ناامیدی و ناگزیری صلح با طالبان

ناامیدی و ناگزیری صلح با طالبان

جنرال جوزف دنفورد، رییس ستاد ارتش امریکا به تازگی در یک نشست امنیتی در کانادا گفته است که طالبان در حال حاضر شکست‌ناپذیرند. همزمان با آن زلمی خلیل‌زاد، فرستاده‌ی وزارت خارجه امریکا در امور صلح، دور سوم گفت‌وگوهایش را با نمایندگان طالبان شروع می‌کند و امیدوار است که پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در بهار سال آینده، این تلاش‌ها به نتیجه برسد. آیا امریکا از غلبه بر تروریسم ناامید شده است؟ یا این‌که به درک تازه‌یی درباره‌ی بازگرداندن ثبات به افغانستان رسیده است؟

ایالات متحده از زمانی که جنگ علیه تروریسم را در افغانستان آغاز کرد تا کنون هزینه‌ی انسانی و مالی گزافی پرداخته است. میراث جورج بوش اکنون به اداره‌ی ترمپ رسیده است، مردی که در انتخابات میان دوره‌یی امریکا در برابر دموکرات‌ها عقب نشسته و باخته است. پس از شروع جنگ در افغانستان، امریکا در عراق، لیبیا و سوریه درگیر شده است. این درگیری‌ها و صرف مقادیر هنگفت پول و قرار دادن این مسایل در رأس موضوعات سیاست خارجی امریکا، شهروندان امریکایی را در موقعیتی قرار داده که نارضایتی‌شان را از ادامه‌ی این جنگ‌ها خاصه در افغانستان آشکارا ابراز کنند. برای اداره‌ی رییس‌جمهور ترمپ مهم است که در انتخابات ریاست جمهوری دو سال آینده، مسأله‌ی افغانستان به عنوان یک کلاف سر در گم باقی نماند. باراک اوباما دستور عملیاتی را صادر کرد که در آن بزرگترین دشمن امریکا، اسامه بن لادن، کشته شد. ترمپ ناگزیر است کار طالبان را یک‌سره کند.

این ناگزیری را در مأموریت خلیل‌زاد به وضوح می‌توان دید. او شش ماه تا یک سال وقت دارد که روند صلح را به انجام برساند و از آن نتیجه بگیرد. منابع آگاه می‌گویند که رییس‌جمهور غنی به خلیل‌زاد در مورد طرح صلح‌اش توضیح داده، طرحی که برای اجرای آن سه سال زمان لازم است و این بدان معناست که غنی با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آینده، تا سه سال دیگر زمینه‌ی صلح با طالبان را مساعد سازد. خلیل‌زاد در پاسخ گفته که امریکا بیش از یک سال صبر نمی‌تواند. ناامیدی از دولت‌سازی و تثبیت ثبات سیاسی در افغانستان را هم در این سخن خلیل‌زاد می‌توان دید و هم در سخنان جنرال دنفورد، رییس ستاد ارتش امریکا. باید توجه کنیم که پنتاگون همواره طرف‌دار ادامه‌ی حضور سربازان امریکا در افغانستان بود و این اداره‌‌ی ترمپ را راضی کرد تا نیروهای کشورش در افغانستان باقی بمانند و حملات‌شان را بر مواضع طالبان شدت بخشند. اعتراف یک نظامی برجسته در وزارت دفاع امریکا در خصوص شکست‌ناپذیری طالبان پیش از آن که یک نتیجه‌گیری نظامی باشد، نشان‌دهنده‌ی چرخش سیاسی پنتاگون است.

با این حال جمع کردن جنگی که کم‌تر از سه دهه ادامه داشته و کم‌تر از دو دهه رهبری این جنگ در سطح بین‌المللی به عهده‌ی امریکا بوده، چندان ساده نیست. نشست مسکو که در آن نمایندگان طالبان نیز حضور داشتند، این پیام را به واشنگتن و کابل انتقال داد که برای اعمال نفوذ به طالبان نباید تنها به اسلام‌آباد متکی باشند. در سطح داخلی نیز، غنی نگران بیرون افتادن از عرصه‌ی قدرت است و باقی چهره‌های به نسبت اثرگذار نیز چشم به تأمین منافع‌شان در صورت وقوع هر نوع اتفاق سیاسی‌ای می‌باشند.

این وضعیت بدون شک نمی‌تواند مسیر مصالحه با طالبان را هموار کند. برعکس، در چنین وضعیتی شتاب برای مصالحه با طالبان، می‌تواند اثرات ناگواری برای نظام سیاسی کشور که از قضا از حمایت وسیع شهروندان برخوردار است، خواهد گذاشت. در میانه‌ی ناامیدی از در هم شکستن طالبان و اجتناب‌ناپذیر شدن مصالحه با این گروه، که به چیزی کم‌تر از مذاکره‌ی بی‌واسطه با امریکا و تشکیل نظام سیاسی دیگر راضی نیستند، بهتر این است که به انتخابات، شکل‌گیری اجماع سیاسی داخلی واقعی و تقویت بنیان‌های نظام و واگذاشتن پایان روند مصالحه به پس از انتخابات ریاست جمهوری اولویت داده شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *