیشتر آسیب بزند.

ادریس رحمانی ریشه‌ی این بی‌اتفاقی سیاسی را در تقسیم قدرت سیاسی در افغانستان می‌داند. او می‌گوید که ما همگی نباید به اطراف مسابقه‌ی قدرت منسجم شویم بلکه برگردیم و از بُعد و دید اپوزیسیون، جامعه مدنی و از دید مردم عادی افغانستان به این مسأله نگاه کنیم که در نهایت توقف این جنگ به نفع همه مردم افغانستان هست و حتا به نفع نیروهای مسلح افغانستان زیرا هر قدر ما صلح بیشتر داشته باشیم، زمینه برای قدرتمند شدن نیروهای مسلح فراهم می‌شود.»

کریم پاکزاد نیز می‌افزاید که وضعیت کنونی بهترین شرایط را برای طالبان فراهم می‌سازد و علی‌رغم تبلیغات زیاد، حکومت «بی‌نهایت ضعیف و بی‌پایگاه می‌باشد.» به گفته‌ی او، نبود وحدت میان نیروهای مخالف طالبان به نفع طالبان است زیرا آن‌ها از یکسو با امریکا مذاکره می‌کنند که در پی ترک افغانستان اند و از سوی دیگر با نیروهای سیاسی که نفوذ سیاسی و پایگاه‌های مردمی شان از دولت قوی‌تر است.

عمر صمد نیز استدلال می‌کند که تلاش‌ها برای از بین بردن اختلافات داخلی که مانع ایجاد اجماع می‌شود، باید با استفاده از ابزار دیپلوماتیک و سیاسی تشدید گردد زیرا افغانستان داخل یک مرحله‌ی حساس و انتقالی می‌گردد و همه جوانب ذی‌دخل باید از راه تفاهم، مشارکت و همدیگرپذیری برای دفاع از نهادهای ملی، ارزش‌ها و دستاوردهای چندین ساله برای ختم ختم جنگ و مصالحه آمادگی بگیرند.

تلاش‌های چند جانبه‌ی صلح در غیاب دولت افغانستان درحالی بیشتر شده است که قرار است در آینده‌ی نزدیک ادامه‌ی نشست مسکو در قطر برگزار شود و همزمان با آن قرار است نمایندگان طالبان با نمایندگان امریکا نشست بعدی شان را برگزار کنند. پرسش اساسی اکنون این است که در نشست بعدی که در قطر برگزار می‌شود، آیا سررشته‌ی نشست مسکو در دوحه با تلاش‌های امریکا تلاقی می‌کند و در مورد سرنوشت نظام آینده‌ی افغانستان تصمیم گرفته می‌شود یا نه آن‌گونه که اشرف غنی می‌گوید همه در روز آخر برای گرفتن امضا «پیش او (دولت افغانستان) می‌آیند؟