- گاردین ـ لیلی کو
ولایت ختن، چین ـ مرکز آموزش مهارتهای حرفهای شماره 1 شهرستان لوپ، از نظر پنهان نمیماند؛ مجتمع عظیمی که هکتارها زمین کشاورزی را در بر گرفته و به یکبارگی جلو چشم رهگذر قدعلم میکند.
در خارج از این مجتمع که با دیوارهای بتنی بلندبالا، سیمهای خاردار و دوربینهای نظارتی، احاطه شده است، موتر پولیس مصروف گشتزنی است و چند نگهبان باتوم به دست، کشیک میدهند. این مرکز که در یک بزرگراه قرار گرفته، با حدود 170 هزار متر مربع مساحت، از بسیاری از روستاهای اطراف بزرگتر است. بنری که روی یکی از ساختمانها نصب شده میگوید: «وحدت قومی را حفظ کنید.»
چند نفر کنار بزرگراه ایستاده و به ساختمانها خیره شدهاند. هیچکسی مایل نیست که بگوید این تسهیلات شبهزندان دقیقا چه چیزی هست یا اینکه چرا آنها در اطراف آن منتظرند.
یکی از آنها که زن مسنی است میگوید: «ما نمیدانیم.» زن دیگری برای دیدن برادرش آمده اما حاضر نمیشود بیشتر از این چیزی بگوید. دختر جوان با دو برادرش، اعلام میکند که برای دیدن پدرشان آمدهاند. مادرش اما به سرعت او را ساکت میکند.
آنها میلی به صحبتکردن ندارند، زیرا این ساختمان یک زندان یا دانشگاه رسمی نیست، بلکه اردوگاهی است که در آن اقلیتهای مسلمان، عمدتا اویغورها، برخلاف ارادهیشان و بدون محاکمه، برای ماهها و حتا سالها نگهداری میشوند.
پژوهشگران و ساکنان منطقه میگویند که جنوب منطقهی سینکیانگ، جایی که مرکز آموزشی مهارتهای حرفهای شماره 1 شهرستان لوپ واقع شده است، به دلیل تراکم جمعیت اویغور در این منطقه و فاصلهی آن از شهرهای بزرگ، بار سرکوب مسلمانان از سوی دولت را به دوش کشیده است.
عادل اووت، از ولایت ختن که در حال حاضر خارج از کشور زندگی میکند، میگوید: «ما در ختن ضربالمثلی داریم که میگوید: اگر به اردوگاه کار اجباری لوپ بروید، هرگز باز نمیگردید.»
در ماه دسامبر، پس از اینکه هیأتی اعلام کرد که «گزارشهای متعبری» دریافت کرده که میگوید 1.1 میلیون اویغور، قزاق، هوئی و سایر اقلیتهای قومی از سوی دولت چین بازداشت شدهاند، سازمان ملل متحد خواستار دسترسی مستقیم به این اردوگاهها شد.
بیجینگ به شدت از سیاستهایش دفاع کرده است و تلاش کرده که این اردوگاهها را به عنوان مراکز بیخطر و سینکیانگ را که در دهههای 1990 و 2000 شاهد خشونت بود، به عنوان منطقهی آرام و صلحآمیز نشان دهد.
اما در لوپ که به عنوان شهرستان لوپ نیز شناخته میشود، واقعیت به صورت تکاندهندهای از آنچه که بیجینگ ادعا میکند، متفاوت است. مصاحبههای گاردین با ساکنان فعلی و سابق لوپ و نیز تحلیل اسناد عمومی، جزئیات جدیدی را دربارهی کارزار مداوم دولت چین در یکی از آسیبدیدهترین مناطق سینکیانگ آشکار میکند.
مقامات محلی در حال گسترش بازداشتگاهها، افزایش نظارت و گشتزنی و مطیعکردن ساکنان این منطقه از طریق ارعاب، زور و مشوقهای مالی هستند.
هزینهی «کنترل ثبات»
براساس تصاویر ماهوارهای، سال گذشته حداقل 10 ساختمان به مرکز آموزش مهارتهای حرفهای شماره 1 اضافه شده است. کار ساختوساز در این اردوگاه که از طریق بررسی سوابق یک شرکت که توسط شاون ژانگ دانشجوی دانشگاه برتیش کلمبیا یافت شده بود، شناسایی شده است، در اواسط ماه دسامبر زمانی که گاردین مصروف بازدید از این منطقه بود، هنوز در حال انجام بوده است.
لوپ، شهرستان کمجمعیت با حدود 280 هزار نفر نفوس که تقریبا به طور کامل اویغورها هستند، براساس اسناد بودجه که گاردین به آن دسترسی پیدا کرده، هشت بازداشتگاه را در خود جای داده است. در اسناد رسمی از این بازداشتگاهها به عنوان «مراکز آموزشهای حرفهای» نام برده شده است.
