واشنگتن پست ـ لالی ویموت
عمران خان که زمانی ستارهی کریکت بود، پیش از واردشدن به دنیای سیاست پاکستان، زندگی پر زرقوبرق یک جوان عیاش را داشت. او پس از سالها حضور در جناح اپوزیسیون و بعد به عنوان عضو دولت ائتلافی در اسلامآباد، سرانجام در تابستان سال جاری کرسی نخستوزیری را تصاحب کرد. خان در حالی نخستوزیر شد که فهرست دلهرهآوری از چالشهای کشورش، از جمله فقر، تروریسم و فساد، در انتظارش است. هفتهی گذشته، رییسجمهور ترمپ ـ که اخیرا با خان در توییتر بگومگویی داشته است و کمکهای نظامی امریکا به پاکستان را قطع کرده ـ از عمران خان خواست که در آوردن طالبان افغان به میز گفتوگوهای صلح کمک کند.
خان در حیاط خانهاش در اسلامآباد، نخستین مصاحبهاش را با رسانه خارجی، به عنوان نخستوزیر پاکستان، با لالی ویموت خبرنگار واشنگتن پست انجام داده است. متن ویرایششدهی این مصاحبه در ذیل آمده است.
سوال: چه چیزی در مورد رابطهی کشورت با ایالات متحده که رو به وخامت بوده و این اواخر با جنگ تویتری با رییسجمهور ایالات متحده همراه شده، در سر داری؟ او در ماه جنوری نوشت که «ایالات متحده با سادهلوحی در ۱۵ سال گذشته بیش از ۳۳ میلیارد دلار به پاکستان کمک کرده است و آنها با احمق پنداشتن رهبران ما، به جز دروغ و فریب چیزی به ما ندادهاند. آنها [پاکستانیها] به تروریستهایی که ما در افغانستان به دنبال شان هستیم، لانهی امن داده و [به ما] کمک زیادی نکردهاند. دیگر بس است!»
جواب: این واقعا یک جنگ توییتری نبود؛ یادآوری درست گذشته بود. [خان در خزان سال جاری توییت کرد: «او [ترمپ] باید از حقایق تاریخی آگاه شود. پاکستان به اندازهی کافی از درگیری در جنگ امریکا رنج برده است. حالا ما چیزی را انجام میدهیم که برای مردم و منافع ما مناسب باشد.»] این بگومگو در مورد این بود که [من/ پاکستان] به خاطر سیاستهای عمیقا ناقص ایالات متحده ـ رویکرد نظامی در قبال افغانستان ـ سرزنش میشدم.
سوال: او شما را سرزنش نمیکرد. او پیشینیان شما را مقصر میدانست.
جواب: نه، او گفت که پاکستان دلیل این پناهگاهها [برای رهبران طالبان] بوده است. در پاکستان پناهگاهی وجود ندارد.
سوال: هر مقام امریکایی میگوید که رهبران طالبان در پاکستان زندگی میکنند.
جواب: وقتی من به قدرت رسیدم، اطلاعات کامل از نیروهای امنیتی دریافت کردم. آنها گفتند که ما بارها و بارها از امریکاییها خواستهایم که «میتوانید به ما بگویید که این پناهگاهها کجا هستند؟ ما به دنبالشان خواهیم رفت.» در پاکستان پناهگاهی وجود ندارد.
سوال: آیا شما این را باور میکنید؟
جواب: ما 2.7 میلیون مهاجر افغان داریم که هنوز در پاکستان زندگی میکنند. آنها در اردوگاههای بزرگ مهاجران زندگی میکنند.
سوال: اما امریکاییها احمق نیستند، بیخیال.
جواب: مگر این افراد [رهبران طالبان] کجا هستند؟ از مرز ما با افغانستان بیشترین میزان نظارت صورت میگیرد. ایالات متحده ماهواره و هواپیماهای بدون سرنشین دارد. این افراد در حال عبور و مرور دیده میشدند.
سوال: دولت ایالات متحده میگوید که فقط میخواهد پاکستان از کارش دست بردارد.
جواب: اول، هیچ پناهگاهی وجود ندارد. اگر چند صد، شاید 2 تا 3 هزار طالب باشد که به پاکستان رفت و آمد میکنند، میتوانند به راحتی به این اردوگاههای مهاجران افغان بروند.
