کشته‌شدن پدرخوانده‌ی خشونت؛ او کی بود و ترورش چه تأثیری بر دینامیزم جنگ افغانستان می‌گذارد؟

کشته‌شدن پدرخوانده‌ی خشونت؛ او کی بود و ترورش چه تأثیری بر دینامیزم جنگ افغانستان می‌گذارد؟

کشته‌شدن مولانا سمیع‌‌الحق (پدر معنوی طالبان) بحث‌ها در خصوص تأثیرات او بر دینامیزم جنگ در افغانستان را داغ کرده است. تعدادی معتقد‌ند که کشته‌شدن این روحانی تندور و بانفوذ، بر روحیه‌ی طالبان افغان و کاهش خشونت در افغانستان تأثیرگذار است. شماری دیگر اما معتقدند که ترور او، هیچ تأثیر مثبت یا منفی روی جنگ جاری در افغانستان نخواهد گذاشت.

مجلس سنای افغانستان قتل مولانا سمیع‌الحق را بر روحیه‌‌ی طالبان تأثیرگذار می‌داند و ابراز امیدواری کرده‌ است که این رویداد، به کاهش خشونت و جنگ در افغانستان منجر شود.

محمد‌علم ایزدیار، معاون اول مجلس سنا گفته است که مولانا سمیع‌الحق در شعله‌ور کردن جنگ افغانستان نقش کلیدی داشت و اکنون کشته‌‌شدن او به نحوی طالبان را متأثر خواهد کرد.

علی امیری، استاد دانشگاه، معتقد است که کشته‌شدن مولانا سمیع‌الحق بر روحیه‌ی طالبان تأثیرگذار خواهد بود، اما به کاهش چشم‌گیر خشونت در افغانستان کمک نخواهد کرد: «وقتی یکی از متولیان خشونت از بین می‌رود، دیگر خشونت‌طلبان را مأیوس می‌کند و مردم افغانستان اندکی امیدوار می‌شود اما انتظار این که با کشته‌شدن مولانا سمیع‌الحق خشونت به کلی محو می‌شود، امر محال است.»

وحید مژده، تحلیل‌گر مسایل سیاسی و از مقام‌های ‌پیشین طالبان (پیش از سال ۲۰۰۱( معتقد است که کشته‌شدن مولانا سمیع‌الحق تأثیر مثبت یا منفی روی جنگ افغانسنان نخواهد گذاشت. او می‌گوید هرچند مدرسه‌ی حقانیه از پایگاه‌های مهم ایدیولوژیک طالبان است، اما کشته‌شدن یک فرد حتا اگر رهبر آن باشد، تأثیری در کاهش خشونت در افغانستان نخواهد گذاشت. به اعتقاد او، مدرسه‌‌ی حقانیه که سابقه‌ی فعالیت 70 ساله دارد، اکنون به بنگاه مستحکم ایدیولوژی مکتب دیوبندی تبدیل شده است و کشته‌شدن یک فرد، بر فعالیت‌های این مدرسه تأثیری نخواهد گذاشت.

وحید مژده، تحلیل‌گر مسایل سیاسی و از مقام‌های ‌پیشین طالبان (پیش از سال ۲۰۰۱(
وحید مژده، تحلیل‌گر مسایل سیاسی و از مقام‌های ‌پیشین طالبان (پیش از سال ۲۰۰۱(

«در مدرسه‌ی حقانیه کتابی تحت عنوان کتاب‌الهدایه تدریس می‌شود که کتاب‌الجهاد یکی از بخش‌های آن است. در این کتاب، تصریح شده است تا وقتی که مصداق‌های عینی جهاد، مثل اشغال افغانستان توسط نیروهای امریکایی در منطقه وجود داشته باشد، جهاد همچنان ادامه خواهد داشت.» بر اساس باور سلفیان و مکتب دیوبندی حضور نیروهای خارجی در افغانستان به معنای اشغال این سرزمین است و در این صورت جهاد فرض محسوب می‌شود و چرخه‌ی خشونت همچنان می‌چرخد.

آقای مژده می‌گوید که با توجه به اعتراض‌های اخیر در برابر حکم دادگاه عالی پاکستان مبنی بر تبرئه‌‌شدن یک زن مسیحی از اعدام که به توهین به پیامبر اسلام متهم بود، کشته‌شدن مولانا سمیع‌الحق بر وضعیت پاکستان تأثیر منفی خواهد گذاشت.