در سال 2018، مقامات انتظار داشتند که 12 هزار «دانشآموز» و همچنین دو هزار و 100 زندانی دیگر را در یک بازداشتگاه دیگر جای دهند. این رقم مجموعا حدود 7 درصد جمعیت بالغ لوپ و یا 11 درصد کل جمعیت مردان این شهرستان را تشکیل میدهد.
از سوی دیگر، شهرستان لوپ تصمیم گرفته است که حدود 300 میلیون یوان (44 میلیون دالر) را برای «کنترل ثبات» مصرف کند. این رقم شامل 300 هزار دالر برای سیستم نظارتی برای پوشش همهی مساجد و هزینهی حدود 6 هزار افسر پولیس برای کار در «ایستگاههای مناسب پولیس» و ایستهای بازرسی امنیتی و نیز گشتزنی در مناطق مسکونی میشود.
این اقدامات امنیتی و هزینههای سرسامآور، تعهد چین به سیاستهای جنجالیاش را در سینکیانگ، به رغم انتقادهای روزافزون، برجسته میکند.
به گفتهی آدریان زنز، پژوهشگر سیاستهای قومی چین، هزینههای امنیتی داخلی در سال 2017 همزمان با شدت گرفتن کارزار امنیتی دولت چین، در سینکیانگ دو برابر شده است و هزینههای بازداشتگاهها در شهرستانهای دارای تراکم بالای اقلیتهای قومی، چهار برابر شده است.
سرریز بودجه در این منطقه معمول بوده است. بودجهی شهرستان لوپ در سال 2017 افزایش 300 درصدی داشته است. این بیشترین افزایش هزینه در کل ختن میباشد.
با اینحال، ساختوساز ادامه دارد. مؤسسهی سیاست استراتژیک استرالیا 28 اردوگاه را در سراسر سینکیانگ مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است و دریافته که این اردوگاهها از نظر اندازه، از سال 2016 به بعد شاهد گسترش 465 درصدی بوده و بیشترین رشد آن بین ماه جولای تا سپتامبر سال گذشته اتفاق افتاده است. پنج اردوگاه که در ولایت ختن و شهرستانهای اطراف آن موقعیت دارند، از نظر اندازه حداقل دو برابر شدهاند. اندازهی یکی از این اردوگاهها بین سالهای 2016 و 2018 تا دو هزار 469 درصد افزایش یافته است.
در لوپ، مقامات بیش از دو هزار و 700 افسر دستیار را در 224 روستا و محلههای این شهرستان مستقر میکنند. «دانشآموزان» از نزدیک تحت نظارت قرار دارند: نزدیک به 2 هزار کارمند و پولیس برای نظارت از 12 هزار زندانی استخدام شدهاند.
مقامات برای تشویق ساکنان نیز پول مصرف میکنند. مقامات دولت در لوپ امامان محلی و سایر رهبران دینی ـ مذهبی را به عنوان «افراد مذهبی میهنپرست» استخدام میکنند و به آنها در منطقهای که درآمد قابلمصرف شش هزار 800 یوان در سال است، سالانه چهار هزار 200 یوان (حدود 600 دالر) دستمزد میدهند. بخشی از کار آنها این است که ساکنان منطقه را از رفتن به زیارت مکه که از سوی دولت سازماندهی نشده باشد، منع کنند.
دستیار پولیس که اکثرا از میان جوامع اویغور استخدام میشوند، ماهانه چهار هزار 100 یوان دستمزد دریافت میکنند. این رقم با دستمزد پولیس در شهرهای بزرگ چین، تقریبا برابری میکند.
برخی از دولتهای محلی در تلاشند تا این شیوه و شدت مصرف و هزینهی دولت را در شهرهایشان حفظ کنند. در سند بودجهی سال 2018 شهرستان مجاور چیرا، جایی که انتظار میرود مقامات دولتی نزدیک به 12 هزار زندانی را در اردوگاههای حرفهای و بازداشتگاهها تحت نظارت داشته باشند، آمده است: «به خاطر کمبود بودجه پروژههای زیادی وجود دارند که در [سند] بودجه گنجانده نشدهاند. وضعیت مالی در سال 2018 بسیار بد است.»
با کندشدن اقتصاد چین، این تلاش شاید بیشتر هم شود. زنز میگوید: «پایداری این سیستم اساسا به قابلیتهای مالی دولت مرکزی بستگی دارد … پایداری مالی بلندمدت همهی این اقدامات بالا به پایین، قطعا سوالبرانگیز است.»
