مشتاق مسافر
سید قدرتالله از متنفذان ولسوالی قیصار ـ از زبان فردی که زخمی شده و به دلایل امنیتی نمیخواهد اسمی ازش برده شود ـ به بیبیسی نقل کرده و گفته است: «ما سوار بر دو نفربر پلیس بودیم، از دروازه اول امنیتی گذشتیم در دروازه دوم از ما خواسته شد که سلاحهای خود را به زمین بگذاریم، خودرویی که آقای قیصاری سوار آن بود از سومین و آخرین دروازه امنیتی هم گذشت اما، ما خود را در محاصره نیروهای ویژه ارتش یافتیم. هر نفر ما را ده سرباز ارتش محاصره کرده بودند، دستهای همه را بستند و در همان لحظه اول چندین گلوله به بطن و پای من و دو سه نفر دیگر شلیک کردند، رحمتالله در اثر خونریزی فوت کرد.»
این نقل قول غیرمستقیم در دهمین روز اعتراضات گسترده درشمال افغانستان منتشر شد. پیش از این منابعی به اطلاعات روز نیز چنین روایتی را تایید کرده بود. روایتی که ادعای دولت و نهادهای امنیتی مستقر در شمال را به چالش کشید. نهاد های امنیتی مستقر در شمال به رسانهها گفته بودند: «چند تن از نیروهای قیصاری طی یک در گیری با نیروهای امنیتی کشته شدهاند»
پس از چاشت دیروز ویدیوی از صحن لوای اول، قول اردوی 209 شاهین در ولایت فاریاب منتشر شد که آشکارا بیانگر شکنجهی محافظان اسیر شدهی قیصاری است و خلاف قانون و کرامت انسانی.
رییسجمهور غنی که در آغاز این عملیات پیچیده با افتخار از دستگیری افراد مسلح غیرمسوول یاد کرده بود، اکنون به صورت غیرمستقیم در مذاکرات رهایی قیصاری و برگشت جنرال دوستم حضور دارد. غنی به معاون دومش، سرور دانش در حالی که بکساش را از ترکیه برای برگشت به افغانستان بسته بود، دستور داد که با جنرال دوستم وارد مذاکره شود. این تصمیم درحالی اتخاذ شد که حداقل در دو ولایت شمالی تخار و فاریاب ادارات دولتی تعطیل شد و عکس رییسجمهور درچند ولایت با خشم فراوان توسط معترضان از دروازهها و سطح شهر پایین کشیده شد. ده روز اعتراضات در شمال افغانستان در حالی پایان یافت که نزدیکان جنرال دوستم و منابعی از ارگ ریاستجمهوری در صحبت با رسانهها گفته بودند که مذاکرات برای برگشت جنرال دوستم به افغانستان و رهایی آقای قیصاری به نتیجه نزدیک شده است.
این تلاشهای سیاسی غیرمستقیم در انقره، بیانگر عقبنشینی رییسجمهور است. اکنون اشرف غنی علیه حرفهایی قرار گرفته که قبلاً خودش زده بود. او نوید دستگیری چهار فرد مسلح غیرمسوول را به رسانهها اعلان کرده بود. اشرف غنی درحالی که حدوداً ده روز قبل یکی از افتخارات دولتش را مبارزه قاطع با افراد مسلح غیرمسوول عنوان میکرد، اکنون مصرانه در پی به نتیجه رساندن مذاکرهی است که موضوع آن بخشش آزادی قیصاری است.
پروندهی قیصاری تا اینجای کار بیانگر آشفتگی رییسجمهور در اعمال قدرت است. او شتاب زده اقدام به دستگیری قیصاری کرد و اکنون مصرانه در یک سوی میز مذاکره آزادی این فرمانده مسلح غیر مسوول نشسته است. این شتابزدگی رییسجمهور را در میان دو سنگ آسیاب قرار داده است. قیصاری رها شود و اقتداری که با قیمت چندین مورد نقض قانون به دست آمده بود بشکند، یا آشوب در شمال حکومت غنی را تا سرحد از همفروپاشیدن بلعیده برود؟
رییسجمهور بخشی از افغانستان یا شاید تمام این کشور را با روزهای سختی مواجه کرده است. یک طرف پول ناتو و جامعه جهانی برای پایداری و طرف دیگر 100 جنازه از سربازان امنیتی در دو ولایت فاریاب و قندوز در چهار روز. یک طرف نوید در بند کردن افراد مسلح غیر مسوول، طرف دیگر معترضان خشمگین کفن پوشیده که دروازههای دولت را بستهاند. رییسجمهور در چنین وضعیتی چه مسیری را انتخاب میکند؟
به نطر میرسد اوضاع از دست اشرف غنی بیرون شده است. او در حلقهی از مأموران و مقامات نزدیک به خودش تشویق به تکرار رفتار با قیصاری میشود و طرف دیگر برای حفظ ثبات و توجه به اعتراضات مردمی تحت فشار قرار میگیرد. اشرف غنی میان نزدیکان جوان و دموکرات و پیران سیاست مدار و مکارش راه گم کرده است. او بدون هیچ تعارفی میان دو سنگ آسیاب افتاده و بعید است بداند که درست چیست و درستتر چه؟
اکنون زمان آن است که رییسجمهور مرحله به مرحله دستورش را برای گرفتاری قیصاری پیگیری کند. چه کسی مسوول اجرای آن دستور بود؟ دستور چگونه اجرا شد؟ آیا قیصاری به جلسهی خواسته شد و گرفتار شد؟ آیا محافظان او برخلاف قانون و با نقض کرامت انسانیشان دستگیر و مورد بدرفتاری قرار گرفت؟ آیا قیصاری آنگونه که او میخواست به کابل منتقل شد؟ آیا پیشبینی قبلی از پیامدهای گرفتاری قیصاری وجود داشت؟ آیا توافق همین بود که گرفتاری قیصاری هیچ آبی را از آب تکان نمیدهد و مردم گل سرخ، فرش راه رییسجمهور خواهند کرد؟ ومهمتر از همه آیا کلیت فرایند با تصمیم و توافق رییسجمهور و آنگونه که گزارشهای رسمی نزدیکان او نشان میدهد، اتفاق افتاده؟
افغانستان شاهد رفت و آمد شاهان و افراد زیاد در کرسی قدرت بوده است. قبرهای زیادی در نتیجهی جنگ قدرت کنده شده است. افراد زیادی در گذشتهی افغانستان با توطئههای سیاسی دفن شده است و این چرخه هر زمانی میتواند بچرخد به ویژه در آستانهی یک تحول سیاسی که روند آن از حالا تا انتخابات بعدی آغاز شده است. رییسجمهور غنی استثنا نیست و محافطت از او فقط توسط نیروهای ویژه امنیتی مستقر در کاخ ریاستجمهوری ممکن نیست. رییسجمهور بیشتر از جانش نیاز به توجه به روندهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و استخباراتی دارد که میتوانند علاوه بر ناکامسازی تصمیمات و دساتیر او، افغانستان را با بحران مواجه کند. این خاصیت قدرت در کشورهایی است که افراد بالاتر از قانون، قبیله پایدارتر از نهادها و منافع فردی مهمتر و صد مرتبه مهمتر از منافع ملی و وفاداری است.