شفاخانهی رابعه بلخی، بزرگترین زایشگاه کشور و به ویژه پایتخت است که روزانه دستکم 90 نوزاد در آن متولد میشوند. تا دو سال قبل شفاخانهی بینظمی بود که بیماران و مراجعهکنندگانش از مسئولان آن شاکی بودند، اما حالا تبدیل به شفاخانهای شده است که کمیسیون خدمات ملکی و اصلاحات اداری جایزهی «خلاقیت و شایستگی» را به رییس آن داده است. چند روز پیش به سراغ مسئولان این شفاخانه رفتم تا دریابم چه تغییرات در این شفاخانه آمده است؟
در نخستین روزهای که صدیقه عبدالله ادیب ریاست شفاخانهی رابعه بلخی را به دوش گرفت، وزارت صحت تمام بخشهای آن را بررسی کرد و به این شفاخانه از 100 امتیاز 38 امتیاز داد؛ معیاری که به قول خانم ادیب نشان میداد که شفاخانه در وضعیت بدی قرار دارد: «آنان وضعیت شفاخانه را از لحاظ ارایهی خدمات صحی، وضعیت کلینکی و مدیریتی مورد بررسی قرار داده بودند.»
خانم ادیب در نخستین اقدام برای بهترشدن وضعیت شفاخانه یک گروه مدیریتی که متشکل از نمایندگان تمامی بخشهای فعال در شفاخانه است، تشکیل داد. به اعتقاد خانم ادیب در یک سازمان کار گروهی اصل است و بدون آن نمیتوان موفق شد: «ما بسیار زود توانستیم که یک تیم کاری خوب را در داخل شفاخانه انکشاف دهیم. سه ماه کار تیمی باعث شد که وزارت صحت پس از بررسی و ارزیابی شفاخانه به ما بالاتر از 88 نمره بدهد.»
خانم ادیب و گروهش نظافت شفاخانه را در اولویت دستور کاریشان قرار دادند. اتاقهای را که 13 سال رنگ نشده بود، با همکاری و کمک مالی داکتران رنگ کردند. سپس سراغ بستر بیماران رفتند و کار را به اهل کار سپردند.
افغانستان از جمله کشورهایی است که بیشترین میزان مرگومیر کودکان و مادران هنگام ولادت در آن اتفاق میافتد. خانم ادیب اما میگوید که اکنون مرگومیر مادران و نوزادان در شفاخانه به صورت قابل توجهی کاهش یافته و نزدیک به صفر شده است. به گفتهی او مرگهایی هم که در داخل شفاخانه اتفاق میافتد شامل مریضانی میشوند که به موقع به شفاخانه نمیرسند: «مرگی که قابل جلوگیری است به صفر رسیده است.»
به گفتهی خانم ادیب پیش از این علت اصلی مرگ نوزادان در این شفاخانه رعایت نکردن بهداشت بوده است: «کاری که ما کردیم این بود که به هر کسی فهماندیم که کارش را خودش انجام دهد و کار را به اهل کار سپردیم. منظم کردن بستر بیمار و پاک کردن ماشینهای مخصوص کودکان کار نرس و قابله است، نه صفاکار.»
آموزش اخلاق طبابت
خانم ادیب میگوید پس از آنکه او ریاست این شفاخانه را به عهده گرفت، دریافت که رفتار و برخودر داکتران با مریضان و در کل اخلاق طبابت رعایت نمیشد. بناٌ او برای داکتران و کارمندان شفاخانه کارگاه و سیمینارهای اخلاق طبابت را راهاندازی کرد. او میگوید: «بیمار از ما یک بستر پاک، معالجهی به موقع و برخورد خوب میخواهد که ما آن را در اینجا برایش فراهم میکنیم.»
او معتقد است که داکتران و دیگر کارمندان در فضایی مثل شفاخانه که بیشترین وقتشان را در آن میگذرانند، باید نسبت به شفاخانه حس مالکیت داشته باشند و فکر کنند که اینجا خانهیشان است: «در سه ماه نخست من و همکارانم گاهی تا نصف شب هم کار میکردیم. در این مدت بسیار به سرعت بخشهای مختلف شفاخانه سر پا ایستاد.»