آسیه بی‌بی که متهم به کفرگویی بود، به دلیل «عدم موجودیت شواهد کافی» از طرف دادگاه عالی پاکستان از اعدام تبرئه شد. گروه‌های مذهبی از جمله بخش وسیعی از طرف‌داران مولانا سمیع‌الحق در برابر این حکم اعتراض و راه‌پیمایی‌های بزرگی را در سراسر پاکستان برنامه‌ریزی کرده‌اند.

بر مبنای گزارش برخی از رسانه‌های پاکستانی، قرار بود که مولانا سمیع‌الحق برای پایان‌دادن به اعتراض‌ها و میا‌جی‌گری میان دولت و معترضان خشمگین، به اسلام‌آباد برود.

از سوی دیگر، پسر مولانا سمیع‌الحق، به «اکسپرس تریبون» پاکستان گفته است که پدرش روز جمعه به راولپندی دعوت شده بود تا اعتراض‌ها در برابر تبرئه‌شدن آسیه بی‌بی از طرف دادگاه عالی پاکستان را رهبری کند.

به اعتقاد آقای مژده، کشته‌شدن مولانا سمیع‌الحق احتمالا به گسترش این اعتراض‌ها، ناامنی بیشتر و در نهایت تضعیف حکومت جدید پاکستان منجر شود؛ حکومتی که از حمایت ارتش این کشور نیز برخوردار است.

مولانا سمیع‌الحق کی بود؟

مولانا سمیع‌الحق، یک رهبر سیاسی و روحانی بانفوذ در پاکستان بود. از او به عنوان «پدر معنوی طالبان افغان» نام برده می‌شد. او متولی دارالعلوم حقانیه، واقع در «اکوره ختک خیبرپشتونخواه» بود. این دارالعلوم را مولانا عبدالحق، پدر سمیع‌الحق در سال 1947 همزمان با جدایی پاکستان از هند، تأسیس کرد. مولانا عبدالحق یکی از پژوهش‌گران علوم دینی در مکتب دیوبندی پاکستان بود.

سمیع‌الحق، زمانی به قله‌ی شهرت رسید که مجاهدین افغان در برابر اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ می‌جنگیدند. در این مدت اکثر اعضای شورای طالبان افغانستان در مدرسه‌ی او آموزش‌های علوم دینی را فراگرفتند. به همین دلیل، او در میان طالبان افغان به فرد قابل احترامی تبدیل شد.

احمد رشید، نویسنده‌ی کتاب «قدرت شبه‌نظامیان اسلام‌گرا در افغانستان و فراتر از آن» از مولوی سمیع‌الحق به عنوان پدر معنوی طالبان یاد کرده است.

احمد رشید در کتاب خود نوشته است: «در سال 1999 دست‌کم هشت عضو کابینه طالبان از دانش‌آموخته‌های مدرسه حقانیه بوده است. هم‌چنین ده‌ها طلبه‌ی این مدرسه به عنوان والی، فرماندهان جنگ، قاضی و دیگر مأموران دولتی در امارت اسلامی خدمت می‌‌کرده‌اند.»

مولوی یونس خالص، یکی از رهبران مجاهدین افغانستان، جلال‌الدین حقانی، محمد نبی و ملامحمد عمر، رهبر جنبش طالبان افغانستان، در مدرسه‌ی حقانیه آموزش علوم دینی دیده‌ بودند.

سمیع‌الحق، دو بار ازدواج کرد و حاصل آن 9 فرزند است. او چهار برادر دارد. از این میان، مولانا انورالحق حقانی، مدیریت مدرسه حقانیه را به عهده دارد و مولانا محمودالحق حقانی، استاد کیمیای دانشگاه پشاور که به «پدر کیمیای پاکستان» شهره شده بود، اکنون به عنوان معاون سفیر پاکستان در عربستان سعودی کار می‌کند.

درخواست کمک مقامات افغان از مولانا سمیع‌الحق برای کشاندن طالبان به پروسه‌ی صلح

به نقل از رسانه‌های پاکستانی، ماه گذشته یک هیأت بلندپایه از افغانستان به پاکستان رفته بود تا از مولانا سمیع‌الحق بخواهند که در پایان‌دادن به جنگ هفده ساله‌ی افغانستان کمک کند. هرچند او به هیأت افغانستانی گفته بود که پایان‌دادن به نزاع پیچیده‌ی جنگ افغانستان برایش ساده نیست، اما ابراز امیدواری کرده بود که این جنگ خون‌بار روزی به پایان برسد.