سوال: رییسجمهور ترمپ در این هفته به شما نامهیی نوشته و در آن خواهان همکاری شما در آوردن طالبان به میز مذاکره شده است. پاسخ شما چیست؟
جواب: صلح در افغانستان به نفع پاکستان است. ما هرکاری انجام میدهیم.
سوال: آیا شما به طالبان فشار وارد میکنید تا آنها [در میز مذاکره] حاضر شوند؟
جواب: ما تا جایی که میتوانیم تلاش خواهیم کرد. اعمال فشار بر طالبان، گفتنش آسان است. به یاد داشته باشید که حدود 40 درصد خاک افغانستان خارج از کنترل دولت است.
سوال: مقامات امریکایی میگویند که پاکستان به رهبران طالبان پناه میدهد.
جواب: من هرگز این اتهامات را درک نکردهام. پاکستان هیچ ربطی به حادثهی 11 سپتامبر نداشت. القاعده در افغانستان بود. هیچ پاکستانی در آن دخیل نبود ولی از پاکستان خواسته شد که در جنگ ایالات متحده شرکت کند. مردمان زیادی در پاکستان با آن مخالفت کردند، از جمله من. در دههی 1980، ما با ایالات متحده در جهاد افغانستان علیه شوروی همکاری کردیم. بعد در سال 1989، وقتی شورویها بساطشان را جمع و افغانستان را ترک کردند، ایالات متحده نیز همان کار را کرد. پاکستان با گروههای شبهنظامی و 4 میلیون مهاجر افغان تنها ماند. اگر بعد از 11 سپتامبر به طرف مانده بودیم، حدس میزنم که ما از ویرانی که بعدا به وقوع پیوست خودمان را نجات داده بودیم. پاکستان با تبدیلشدن به خط مقدم جنگ ایالات متحده علیه تروریسم، جهنم را تجربه کرد. بیش از 80 هزار نفر در این جنگ جان دادند و برآورد میشود که اقتصاد [پاکستان] بیش از 150 میلیارد دالر آسیب دید. نه خبر از سرمایهگذار بود و نه از تیمهای ورزشی. پاکستان به عنوان خطرناکترین مکان در جهان شناخته میشد.
سوال: با اینحال، ما جایی هستیم که هستیم. به نظر میرسد که امریکاییها اکنون خواهان گفتوگوهای صلح در افغانستاناند تا به توافقی دست یافته شود، تا سربازاان ایالات متحده بتوانند افغانستان را ترک کنند. آیا میخواهی رفتن آنها را ببینی؟
جواب: من سالها دربارهی اینکه چرا مسألهی افغانستان راهحل نظامی ندارد، صحبت کردم و آنها مرا «طالبان خان» خواندند. اگر شما با سیاست ایالات متحده موافق نمیبودید، شما را ضد امریکایی تصور میکردند. حالا من خوشحالم که همه متوجه شدهاند که راهحل [مسألهی افغانستان] سیاسی است… از نقطهنظر پاکستان، ما نمیخواهیم که امریکاییها مانند سال 1989، با عجله افغانستان را ترک کنند.
سوال: چرا؟
جواب: معلوم است آنچه که ما میخواهیم در افغانستان نباشد، هرجومرج است. اینبار باید توافقی در کار باشد. در سال 1989، آنچه اتفاق افتاد این بود که طالبان از درون هرجومرج بیرون آمد.
سوال: در حال حاضر تعداد نیروهای امریکایی مستقر در افغانستان زیاد نیست.
جواب: بلی، اما ارتش افغانستان با دالر امریکا حمایت میشود. طالبان به وضوح متوجه هستند که برای بازسازی افغانستان، آنها به کمک امریکاییها نیاز خواهند داشت.
سوال: شما از توییت ترمپ حس کردید که کار او با افغانستان به پایان رسیده است.
جواب: این باید مدتها پیش اتفاق میافتاد.
سوال: آیا شما دیدگاهی در مورد رابطهی پاکستان با امریکا دارید؟ یا اینکه میخواهید جایگاهتان را با نزدیکترشدن به چین مستحکم و محافظت کنید؟
جواب: من هرگز نمیخواهم روابطی داشته باشم که در آن با پاکستان مانند یک مزدور رفتار میشود؛ به پاکستان پول داده میشود تا در جنگ کس دیگری بجنگد. ما نباید دوباره خودمان را در چنین موقعیتی قرار دهیم. هزینهی آن نه تنها جان انسانها و ویرانی مناطق قبایلی ما است، بلکه عزت و کرامت ما را نیز به معامله میگیرد. ما خواهان یک رابطهی مناسب با ایالات متحده هستیم.
