بازنگری و بهینه‌سازی نصابِ تعلیمی مدارس دینی؛ بایسته‌ها و روی‌کردها
عکس آرشیف

بازنگری و بهینه‌سازی نصابِ تعلیمی مدارس دینی؛ بایسته‌ها و روی‌کردها

عبدالکبیر صالحی


اشاره: دیروز گزارشی خواندم مبنی بر این که اخیراً رئیس‌جمهور غنی کمیته‌ی ده‌نفره‌یی را مؤظف کرده است تا نصابِ تعلیمیِ مدارس دینی را اصلاح و بازنگری کنند. در همین سیاق، نوشتارِ حاضر بر آن است که بایسته‌ها و روی‌کردهای بازنگریِ نصاب تعلیمی مدارس را باتوجه به متقضیاتِ کنونی جامعه‌ی افغانی، مورد بررسی و بازشناسی قرار دهد.

 

بازنگریِ نصاب تعلیمیِ مدارس دینی، یکی از اولویت‌هایی است که طی سال‌های پسین از سوی نهادهای ذیصلاحِ کشور مورد غفلت و بی‌توجهی واقع شده است. ضرورت و اهمیتِ این بازنگری از آن‌جا ناشی می‌شود که افق زمانیِ نصاب مذکور با شرایطِ کنونی جامعه‌‌ی ما امتزاج ندارد؛ یعنی بسیاری از مضامین و درس‌نامه‌هایِ مندرج در این نصاب، دارای قدمتِ چندصدساله اند و به فراخورِ نیازهای دیار و روزگار ما تدوین نشده‌اند. در نتیجه، عمد‌ه‌ی کسانی که بر مبنای این نصاب آموزش می‌بینند، نمی‌توانند با سپهر معرفتی و مقتضیات عُقلاییِ جهان مدرن، تعامل سازنده برقرار کنند.

اخیراً بر بنیاد حکم رئیس‌جمهور غنی، یک کمیته‌ی ده‌نفره مؤظف شده است تا نصاب‌ تعلیمی مدارس دینی را مورد بازنگری قرار دهد. برای این‌که این کمیته بتواند رسالت خویش را امانت‌دارانه و متخصصانه به انجام رساند، بایستی در گام نخست اهدافِ راه‌بردیِ اصلاح و بازنگری نصاب تعلیمی را با درنظرداشت نیازهای واقعی و شرایط عینیِ جامعه‌ی افغانی تعریف و تدوین کند.

ناگفته پیداست که جامعه‌ی ما در حال حاضر از نابسامانی‌های مختلفی چون حملات انتحاری، عملیات انفجاری، تندروی و افراطی‌گری، فساد اداری، غصب ثروت عمومی و مافیاگری، کشت و تولید مواد مخدر، قانون‌گریزی، تبعیض نژادی، قوم‌محوری، نارواداری، فرقه‌گرایی، کودک‌آزاری، خشونت علیه زنان، و . . . رنج می‌برد.

وجود این آشفتگی‌ها و نابسامانی‌ها در کشور اقتضا می‌کند که نصاب تعلیمی به گونه‌یی اصلاح و بازنگری شود که تحکیم عدالت، تعمیم عافیت و تقلیل مرارت در کانونِ توجه مدارس دینی قرار گیرد و رهانیدنِ جامعه از چنگالِ هیولای بی‌عدالتی و خشونت‌ورزی و فسادانگیزی به همّ و غمّ اصلی طُلاّب و دین‌پژوهان بدل شود و تمام تلاش‌های دین‌آموزانه و اسلام‌شناختی به مشکلات عینیِ جامعه معطوف و ملتفت گردد.

یکی از محاسن التفات به مشکلات عینیِ جامعه در فرایند بازنگری نصاب تعلیمی مدارس دینی این است که بستر ترویج و توسعه‌ی دین‌شناسی کاربردی در کشور هموار می‌شود. منظور از دین‌شناسیِ کاربردی، دین‌شناسیِ معطوف به مسائل، مشاکل، پرسش‌ها و چالش‌هایی است که ما در زندگیِ هرروزینه‌ی خود با آن مواجه می‌شویم. طلاّب مدارس دینی از ره‌گذر دین‌شناسیِ کاربردی می‌توانند با سپهر معرفتی جهان مدرن وارد تعامل سازنده شوند.

البته برای این‌که نصاب تعلیمی مدارس بتواند در راستای توان‌افزایی و ظرفیت‌سازیِ طلّاب برای تعاملِ سازنده با سپهر معرفتی جهانِ مدرن نقشی مؤثر ایفا کند، بایستی از ویژگی‌ها و کارکردهای زیر برخوردار باشد:

یکم؛ توسعه‌ی سواد آکادمیک: نصاب تعلیمی باید زمینه‌ی رشد و افزایش سواد آکادمیک ((academic literacy را برای طلاب فراهم کند. منظور از سواد آکادمیک برخورداری از مهارت‌های خواندن، نوشتن، سخن‌گفتن، شنیدن و اندیشیدن به شیوه‌یی انتقادی است. سواد آکادمیک به طلاب قدرت می‌بخشد تا باورهای خود را به چالش بکشند، دیدگاه‌ها و باورهای متفاوت را جست‌وجو و اعتبارآزمایی ‌کنند، آرای مخالف را محترمانه و متمدنانه نقد و بررسی نمایند و در رشد و شکوفایی مباحث عقلانی سهم بگیرند. افزون بر این، سواد آکادمیک طلاب را قادر می‌سازد تا دانشی را که در فرایند آموزش‌ـ پژوهش کسب کرده‌اند با استفاده از انواع روش‌های ارتباطاتِ گفتاری، نوشتاری، دیداری، گرافیکی و دیجیتالی به دیگران منتقل سازند. بنابراین، طلبه‌ی با سواد طبق معیارهای امروزین به کسی اطلاق می‌شود که علاوه بر مهارت تفکر و تحلیل انتقادی، با آیین پیام‌رسانیِ گفتاری، نوشتاری و نرم‌افزاری نیز آشنایی دارد و می‌تواند ما فی‌الضمیر خود را به صورت واضح و روشن و با استفاده از ابزارهای مختلف و متناسب به مقتضای حال، بیان کند. اهمیت برخورداری از سواد آکادمیک برای طلاب مدرسه وقتی پررنگ‌تر می‌شود که ما امروزه می‌بینیم بسیاری از عالمان و مدرسانِ علوم دینی در جامعه‌ی ما منتقدان، تحلیل‌گران، سخن‌وران و نویسندگان خوبی نیستند و نمی‌توانند با مخاطبانِ خویش به شیوه‌یی مؤثر ارتباط بر قرار کنند.

دوم؛ ظرفیت‌سازیِ پژوهشی: نصاب تعلیمی همچنین باید «محیط آموزشیِ اشباع‌شده از پژوهش»[1] را برای طلاب فراهم کند؛ محیطی که توسعه‌ی تفکر آکادمیک در محور توجه آن قرار داشته باشد، فرایند یادگیری با استفاده از تکنیک‌های تحقیقاتی تسهیل شود و دانش‌آموزان صِرفاً به مثابه‌ی «مصرف‌کنندگانِ دانش» نباشند، بلکه پا به پای اساتیدِ خود در فرایند تولید معرفت سهم بگیرند.

آموزشِ پژوهش‌محور در مدارس دینی حائز اهمیت فراوانی است. در این نوع آموزش، طلاب مهارت‌های خلاقیت و تفکر انتقادی را فرا می‌گیرند، با شیوه‌شناسیِ استنباط و مبانی فهمِ قرآن و سنت آشنا می‌شوند و فرصت و جرئت می‌یابند تا به دور از اقتدار و سلطة سهمگینِ میراث سلف، به تدبر و دین‌اندیشی بپردازند و افق‌های جدید معارف وحیانی را در پرتو مسلماتِ عقلانی کشف کنند.

سوم؛ فرهنگ‌سازیِ دگراندیشی: نصابِ تعلیمی همچنان باید روحیه‌ی مداراگری و خویشتن‌داری نسبت به باورهای مختلف و مخالف را در طلاّب تقویت کند. بایستی در فرایندِ دین‌آموزی، فرصت‌ها و زمینه‌هایی فراهم شود تا طلاّب از چنبره‌ی جزم‌باوری و تنگ‌نظری رهایی یابند و به گشودگیِ فکری خوی کنند. البته تحقق این مأمول مستلزم این است که نصاب تعلیمی قرائت‌های متکثر از دین را به رسمیت بشناسد و تابوهای اندیشگی را درنوردد و به صورت تدریجی، در برابر گفتمان مسلط دین‌شناختیِ شیعی یا سنی، روی‌کردی ناقدانه و چالش‌گرانه اتخاذ کند.

چهارم؛ جامع‌نگری و اتخاذ رویکرد میان‌رشته‌یی: نصاب تعلیمی همچنین باید قالب‌های تنگ تخصص‌‌های رشته‌یی را درنوردد و چشم‌اندازهای مختلف را در هم بیامیزد و مسائل واقعی و چندوجهی را با اتخاذ روی‌کرد میان‌رشته‌یی (interdisciplinary) بررسی کند. روی‌کرد میان‌رشته‌یی عبارت است از فرایند حل مسائل یا پاسخ‌دهی به پرسش‌هایی که نمی‌توان آن‌ها را توسط یک روش یا یک رشته به صورتِ کامل بررسی کرد. به عبارتی دیگر، روی‌کردِ میان‌رشته‌یی به مطالعه‌یی اطلاق می‌شود که در آن دو یا چند رشته به شکلی پویا و فعال با همدیگر به تعامل و داد و ستد می‌پردازند تا یک مسأله یا پدیده‌ی واقعی، چندوجهی و پیچیده را که با یک رشته قابل شناخت نیست، بررسی ‌کنند و فهمی کامل‌تر و تبیینی جامع‌تر از آن به دست ‌دهند.

امروزه روی‌کرد میان‌رشته‌یی در حوزه‌ی مطالعات دینی رونق فراوانی پیدا کرده است و موردِ اقبال دین‌پژوهانِ زیادی قرار گرفته است. پیشنهاد می‌شود که این روی‌کرد در فرایند بازنگریِ نصاب تعلیمی مدارس دینی لحاظ گردد؛ زیرا که بسیاری از آموزه‌ها و مسائل دینی چندتباری اند و باید از چشم‌اندازِ دانش‌های گونه‌گون مورد بررسی و بازشناسی قرارگیرند. اگر عالمانِ پیشین آشنایی با علومی چون صرف، نحو، اشتقاق، بلاغت، قرائات، اصول دین، اصول فقه، اسبابِ نزول، ناسخ و منسوخ، فقه و حدیث را برای برآمدن از عهد‌ه‌ی فهمِ دین کافی و بسنده می‌دانستند، امروزه دیگر کافی نیست و ضروری می‌نماید که هندسه‌ی معرفتیِ علوم دینی متحول گردد و طلبه افزون بر دانش‌های پیش‌گفته، با علومی چون زبان‌شناسی، معناشناسی، هرمنوتیک، معرفت‌شناسی، زبان دین، روانشناسیِ دین، جامعه‌شناسیِ دین، جامعه‌شناسیِ معرفت، تاریخ ادیان، دیرینه‌شناسی، انسان‌شناسی، تاریخ، و سیاست نیز آشنایی کسب کند تا از ره‌گذرِ آن بتواند با تحولات دین‌شناختیِ معاصر در سپهر عقلانیتِ مدرن آگاهانه و ناقدانه وارد تعامل شود.

پنجم؛ ترغیب مشارکتِ اجتماعی: نصاب تعلیمی همچنان باید مسائل، مشاکل، چالش‌ها، تنش‌ها و پرسش‌هایی را که از بطن و متنِ واقعیت‌های عینیِ جامعه سر بر می‌آورد، در محور توجه خود قرار دهد و طلاب را به مهارت‌ها و توانایی‌هایی مجهز کند که بتوانند در فرایندهای اجتماعی نقشی مثبت و مؤثر ایفا کنند. مشارکتِ اجتماعی دیواره‌ی ستبر فاصله بین جامعه و مدرسه را در می‌نوردد و در فرایند غنامندی آموزش و پژوهش، ارتقای ظرفیت و خلاقیتِ شهروندان، تحکیم ارزش‌های دموکراتیک و مسئولیت‌های مدنی، حل مشکلاتِ مهم جامعه و تحقق منافع عمومی نقشی مؤثر ایفا می‌کند. مشارکتِ اجتماعی همچنین طلاب را از انزواگزینی‌های دنیاگریزانه رهایی می‌بخشد و به آنان مجال می‌دهد تا از طریق تعامل نزدیک با جامعه، مسئولیتِ خویش را در قِبال شکوفایی و بالندگیِ کشور ادا کنند.