حفیظ‌الحق حقانی، مدیرمسوول ماهنامه‌ی «نوای حق» مدرسه‌ی حقانیه و برادرزاده‌ی مولانا سمیع‌الحق به اکسپرس تربیون گفته است که مرگ مولانا سمیع‌الحق به پروسه صلح افغانستان آسیب خواهد زد زیرا رابطی که بر طالبان افغان نفوذ گسترده داشت، از بین رفته است.

«‌در این اواخر، حتا سفیر افغانستان در پاکستان، طی ملاقاتی با مولانا سیمع‌الحق، از او خواسته بود که پروسه‌ی صلح افغانستان را حمایت کند. اکنون افغان‌ها، این رابط‌ مهم را از دست داده‌اند. من فکر نمی‌کنم که کسی بانفوذتر از او بر طالبان افغان وجود داشته باشد.»

پیش از این مولانا سمیع‌الحق به عنوان رییس شورای دفاع افغانستان کار کرده بود و اخیرا به عنوان رییس شورای دفاع پاکستان که متشکل از دست‌کم 30 گروه مذهبی و سیاسی است، کار می‌کرد.

او در سال 2001، کمی پس از ورود نیروهای خارجی به افغانستان، شورای دفاع افغانستان را شکل داد و صریحا از طالبان حمایت کرد.

او سپس در سال 2011 با متحد‌کردن بیش از 40 گروه مذهبی به شمول «جماعت‌الدعوه»، شورای دفاع پاکستان را شکل داد. از مهم‌ترین اهداف شورا این بود که حکوت را زیر فشار قرار دهد تا راه‌ اکمالاتی ناتو را از طریق پاکستان به افغانستان مسدود کند، حملات هوایی ناتو در مناطق قبایلی را متوقف کرده و هم‌چنین به تجارت با همسایه‌ی شرقی، هند، خاتمه دهد.

سمیع الحق چگونه کشته شد؟

مولانا حمیدالحق حقانی، پسر سمیع‌الحق، به رسانه‌ها گفته است که پدرش در حال استراحت در اقامتگاهش بود که مهاجم با عبور از دیوار حیاط، وارد خانه‌اش شده و او را با چاقو کشته است: «راننده‌ـ‌محافظ آقای حقانی بیرون رفته بودند. او وقتی به خانه برگشت، مولانا سمیع‌‌الحق را غوطه‌ور در خون دید.»

به نقل از رسانه‌های پاکستانی، مهاجم ناشناس با واردکردن چند ضربه‌ی چاقو بر سینه و سر سمیع‌الحق، او را کشته است. پس از انتقال به شفاخانه، داکتران فورا خبر مرگ او را اعلام کردند.

او از بیماری قلب رنج می‌برد و از سه ماه به این سو، فعالیت‌هایش متوقف شده بود. در نخستین فعالیت‌های پس از خانه‌نشینی، قرار بود که میان حکومت پاکستان و معترضان میانجی‌گری کند.

پسرش که مدیر مدرسه‌‌ی حقانیه در خیبرپشتونخواه است، می‌گوید که راه پدرش را ادامه می‌دهد. هرچند که نفوذ و جایگاه سیاسی مولانا سمیع‌الحق را ندارد.

واکنش‌ها به کشته شدن او

کشته شدن مولانا سمیع‌الحق با واکنش گسترده‌یی در پاکستان روبه‌رو شد. عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان که در یک سفر رسمی به چین رفته است، کشته‌شدن او را محکوم کرد و به نهادهای مسوول دستور داد که در مورد این رویداد تحقیق کرده و مهاجم را به عدالت بسپارند.

مولانا سمیع‌الحق در انتخابات اخیر پاکستان، یکی از حامیان حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان بود.

طالبان افغانستان نیز با صدور بیانیه‌یی، کشته شدن مولانا سمیع الحق را «ضایعه‌ی بزرگ و جبران ناپذیر» دانسته‌ و گفته‌اند که او از سوی دشمنان اسلام کشته شده است.