رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی – فرود بیژن
قلعهی قدیمی قلات، مرکز ولایت زابل در جنوب افغانستان، بر رشتهیی از کویر، خارستانها و بیشهزارهایی مشرف است که تا کوههای ناهموار استوار بر مناطق مرزی با پاکستان امتداد دارد.
این سرزمین خشک و کمجمعیت، دیرزمانی است که جدا افتاده و به فراموشی سپرده شده است. زابل، در نتیجهی بیتوجهی دولت و نیروهای بینالمللی به رهبری امریکا، حالا به کانون حمایت و پشتیبانی طالبان در افغانستان بدل شده است؛ کشوری که شبهنظامیان 17 سال میشود در آن شورش مرگباری را به راه انداختهاند.
کنترل دولت از قلعهی سر به فلک کشیدهی قلات فراتر نمیرود. پیشینهی این قلعه که حالا در اختیار ارتش ملی افغانستان قرار دارد، به دو هزار سال پیش، زمانی که که اسکندر کبیر به این منطقه حمله کرد، بر میگردد. طالبان بر بیشتر بخشهای زابل کنترل دارند یا بر سر کنترل آن با دولت در رقابت اند. نیروهای دولتی مستقر در این ولایت، پیوسته مورد حمله قرار میگیرند.
فقر؛ خبری از کار و بار نیست
به رغم ادعاهای مقامات مبنی بر اینکه طالبان در زابل از حمایت چندانی برخوردار نیستند و یا طالبان با زور مردم را با خود همراه میکنند، سطح حمایت از طالبان دستکم در مناطق روستایی زابل بالا است.
منصور باشندهی قلات میگوید: «من از طالبان حمایت نمیکنم، زیرا آنها مانع پیشرفت و توسعه هستند. اما مردم مناطق روستایی انتخاب دیگری ندارند. فقر و بیکاری بیداد میکند، بنابراین مردم به طالبان میپیوندند.» قلات شهر خشک و پر گرد و خاکی است که نفوس آن به حدود 45 هزار نفر میرسد.
فیضمحمد احمدزی فعال مدنی در قلات میگوید که دولت این ولایت را فراموش کرده است. او ادعا میکند که دولت تلاشهای نظامی و توسعهییاش را در ولایات بزرگتر و استراتژیک مجاور مانند کندهار، ارزگان و هلمند متمرکز کرده است.
احمدزی میگوید: «در مقایسه با این ولایات، ما در اینجا پیشرفت بسیار اندکی داشتهایم. دولت توجه چندانی به زابل نداشته است، از این رو مردم به طالبان رو میکنند.»
‘همدلی بسیار با طالبان’
نظرسنجی اخیر بنیاد آسیا مهر تاییدی بر اظهارات شهروندان زابل میباشد. یافتههای این نظرسنجی نشان میدهد که 59 درصد از پاسخدهندگان نظرسنجی در ولایت زابل «با طالبان بسیار همدلی داشتهاند.» این رقم بیش از دو برابر درصدی همدلی و همسویی با طالبان در سایر ولایت افغانستان است.
این نظرسنجی حدود 15 هزار بزرگسال را پوشش داده و در نوع خود بزرگترین نظرسنجی سالانه در افغانستان میباشد. یافتههای آن نشان میدهد که 66 درصد از پاسخدهندگان در ولایت زابل دربارهی مسیری که افغانستان در آن روان است، ابراز بدبینی کردهاند. این رقم حدود 5 درصد بیشتر از میانگین ملی است.
تنها 33 درصد از پاسخدهندگان در رابطه به دموکراسی ابراز رضایت کردهاند و تنها 33 درصد نسبت به کارکرد دولت ولایتی زابل از خود رضایت نشان دادهاند. این نیز کمترین میزان رضایت در سطح کشور است.
زابل و اهمیت تاریخی آن برای طالبان
گریم اسمیت تحلیلگر و مشاور گروه بینالمللی بحران هشدار میدهد که «نظرسنجی در وسط بزرگترین جنگ [جاری] جهان تقریبا غیرممکن است.»
اما علیمحمد سباوون پژوهشگر شبکهی تحلیلگران افغانستان میگوید دلایل متعددی وجود دارد که چرا طالبان در زابل نسبت به سایر ولایات، از همسویی و همدلی بیشتری برخوردارند. شبکه تحلیلگران افغانستان یک اندیشکدهی مستقل است که در کابل فعالیت میکند.
سباوون میگوید که زابل برای طالبان اهمیت تاریخی دارد. این ولایت در عمق نوار محافظهکار پشتون قرار دارد؛ جایی که از آن طالبان برای اولینبار در دههی 1990 برای به دست آوردن کنترل کشور ظهور کرد. او میگوید که ملاعمر بنیانگذار طالبان از قبیلهی هوتک بود که یکی از دو قبایل اصلی در زابل میباشد.
سباوون میگوید که برخلاف نبود بومیان زابلی در ردههای دولت به عنوان وزیر، والی و یا فرمانده امنیهی این ولایت، «طالبان بسیاری از ولایت زابل هستند که در رهبری و ردههای مختلف گروه شبهنظامی طالبان قرار دارند.»
سباوون میگوید که زابل به عنوان مرکز قدرت طالبان، شاهد درگیریهای شدید نیز بوده است. او میگوید که این ولایت صحنهی یورشهای شبانهی جنجالبرانگیز نیروهای امریکایی و افغان بوده و در نتیجهی حملات هوایی ناتو، متحمل تلفات غیرنظامیان شده است. این امر خشم مردم زابل را در برابر نیروهای دولتی و بینالمللی برانگیخته است.
نیروهای دولتی افغانستان در جنوب ناامن این کشور، در مراکز شهری کلیدی متمرکز هستند و هدف آنها حفاظت از مسیرهای تدارکاتی کلیدی و سرکوب تجارت تریاک میباشد. تجارت تریاک منبع اصلی درآمد شورشیان بوده است. حضور نیروهای امنیتی دولتی در زابل، ولایتی که جمعیت حدودا 300 هزار نفری آن اکثرا در مناطق روستایی سکونت دارند، محدود است.
‘پروپاگند’
از سوی دیگر، زابل 60 کیلومتر با پاکستان مرز مشترک دارد. ایالات متحده و مقامات افغان از دیرزمانیست که پاکستان را به حمایت و پناهدادن به طالبان متهم میکنند، ادعایی که اسلامآباد آن را رد میکند. باورها بر این است که رهبری طالبان در ایالت بلوچستان پاکستان، که با زابل هممرز میباشد، مستقر است.
در طول اشغال افغانستان به دست شوروی در دهه 1980، زابل دروازهی اصلی مجاهدین ضد شوروی بود که از پاکستان به افغانستان میآمدند.
سباوون میگوید: «بسیاری از مردم زابل در پاکستان به عنوان مهاجر زندگی میکردند و یا به عنوان کارگران مهاجر به ایالت بلوچستان پاکستان میروند. پروپاگند و تبلیغاتی که از سوی طالبان مستقر در بلوچستان پخش میشود، یکی دیگر از عوامل همدلی آنها [مردم زابل] با طالبان است.»
ساکنان زابل، با زندگی در عمق قلمرو طالبان و دولتی که آنها را به فراموشی سپرده است، در مخمصهیی گیر ماندهاند.
بسمالله باشندهی قلات میگوید: «طالبان راهها و پلها را ویران میکنند و غیرنظامیان را میکشند. اما دولت ما را رها کرده است، بنابراین مردم به طالبان ملحق میشوند و یا از آنها حمایت میکنند.»