عکس از شبکه‌های اجتماعی

جنگ پیچیده و متفاوت در غزنی

شاه‌حسین مرتضوی

غزنی مهد تمدن و الگوی برای همزیستی

ولایت غزنی از سابقه‌ی تاریخی و تمدنی برخوردار است. این ولایت در سال 2013 به حیث پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد. شهروندان غزنی در سخت‌ترین روزها و لحظه‌ها درکنار هم بوده و همه باهم به حیث سپر بزرگ از این شهر دفاع کرده‌اند. برای نمونه در دهه‌ی هفتاد که اکثر ولایات در آتش جنگ داخلی می‌سوخت، غزنی در فضای آرام به سر می‌برد. در سال‌های پس از این نیز غزنی وضعیت خاص و متفاوت خود را داشت. رنگ‌ها‌، زبان‌ها و پیروی از مذاهب هرگز سبب فاصله میان مردم نگردید.

غزنی لابراتوار والی‌ها

ولایت غزنی در حکومت قبلی به لابراتوار والی‌ها بدل شده بود. برای مدت‌های طولانی ولایت غزنی در انحصار یک تنظیم خاص سیاسی بود. پس از آن نیز رییس‌جمهور وقت برای رضایت‌مندی تنظیم‌ها، افراد وابسته به شخصیت‌های سیاسی را به حیث والی مقرر کرده، بعد از سه ما برکنار و تبدیل می‌کرد. یکی از والیان گذشته با تکسی از ولایت فرارکرد و حتا گُل‌های پلاستیکی ولایت را نیز با خود برد. یکی از والیان دیگر هنوز مصروف دریافت چپن برای تبریکی بود که دوباره برکنارشد. برخی والیان دیگر صرفا منتظر آخر ماه بود تا عوایید راجمع کرده و به خزانه شخصی منتقل کند.

جدال سیاسی، امنیت را به حاشیه برد

بزرگان ولایت غزنی طی سال‌ها و ماه‌های اخیر مصروف جدال سیاسی شدند. در ماه‌های اخیر مشکلات در برخی ولسوالی‌ها خلق شد و همین امر سبب شکاف‌ها و اختلاف نظرها گردید. همچنان بر سرچگونگی برگزاری انتخابات ولایت غزنی اختلاف نظرهای شکل گرفت. سیاست‌مداران، وکلا، کاندیدان و حتا برخی مقام‌های محلی در گرم کردن تنور اختلاف‌ها نقش داشتند. این موضوع سبب شد که در بین 34 ولایت، غزنی از کاروان انتخابات عقب افتد. همچنان جدال‌ها بر سرانتخابات سبب شد، تا موضوع امنیت به فراموشی سپرده شود. در تمام ملاقات‌ها در مرکز و ولایت بحث نخست برسر انتخابات بود. تمام انرژی فعالان ولایت غزنی صرف موضوع جدال‌برانگیز انتخابات شد.

آسیب‌پذیری و وسعت جغرافیایی

غزنی از محدود ولایت‌های است که یکی از ولسوالی‌های آن بیش‌تر از ده سال است که در کنترل مخالفان قرار دارد. ولسوالی ناوه غزنی به حیث پایگاه مهم طالبان به شمار می‌رود. از همین مسیر به کشور همسایه نیز به راحتی می‌توانند تردد کنند. همچنان غزنی از ولایت‌های همجوار به شمول ارزگان، میدان‌وردک، پکتیا و زابل آسیب‌پذیر است. وسعت جغرافیایی غزنی نیز در مسایل امنیتی به یک مشکل بدل شده است. برای نمونه حمایت مرکز برای ولسوالی‌های دور‌افتاده دشوار بوده است. اجرستان یک نمونه است. همچنان دست‌رسی مردم به برنامه‌های کانکور یا دیگر برنامه‌های حکومت در مرکز مشکلاتی را به همراه داشته است. حضور دختران در برنامه کانکور آن‌هم در فصل‌های سرد از ناهور، مالستان، اجرستان و جاغوری مشکلات و خطرات خود را به همراه دارد. به همین دلیل است که بحث تعدیل واحد‌های اداری باربار مطرح شده، اما نتیجه‌ی عملی را به همراه نداشته است.

