انترسپت – جانی دوایر
آیا خان بازهم معامله کرد؟
در اکتبر 2008 وزارت دادگستری و اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده، دستگیری حاجی جمعه خان را به اتهام قاچاق مواد مخدر و دست داشتن در اعمال تروریستی اعلام کرد. دولت ایالات متحده گفت که دستگیری خان، ضربهی سختی به طالبان و رابطه میان این گروه شورشی و قاچاقچیان مواد مخدر در افغانستان وارد کرده است.
با اینحال، خان بدون اینکه کسی جز نزدیکترین ناظرات جنگِ تقریباً فراموششدهی افغانستان اطلاعی داشته باشد، در آپریل سال جاری از بازداشت اداره فدرالی زندانهای ایالات متحده، بیسروصدا آزاد شد. شرایط آزادی خان پس از نزدیک به 10 سال حبس در مرکز تادیبی متروپولیتن در منهتن جنوبی، مانند تقریبا همهچیز در مورد پروندهی او، پنهان باقی مانده است.
این پنهانکاری نشاندهندهی کشمکش و ناسازگاری در رابطهی ایالات متحده با خان است. خانِ متهم به قاچاق مواد مخدر، پیش از دستگیریاش، با سازمان سیا و اداره مبارزه با مواد مخدر کار میکرد، از دولت ایالات متحده پول دریافت میکرد و در یک مورد هم به واشنگتن و نیویورک سفر کرده بود. پس از دستگیریاش، دادستانهای فدرال تلاش کردند تا حمایت خان از طالبان را به یک بمبگذاری انتحاری و نیز یک حملهی جداگانه به یک هتل در کابل ـ که یک امریکایی در آن کشته شد ـ پیوند دهند. دامی از سوی مقام عالیرتبهی اداره مبارزه با مواد مخدر امریکا در کابل پهن و در نهایت به دستگیری خان منجر شد.
از سال 2012 به این طرف، بایگانی پروندهی خان جزء اسناد محرمانه و مهر و موم شده است. در نتیجه، در مورد اینکه آیا او به اتهاماتی که علیهاش صورت گرفته بود، اقرار کرد یا خیر، آیا او محکوم شد یا دادگاه دستور داد که به قربانیاناش غرامت بپردازد، آیا او بعد از آزادیاش در ماه اپریل، اخراج شد یا اجازه یافت در ایالات متحده باقی بماند، اطلاعاتی در دست نیست و مشخص کردن جزئیات آن نیز غیرممکن است.
تمام این ابهامات نشان میدهد که رابطهی خان با دولت ایالات متحده، با دستگیری وی پایان نیافته بود. اتهاماتی که علیه او مطرح شده بود در کیفرخواست اولیه حداقل 20 سال حبس اجباری در پی داشت. آزادی او نشان میدهد که خان احتمالا به سازش و معاملهی دیگری با دولت ایالات متحده دست یافته و به امید کاهش مجازاتاش، پیشنهاد همکاری داده است. دادستانی ایالات متحده در ناحیه جنوبی نیویورک و اداره مبارزه با مواد مخدر، درخواست گفتوگو در مورد آزادی خان را رد کردند.
استیو زیسو، وکیل مدافع خان نیز درباره پروندهی موکلاش اظهار نظر نمیکند.
حاجی جمعه خان 64 ساله از نیمروز ولایتی در امتداد مرز افغانستان با ایران و پاکستان است. مقامات سازمانهای مجری قانون، خان را «بزرگترین پادشاه مواد مخدر افغانستان و رهبر یکی از بزرگترین سازمانهای قاچاق مواد مخدر در منطقه آسیای میانه» توصیف کردهاند. دولت اوباما از او به عنوان یکی از «قاچاقچیان بزرگ مواد مخدر در جهان» نام برده بود. به گفتهی یکی از ماموران تحقیق، خان با فراهمکردن پول و تسلیحات به شبهنظامیان در حالی که یک امپراتوری تجارت هروئین و تریاک را اداره میکرد، روابط نزدیک خود با طالبان را حفظ کرده بود. در سال 2008، اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده با فریبدادن خان او را به جاکارتای اندونیزیا کشاند. خان در آنجا بازداشت و به نیویورک آورده شد. پروندهی او در چارچوب یک قانون جدید «تروریسم مواد مخدر» تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و در اعلامیههای مطبوعاتی و در جلسه استماعیه کنگره به عنوان الگویی برای هدفقراردادن تهدید امنیتی برخواسته از پیوند تروریسم و تجارت مواد مخدر، تعریف شد.