سوال: یعنی؟
جواب: به عنوان مثال، رابطهی ما با چین یک بُعدی نیست، یک رابطهی تجاری بین دو کشور است. ما خواهان رابطهی مشابهی با ایالات متحده هستیم.
سوال: برخیها فکر میکنند که شما سعی میکنید با استفاده از چین خود را از خطر دور نگهدارید.
جواب: این ایالات متحده است که پاکستان را از خود رانده.
سوال: شما در طول این سالها خیلی ضد ایالات متحده بودهاید.
جواب: عدم موافقت شما با سیاستهای ایالات متحده به معنی ضدامریکایی بودن شما نیست. این رویکرد که «یا با من هستی یا علیه من» بسیار امپریالیستی است.
سوال: شما اظهاراتی در مورد حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده داشتهاید.
جواب: حملات هواپیماهای بدون سرنشین! چه کسی میتواند مخالف حملات هواپیماهای بدون سرنشین نباشد؟ چه کسی حملهی هواپیمای بدون سرنشین را در کشورش اجازه میدهد، آنهم وقتی که یک حمله، یک تروریست و 10 دوست و همسایه را میکشد؟ آیا تا به حال موردی وجود داشته که یک کشور از سوی متحد خودش بمباران شده باشد؟ البته که من به آن اعتراض کردم. حملات هواپیماهای بدون سرنشین، جز تقویت موج ضدامریکاگرایی کار دیگری نکرد.
سوال: شما با کشتن اسامه بن لادن از سوی ایالات متحده نیز موافق نبودید و آن را «قتل فجیع» خواندید.
جواب: مسألهی کشتن اسامه بن لادن نبود؛ اعتماد نکردن به پاکستان بود. تحقیرآمیز بود که ما به خاطر شرکت در جنگ ایالات متحده هم سربازان و غیرنظامیان خود را از دست میدادیم و هم از [سوی تروریستها] هدف حملات و بمبگذاری قرار میگرفتیم، آنوقت متحد ما برای کشتن بن لادن به ما اعتماد نکرد. آنها باید به پاکستان خبر میدادند. ما نمیدانستیم که آیا ما دوست هستیم یا دشمن.
سوال: در صورتی که ایالات متحده به پاکستان اطلاع میداد، شما با آن موافق میبودید؟
جواب: البته … من نمیدانم این «قتل فجیع» از کجا آمد؟
سوال: این چیزی است که رسانهها از قول شما گزارش دادهاند.
جواب: من آن را به یاد نمیآورم، اما من به یاد دارم که نه فقط من، بلکه اکثر پاکستانیها از اینکه به آنها اعتماد نشده، احساس کردند که عمیقا تحقیر شدهاند.
سوال: آیا فکر میکنید که رابطهی پاکستان با ایالات متحده باید گرم شود؟
جواب: چه کسی نمیخواهد که با یک ابرقدرت دوست باشد؟
سوال: صادقانه بگویم، مقامات امریکا ـ دموکراتها و جمهوریخواهان ـ با ترمپ در مورد این واقعیت که دولتهای پیشین پاکستان به آنها دروغ گفتهاند، موافق اند.
جواب: به آنها اطلاعات نادرست داده شده است. آیا امکان دارد که بزرگترین ماشین نظامی در تاریخ بشریت ـ 150 هزار سرباز ناتو با بهترین تجهیزات و بیش از 1 تریلیون دالر ـ آیا آنها میگویند که فقط چند هزار شورشی پاکستانی دلیل عدم پیروزی آنها در افغانستان است؟ ایالات متحده انتظار داشت که پاکستان در برابر طالبان افغان بیاستد. اما طالبان افغانستان به پاکستان ضربه نمیزدند. این تحریک طالبان و القاعده بود که به ما ضربه میزدند.