«اینجا نیا»
امروزه، ادارهی ختن تحت مدیریت «شبکهای» قرار دارد که نظارت شدید پولیس و نظارت جمعی را شامل میشود. این امر در وبسایت دولت محلی لوپ به عنوان «وضعیت واکنش سطح یک یا دو»، یعنی شدیدترین وضعیت اضطراری توصیف شده است.
گشتوگذار ساکنان اویغور در لوپ همانند بسیاری از مکانها در سینکیانگ، بسیار محدود است. در حالیکه چینیهای هان آزادانه از ایستهای بازرسی عبور میکنند، عابران اویغور مجبورند کارت شناسایی خود را ثبت کنند، اسکن کامل بدن انجام دهند، بگذارند وسایل نقلیهیشان بررسی و چهرههایشان اسکن شود.
بر اساس کار دستگاههای دستی اسکن، محتوای گوشیهای هوشمند، مشکلساز تلقی میشود. یکی از افسران پولیس خواستار بررسی گوشی خبرنگار گاردین شد، زیرا به گفتهی وی: «کسی دیده که زبان عربی یا اویغور در آن وجود دارد.»
عبدالله ارکین، زاده و بزرگشدهی شهرستان لوپ، زمانی که سرکوب شدید آغاز شد، در شهر ارومچی در شمال سینکیانگ زندگی میکرد. او میگوید که خانوادهاش وی را هشدار دادهاند که به خانه باز نگردد: «آنها همه به من گفتند: به اینجا نیا. نیا و فقط در ارومچی زندگی کن.» خواهر عبدالله که در یکی از ادارههای دولت محلی در لوپ کار میکند، به برادرش گفته است که «اینجا روز به روز بدتر میشود.»
ارکین میگوید که بیشتر دوستانش به اردوگاه یا زندان فرستاده شدهاند. او که حالا در خارج از کشور زندگی میکند، ماه گذشته دریافت که دو تن از برادرانش بازداشت شدهاند. ارکین میترسد که برادرزادههایش نیز زندانی شده باشند. یک تاجر اویغور که در شمالشرق چین زندگی میکند، به گاردین گفت که او به دلیل تهدید دایمی بازداشتشدن، ختن را ترک کرده است.
دارن بایلر، استاد دانشگاه واشنگتن که در مورد سینکیانگ مطالعه کرده است، میگوید: «حس من نیز این است که شهرستانهای ختن، هدف سرکوب شدید قرار داشتهاند. از دید دولت، ختن ’عقبماندهترین و خودسرترین‘ منطقه میباشد.»
مقامات چینی گفتهاند که از بازدید ناظران بینالمللی از سینکیانگ استقبال میکنند، اما خبرنگاران گاردین در لوپ برای چهار ساعت مورد بازپرس پولیس و مورد تعقیب دستکم هفت نفر در شهر ختن قرار داشتند.
یکی از مقامات ایستگاه پولیس در مجاورت مرکز آموزش حرفهای شماره 1 به گاردین گفت که «همهی خبرنگاران خارج از سینکیانگ، چه خارجی چه چینی» زیر نظر اقدامات امنیتی آنها قرار دارند.
خانههایی با ستارهی سرخ
در روستایی در شهرستان لوپ، تقریبا همهی خانهها یک پلاک روی دروازههای خود دارند. آنها خانوادههایی هستند که الزامات و شرایط [حزب کمونیست] را، از جمله نشاندادن «افکار ضدافراطگرایی» و «حس تمدن مدرن»، برآورده کردهاند.
در طی سال گذشته، مقامات محلی لوپ روستائیان را برای خواندن سرودهای میهنپرستانه ـ یک عمل معمول در اردوگاهها ـ و یا آموزش زنان که چگونه «زنان عصر جدید» باشند که «رهایی ایدئولوژیک» را ترویج میکنند، گرد هم جمع کردهاند.
اما روشن نیست که این ابتکارات همان چیزی باشد که باعث فرمانبرداری و تمکین مردم شده است.
زنی که در حال سوختاندن شاخههای خشک درخت است، از اعضای خانوادهاش از جمله یک پسر 16 ساله یاد میکند که برای «آموزش» فرستاده شدهاند. زن دیگری میگوید که شوهرش از ماه دسامبر سال 2017 به بعد در یک روستای دیگر مصروف آموزش بوده است. او نمیداند که شوهرش به چه دلیلی برای آموزش فرستاده شده است: «ما همیشه کشاورز بودهایم.»
مردی که کیسههای پلاستیکی نان و سیخ کباب را در دست دارد، میگوید که همسایهاش به مرکز آموزشی رفته است. اما ناگهان حرفش را قطع میکند: «ما از صحبت با شما میترسیم.» او میگوید: «آنها [ماموران دولتی] تلافی خواهند کرد.»