رییسجمهور غنی با صدوری حکمی اسدالله خالد را بهعنوان وزیر دفاع ملی و امرالله صالح را به حیث وزیر داخله معرفی کرد. امرالله صالح و اسدالله خالد، رییسان پیشین امنیت ملی افغانستان بودند و از چهرههای معروف ضد پاکستانی در افغانستان اند. بسیاری از کارشناسان و افراد متنقذ اجتماعی از تغییرات تازه در رهبری دو نهاد مهم امنیتی ابراز خوشبینی کردهاند. دلیل این خوشبینی در تغییرات تازه در قدم اول ناتوانی دو وزیر قبلی امنیتی در انسجام و مدیریت نهادهای امنیتی است. دلیل دوم آن شهره بودن خالد و صالح به قاطعیت عمل در برابر طالبان و مخالفت با پاکستان است.
انتظار میرود که مقرریهای تازه تغییراتی را در انسجام، هماهنگی و روحیهی نیروهای امنیتی و سیاست جنگی دولت رونما و نتایج بهتری از این تغییرات در میدان جنگ به دست آید، اما این تنها توقعات و نتایج احتمالی است که به مرور زمان رونما خواهد شد. تغییرات تازه به لحاظ زمانی و سیاسی، حاوی پیامها و پیامدهای حساسیتری در سطح داخلی و خارجی است.
طارقشاه بهرامی و ویساحمد برمک، وزیران پیشین امنیتی دفاع و داخله از افراد نزدیک به حنیف اتمر اند. گمانهزنیهای در مورد کارهای مشترک تجاری میان طارقشاه بهرامی و حنیف اتمر وجود دارد. ویساحمد برمک از همکاران قدیم و از دستپروردگان سیاسی حنیف اتمر است. استعفای حنیف اتمر و تأیید نامزدیاش برای انتخابات ریاست جمهوری منجر به برکناری افراد نزدیک به او از سمتهای مهم دولتی شده است.
اولین پیام جابهجایی تازه در نهادهای امنیتی، کوتاه کردن دست یکی از حریفان جدی انتخابات ریاست جمهوری از گستردهترین نهادهای دولتی و دخیل در انتخابات ریاست جمهوری است. دومین عامل تغییرات تازه یارگیری و چیدن یک بستر امنیتی تازه برای رقابتهای انتخاباتی سال آینده ریاست جمهوری است. گزینش امرالله صالح و اسدالله خالد که هر دو سابقهی کار در نهاد امنیت ملی را دارند و هر دو نفر، دو تشکیلات نیمهرسمی و جوان سیاسی را شکل دادهاند، تقویت تیم انتخاباتی غنی و تضعیف رقیبان انتخاباتی را در پی خواهند داشت.
اسدالله خالد در نبود رازق میتواند بر حوزهی رای لوی قندهار، غزنی، ارزگان و زابل تأثیریگذاری اندکی به نفع غنی رقم بزند و امرالله صالح میتواند درز کوچکی بر حریفان انتخاباتی برون قومی غنی بیاندازند و از همه مهمتر هر دو از افتادن در تیم انتخاباتی رقیبان و یا تیم تشکیل دادن مستقلانه بازماندند.
اما پیام حساس و مهم تغییرات تازه قمچینکاری رقیبان حکومت افغانستان در روند صلح است. همسویی پاکستانیها با تلاشهای سیاسی امریکاییها برای صلح با گروه طالبان و نادیده گرفتن شدن دولت افغانستان از سوی امریکاییها و طالبان در تلاشهای جاری، حکومت افغانستان را در موضع متفاوتی نسبت به صلح قرار داده است. بیان و عمل رییسجمهور غنی فراتر از صلح در تعین رابطه با امریکاییها در یک سال گذشته آرامآرام تغییر کرده است. اعلام یک برنامه و رهنمود و تشکیل تازه برای صلح که عمدهترین تفاوت و اختلافش با طرح امریکاییها در محدودهی زمانی و رهبری پروسه است، بیانگر نگرانی و حامل مخالفت رسمی با یک جانبهگرایی امریکاییها، پاکستانیها و طالبان است.
تغییرات تازه که پس از دو پیام تکاندهنده برای دولت افغانستان «رد نشست رو در روی طالبان با نمایندگان حکومت و کاهش نصف نیروهای امریکایی از افغانستان» صورت میپذیرد، قمچینکاری صلح بدون حضور تأثیرگذار دولت افغانستان است. هر چند که اطمنانی برای برخورد قاطع اسدالله خالد و همینطور امرالله صالح به مانند گذشته با طالبان وجود ندارد. اما توانایی و رویکرد قاطعتر هر دو فرد نسبت به طالبان و بیشتر از آن با پاکستان، حامل پیام مهمی است که تأثیر مستقیم آن بر تلاشهای سیاسی برای رسیدن به یک توافق با طالبان است. گزینش تازه ضمن اینکه اعتراض نمادین بر نادیده گرفتن حکومت افغانستان در پروسهی صلح توسط امریکاست، قدم اول آمادگی برای برخورد قاطعتر با طالبان و عوامل نفوذی پاکستان در میادین جنگ نیز است. خالد و صالح شناخت بیشتری نسبت به مسوولان قبلی امنیتی از تواناییها، مشکلات، روابط، جغرافیا و راههای اکمالاتی و حمایتی طالبان دارند. هر دو وزیر جدید میتوانند روحیهی تازه در نهادهای امنیتی و در جبهات جنگ برای سربازان امنیتی افغانستان خلق کنند و هر دو میتوانند انسجام و هماهنگی را برای رویکرد تهاجمیتر نیروهای دولتی در برابر طالبان به وجود بیاورند. بنابراین، تغییر تازه آمادگی برای قمچینکاری صلح یکجانبه و طالبانیزه شدن وضعیت است.
تغییرات تازه از جانب دیگر میتواند پاسخی باشد به تصمیم تأیید ناشدهی ترمپ برای خروج نصف نیروهای نظامیاش از افغانستان اما پیام اصلی این تغییرات انتقال یک پیام حساس سیاسی به بانیان تلاشهای سیاسی برای رسیدن به یک توافق با طالبان است. این تغییرات درسلسلهی فعالیتهای تشدید یافتهی رییسجمهور غنی برای تشکیل یک تیم مسنجم و برجسته کردن نقش دولت افغانستان در گفتوگوهای احتمالی صلح است. اگر چنان که تلاشهای سیاسی برای صلح در غیبت دولت افغانستان ادامه یابد، این تغییرات میتواند دستکم صلح تحمیلی بدون حضور دولت افغانستان را به تأخیر بیاندازد.