گرِچن پترس نویسنده «بذر تهدید: مواد مخدر، تبهکاران و جنایت چگونه جنگ افغانستان را تغییر شکل میدهند» میگوید که پروندهی خان «اولویتهای رقابتی سازمانهای مختلف ایالات متحده را روشن میکند.»
پترس میگوید: «اداره مبارزه با مواد مخدر مسئول مبارزه با تجارت مواد مخدر است. شما میبینید که سازمانهای به خصوصی از دولت امریکا، یعنی اغلب سازمان سیا، با کسانی که در تجارت مواد مخدر دخیل اند، همکاری میکند یا آنها را استخدام و به آنها پول میپردازد؛ چه احمدولی کرزی باشد یا حاجی جمعه خان.»
نیروهای ایالات متحده پس از فروپاشی حکومت طالبان، مجبور شدند که با این واقعیت مقابله کنند که افغانستان تنها یک اتوکراسی دینی نه بلکه دولتی است با اقتصاد و سیاست متکی به مواد مخدر که سالانه بین 2 تا 9 هزار متریک تُن تریاک تولید میکند. تعداد انگشتشماری از قاچاقچیان از جمله حاجی بچو شیرزی، حاجی بشیر نورزی و حاجی جمعه خان اقتصاد مواد مخدر را تحت سلطهی خود داشتند. هر یک از این سه مرد توسط دادستانهای فدرال و اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده هدف قرار گرفتند. شیرزی و نورزی در دادگال فدرال محاکمه و مجرم شناخته شدند و به حبس ابد محکوم شدند. حساب خان جدا از دیگران است: پروندهی او هرگز به محاکمه نرفته و نتیجهی آن یک راز باقی مانده است.
تقریبا به محض اینکه خان در اکتبر 2008 وارد دادگاهی در منهتن شد، حساسیت ارتباط او با دولت ایالات متحده مشکلاتی را به وجود آورد. صبرینا شروف، مدافع عمومی فدرال که از خان نمایندگی میکرد در نشست گزارشدهی و تصمیمگیری در مورد تاریخ محاکمه به یک مدرک دولتی اشاره کرد و گفت: «چندین سازمان مجری قانون از ایالات متحده به افرادی در افغانستان از جمله آقای خان، نزدیک و خواستار همکاری شدند. و آنطور که من درک میکنم… پولهایی پرداخت شد و آنها از موکل من و دیگران خواستار انجام خدماتی شدند.»
دادستان این پرونده، یوجین انگوگلیا هشدار داد: «من فکر میکنم که ما اگر در مورد سازمانهایی که شامل اداره مبارزه با مواد مخدر نیستند حرف میزنیم، برای جلوگیری از هرگونه افشای غیرعمدی اطلاعات محرمانه، مراقب باشیم.»
در طی دهه گذشته، خان تنها سه بار دیگر در دادگاه عمومی ظاهر شد؛ از جمله یک بار برای رفع اتهام یک کیفرخواست که دولت ایالات متحده آن را در آپریل 2009 به دادگاه ارائه کرده بود و بار دیگر جلسهی بازپرسی نهایی او که یک سال بعد برگزار شد.
با وجود فقدان نتایج عمومی قابل تشخیص، مقامات عمل مجریان قانون را که به پیگرد قانونی خان منجر شد، به عنوان یک موفقیت جار زدهاند. سناتور دیانه فاینشتاین رییس کمیته کنترل مواد مخدر بینالمللی مجلس سنای امریکا در سال 2010 خان را به عنوان «یکی از مهمترین قاچاقچیان هروئین و تریاک در جهان» توصیف کرد که «از درآمد قاچاق مواد مخدر خود طالبان را مستقیم کمک میکرد.»
فاینشتاین در سال 2010 در گزارش مجلس سنا در مورد افغانستان نوشت: «به عبارت ساده: تحقیقات در مورد تروریسم مواد مخدر در افغانستان، موثر واقع شده است. بنابراین، تمویل این تحقیقات و اقدام در خصوص آن باید در اولویت باشد.»
