سرخ و سفید؛ جوانان به صحنه بازمی‌گردند

زینب پیرزاد
از زمانی‌که نخستین گروه تئاتر در برابر خاندان شاهی در روز جشن استقلال کشور در سال 1301 خورشیدی به اجرا پرداخت، کمتر از یک قرن می‌گذرد. با این حال، هنوز تئاتر در افغانستان هنر شناخته‌شده‌یی نیست. بسیاری از گروه‌هایی که خاصتاً پس از سقوط طالبان سعی کردند پرتو تازه‌یی به صحنه‌ی خاموش تئاتر افغانستان بیفکنند، به دلایل بسیار از جمله عدم حمایت کافی از کار بازماندند یا جای شان را به گروه‌های تازه‌کارتر و البته تازه‌ نفس‌تری دادند. بسیاری از این گروه‌ها یا به واسطه‌ی هنرمندان بازگشته به وطن ساخته شده‌اند یا محصول کار دانشجویان دانشکده‌ی هنرهای کابل‌اند.
گروه تئاتر سرخ و سفید با حضور هفت دانشجوی رشته‌ی تئاتر دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه کابل در سال 1392 تأسیس شد. این جوانان در ابتدا به نیت تمرین و آگاهی بیشتر از این هنر نمایشی گردهم جمع شدند، اما رفته-رفته این گردهمایی‌ها منجر به شکل‌گیری گروهی شد که با جدیت و پیوسته به دنبال اجرای نمایش‌های بهتر و دمیدن نفس تازه در کالبد کم‌رمق تئاتر کشور است.
اعضای گروه سرخ و سفید روزهایی که در سالن تمرین دانشکده‌ی هنرها جایی نمی‌یابند، در بیرون از آن و در فضای آزاد دانشگاه نمایش‌های شان را تمرین می‌کنند.
سرخ‌وسفید تاکنون بیش از ۱۶نمایش داشته که سه اجرای آن‌ها حاصل کار گروهی‌شان است. این نمایش‌نامه‌ها توسط خودشان نوشته و بعد اجرا شده است. این سه نمایش به‌نام «لیلا»، «جانی برای تحول» و «بشنو» است. 13 اجرای دیگر آن‌ها بر اساس نمایش‌نامه‌های خارجی است، نمایش‌نامه‌هایی که این گروه آن‌ها را اجرا کرده است.
نعیم، شفیق، یونس، جاوید، عصمت، محمد و حسین اعضای ثابت گروه هستند و سه دختر به‌حیث هم‌کار نیز با این‌ها کار می‌کند. به گفته‌ نعیم چند سال را کنار هم در تیاتر زندگی کردند و با دردجامعه و مردم آشنا شدند و به‌نوعی خواستند که ناجی دردهای به بن‌بست رسیده‌ی جامعه شوند. چون تیاتر بیان مشکلات جامعه و مردم در قالب نمایش است و بعد راه حل آن که چگونه غالب شوند یا تسکین بیابد. نعیم مدیر مسوول این گروه می‌گوید که ما شناختیم که درد جامعه چیست و چگونه آن را به روی صحنه ببریم:«نمایشی که در شهر مزارشریف سال گذشته اجرا کردیم، روایت قتل‌ها در مزار توسط طالبان بود. حین اجرا سکوت مرگ‌بار در سالون حکم‌فرما شد و حس می‌کردیم که آن‌درد گذشته را همه باهم می‌کشیم و گریه می‌کردیم.»
گروه سرخ‌وسفید می‌گوید قدرتی که تیاتر در بیان مشکلات و راه‌حل آن دارد، هیچ هنری ندارد. درحالی که مردم هنوز به تیاتر با دیدنامانوس می‌بینند. نعیم می‌گوید:«بعضی‌ها توهین می کنند. بعضی‌ها مستقیم می‌گویند که این چیست؟ چرا فرهنگ بد را درجامعه می‌آورند؟ چرا کاری را که درجامعه رواج نیست انجام می دهند و هزاران برخورد غیرانسانی دیگر.» گاهی به‌دلیل مشکلات مالی، به این دلیل که نمی‌توانند تهیه‌کننده پیدا کنند و از پس مخارج اجرای یک نمایش‌نامه بر نمی‌آیند، اعضای گروه به فکر ترک رشته‌ی دلخواه شان می‌افتند. چه این‌که مشکل مالی به قول نعیم، دست و پای آن‌ها را بسته است. او می‌گوید:«حداقل اگر پول رفت‌وآمد را می‌داشتیم در هر ولایت افغانستان تیاتر ما را اجرا می‌کردیم.»
اعضای سرخ‌وسفید می‌گویند که حالا ما در نمایش‌های ما که بروشور و دعوت‌نامه چاپ می‌کنیم و به دوستان می‌دهیم، نمی‌آیند. فرض کنید که روزی نمایش‌های ما را تکت کنیم و ببینیم که آن زمان چه تعداد خواهد آمد، حرفی است که شاید فقط در حد یک آرزو بماند.
مسأله‌ی بسیاری از گروه‌های هنری از جمله گروه تئاتر سرخ و سفید، صرفاً کمبود منابع مالی برای تهیه‌ی نمایش‌نامه‌های شان نیست، فقدان همکاری نهادهای هنری دولتی بر مشکلات این گروه افزوده. نعیم می‌گوید که «وقتی ما نمایش داشته باشیم دولت حاضر نمی‌شود که یکی از سالون‌های تیاتر، خصوصن «کابل ننداری» که دارای سالون معیاری و مجهز است را به ما حتا برای یک روز نمی‌دهد.» نعیم می‌گوید که افغانستان امکانات تیاتر ندارد و اگر است هم باید چند روز دنبال‌اش بدوی تا حاضر شوند و سالون را دراختیار ما قرار بدهند.
گروه سرخ‌وسفید آخرین نمایش‌نامه‌یی را که اجرا کرد به‌نام «ولپن» بود. این نمایش با استقبال دانشجویان و دانش‌آموزان و فرهنگیان شهرکابل قرار گرفت که در سه جا؛ انستیتوت‌فرانسه درکابل، دانشگاه‌کابل و مکتب خصوصی معرفت اجرا شد.
برنامه‌های این گروه برای سال جاری برگزاری یک نمایش آموزشی عروسکی برای اطفال بی‌بضاعت در شهرکابل است و یک نمایش‌نامه که تا چهار ماه دیگر به روی ستیژ می‌رود. نام این نمایش «گدو» است.