افزایش بی‌جاشدگان داخلی؛ بحران انسانی در برابر حکومت وحدت ملی
کابل-ناحیه12: کمپ 52 بت‌خاک در حومه‌ی شرقی کابل، ده‌‌ها خانواده‌یی را در خود جا داده است که سه سال پیش از جنگ ولسوالی تگاب ولایت کاپیسا و ولسوالی اچین ولایت ننگرهار فرار کردند.
عکس: لطف‌علی سلطانی

افزایش بی‌جاشدگان داخلی؛ بحران انسانی در برابر حکومت وحدت ملی

در سال‌های پسین، جنگ و خشکسالی افرادی زیادی را از مناطق‌شان بی‌جا کرده است. بر بنیاد داده‌های نهاد‌های ملی و بین‌المللی، هم‌اکنون در افغانستان نزدیک به دو میلیون نفر در اثر جنگ و خشک‌سالی مناطق اصلی‌شان را ترک کرده و در مراکز شهرها در شرایط دشواری به‌ سر می‌برند.

به تازگی‌ دفتر هماهنگ کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد (OCHA) اعلام کرده که از آغاز سال 2018 میلادی تا کنون نزدیک به 500 هزار تن در اثر ناامنی و خشک‌سالی از مناطق شان بی‌جا شده‌اند.

وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان افغانستان اما شمار بی‌جاشدگان داخلی را رقمی در حدود 380 هزار نفر می‌گوید.

مهرخدا صبار، رییس عمومی بی‌جاشدگان و حالات اضطرار این وزارت به روزنامه اطلاعات روز گفت که در میان افرادی که برخی موسسات بین‌المللی آنان را به‌عنوان بی‌جاشده ثبت کرده‌، افرادی نیز شامل‌اند که به دنبال یافتن فرصت‌های شغلی بهتر سال‌ها قبل به بزرگ‌شهرها رفته و حالا از فرصت استفاده کرده و خود را در میان بی‌جادگان جا زده‌اند.

مهرخدا صبار، رییس عمومی بی‌جاشدگان و حالات اظطرار وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان
مهرخدا صبار، رییس عمومی بی‌جاشدگان و حالات اظطرار وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان

به گفته‌‌ی آقای صبار تفکیک بی‌جاشده‌ی واقعی از غیرواقعی دشوار است و کار را برای نهادهای امدادرسان سخت کرده است. او می‌گوید با آن‌ هم گروه‌های مشترک وزارت مهاجرین و نهادهای امدادرسان بین‌المللی به سختی بی‌جاشدگان را شناسایی می‌کنند. او به‌عنوان نمونه از شرایط بی‌جاشدگانی یاد می‌کند که در پی خشک‌سالی از ولایت‌های غور و بادغیس به شهر هرات پناه گرفته‌اند: «ابتدا برخی موسسات خارجی گزارش دادند که 30 هزار خانواده در پی خشک‌سالی بی‌جا شده‌اند. بعدا تیم‌های سروی وقتی بررسی کردند، رقم واقعی بی‌جاشدگان را 15 هزار نفر تثبیت کردند. در مرحله‌ی آخر وقتی تیم‌های سروی بررسی جدی‌تری انجام دادند، بیش از 10 هزار خانواده‌ی دیگر نیز از فهرست بی‌جاشدگان حذف شد و در آخر مشخص شد که تنها سه تا پنج هزار خانواده، بی‌جاشده‌ی واقعی‌اند. خانواده‌های که از فهرست حذف شدند، سال‌‌های زیادی در هرات زندگی‌ کرده بودند.»

به قول آقای صبار برخی‌ گروه‌های دیگر هم هستند که خودشان را در میان بی‌جاشدگان داخلی جا زده‌اند. او به‌عنوان نمونه از قومی به‌نام‌ جوتی (جت) و کتله‌ی دیگری زیر عنوان بی‌جاشدگان هلمندی یاد می‌کند و می‌گوید که این دسته‌ی از افراد در اثر جنگ و خشک‌سالی بی‌جا نشده بل‌که چادرنشینی شیوه‌ی زندگی‌ آن‌هاست: «آنان سال‌هاست که به شیوه‌ی بدوی و خیمه‌نشینی در حومه‌های شهر زندگی می‌کنند.»

خشک‌سالی؛ بحران جدی‌تر از جنگ

بر بنیاد گزارش هفته‌وار دفتر هماهنگ کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد، در جریان سال 2018 میلادی، 275 هزار نفر در افغانستان به دلیل خشک‌سالی و نزدیک به 223 هزار نفر دیگر به دلیل ناامنی و جنگ از مناطق شان آواره شده‌اند. این رقم نشان می‌دهد که خشک‌سالی مساله‌یی جدی‌تر از جنگ بوده و افرادی بیشتری را بی‌جا کرده است.

وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان می‌گوید که از ابتدای سال 2018 تا اکنون نزدیک به 380 هزار نفر در اثر خشک‌سالی و جنگ از مناطق‌شان بی‌جا شده‌اند. این هم‌چنین می‌گوید که به صورت کلی، 1.2 میلیون بی‌جاشده‌ی واقعی در افغانستان وجود دارد.

بر بنیاد آمار، وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث طبیعی افغانستان، خشک‌سالی در بیش از ۲۰ ولایت این کشور، باشندگان آن را متأثر ساخته است. از جمله‌ی۲۰ ولایت، ولایت‌های غور، بادغیس، فاریاب، سمنگان، جوزجان، هلمند، کندهار، ارزگان و زابل، با تهدید جدی خشک‌سالی مواجه است. براساس آمار وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث افغانستان، ۶۱ درصد بارندگی در این کشور کمتر شده است.

دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل (اوچا) پیشتر اعلام کرده بود که هم‌اکنون به دلیل خشک‌سالی مداوم، درگیری‌های مسلحانه و دیگر آفات طبیعی، ۴.۲ میلیون نفر در افغانستان به کمک‌های عاجل بشردوستانه نیاز دارند.

سازمان غذایی جهان، سازمان جهانی مهاجرت، اتحادیه‌ی اروپا و کمیته‌ی ناروی در افغانستان از نهادهای بین‌المللی‌ اند که دولت افغانستان را در عرصه‌ی کمک به ‌بی‌جاشدگان داخلی حمایت می‌کند. در این وسط وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان افغانستان نقش هماهنگ‌کننده دارد.

براساس برنامه‌ی راهبردی ملی بی‌جاشدگان که پارسال از سوی کابینه‌ی حکومت وحدت ملی تصویب شد، وزارت مهاجرین به‌عنوان هماهنگ‌کننده‌ میان بی‌جاشدگان داخلی و موسسه‌های بین‌المللی عمل می‌کند.

به گفته‌ی سخن‌گوی وزارت مهارجرین، کمک‌های بشری برای بی‌جاشدگان داخلی از یک تا شش ماه است و پس از آن متوقف می‌شود. در این مدت بین 12 تا 30 هزار افغانی برای بی‌جاشدگان توزیع می‌شود.

وضعیت بی‌جاشدگان در حومه‌ی شرقی کابل

کمپ 52 بت‌خاک در حومه‌ی شرقی کابل، ده‌‌ها خانواده‌یی را در خود جا داده که سه سال پیش در اثر جنگ از ولسوالی تگاب ولایت کاپیسا و ولسوالی اچین ولایت ننگرهار فرار کرده‌اند. نبود خدمات بهداشتی، فراهم نبودن زمینه‌ی آموزش و پرورش و عدم دست‌رسی به آب آشامیدنی بهداشتی از مشکلات جدی این کمپ است. کودکان بی‌‌جاشده تا آغاز امسال از آموزش و پرورش محروم بودند. به تازگی موسسه‌ی موسوم به «کوار» برای آنان دو چادر برپا کرده تا به‌عنوان صنف‌ درسی از آن استفاده کننند. در این صنف‌ها 180 دانش‌آموز در کلاس‌های اول و دوم درس می‌خوانند.

گوشه‌یی از کمپ بی‌‌جاشدگان داخلی در حومه‌ی شرقی شهر کابل

پس از آن‌که در سال 1395 خورشیدی سیلاب، دار و ندارشان را زیر آب کرد، کمیته‌ی ناروی برای آنان از چوب و گل، 60 سرپناه با ابعاد سه در چهار متر درست کرد. افزون بر این کمک‌های دیگری نیز برای اهالی این کمپ توزیع شده است.

همایون خان، کارمند موسسه‌ی ویستا که همکار سازمان جهانی مهاجرت در افغانستان است، می‌گوید زمستان که از راه می‌رسد، سازمان جهانی مهاجرت برای هر خانواده‌ی بی‌جاشده، 200 دالر امریکایی، چهار کمپل و یک بسته لباس زمستانی کمک می‌کند.

باشندگان این کمپ وقتی به‌یاد می‌آورند که روزگاری در روستای‌شان با چه لذت و نشاطی زندگی می‌کردند و  چه زمین‌های حاصیل‌خیزی داشتند و اکنون با چه مشقتی در این کمپ شب و روز می‌گذرانند، آهی می‌کشند و آرزو می‌کنند هرچه زودتر جنگ تمام شود و دوباره به زندگی آرام روستایی‌شان برگردند.

آغاشیرین، رییس کمپ 52 بت‌خاک روزی را به‌یاد می‌آورد که اعضای خانواده‌ی او با یک دست لباس و یک کفش، روستای‌شان را ترک کردند و به‌سختی خودشان را به مرکز ولسوالی تگاب و از آن‌جا به کابل رساندند.

آغاشیرین، رییس کمپ 52 ارزان قیمت
آغاشیرین، رییس کمپ 52 ارزان قیمت

او در تگاب روزگار خوشی داشت. مغازه‌یی داشت و در کنار آن ملک قریه نیز بود. او اکنون در خانه‌ی گلی بی‌دروپنجره زندگی می‌کند: «هرچه داشتم، جنگ از من گرفت.» تنها آروزی آغاشیرین این است که جنگ تمام شود و برگردد و باغ انارش را آبیاری کند.

هانیه‌ی 9 ساله که اکنون دانش‌آموز صنف دوم مکتب است نیز آرزو دارد به روستایش در تگاب برگردد و بزرگ که شد به کودکان روستایش خواندن و نوشتن یاد بدهد: «می‌خواهم معلم شوم و وقتی به قریه برگشتم به کودکان خواندن و نوشتن یاد بدهم.»

هانیه می‌‌خواهد معلم شود و به دختر  پسر روستایش خواندن و نوشتن آموزش دهد