چهلمین سال استیلای تفنگ

چهلمین سال استیلای تفنگ

خادم‌حسین کریمی


در بهار 1357، پس از کودتای نظامی حزب خلق افغانستان و به قدرت رسیدن یکی از احزاب چپ، شورش گروه‌های اسلام‌گرای مخالف دولت کمونیستی در برابر حکومت مرکزی آغاز شد. شاخه‌های نظامی چندین حزب سیاسی عمدتا نوظهور، از طرف حامیان منطقه‌یی و بین‌المللی‌شان مورد حمایت‌های وسیع نظامی و تسلیحاتی قرار گرفتند. میدان منازعه و تسویه‌حساب نظامی میان دو بلوک جنگ سرد، در افغانستان پهن شد. اتحاد جماهیر شوروی، با حمایت سیاسی و تسلیحاتی از دولت کمونیستی و سپس اعزام ارتش سرخ به حمایت از حکومت کابل در برابر شورش گسترده‌ی مجاهدان، تا مرز اشغال افغانستان به پیش رفت. ایالات متحده، اتحادیه‌ی اروپا و متحدان منطقه‌یی آن‌ها، با حمایت سیاسی از گروه‌های مجاهدان و ارسال کمک‌های بی‌دریغ و گسترده‌ی تسلحیاتی به آن‌ها، از جنگی در افغانستان حمایت کردند که یک دهه بعد، به سقوط حکومت کمونیستی تحت حمایت شوروی منجر شد. در اواخر دهه‌ی پنجاه خورشیدی، دسترسی وسیع غیر نظامیان و گروه‌های شبه نظامی مجاهدان به تسلیحات انبوه، افغانستان را تا دهه‌ی‌های بعد، به انبار اسلحه‌یی تبدیل کرد که دوام خشونت و تعلق به تفنگ‌سالاری را ممکن می‌کرد. دو دهه و نیم بعد، به موجب مفاد توافق طرف‌های درگیر در کنفرانس بین‌المللی بن، یکی از نخستین راهکارها برای پایان دادن به خشونت، دسترسی وسیع به اسلحه و پی‌ریزی یک نظام سیاسی جدید، روند خلع سلاح و غیر نظامی کردن گروه‌های شبه نظامی بود. بنا بر این بود که همزمان با روند دولت‌سازی، خلع سلاح گروه‌های شبه نظامی، بتواند دسترسی مردم به اسلحه‌ی انبوه را در کوتاه‌مدت محدود کرده و در درازمدت، ذخایر اسلحه و مهمات به جا مانده از دو دهه جهاد و جنگ‌های داخلی، در اختیار نهادهای مسوول و مشروع امنیتی دولت قرار بگیرد.

پانزده سال پس از آغاز روند غیر نظامی کردن گروه‌ها و افراد مسلح، رژه‌ی مسلحانه و بی‌پروای گروهی از هواداران احمد شاه مسعود در جاده‌های پایتخت به مناسب هفدهمین سالیاد ترور این فرمانده‌ی مشهور جهادی، نشان می‌دهد که انبار اسلحه‌ی افغانستان، کماکان از تفنگ انبوه است. یک‌شنبه، 18 سنبله، در نخستین روز هفته‌ی موسوم به هفته‌ی شهید و سالیاد ترور احمدشاه مسعود، پایتخت تعطیل بود. برخلاف دیگر تعطیلی‌های رسمی، جاده‌ها و کوچه‌های کابل به‌ویژه مرکز شهر، در خلوت کم‌سابقه‌یی به سر می‌برد. گشت زنی آزادانه‌ی کاروان‌های مسلح گروهی از هواداران احمدشاه مسعود و شلیک‌های هوایی آن‌ها در جاده‌ها، پایتخت را برای مردم ناآرام کرده بود. کاروان‌های گروهی از هواداران مسلح احمدشاه مسعود، با گشت زنی‌های توأم با شلیک‌های هوایی، سوار بر موترها و موترسیکلیت‌های رنگ‌آمیزی‌شده و پرچم رسمی حکومت مجاهدان در دهه‌ی هفتاد خورشیدی، در وضعیتی پایتخت را تعطیل کردند که نیروهای امنیتی، برای جلوگیری از گشت زنی مسلحانه‌ی آن‌ها در بخش‌هایی از شهر، چاره‌یی جز مسدود کردن جاده‌ها با تریلی‌های نظامی نداشتند. نیروهای امنیتی، به جای ممانعت از گشت زنی کاروان‌ها، رژه‌ی مسلحانه‌ی آن‌ها را در جاده‌های پایتخت تماشا کردند. در پایان روز، گزارش‌های رسمی، تأیید کرد که 13غیر نظامی در اثر شلیک‌های هوایی کاروان‌های گشت‌زنی هواداران احمدشاه مسعود، زخمی شدند. اگرچه فرماندهی گارنیزیون کابل، از توقیف شماری از اعضای این کاروان‌ها و اسلحه‌های آن‌ها خبر داد اما این اقدام گارنیزیون کابل در برابر رژه‌ی مسلحانه‌ی وسیع، آزادانه و بی‌پروای گروهی از هواداران احمدشاه مسعود، نمی‌تواند علامت پرسش درشت در خصوص امتناع یا ناتوانی نهادهای امنیتی در مدیریت پایتخت و جلوگیری از گشت‌زنی‌های مسلحانه را تحت الشعاع قرار دهد. هجده‌ی سنبله، از چندین سال به این سو، همواره قدرت و بی‌پروایی گروه‌های مسلح غیر مسوول در برگزاری رژه‌های مسلحانه و ناکامی نهادهای امنیتی در اعمال اتوریته‌ی مشروع حکومت و برقراری نظم و آرامش در پایتخت را به نمایش گذاشته است.