با اینحال، دستکم یک گزارش این تصور را که دستگیری خان بخشی از یک سیاست منسجم بود، تضعیف میکند. ادوارد فولیس، اَتاشه اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده در کابل که در جریان ماموریتش به خان نزدیک شد، در کتاب خاطراتش « The Dark Arts: My Undercover Life in Global Narco-Terrorism» اهداف رقابتی را که به دستگیری خان منجر شد، بازگو میکند. به گفتهی فولیس، در تابستان سال 2008 وزارت دفاع ایالات متحده خان را در یک «فهرست جنبشی» (لیستی از اهداف برای حملات نظامی) قرار داده بود و به دنبال کمک این عامل [احتمالا خود فولیس] بود تا خان را به یک مکان دورافتاده بکشاند تا در آنجا هواپیمای بدون سرنشین بتواند بدون خسارت جانبی وی را هدف قرار دهد. فولیس آنطور که خودش میگوید، میخواسته تا زندگی خان را نجات دهد و به جای آن، با به کار بردن یک نیرنگ وی را به جاکارتا کشاند تا در آن جا ایالات متحده بتواند او را بازداشت کند.
فولیس نوشته است: «من همیشه سرنوشت اجتنابناپذیر حاجی جمعه خان را در بازداشت من ـ در یک سلول زندان فدرال ـ تصور میکردم؛ جایی که او پیوسته اطلاعات ارزشمند و قابل تعقیب قانونی را ارائه میدهد که میتواند جان امریکاییها را نجات دهد و شاید ما را به بن لادن یا سایر رهبران بلندپایه القاعده و طالبان برساند؛ نه اینکه درون یک تویوتای در حال سوختن در یک بزرگراه خاکی در جایی در ولایت نیمروز [به خاطر موشک هواپیمای بدون سرنشین] خاکستر شود.»
با اینحال، استفاده از سیستم عدالت کیفری به عنوان ایستگاهی برای خواستهای اطلاعاتی، بحثبرانگیز است. مایک جرمن مامور پیشین افبیآی و کارمند «مرکز برینن برای برنامه آزادی عدالت و امنیت ملی» میگوید: «هر زمانی که ما اجازه دهیم ماموریت اطلاعاتی، سیستم عدالت کیفری ما را تحتالشعاع قرار دهد، ما داریم به کل سیستم آسیب میرسانیم.» او همچنین فقدان شفافیت در مورد هرگونه تلاش دولت برای حمایت از آزادی خان را زیر سوال برد: «شما هشت سال پیش نتوانستید به او اعتماد کنید، اما حالا میتوانید به او اعتماد کنید؟ اینکه بگویید ’اوه، خوب، او در 10 سال گذشته شخص خوب بوده است‘ به این دلیل است که او این 10 سال را در زندان گذرانده. دشوار است وقتی که [در ایالات متحده] زندانی هستید، در افغانستان یا ایران در حال قاچاق باشید.»
پروندهی خان مانند خود جنگ افغانستان، سالها طویل را در بر گرفته است. با اینحال، هنوز معلوم نیست که چه پایانی ـ اگر پایانی در کار باشد ـ برای آن در نظر گرفته شده است. طبق گزارش دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد، در سال 2017 در افغانستان، مقدار زمینی که تحت کشت تریاک قرار گرفته است، یعنی 328 هزار هکتار (حدود 810,505 جریب)، بیشتر از هر زمان دیگری بوده است. در نیمروز، ولایت اصلی خان، کشت خشخاش در سال گذشته 116 درصد افزایش یافته است. بیش از 14 هزار سرباز امریکایی در افغانستان مستقر هستند و پنتاگون پیشبینی کرده است که جنگ تنها در سال جاری، 45 میلیارد دالر هزینه خواهد داشت. روز دوشنبه در جریان یک عملیات رزمی در شرق افغانستان، یک امریکایی کشته و یک دیگر زخمی شد. در میان کشته و زخمیها تعداد نامعلومی از نیروهای افغان نیز وجود داشتند.
گرِچن پترس میگوید: «هم حاجی بشیر نورزی و هم حاجی جمعه خان پیش آمدند و تلاش کردند با نیروهای امریکایی بلافاصله بعد از سقوط دولت طالبان، مذاکره کنند. ما هرگز نمیتوانیم پاسخ را بفهمیم، اما بعد از 17 سال جنگ، جان بیش از 2400 امریکایی و بیش از 1 تریلیون دالر، وسوسهانگیز است که فکر کنیم چه میشد اگر در سال 2001 ما خواستار تسلیمدهی اسامه بن لادن میشدیم و سپس آنها را به حال خود رها میکردیم.»