تجارت سیاسی برسر تعدیل واحدهای اداری

شعار آقای حامدکرزی در انتخابات قبل برای بخش از مردم غزنی این بود: «از شما حمایت از من ولایت» وی در دیدار با بزرگان جاغوری رسما وعده ولایت را داد. همچنان در تمام سفرها و ملاقات‌های بزرگان سیاسی  موضوع ولایت جاغوری مطرح شده است. شعار همه‌ی کاندیداهای پارلمانی در همه دوره‌ها ارتقای جاغوری به ولایت بوده است. اما هیچ کسی این موضوع را به صورت جدی تعقیب نکرده است. این موضوع بیش‌تر به پارلمان کشور مربوط می‌شود. بحث تعدیل واحد‌های اداری از صلاحیت‌های پارلمان است. اما وکلای غزنی وشورای ولایتی که خود بخش از مشکل در غزنی اند از این موضوع به حیث تجارت سیاسی استفاده می‌کنند. همچنان برخی رهبران قومی در هرسفر با این وعده‌های دروغین به تجارت سیاسی دست می‌زنند.

چرا غزنی تا مرز سقوط رفت؟

متاسفانه طی ماه‌های اخیر همه جریان‌ها ، شخصیت‌های سیاسی، احزاب، وکلا، مشاوران حکومتی و اعضای شورای ولایتی برسر موضوع سیاسی غزنی تمرکز نمودند. این در حالی بود که ولسوالی‌های غزنی یکی پس از دیگری سقوط می‌کردند. پولیس غزنی دچار مشکلات جدی شده بود و خیزش‌های مردمی در برخی جاها باکم‌بود امکانات و در برخی جاها عملا از هم پاشیده بود. پولیس خیالی و غیرمعیاری از مشکلات دیگر در غزنی است. در برخی ولسوالی‌ها آسیب‌های که به پولیس وارد شده است، ضرورت به احیای مجدد دارد.

نیروهای امنیتی مستقر در غزنی طی ماه‌های اخیر مرتب مصروف جنگ‌ها و عملیات‌های دفاعی بوده است. فرصت برای جنگ‌های تهاجمی و توسعه‌ی ساحه امن برای مرکز شهر فراهم نشده است. جنگ در اندر، قرباغ، اجرستان، خواجه‌عمری، آب‌بند، ده‌یک و ‌خوگیانی به جنگ فرسایشی بدل شده است. این جنگ‌های طولانی نیروهای امنیتی را زمین‌گیر و خسته کرده است. عدم تصفیه‌ی این ولسوالی‌ها سبب شده تا فشار جنگ بالای شهر غزنی بیش‌تر شود.

ولایت غزنی تجربه‌های تلخ انفجار موتر بمب و همچنان حمله‌های گروهی را در گذشته دارد که آسیب‌های جدی به زیر ساخت‌ها، تاسیسات و تعمیرهای اداری وارد کرده است. نفوذ طالبان در این اواخیر در اطراف شهر بیش‌تر شده بود. رادیوی طالبان فعال شده بود. از برخی دکان‌ها مالیه جمع می‌شد. و همچنان حمله‌های تروریستی در داخل شهر افزایش یافته بود.

 حمله متفاوت و پیچده

 طالبان در تاریخ 19 اسد از چند سمت بالای شهرحمله کردند. بالا حصار، محبس، قومندانی امنیه، قطعه خاص پولیس، کمپ پی. آر. تی  نقطه‌های اصلی جنگ بود. در این حمله طالبان از ولایت‌های ارزگان، میدان‌وردک، زابل و پکتیا نیروی کمکی آورده بودند. بیش از 5 والی طالبان و مقام‌های ارشد شورای کویته در رهبری جنگ دخیل بودند.

خطر این جنگ به مراتب بیش‌تر از کندز و فراه بود. برای اولین بار بود که ‌پلان سقوط کامل یک ولایت از سوی مخالفان روی دست گرفته شده بود.

همزمان با مرکز شهر فشار جنگ در چندین ولسوالی و پوسته‌های مسیر شاه‌راه صورت گرفت. طالبان در ساعات نخست جنگ وارد شهر شدند. در واقع جنگ به جای کمربندهای امنیتی در داخل شهر صورت گرفت. بررسی در باره چگونگی رویداد غزنی جریان دارد. اما احتمال زیاد وجود دارد که غفلت‌های وظیفه‌یی، معامله و خیانت نیز دخیل باشد. همزمان با شروع جنگ برخی حوزه‌های امنیتی بدون مقاومت در اختیار طالبان قرار گرفته، برخی فرماندهان پولیس وظیفه را ترک و میدان جنگ را رها می‌کنند. برای نخستین بار در یک جنگ شهری، سیستم آب ، برق مخابرات و حتا مخابره مختل می‌گردد.

