ولایتی که به سرسبزی و شادابی معروف است، از بهار امسال تاکنون پیوسته شاهد حملات تروریستی خونباری است. ننگرهار دستکم پنج ماه است که به خون شهروندانش آغشته میشود، به گونهیی که در تازهترین حملات در ولسوالی مومنددرهی این ولایت، تاکنون لااقل 32 تن جان باخته و بیش از یکصد نفر دیگر زخمی شدهاند.
از اوایل بهار تا ماه اسد سال جاری بیش از 31 حملهی خونبار تروریستی در این ولایت رخ داده است. در هر حمله دستکم بین 5 تا 20 نفر جان باختهاند. پس از ماه اسد هرچند سیر وقوع حوادث تروریستی اندکی کندتر بوده، اما این بدان معنا نیست که بگوییم شهروندان ننگرهار آرامششان را بازیافتهاند. تنها دیروز، سهشنبه، چهار حملهی تروریستی در این ولایت رخ داد که یکی از آنها در ولسوالی مومنددره جان دستکم 32 تن را گرفته است. وقوع این مجموعه از حملات تروریستی در این ولایت، جایی که نیروهای امنیتی حضور نسبتاً قدرتمندی دارند، عملاً شهروندان این ولایت را در معرض یک نسلکشی قرار داده است. در این باره به نظر میرسد چند نکته قابل توجه است.
یکم- ننگرهار از ولایات نسبتاً پرجمعیتی است که مرز طولانییی با پشاورِ پاکستان دارد. در سال 1388 زمانی که اردوی پاکستان عملیات بزرگی علیه طالبان در خاک کشورش راه اندازی کرد، شمار زیادی از طالبان پاکستانی و افغان و یک رقم قابل توجهی از مهاجران افغان در کمپهای مستقر در پاکستان به داخل مرزهای افغانستان متواری شدند. این بدان معناست که ننگرهار مانند برخی دیگر از ولایات شرقی و جنوب شرقی کشور، همواره میزبان گروههای تروریستییی بوده که از آن سوی خط دیورند به داخل افغانستان پناه گرفتهاند. به دلیل فقدان کنترل خطوط مرزی، رفتوآمد تروریستها از مناطق قبایلی به مناطق این طرف خط دیورند در داخل خاک کشور به سادگی ممکن است. ننگرهار از این منظر میزبان ناخواسته و ناگزیر گروههای تروریستی مانند طالبان، شبکهی حقانی و داعش/دولت اسلامی خراسان بوده است. نفوذ گستردهی داعش در این ولایت و کشتاری که این گروه در ولسوالیهای این ولایت به راه انداخت گواه این ادعاست.
حضور گستردهی تروریستها در این ولایت بیتردید دست آنها را در انجام عملیات خونین تروریستی و کشتار مردم در این ولایت باز نگهداشته است.
دوم- ننگرهار به دلیل مرز مشترک با پاکستان از اهمیت ترانزیتی بالایی هم برای گروههای تروریستی و هم برای گروههای مافیایی برخوردار است. رقابت بر سر تسلط بر گمرک ننگرهار یکی از پروندههای فسادآلودی است که هیچزمانی شانس بررسی از سوی نهادهای عدلی و قضایی را نیافته است. افزون بر این، وبسایت گلوبل ویتنس چند ماه پیش در گزارش مفصلی توضیح داد که معادن منرال تالک در این ولایت در تصرف گروه داعش است و طرفه این که از این معادن سالانه تقریباً برابر با کل نیاز بازار «پوشک و وسایل بهداشتی کودکان» به پاکستان تالک صادر میشود. دولت هیچگونه کنترلی بر این معادن و میزان انتقال آن به پاکستان ندارد. این، یکی از نمونههایی است که بر آفتاب شده است. واقع این است که کنترل راههای ترانزیتی و معادن قیمتی و با ارزش این ولایت یکی از دلایل جنگ جاری در این ولایت نیز است.
سوم- خونینترین حملهی دیروز در جایی اتفاق افتاد که مردم علیه یک فرمانده محلی دست به اعتراض زده بودند. این مسئله لااقل دو ظن قوی را از همین ابتدا ایجاد میکند. یکی اینکه بخشی از دلایل ناامنی در این ولایت زورگیری جنگسالاران است و رقابتی که میان این گروهها در این ولایت در جریان است. پیش از این نیز حملاتی که هواداران یکی از گروههای سیاسی را هدف قرار داده باشد، در این ولایت ثبت شده است. دومین ظن این است که گروههای تروریستی با اشراف به رقابتهای محلی، سعی میکنند اختلافها را تشدید کنند و راه را برای غلبهی هرجومرج در این ولایت هموار سازند.
چهارم- پیش از این، خبرهایی از کنر و ننگرهار و برخی مناطق شرقی کشور در رسانهها منتشر شد که نشان میداد بازگشایی مکاتب و فرستادن کودکان برای آموزش به یک اجبار احسن اجتماعی تبدیل شده است. یکی از حملات دیروز یک مکتب را هدف قرار داد. این حمله بیتردید سایهی سنگینی بر وضعیت آموزش عمومی در این ولایت خواهد گذاشت.
سرانجام، نفوذ گستردهی گروههای تروریستی در این ولایت، جنگ بر سر کنترل معادن و بازار سیاه منرالهای ارزشمند معادن این ولایت و دشمنی با معارف و رقابتهای پرهزینهی محلی، از عوامل عمدهی تشدید ناامنی در ننگرهار است. مسوول رسیدگی به این چالشها و تهدیدها دولت است. اکنون بر دولت است تا پیش از آن که این ولایت سرسبز و شاداب زیر غبار نسلکشی گم شود، به این ولایت توجه کند.