چهل سال پس از آغاز دسترسی وسیع غیرنظامیان به تسلیحات انبوه در افغانستان، تفنگ، همچنان جایگاهش را به‌عنوان ابزار دفاع، نمایش قدرت و تسکین‌دهنده‌ی اشتیاق رژه‌های خیابانی جوانان از دست نداده است. یک و نیم دهه پس از شکل‌گیری نظام سیاسی جدید و الغای اسمی شاخه‌های نظامی احزاب و گروه‌های سیاسی، توسل به تفنگ برای نیکوداشت از الگوها و فرماندهان سیاسی و نظامی فقید و درگیر در جنگ‌های افغانستان، نمی‌تواند از فهرست یک اشتیاق وسوسه‌برانگیز برای بخش قابل توجهی از جوانان افغان، حذف شود. به نظر می‌رسد نسلی که زاده‌ی سال‌های خشونت است، کماکان ارتباطش به نمادهای به جا مانده از جنگ را حفظ می‌کند؛ نشانه‌یی که به دوام و رواج نمادهای خشونت در رفتارهای نسل پس از جنگ شهادت می‌دهد. رژه‌ی گروه‌های مسلح غیر مسوول در کابل، تنها به هجده‌ی سنبله، سالیاد ترور احمدشاه مسعود محدود نمی‌شود. در بخش وسیعی از حاشیه‌ی شرق پایتخت، گروه‌های مسلح غیر مسوولی حضور دارند که به نظر می‌رسد تفنگ‌هاشان را برای روزهای مبادا، همچنان حفظ کرده‌اند. آن‌ها، در مناسبت‌های مختلف و متناسب به نیاز، از نمایش قدرت و برخورداری از اسلحه در بخشی از پایتخت ابایی ندارند. تعداد اسلحه و افراد مسلح غیر مسوول در کابل، هفده سال پس از شکل‌گیری یک نظام مردم سالار به لحاظ اسمی و در پایان دهه‌ی چهارم دسترسی عمومی به اسلحه، کماکان می‌تواند ظرفیت و منابع کافی برای یک درگیری خونبار قومی یا غیر قومی نظامی در پایتخت را اکمال کند.

توافق تاریخی بن، برخلاف خوش‌بینی و چشم‌اندازی که از احتمال غالب پایان دادن به خشونت‌ها ترسیم می‌کرد، هفده سال پس از انعقاد، به صورت روز افزون در خصوص کاهش خشونت و دسترسی وسیع به اسلحه، به بن‌بست رو به ‌رو شده است. ظهور مجدد طالبان در پنجمین سال پس از سقوط امارت اسلامی و روند رو به گسترش پیش‌روی آن‌ها به سمت مراکز ولایات و سقوط دادن ولسوالی‌ها از یک سو و به تحلیل رفتن توانایی حکومت در سرکوب مخالفان مسلح و حفظ قلمرو از سوی دیگر، مردم را متقاعد کرده است که تفنگ و اسلحه را به‌عنوان ابزار دفاع در صورت سقوط دیگرباره‌ی افغانستان به کام یک جنگ و خشونت دیگر، از یادها نبرند. به‌ویژه در چهار سال حکومت وحدت ملی با افزایش خشونت‌ها، قدرتمندتر شدن طالبان و ظهور گروه‌های تروریستی فرقه‌گرا، حتا گروه‌هایی از مردم که قبلا به روند خلع سلاح پیوسته بودند، اکنون خود را در معرض تهدیدهایی می‌بینند که حکومت از رفع و مقابله با آن عاجز است. بخش وسیعی از این گروه‌ها، اکنون بیش از همیشه، الزام دسترسی به اسلحه را به‌عنوان ابزار دفاع در برابر تهدیدهایی که محتمل و قابل پیش‌بینی می‌نماید، جدی گرفته‌اند. به نظر می‌رسد که ناتوانی حکومت در تأمین امنیت و افزایش قلمرو مخالفین مسلح و پیش‌روی آن‌ها به قلمروهای جدید، افزایش دسترسی به اسلحه را در افغانستان اجتناب ناپذیر کرده باشد.