سوال: اخیرا دولت شما خادمحسین رضوی، رییس حزب تحریک لبیک پاکستان را دستگیر کرد. او پس از اینکه دیوان عالی شما حکم اعدام یک زن مسیحی را که به کفرگویی متهم شده بود، لغو کرد، شورش و اغتشاش را در خیابانها برانگیخت. چرا دستور دادید او دستگیر شود، و چرا فکر میکنید مهم است؟
جواب: این مسأله ساده است. من به تلویزیون رفته بودم و به همه هشدار دادم که ما از حکم دیوان عالی حمایت میکنیم. اگر شما از آنچه که دیوان عالی کشور میگوید حمایت نکنید، پس دولتی وجود ندارد. رییس حزب تحریک لبیک پاکستان در مورد قضات دیوان عالی حکم اعدام صادر کرد و میگفت که آنها باید کشته شوند.
سوال: رهبران پیشین پاکستان برای شما یک وضعیت مالی وحشتناک را به میراث گذاشتند؛ حساب جاری کشور شما با کسری جدی مواجه است.
جواب: در سال 2013، وقتی که دولت قبلی به قدرت رسید، کسری حساب جاری 2.5 میلیارد دالر بود. وقتی ما در سال 2018 به قدرت رسیدیم، 19 میلیارد دالر بود؛ کسری عظیم آنهم در کشوری که صادراتش در حال فروپاشی است. امر فوری ایجاد ثبات اقتصادی بوده است.
سوال: شما پس از اینکه انتخاب شدید، سفر به عربستان سعودی، امارات متحدهی عربی و چین را آغاز کردید.
جواب: ما برای تقویت ذخایر ارز خارجی خود نیاز به حمایت داشتیم.
سوال: آیا شما در سفرهای خود پولی هم دریافت کردید؟
جواب: مقدار پولی دریافت کردیم.
سوال: رسانهها گزارش دادند که عربستان سعودی به شما 3 میلیارد دالر پول نقد و 3 میلیارد دالر اعتبارات نفتی داده است.
جواب: بلی. ما از هر سه کشور مقداری [پول و سایر کمکها] دریافت کردهایم.
سوال: در رابطه به کمک امارات و چین نمیتوان ارقامی پیدا کرد.
جواب: دولت این دو کشور میخواهند آن را محرمانه نگهدارند. ما پول جمع کردیم، اما ما در حال گفتوگو با صندوق بینالمللی پول هستیم. ما نمیخواهیم شرایطی بر ما تحمیل شود که باعث بیکاری و تورم بیشتر میشود.
سوال: آیا شما دربارهی صرفهجویی و امساک صحبت میکنید؟
جواب: برخی از شرایط صندوق بینالمللی پول ممکن است به مردم عادی آسیب وارد کند؛ این چیزی است که من دربارهی آن نگرانم.
سوال: آیا فکر میکنید که مذاکرات مشکل را حل خواهد کرد؟
جواب: ما دو سناریو داریم: یکی با صندوق بینالمللی پول و دیگری بدون صندوق بینالمللی پول.
سوال: آیا واقعبینانه است که بگوییم «بدون صندوق بینالمللی پول»؟
جواب: در 30 سال گذشته، ما 16 برنامهی صندوق بینالمللی پول داشتهایم. اگر با صندوق بینالمللی پول همراه شویم، مطمئن خواهیم شد که این آخرین بار باشد. پاکستان هرگز تغییرات ساختاری لازم را به وجود نیاورده است. اکنون ما اصلاحات ساختاری را آغاز کردهایم. صادرات و پول نقد از هماکنون در حال افزایش است. ما به صادرات بیشتر نیازمندیم و وارداتمان را محدود میکنیم. حالا سرمایهگذاران به پاکستان رو کردهاند.
سوال: آیا شما نیاز ندارید که مردم بیشتر را وا دارید تا مالیات بپردازند؟
جواب: ما اصلاحات عمده و اساسی را در جمعآوری مالیاتمان روی دست داریم؛ اینکه مردم بیشتری باید مالیات بپردازند. ما میخواهیم که مردم بتوانند در اینجا پول به دست بیاورند. در دههی 1960، ما رشد سریع داشتیم و بعد در دههی 1970 [دوره نخستوزیر ذوالفقار علی بوتو]، بوتو با یک برنامه سوسیالیستی وارد شد. ذهنیتها به نوعی ضدثروتسازی شدند. متاسفانه این مسأله در بروکراسی و طبقهی سیاسی ما هنوز باقی مانده است. ما میخواهیم پاکستان را به کشوری تبدیل کنیم که در آن سرمایهگذاری آسان باشد، تا مردم بتوانند از جمعیت جوان ما استفاده کنند.
