این روزها بازار «کلاه منظور پشتین»؛ رهبر «جنبش تحفظ پشتونها» ی پاکستان که به نماد این جنبش تبدیل شده است، در بخشهایی از افغانستان گرم است. اخیرا به دنبال کشته شدن آرمان لونی، یکی از فعالین جنبش تحفظ پشتونها، موج تازهای از اعتراضها در دو سوی خط دیورند جان گرفته است. شهروندان افغانستان و مشخصا پشتونها، با راهاندازی حرکتهای اعتراضی در شهرهای جلالآباد، کندهار، گردیز و کابل در برابر کشته شدن این فعال جنبش تحفظ پشتونها، اعتراض و حمایتشان را از این جنبش اعلام کردند. آنان با پوشیدن کلاهی که به نماد جنبش پشتونهای جنوب دیورند تبدیل شده است، با این جنبش ابراز همدلی و از آنان حمایت میکنند.
ننگیالی، باشندهی ناحیه پنجم شهر کابل با پوشیندن این کلاه میخواهد از اعتراضهای جنبش تحفظ پشتونها حمایت کند. او خبر کشته شدن آرمان لونی، یکی از فعالین این جنبش را از تلویزیون شنیده است. ننگیالی، 36 ساله دارد و آموزش رسمی ندیده است. ننگیالی میگوید این کلاه اصلا افغانستانی است و از افغانستان به پاکستان صادر میشود: «این کلاه از طرفای سمت شمال افغانستان است. مردم سمت شمال این کلاه را میپوشند. این کلاه از افغانستان به پاکستان میرود.»
تعدادی از کسانی که این کلاه را میپوشند، در مورد جنبش اعتراضی پشتونهای جنوب دیورند چیزی نمیدانند؛ مثل شیرزاد که در ساحهی کمپنی ناحیه پنجم شهر کابل سبزی میفروشد. او صرفا به دلیل یک الگوگیری معمول از کسانی که این کلاه را می پوشند، بدون آن که از بار اجتماعی و سیاسی آن چیزی بداند، این کلاه را می پوشد.
میرزاخان از یک هفته به این سو، به مشورهی یک دوستش به فروش این نوع کلاه آغاز کرده است. میرزا خان میگوید دوستش به او مشوره داده است که این روزها بازار فروش کلاه موسوم به «کلاه منظور پشتین» گرم است و اگر این کار را آغاز کند، سود خوبی به جیب خواهد زد. میرزا خان پیش از آن که کلاه فروشی را شروع کند، کشمش میفروخته است. او اکنون روزانه 15 تا 20 تا از این کلاهها میفروشد: «قیمت این کلاه در کابل 50 تا 100 افغانی است، به مشتری بستگی دارد. این کلاه به کلاه منظور پشتین معروف است.» به گفته میرزا خان این کلاه در قندهار ساخته و از آنجا به جاهای دیگر توزیع میشود. میرزا خان نیز از کسانی است که در مورد اهداف و خواستهای جنبش تحفظ پشتونها چیزی نمیداند و فقط کلاه منظور پشتین میفروشد.
منظور پشتین کیست؟
منظور پشتین، مرد جوان قبیلهای که در پایان دههی سوم عمرش قرار دارد با کلاه سرخرنگ بر سر، اکنون به نمادی از جنبش تحفظ پشتونها در برابر آنچه ظلم و بیعدالتی در برابر پشتونها خوانده میشود، تبدیل شده است. او در سال 2013 پس از حملات ارتش پاکستان به مناطق قبایلی وزیرستان و ترورهایی که از سوی سازمان استخبارات پاکستان در این مناطق جریان داشت با گروهی از جوانان قبایلی، جنبش اعتراضی را زیر عنوان «جنبش نجات مسعود» – جنشی که اکنون به جنبش تحفظ پشتونها تغییر نام داده است – راهاندازی کرد. او نمایندهی مردمی است که میگویند دههها از سوی ارتش و حکومت پاکستان مورد خشونت و بیعدالتی قرار گرفتهاند.