فارغ از برجسته شدن تهدیدهای ناشی از پیش‌روی مخالفان مسلح به قلمروهای بیش‌تر، تنش‌های قومی که به‌ویژه در حکومت وحدت ملی تشدید شده است، عامل دیگری برای افزایش مراجعه‌ی مردم به اسلحه است. به نظر می‌رسد پررنگ‌تر شدن رژه‌ی مسلحانه‌ی تعدادی از هواداران احمدشاه مسعود در پایتخت نظر به سال‌های قبل با وجود تهدیدات و هشدارهای رسمی امنیتی، در پاسخ به حساسیت خلق شده از تنش‌هایی باشد که افراد و گروه‌هایی مثل گلبدین حکمتیار پس از پیوستن به روند آشتی با دولت، بر آتش آن می‌دمند. در سنجش هواداران مسلح احمدشاه مسعود یا حامیان سیاسی آن‌ها، گروه‌هایی مثل حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار، افراد مسلح غیر مسوول در شرق کابل و حتا شورش‌گری مخالفان مسلح، اگر مورد حمایت حکومت به‌عنوان ابزار به حاشیه راندن دیگر اقوام نباشد، دست‌کم مورد مماشات حکومت قرار دارند. این تفسیر از مواجهه‌ی حکومت با گروه‌های مشخص قومی مسلح یا شورشی، دوام التفات به اسلحه و الزام در اختیارداشتن آن برای مقابله با هر نوع درگیری یا تهدید احتمالی را در اقوام دیگر، افزایش می‌دهد. به خشونت کشانده‌شدن راهپیمایی‌های اغلب جنبش‌های مدنی در چهار سال اخیر و امتناع حکومت از پذیرش مطالبات آن‌ها از یک‌ سو و مماشات حکومت در برابر مطالبات گروه‌های عمدتا قومی که در راستای دست‌یابی به مطالبات‌شان، دست به شورش یا تهدید مسلحانه می‌زنند، این باور را به مرور حتا در معتدل‌ترین گروه‌ها و افراد تقویت کرده است که برخورداری از اسلحه یا گروه‌های مسلح برای دست‌یابی به مطالبات، اعمال فشار بر حکومت یا مقابله با تهدیدهای محتمل در آینده، کارآمدی بیشتری نسبت به روش‌های مدنی اعتراض و پی‌گیری مطالبات سیاسی یا شهروندی دارد. برخلاف مواجهه‌ی نقادانه‌ی بخشی از جامعه به رژه‌های مسلحانه در سال‌های قبل، اکنون مقبولیت این تحرکات و منطقی خواندن آن در مقابله با قدرتمندترشدن مخالفان مسلح و تهدیدهای احتمالی ناشی از تشدید تنش‌های قومی، رو به افزایش است. چنین به نظر می‌رسد که اتوریته‌ی مشروع حکومت در مهار گروه‌های مسلح غیر مسوول و ناتوانی‌اش در مقابله‌ی نظامی با گروه‌های شورشی که به صورت روز افزون در حال قدرتمندترشدن اند، روز به روز تضعیف شده و به تمسخر گرفته می‌شود. ناتوانی حکومت در جنگ با گروه‌های شورشی و جلوگیری از پیش‌روی آن‌ها به سمت قلمروهای بیشتر، تشدید گرایش‌ها و تنش‌های قومی در حکومت و جامعه و در پی‌آیند آن، افزایش مراجعه‌ی مردم به اسلحه، در درازمدت به فربه شدن چالش بزرگ دسترسی عمومی به اسلحه و پرشدن انبارهای تفنگ افغانستان می‌انجامد. مادامی که تفنگ و اسلحه، به‌عنوان ابزار دفاع یا تسکین‌دهنده‌ی گرایش‌ها و تفنن‌های تفنگ‌سالاری، در دسترس عموم باشد، سخت‌افزار تولید چرخه‌ی خشونت و ناامنی، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین موانع حاکمیت قانون، برقراری امنیت و تأمین اتوریته‌ی مشروع حکومت بر کشور، کماکان فعال خواهد بود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *