زمانی به بازار ظرفهای روسی شهره بود. روزگاری هم به سنگر محکمی یکی از طرفهای درگیر جنگ داخلی در کابل تبدیل شد. گروه طالبان که از راه رسید دیگربار ظرفهای روسی از پستوهای خانه بیرون و در قفسههای دکانهای کوچک این بازارچهی زیرزمینی چیده شد. با سقوط رژیم طالبان و رویکارآمدن نظام جدید، بیش از هر زمان دیگری رونق گرفت و ظرفهای روسی بازهم در قفسههای دکانها جا خوش کرد. حالا هم دروازهی ۱۸ مغازهی ظرف روسی در این بازارچهی زیرزمینی باز است.
این بازارچهی زیرزمینی که در واقع معبر عابران پیاده است در سال ۱۳۵۸ خورشیدی توسط سلطان علی کشتمند، نخستوزیر افغانستان در دوره حکومت کمونیستی ببرک کارمل، افتتاح شد. این بازارچه در منطقهی ده افغانان در ناحیهی دوم شهر کابل موقعیت دارد.
ظروف روسی؛ کالای اصلی یگانه معبر زیرزمینی
از مجموع ۲۸ دکان این بازار سرپوشیده و کوچک، ۱۸ باب آن ویژهی ظرفهای روسی است؛ ظرفهایی که نزدیک به ۵۰ سال قدامت دارد. در زمان حکومت دموکراتیک خلق افغانستان، دانشجویان افغان وقتی از روسیه به کشور برمیگشتند همراه شان ظرف روسی هم میآوردند و در این بازار زیرزمینی میفروختند. پس از آن این بازارچه به بازار اجناس روسی شهره شد.
فدامحمد که یکی از مشتریان دانشجویان بازرگان بود، میگوید که آنها وقتی از روسیه بر میگشتند با خود ظرفهای روسی هم میآوردند و هزینهی سفر شان را با سودی که بابت فروش آن بهدست میآوردند، تأمین میکردند.
فدامحمد به استثنای سه-چهار سالی که کابل در آتش جنگهای میانگروهی میسوخت، نزدیک به ۴۰ سال است که در این زیرزمینی، مغازهداری میکند.
او از زمان دولت داکتر نجیب و حامد کرزی به عنوان دوران طلایی کسب و کارش یاد میکند: «در زمان داکتر نجیب کابل آرامی بود. مردم با دل جمع خرید و فروش میکرد. کار در این جا (بازار زیرزمینی) خیلی خوب بود. در دورهی کرزی هم اوضاع بازار خیلی خوب بود. اما حالا نان و نوایی در این کار نمانده است. از دیروز تا حالا که ساعت ۱۲ ظهر است یک افغانی فروش نداشته ام.» او هر ماه ۹ هزار افغانی بابت دکانش کرایه میپردازد.
دکانهای این بازارچه جز املاک شهرداری است و هرچند سال یک بار به داوطلبی گذاشته میشود. دکانداران بابت هر دکان، هشت هزار افغانی کرایه میپردازند. اما آنان از عدم توجه شهرداری برای حفظ و مراقبت آن شاکیاند.
ذبیحالله ۲۵ سال است که در این بازارچهی تاریک، دکانداری میکند. میگوید که ۱۲ سال میشود که برق این بازارچه قطع شده و شهرداری تا کنون برای وصل دوبارهی آن، هیچ اقدامی نکرده است. او برای یک چراغ و یک تلویزیون کوچک روزانه ۱۵۰ افغانی هزینهی برق میپردازد. او گفت: «فعلا برق جنراتوری داریم. خیلی هزینهبر است. روزهایی هم شده که ۱۵۰ افغانی کار نکردهایم اما افزون بر کرایهی دکان و نان، ۱۵۰ افغانی پول برق دادهایم».
او یکی از دلایل کسادی کارش را، تاریکبودن این بازارچه میخواند و میگوید: «اینجا که تاریک باشد مردم میترسد و از اینجا رفتوآمد نمیکند و در نتیجه، ما هم فروش نداریم. اندک روشنایی راهرو هم از چراغهای دکانهای ما تأمین میشود».
ریاست ناحیهی دوم مدعی است که نزدیک به ۱۲ سال قبل برای اینکه دکانداران قبض برقشان را نپرداخته بودند، برق این بازارچه قطع شد. نجیبالله الکوزی، رییس ناحیهی دوم میگوید که در نهایت شهرداری کابل قبض برق این بازارچه را پرداخت و اکنون ریاست برق کابل را متقاعد کرده که برق این ایجا را دوباره وصل کند.
سالها جنگ سبب شد که بخشهایی از این بازارچه تخریب شود. ذبیحالله که در آن سالها نیز در کابل بوده میگوید که یکی از طرفهای متخاصم از این به عنوان سنگر استفاده میکرد: «در زمان جنگهای داخلی جنگجویان با تانک داخل این بازارچه شده بودند. شیشههای دکانها شکسته و اموال آن چور شدند».
به گفتهی او، پس از حاکمیت طالبان و با رویکارآمدن دولت جدید، دکانداران خود بخشهای تخریبشده را ترمیم کردند.
بازار ناامن برای زنان
از دیگر مشخصات این بازارچه این است که نزدیک به ۹۰ درصد عابرانی که از آنجا میگذرند، همه مرد اند. زنی هم اگر از آنجا میگذرد، هراسان و سریع گام برمیدارد و سعی میکند هرچه زودتر خودش را از آنجا بیرون بکشد.
ادیبه که امروز بهطور اتفاقی راهش را کج کرده و از این معبر میگذرد، باشتاب از قسمت خروجی زیرزمینی خارج میشود. از پلهها که بالا آمد از او پرسیدم که چرا زنان از اینجا کمتر میگذرند. در پاسخم گفت که او به شخصه در آنجا احساس ناامنی میکند. شاید تاریکی یکی از دلایل آن باشد. او اضافه میکند که در کل، کابل جای امنی برای زنان نیست، اما در اینجا بیتشتر از هر جای دیگر کابل، زنان احساس ناامنی میکنند.