جنبش تحفظ پشتونها از سال 2013 به این سو چند حرکت اعتراضی در شهرهای مختلف پاکستان راهاندازی کرده است. پارسال با کشته شدن نقیبالله مسعود – مرد جوان وزیرستانی و مستقر در کراچی، اعتراضهای گستردهای در چندین شهر پاکستان، ازجمله اسلامآباد پایتخت این کشور آغاز شد. نقیب در یک درگیری (جعلی) از پیش طرحریزیشده با نیروهای پولیس به رهبری رائو انور –افسر پولیسی که به دلیل تخصصاش در طرح اینگونه درگیریها بدنام است- کشته شد. پس از کشته شدن این جوان توسط پولیس، اعتراضها ادامه یافت. در ماههای اخیر، پولیس پاکستان حدود 20 تن از فعالین این جنبش را بازداشت کرده است. در پی بازداشت این فعالین، اعتراضهای گستردهای برای رهایی آنان راهاندازی شد. در این اعتراضها آرمان لونی، یکی از فعالین این جنبش توسط پولیس در ایالت بلوچستان کشته شد.
واکنشها به قتل آرمان لونی، یکی از فعالین جنبش تحفظ پشتونها
به دنبال کشته شدن آرمان لونی، موج تازهای از اعتراضها در دو سوی خط دیورند آغاز شد. محمد اشرفغنی رییسجمهور کشور واکنش نشان داد، مردم در کندهار و ننگرهار برای او نماز جنازهی غیابی برپا کردند و در کابل و خوست نیز اعتراضهایی راهاندازی شد.
رییسجمهور غنی در واکنش به قتل آرمان لونی و در حمایت از جنبش تحفظ پشتونها در صفحهی توییترش نوشت: «دولت افغانستان در مورد خشونت علیه معترضان صلحآمیز و فعالان مدنی در خیبر پشتونخوا و بلوچستان نگرانی جدی دارد. ما به این باوریم که حمایت از فعالان مدنی که در برابر تروریسم و افراطگرایی که امنیت جمعی ما را در منطقه تهدید میکند، مسئولیت اخلاقی هر دولت است. در غیر آن میتواند عواقب طولانیمدت منفی داشته باشد.»
این توییت آقای غنی با واکنشهای گستردهای روبرو شد. شماری از رهبران جنبش تحفظ پشتونها از این توییت رییسجمهور غنی استقبال کردند اما برخی از مقامهای پاکستانی، آن را دخالت در امور داخلی پاکستان عنوان کردند.
شاه محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان در واکنش به توییت رییسجمهور غنی نوشت که «چنین اظهارات غیرمسوولانه، دخالت ناخوشایند است»: «ما تویت رییسجمهور غنی را رد میکنیم. رهبری دولت افغانستان باید روی اعتراضات و شکایتهای طولانیمدت مردمش تمرکز کند.»
برخی از آگاهان میگویند که حمایت پشتونهای افغانستان و رییس دولت افغانستان از جنبش تحفظ پشتونها در آن سوی دیورند میتواند برای سیاست خارجی کشور زیانبار باشد.
جواد سلطانی، استاد دانشگاه میگوید: «ما در واقع مسایل پیچده و حل ناشده با پاکستان داریم که ریشههای تاریخی و طولانی دارد. دامن زدن به این شکافها و احیای تمایلاتی که در گذشته وجود داشته قطعا روابط خارجی هردو کشور را تحت تآثیر قرار خواهد داد. تصور من این است که این موضوع به صورت حتم برای جامعه افغانستان زیانبار خواهد بود.»
