در قزاقستان، در پایان دورهی بازسازی در دههی80 قرن گذشته میلادی، در دستگاه دولتی هیچ سخن در مورد موثریت وجود نداشت. اما زمان در تغییر بود و نیاز به اتخاذ تصامیم، نظام سیاسی دیگر ـ یعنی سیستم ریاستی بود.
اول دسامبر سال 1991 مصادف است با روز اول شروع تاسیس موسسهی ریاست جمهوری در قزاقستان مستقل. درست در همین روز در قزاقستان تقریباً مستقل، برای اولین بار انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که در جریان آن نورسلطان نظربایف 98،7 درصد رای مردم را بهدست آورد. بعد از 10 روز، رییسجمهور، قانون تغییر جمهوری قزاقستان شوروی سوسیالیستی را به جمهوری قزاقستان امضا نمود و به تاریخ 16 دسامبر، شورای عالی استقلال قزاقستان را اعلام نمود.
از سال 2012 به این سو در قزاقستان همهساله از روز اولین رییسجمهوری قزاقستان تجلیل به عمل میآید. این به معنای ادای احترام و یادبود از رویدادی است که در تاریخ قزاقستان از اهمیت خاص برخوردار است و در روزهای سرنوشتساز شکلگیری دولت و دستیابی به حاکمیت مطلوب رخ داده است. نورسلطان نظربایف، با به دست آوردن تقریبا 100 درصد آرای مردم، تهداب یک آغاز دراز مدت، اما در نهایت موفقیتآمیز قزاقستان مستقل را گذاشت. مردم قزاقستان به او اعتماد کردند و انتخاب قاطع و مسوول به نفع یک کشور قوی و مرفه را نمودند.
به کمک نهاد ریاست جمهوری در قزاقستان، ساخت یک اقتصاد کاملا جدید عملی گردید که پاسخگوی روح زمان خود بود. کابینهی وزرا ایجاد شد و شورای عالی آن زمان به دو مجلس پارلمان تبدیل گردید. سپس اسامبلی مردم قزاقستان و بسیاری از تشکیلات مهم دیگر برای جمهوری قزاقستان به وجود آمد. کشور دارای سیستم جدید مدیریتی شد که ضرورت آنوقت بود و تا امروز نیز موثر است.
اما برای این که این همهچیز ممکن شود، به تحولات بنیادی نیاز بود. به طور خاص، گذار به یک نظام ریاست جمهوری. برای درک اهمیت این قدم سرنوشتساز، لازم است به طور کامل شرایطی که قزاقستان شوروی در آن قرار داشت تصور کرد.
چینیها یک ضربالمثل عاقلانه دارند: “خداوند کس را در دوران تحول متولد نسازد”. و این، شاید گپ بسیار عادلانه باشد. در اوایل دههی 90، زمان بازسازی گارباچوف که در کشور چند میلیونی که در پایینترین سطح اقتصادی قرار داشت و هیچچیز یافت نمیشد، حاکم بود. مردم در صفهای طولانی برای نان، شیر، شکر و مسکه ایستاده بودند. میلیونها نفر با کارت و کوپونها برای ابتدائیترین چیزها سرگردان بودند.
اما وحشتناکتر از همه این بود که مردم نمیدانستند، منتظر چه باشند. شاهدان این حوادث به یاد میآورند و همه به وضوح میفهمیدند و احساس میکردند که قدرت حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی سابق در معرض نابودی قرار گرفته است و این فکر به معنای واقعی کلمه بود. – کشتی تقریبا بدون راننده شده بود و میتوانست غرق شود. نیاز به شخصیتی بود که کشتی را از غرق شدن نجات دهد و آنرا به گونهی دیگر رهبری کند. چنین یک شخص در مقیاس کشور وجود نداشت و اتحاد جماهیر شوروی غرق شد و همرا با خود یک قدرت جهانی را دفن کرد.
اما درست قبل از پایان، در ماه مارچ سال 1990، پست رییسجمهور اتحاد جماهیر شوروی تصویب شد و میخائیل گارباچف که ابتکار مرحلهی بازسازی را داشت به آن رسید. در ماه اپریل همان سال چنین پستی در قزاقستان به وجود آمد. در آن زمان منشی اول کمیتهی مرکزی حزب کمونیست، نورسلطان نظربایف، در پست قدیمی اما در موقف جدید ریاست جمهوری انتخاب شد. علاوه بر این، در مرحلهی اولیه، در شرایط که توتالیتاریسم و اقتدار بینظیر مرکز و نمایندگان شوروی آخرین نفسهای خود را میکشیدند، قدرت جدید ریاستجمهوری تقریبا به طور رسمی محدود و تشریفاتی بود و در اینجا نورسلطان نظربایف، همان قدم تاریخی و تنها قدم درست را میبردارد. به عنوان رییس دولت که در اوایل 1990 توسط شورای عالی انتخاب شده بود، علیرغم همهچیز، به منظور تقویت نهاد ریاستجمهوری و نجات کشور از اختلال و انحطاط بیشتر، عمدا به انتخابات عمومی میرود. در حقیقت با داشتن چهار سال قدرت در پیش رو، میتوانست بدون گرفتن خطر با آرامش کار کند با این حال، با عقلانیت پیشبینی و قاطعیت بیقید و شرط، نظربایف به انتخابات مجدد مردمی میرود. به همین دلیل از جشن اولین رییسجمهور سالانه در روز 1 دسامبر تجلیل به عمل میآید. زیرا از آن روز، رییسجمهور بالاترین مشروعیت را به دست آورد. وی توسط نمایندگان بیخاصیت نه، بلکه توسط مردم انتخاب گردید.
روند تشکیل ریاست جمهوری در قزاقستان سالهاست که ادامه دارد. شکلگیری قانونی آن با تصویب قانونی اساسی در سال 1995 صورت گرفت و دولت ریاست جمهوری پس از انحلال شورای عالی در پایان سال 1993 به واقعیت سیاسی تبدیل شد. در این لحظه، قدرت نمایندگان مردم که در دوران شوروی انتخاب شده بودند به پایان رسید.
در حقیقت، نخستین رییسجمهور منتخب کشور، نورسلطان نظربایف، که بعدا موقف پیشوائی ملت را دریافت کرد، مهمترین چیز را انجام داد. او یک دولت مستقل جمهوری قزاقستان را ایجاد کرد. درست به لطف تلاشهای وی در جامعهی قزاقستان، اقتصاد، حاکمیت دولتی به وجود آمد، مرزبندی دولتی مشخص شد که قزاقستان هرگز آن را نداشت. همهی اینها به لطف تنها یک نفر، یعنی ربیسجمهور فعلی کشور است.