پیش از آن که بانو ادیب ریاست این شفاخانه را به عهده بگیرد، برخی از کارمندان از بیماران اخاذی میکردند؛ طوری که بابت تولد هر نوزاد از بستگانش زیر نام شیرینی پول میگرفتند. به گفتهی خانم ادیب، سه تن از آنان را حین این کار شناسایی و از وظیفه برکنار کردهاند: «این امر باعث شد که از آن پس هیچ کارمندی اخاذی نکند.»
همچنین بانو ادیب وگروهش نخست پلان استراتژیک و سپس پلان عملیاتی ساختند و بر مبنای آن اصلاحات و تغییرات در شفاخانه به میان آمد.
هر روز نزدیک به یک هزار بیمار به این شفاخانه مراجعه میکنند. این شفاخانه مرجع مراجعهی جدیترین بیماران نساییولادی در سطح افغانستان است؛ به این معنی که بیماران اگر در دیگر شفاخانهها درمان نشود، در نهایت به این شفاخانه راجع میشوند. از این حیث مسئولیت این شفاخانه نسبت به هر شفاخانهای دیگر بیشتر است و میطلبد که کار بیشتر نیز در آن صورت گیرد.
این شفاخانه سه بخش عمدهی نسایی، ولادی و عملیات عمومی ویژهی زنان دارد. به صورت میانگین در هر 24 ساعت 70 ولادت عادی، 24 عملیات سزارین و 12 جراحی عمومی در این شفاخانه انجام میشود.
گلزیور از منطقهی واصلآباد، واقع در ناحیهی هفتم شهر کابل عروسش را برای درمان به این شفاخانه آورده است. او از رفتار کارمندان و داکتران و ارایهی خدمات در این شفاخانه میگوید: «رویهی داکتران بسیار خوب است. سر وقت پیش مریض میآیند و رسیدگی میکنند.»
ساختمان شفاخانهی رابعه بلخی حدود 85 سال قدمت دارد. به گفتهی خانم ادیب این ساختمان ویژهی شفاخانه طراحی نشده است و پیش از آنکه از آن به عنوان شفاخانه استفاده شود، مقر پولیس بوده است.
خانم ادیب میگوید از سال 2002 تا سال 2015 حدود 40 میلیون دالر در این شفاخانه مصرف شده است اما هیچ کار مفیدی در آن انجام نشده است. او میگوید دولت افغانستان اگر توانایی ساختن ساختمان معیاری برای این شفاخانه را ندارد، نباید دست روی دست نشست.
او از دو سال پیش که ریاست این شفاخانه را به عهده گرفت، برای بازسازی این شفاخانه به دنبال مؤسسات خیریه و تمویلکنندههای خارجی رفت و از آنان درخواست کمک کرد. با استفاده از این کمکها بخش التراسوند شفاخانه را فعال کرد و عملیاتخانه را با وسایل جدید مجهز کرد.
اکنون هم بخشهایی از شفاخانه تحت مرمت و بازسازی قرار دارد. رهبری شفاخانه موفق شده است که توجه نهادهای تمویلکننده و مالی دولتی و غیردولتی را جلب کند. آیساف، در مرمت اتاقهای جراحی، تمویل لوازم پزشکی، مرمت ساختمان و کمکهای دارویی وسیع به صورت مستقیم با شفاخانه همکاری میکند: «سال گذشتهی میلادی بیش از 200 بستر، ماشینهای عملیات و ماشینهای التراسوند از کمکهای آیساف به دست آوردیم.»
هدف رهبری شفاخانه در سال آینده این است که شفاخانه را با واحد مراقبتهای ویژه مجهز کند و سیستم ثبت اسناد در شفاخانه را الکترونیک کند.
نبود جای مناسب برای همراهان بیماران و نبود داروی کافی از مشکلات عمدهای است که شفاخانه رابعه بلخی با آن مواجه است.