سوال: آیا نشانههایی از سرمایهگذاری خارجی مستقیم [در پاکستان] میبینید؟
جواب: بلی، اکنون پس از 27 سال به پاکستان بازگشته است و آنها اکتشاف بزرگی را برای ما انجام میدهند. و شرکت PepsiCo سرمایهگذاریهایش را در پاکستان افزایش داده است.
سوال: چرا؟
جواب: فکر میکنم به این خاطر که ما یک دولت پاک هستیم. ما از آنها پول تقاضا نخواهیم کرد.
سوال: شما بنیانگذار حزب خود هستید، اما 22 سال طول کشید که به بالا برسید.
جواب: مبارزهی طولانی بود. این حزب برای 15 سال یک حزب کوچک بود. من فقط یک کرسی در مجلس داشتم. ولی حدود 7 سال پیش، ایدهیی که شکل گرفته بود ناگهان زمان اجراییشدنش فرا رسیده بود.
سوال: چرا پافشاری داشتید؟ شما ستارهی کریکت بودید و در انگلستان زندگی خوبی داشتید.
جواب: زیرا من بخشی از نسل اول پاکستانیهایی هستم که با افتخار زیاد به کشورمان بزرگ شدیم. پاکستان در دههی 1960 نمونهیی برای کشورهای در حال توسعه بود. ولی در 1971 فاجعه از راه رسید و [پس از اینکه بنگلادش استقلالش را به دست آورد] پاکستان درهم شکست. از اواسط دهه 1980 به بعد، ما با فساد روبهرشد روبهرو شدیم. فساد اداری در پروژههای عظیم همراه است که زیانهای عظیم را به بار میآورد. وقتی که رهبری سیاسی کشور شما [از فساد] پول به دست بیاورد، نمیتواند آن را در کشور نگهدارد، زیرا آنوقت همه میبینند. [رهبران گذشته] این پول را به خارج کشور منتقل میکردند، به این معنی که کشور با رکود داد و ستد خارجی روبهرو میشود. وقتی که رهبری شما فساد کند، فساد در هر سطحی فراگیر میشود.
سوال: راهحل شما چیست؟
جواب: مبارزهی من در کل مبارزه با فساد بوده است. مبارزه با فساد در سطوح بالا و سپس ایجاد نهادهای دولتی قدرتمند.
سوال: اندکی پس از اینکه به نخستوزیری رسیدید، به هند روی خوش نشان دادید، اما واکنش هند منفی بود.
جواب: میدانم، زیرا هند انتخابات در پیش رو دارد. حزب حاکم رویکرد ضد مسلمان و ضد پاکستانی دارد. آنها همهی پیشنهادات مرا رد کردند.
سوال: هند واقعا میخواهد که عاملان بمبگذاری سال 2008 بمبئی تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند. مغز متفکر این بمبگذاری، ذاکررحمان لخوی، یکی از رهبران گروه تروریستی لشکر طیبه، به قید وثیقه در پاکستان آزاد شد، در حالی که محاکمهی شش مظنون دیگر 9 سال میشود بدون کدام نتیجهیی طول کشیده است.
جواب: ما نیز میخواهیم کاری در مورد بمبگذاران بمئی انجام شود. من از دولتمان خواستهام که وضعیت این پرونده را معلوم کنند. حل این پرونده به نفع ما میباشد، زیرا بمبگذاری بمبئی یک اقدام تروریستی بود. من دهلیز صلح بدون ویزا را با هند باز کردهام که به نام Kartarpur یاد میشود [تا سیکهای هند بتوانند به یک زیارت مقدس در پاکستان سفر کنند]. بیایید امیدوار باشیم که پس از پایان انتخابات، ما بتوانیم دوباره گفتوگوها با هند را از سر بگیریم.
سوال: هدف اصلی شما محو فقر در کشورتان است؟
جواب: من میخواهم پاکستان را به یک جامعهی عادل و منصف بدل کنم. من به دولت رفاه باورمندم. من از لحاظ سیاست اقتصادی در جهت مخالف رییسجمهور ترمپ و احتمالا در موضع نزدیکتر به سناتور برنی سندرز قرار دارم.
سوال: دیدگاههای شما چگونه شکل گرفت؟
جواب: من به عنوان جوان 18 ساله برای کریکت به انگلستان رفتم. اولین بار بود که دولت رفاه را میدیدم. دولت به محرومین و کسانی که نمیتوانستند در این مسابقه رقابت کنند، توجه داشت.