چرا تاخیر؟

سوال همه شهروندان این است که چرا در باره‌ی غزنی، با تاخیر عملیات صورت گرفت. صبح جمعه پس از روی‌داد قومندان قول اردو به غزنی رسید. در این ولایت 6000 نیرو وجود دارد. قطع سیستم‌های تلفنی و عدم هماهنگی میان قوای موجود سبب شد، تا از این نیروها استفاده موثر نشود. نیروی کمکی که از هوا و زمین به غزنی رفت در مسیر با دشواری‌ها همراه شد. سوق اداره واحد که جنگ را مدیریت کند وجود نداشته است. رابطه قومندانی، لوا و پی آرتی قطع شده بود. مقاومت فرمانده پولیس غزنی و دیگر نیروها بی‌نظیر بوده است. روزهای شنبه، یک شنبه و دوشنبه 4 جلسه سرقوماندانی اعلا برگزار شد. رییس‌جمهور عصر جمعه شخصا به وزارت دفاع رفت. قطع سیستم‌های  ارتباطی و اتکا به سیستم  تلیفن سبب شده بود تا تصویر درست از وضعیت نباشد. روز یک‌شنبه تا ساعت 12 شب جلسه سرقومندانی ادامه یافت. تا آن‌روز برای نجات غزنی پیش‌رفتی نشده بود. بعد از دریافت تصویر جامع از وضعیت رییس‌جمهور هدایت اعزام نیروهای حمایوی بیش‌تری را داد. لوی درستیز، معاون ارشد امنیتی و هم‌چنان معاون ‌ریاست عمومی امنیت ملی به غزنی رفتند. طالبان در برخی نقاط به خانه‌ها وارد شده بودند. تصفیه ‌خانه‌ها و جنگ شهری ضرورت به نیروی خاص داشت. تلاش برای حفظ جان افراد ملکی از عامل کندی تصفیه شهر به شمار می‌رود. در ولایت فراه بعد از 12 ساعت موفق به تغیر وضعیت شدیم، اما در غزنی حد اقل 72 ساعت وقت گرفت. طالبان در حمله‌های زمینی و هوایی تلفات سنگینی را متحمل شدند. برخی کشته‌ها و زخمی‌ها تا پاکستان هم رسید. جنازه‌های طالبان در سطح شهر پخش شده بود. صلیب سرخ در جمع‌آوری اجساد طالبان کمک کرد.

سفر به غزنی

 رییس‌جمهور جمعه 25 اسد به غزنی رفت. هدف سفر بررسی وضعیت عمومی و همدردی با مردم بود. درکنار هدایت‌ها برای کمک عاجل به ولایت غزنی چند اقدام دیگری که صورت گرفت می‌تواند برای آینده‌ی غزنی مهم باشد.

  1. ولایت غزنی از امتیازات ولایت درجه یک برخوردار می‌گردد.
  2. حوزه‌های امنیتی در غزنی بیش‌تر می‌شود.
  3. بعد از تصفیه‌ شهر، تصفیه ولسوالی‌ها شروع و حکومت‌داری بهترخواهد شد.
  4. روی‌داد بررسی همه جانبه می‌شود. آسیب‌پذیری‌ها و غفلت‌ها بررسی جدی خواهد شد.
  5. روی‌داد غزنی درس‌های زیادی را به همراه داشت که باید از آن آموخت تا چنین روی‌دادی تکرار نشود.
  6. کمک‎‌های عاجل برای فامیل‌های شهدا
  7. کمک برای مردم به میزان 7500 تن
  8. برای بازسازی تعمیرها، مساجد و میراث‌های تاریخی 20 میلیون دالر در نظر گرفته است.
  9. یک هیات از زنان به غزنی می‌رود تا وضعیت زنان را به صورت خاص مورد بررسی قرار داده و توجه کند.
  10. پولیس غزنی با ید احیا و ملی شود و افراد با سواد حضورش بیش‌تر گردد.

امیدوارم که مردم غزنی دیگر شاهد روی‌داد تلخ نباشند و حکومت نیز با درس‌ها از گذشته ازروی‌داد‌های دیگر جلوگیری کند.