از بدو پیدایش پاکستان به عنوان یک کشور، روابط کابل و اسلامآباد اغلب با تنش همراه بوده است. یکی از مواردی که همیشه سبب بروز اختلاف میان افغانستان و پاکستان شده است، خط مرزی دیورند است. هیچ یک از رهبران ملیگرای پشتون، این مرز را بهرسمیت نمیشناسد. این مرز در سال ۱۸۹۳ میلادی در زمان عبدالرحمن خان بین افغانستان و هند بریتانیایی تعیین شد. در سالهای بعد از آن، پس از استقلال هند و و تأسیس پاکستان، این مناطق به عنوان مناطق خودمختار قبایلی در خاک پاکستان شناخته شدند. پس از عبدالرحمن خان حاکمان افغانستان اکثراً مخالف به رسمیت شناختن مرز دیورند بودند. از دیرباز مردم در دو طرف مرز آزادانه و بدون ویزا میتوانستند رفتوآمد کنند، اما با امضای قراردادهایی که در زمان حامد کرزی و اشرف غنی با پاکستان انجام شد، پاکستان با حمایت سازمان ملل و امریکا برای کنترل عبور و مرور در این مرز سیم خاردار کشیده و دروازه بنا کرده است. اکنون ساکنان دو سوی خط، فقط میتوانند با داشتن ویزا از مرز عبور کنند.
در افغانستان، برخیها به این باور اند که خط دیورند تحمیلی است و یک ملت را در دو کشور تقسیم کرده است. اکنون با ظهور جنبش تحفظ پشتونها، گرایشهای و همبستگیها میان ساکنان همتبار دو سوی دیورند، تشدید شده است.
تادین خان، فرمانده پولیس ولایت کندهار، پس از کشته شدن آرمان لونی، در صفحه توییترش نوشت: «ما با پشتونهای آنسوی خط دیورند روابط تاریخی، فرهنگی و خونی داریم. هیچ کسی از پاکستان باید خواب این را نبیند که ما از این موقف خود کوتاه بیاییم. مرزهای استعماری، ما را از هم جدا نمی تواند. جنبش حمایت از پشتونها، جنبشی است که حقوق ستمدیدیدگان پشتون در پاکستان را میخواهد.»
تآمین حقوق پشتونها طبق قانون، ربودن ماینها از مناطق قبایلی، گزینش کمیسیونی برای بررسی قتل و گم شدن چهرههای متنفذ پشتونها، خواست حق مساوی پشتونها با پنجابیها، محاکمه قاتلان نقیب مسعود و آرمان لونی، پایان دادن به قتلهایی که جریان دارد، آزادی رفتوآمد در وزیرستان و دیگر مناطق قبایلی، توقف دستگیری پشتونها زیر نام هراسافگن و پاکسازی مناطق قبایلی از هراسافگنی، از خواستها و اهداف عمدهی جنبش تحفظ پشتونها است.
پشتونهای شمال دیورند با راهاندازی حرکتهای اعتراضی و پوشیدن کلاه ویژهی منظور پشتین که به نماد جنبش تحفظ پشتونها تبدیل شده است، از مطالبات و اعتراض پشتونهای جنوب دیورند حمایت میکنند.
این روزها بازار کلاهی که به کلاه منظور پشتین مشهور شده، در افغانستان گرم است. بشیر احمد گواخ، خبرنگار و نویسنده در توییترش نوشته که مردی در جلالآباد روزانه 50 عدد از این کلاه میفروشد.
جواد سلطانی، استاد دانشگاه میگوید که نمادگرایی (سمبولیزم) یکی از شاخصههای جنبشهای اجتماعی مدرن است که سبب گسترش این جنبشها میشود. به اعتقاد آقای سلطانی دلیل عام شدن نمادگرایی، گسترش دامنه اطلاعات و رسانهها است: «فعلا به کمک رسانهها و شبکههای اجتماعی، نمادها به سرعت تولید و پخش میشود.»
آقای سلطانی در رابطه به حمایت پشتونهای افغانستان از اعتراضها و مطالبات پشتونهای پاکستان میگوید: «ما می دانیم اقوامی که در دوسوی خط دیورند زندگی میکنند هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ تاریخی با هم علایق و وابستگیهای گوناگون دارند و همین مسئله باعث شده است که یک نوع وابستگی عاطفی در این سوی خط نیز شکل بگیرد. این وابستگی عاطفی در نهایت منجر به حرکتهای حمایتی در افغانستان میشود.»