ششم؛ تحکیم پیوند جهانی: نصاب تعلیمی در عینِ توجه به اقتضائاتِ بومی و مناسباتِ محلی، باید دریچه‌ی پیوند با فرایندهای جهانی را به روی طلاب بگشاید و ابعاد بین‌المللی و بینافرهنگی را در اهداف، کارکردها و دست‌آوردهای آموزش دینی ادغام و تلفیق کند. برای این‌که طلاب مدرسه بتوانند با فرایندهای بین‌المللی پیوندی مؤثر برقرار کنند، لازم است که نصاب تعلیمی زمینه‌ی فراگیری زبان‌‌های مطرح جهانی را برای آنان فراهم کند و آن‌ها را با فرهنگ‌ها و زیست‌روش‌های متفاوتِ جهان آشنا سازد. طلاب باید با جهانِ چندسبکی و چندفرهنگی آشنا شوند و از تجربه‌های پیشرفته‌ی علم و فناوری در عالم آگاهی یابند تا بتوانند از طریق داد و ستد متقابل و تعاملِ فعال و خلاق با سائر ملل جهان، در راستای گسترش مرزهای دانش نقشی مؤثر ایفا کنند.

هفتم؛ توان‌افزایی اقتصادی و شغلی: نصاب تعلیمی همچنان باید تدابیری اتخاذ کند تا طلاّبِ مدارس دینی مهارت‌های لازم برای اشتغال و فعالیتِ اقتصادی را فرا بگیرند تا پس از فراغت از تحصیل بتوانند معیشتِ فردی و خانوادگیِ خود را به صورت بهینه مدیریت کنند. در حالِ حاضر، بسیاری از طلاب و فارغان مدارس دینی فاقد مهارت‌های اقتصادی و شغلی اند و چون شماری از آنان پس از فراغت نمی‌توانند در بازار اشتغال جایگاهی پیدا کنند، از سر ناگزیری به گروه‌های تندرو، تبهکار و تروریستی داعش، طالبان و فاطمیون می‌پیوندند و از طریق سهم‌گیری در تجارتِ کشتار، زندگی خود را تأمین می‌کنند.  بنابراین، اگر نصاب تعلیمی مدارس به توان‌افزایی اقتصادی و شغلی طلاب اهتمام ورزد، فرصت‌های کاری افزون‌تری برای آنان فراهم می‌گردد و مانع پیوستنِ شان به گروه‌های تروریستی می‌شود.

هشتم؛ تربیت زیستی ـ بدنی: نصاب تعلیمی مدارس همچنان باید دانش و مهارت لازم درباره‌ی بهداشت فردی و جمعی را در اختیار طلاب قرار دهد. آنان باید از ویژگی‌های زیستی خود درک درستی به دست بیاورند و نیازهای جسمی و روانی خود را از طریق تغذیه‌ی سالم، مدیتیشن و ورزش تأمین کنند و پاکیزگی و آراستگی ظاهری خود را در ‌دائره‌ی‌ اهتمام قرار دهند.

نهم؛ اهتمام به منافع ملی: نصاب تعلیمی مدارس همچنان باید تدابیری اتخاذ کند تا احترام و اهتمام به منافع ملی در ذهن و ضمیر طلاب نهادینه شود و پاس‌داری از استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، امنیت نظامی، رفاه اقتصادی و انسجام اجتماعیِ کشور در صدر اولویت‌های شان قرار گیرد. آنان بایستی در فرایند آموزش، نسبت به وطنِ خویش وابستگی عاطفی پیدا کنند تا در صورت لزوم بتوانند گرایش‌های ایدئولوژیک خود را به پای ارزش‌های میهنی قربانی نمایند.

******

ناگفته پیداست که عیارسازی و بازنگری نصاب تعلیمی مدارس دینی مطابق به ویژگی‌های فوق‌الذکر، فرایندی است گسترده، زمان‌گیر و درازدامن. به منظور تسهیل و مدیریت بهینه‌ی این فرایند، پیشنهاد می‌شود که دولت در گامِ نخست، ترکیب کمیته‌ی اصلاح نصاب تعلیمی را تعدیل کند و از ظرفیت‌های متخصصانِ تعلیم و تربیه بهره‌گیری بیش‌تری نماید. در حال حاضر، تمام اعضای کمیته‌ی مذکور دانش‌آموختگان علوم دینی اند و هیچ‌کدام در حوزه‌ی مدیریت آموزشی، فلسفه‌ی تربیتی و تدوین برنامه‌ی درسی تخصص و سررشته‌یی ندارند. اگر ترکیب اعضای این کمیته مورد تعدیل قرار نگیرد و انجام این رسالت به متخصصانِ فن سپرده نشود، ما به هیچ‌روی شاهد تحولی بنیادین در نصاب تعلیمی مدارس دینی نخواهیم بود.

[1]  research-rich teaching environment

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *