مرگ خبرنگاران تنها می‌تواند ابهام جنگ را بیشتر کند

ناظران گاردین – اِما گراهام هریسون

افغانستان برای رسانه‌هایش به‌طور گسترده‌یی شناخته‌شده نیست. اما باید باشد، نه‌فقط به‌خاطر شجاعتی که صدها خبرنگار در برابر کشتار روزافزون از خود [در این کشور] نشان‌ داده‌اند بل از این جهت که افغانستان پرچمدار مطبوعات آزاد در منطقه‌یی است که [آزادی مطبوعات] در آن نادر است.
در کشوری که مقامات آن به‌صورت گسترده‌یی به فساد و بی‌کفایتی متهم‌اند و نیروهای امنیتی آن با یک شورش فزاینده درگیر نبرد اند، داشتن رسانه‌ی کاری دست‌کم به این معناست که شهروندان می‌دانند چه اتفاقی می‌افتد و صحنه‌یی را برای بحث در مورد آن [اتفاق] و به چالش‌کشاندن آنانی‌که در قدرت‌اند، دارند.
این امر حمله‌ی ویرانگر هفته‌ی گذشته در قلب کابل را که در آن یک بمب‌گذار انتحاری برای کشتن 9 خبرنگار و دست‌کم 16 تن دیگر، خودش را خبرنگار جا زده بود، دو برابر تراژیک می‌کند. قربانیان این حمله از کهنه‌کار برجسته هم‌چون شاه مری، عکاس خبرگزاری فرانسه، که در جهان به‌خاطر عکس‌های قدرت‌مندش از جریان پوشش دهه‌ها رنج و مصیبت افغانستان مشهور بود، گرفته، تا تازه‌کاران مشتاقی هم‌چون محرم درانی را، که می‌خواست جدیدا کار در رادیو آزادی را شروع کند، شامل می‌شود.
بسیاری ناظران متوجه شدند که چرا تصاویر اندکی از کشتار روز دوشنبه در کابل، شهری که در آن خشونت معمولا دردناک، اما با جزئیات ثبت می‌شود، بیرون آمد. آن روز، در توانایی دیدن و درک رخداد آن‌هایی که متحمل مجبور شدند کشته‌ها و زخمی‌ها را ببینند، ناگهان حفره‌ی عمیقی ایجاد شده بود.
خطر این حملات که شاید آرزو و امید مهاجمان است، این است که با شامل شدن خبرنگاران در فهرست اهداف حملات و تلفات حمله، ابهام و تیرگی جنگ بیشتر می‌شود. زیرا سردبیرانی که نگران خبرنگاران‌شان‌اند، ممکن است پیش از اعزام آن‌ها دودل شوند، نیروهای امنیتی ممکن است موانع بیشتری در مسیر اطلاع‌رسانی خبرنگاران قرار دهند و خود خبرنگاران نیز ممکن است هوش‌مندانه بخواهند خطرات را محدود کنند.
فرود بیژن، خبرنگار رادیو آزادی که سه خبرنگارش را از دست داده می‌گوید: «رسانه‌های افغانستان باید بیشتر در مورد امنیت و حفاظت از کارکنانش فکر کنند». بیژن که اکنون در تلاش است تا وجوه مالی برای حمایت از خانواده‌های سه خبرنگار کشته‌شده رادیو آزادی جمع‌آوری کند، علاوه می‌کند: «بسیاری از همکارانم به من می‌گویند وقتی که خانه‌های‌شان را ترک می‌کنند، وقتی که با خانواده‌های‌شان خداحافظی می‌کنند، واقعا نمی‌دانند که به خانه برخواهند گشت یا خیر.»
اکثر همسایه‌های افغانستان در نقشه‌ی جهانی آزادی مطبوعات که توسط گزارش‌گران بدون مرز ترتیب شده، در میان‌ دولت‌های به‌شدت متخاصم [سیاه] با رسانه‌ها دانسته می‌شوند. ترکمنستان و چین در ردیف اخیر و فقط بهتر از کوریای شمالی، اریتره و سوریه‌اند. ایران و ازبکستان هم در ردیف همین کشورها به‌حساب می‌روند و حتا پاکستان و تاجیکستان –که به‌جای سیاه با علامت سرخ نشانی شده‌اند- از افغانستان عقب مانده‌اند. در این میان افغانستان خوبِ همه است.
بسیاری از افغان‌ها، صدها رسانه‌ی تلویزیونی، رادیو و روزنامه‌ها را که تنه‌زنان تلاش می‌کنند مردانِ قدرت را پاسخگو نگه‌دارند و وقایع این جنگ بی‌پایان را ثبت کنند، یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای این کشور پس از سقوط طالبان می‌دانند. خبرنگاران نیز به کارشان افتخار می‌کنند. سعد محسنی رییس و مدیر اجرایی موبی میدیا می‌گوید: «اگر شما به دفاتر تلویزیون، روزنامه یا رادیو در افغانستان بروید، بسیار متفاوت‌تر از نهادهایی‌اند که در جاهای دیگر به آن سر زده‌اید.» شبکه‌ی تلویزیونی پیشتاز افغانستان، طلوع نیوز، از جمله شبکه‌های موبی میدیا در افغانستان است. آقای محسنی افزود: «آن‌ها بسیار مقاوم هستند. یک شعور جمعی وجود دارد. اما از لحاظ اخلاقی هم، در کاری که آن‌ها انجام می‌دهند یک –حس- هدف نهفته است.»
«ما باید اثر طولانی‌مدت روانی آن را در نظر بگیریم. زمانی است که آن‌ها همه‌ی روز را کنار کسی کار می‌کنند و اندکی بعد آن کس رفته است. این مسوولیت ما است که مطمئن شویم آن‌ها خوب هستند.»
این مسوولیتی است که احتمالا فقط سنگین‌تر می‌شود. در سال 2017، افغانستان یکی از خطرناک‌ترین مکان‌ها در جهان برای خبرنگاران شناخته شد. در آن سال نهاد خیریه‌ی رسانه‌یی نی، مرگ 27 خبرنگار را ثبت کرد و گفت که اکثریت آن‌ها به دست شورشیان کشته شده‌اند. در وضعیتی که نیروهای طرفدار دولت، قهرمانان بی‌چون‌وچرای رسانه‌ها نیستند و مقامات و شبه‌نظامیان به خشونت، ارعاب و رشوه متهم می‌شوند، مرگ‌بارترین تهدید از سوی شورشیان است. خبرنگاران بدون مرز خاطرنشان می‌کند: «طالبان و شبه‌نظامیان دولت اسلامی با پاشیدن تخم وحشت در برخی مناطق، سیاه‌چاله‌های اطلاعاتی ایجاد کرده‌اند.»
انتخابات ریاست‌جمهوری که قرار است در سال آینده برگزار شود، احتمالا خطر بیشتری را [برای خبرنگاران] به همراه خواهد داشت. شورشیان که بارها انتخابات را به‌عنوان فریب‌کاری‌های غیرمشروع رد کرده‌اند، در همان ابتدا یک مرکز ثبت‌نام رأی‌دهندگان را هدف‌ قرار دادند و تقریبا معلوم است که تلاش می‌کنند رأی‌گیری را برهم زنند. خبرنگارانی که کارزار –انتخاباتی- را پوشش می‌دهند، ممکن است به‌عنوان وثیقه گیر بمانند و یا جداگانه هدف قرار بگیرند. کیت کلارک که تلفات غیرنظامی را در شبکه‌ی تحلیل‌گران افغانستان دنبال می‌کند، می‌گوید داعش که از طریق کشتارهای خودسرانه به دنبال ایجاد ترس [در میان مردم] و کسب قدرت سیاسی است «به نظر می‌رسد که خط سرخی [در حملاتش] برای زنان، کودکان و خبرنگاران ندارد». او می‌گوید اطلاعات و سوابقی از سال 2017 نشان می‌دهند که 4 از 5 غیرنظامی کشته‌ یا زخمی‌شده توسط داعش، به‌صورت عمدی هدف قرار گرفته‌اند؛ امری که نقض قوانین بین‌المللی است. این کشتارها روحیه مردم را تضعیف و باعث تولید ناامیدی در میان جمعیتی می‌شود که از غم و اندوه ضرب خورده و رنج می‌برند.
شاه مری در سال 2016 از دلواپسی فزاینده‌اش در یک مطلب تلخ، نوشت «وقتی که امید رفته است.» او در این نوشته، خسارت روزافزون کشتارها بر خانواده و دوستان و هم‌چنین عوارض آن روی زندگی روزمره را توضیح داده است: این‌که چگونه کودکان به‌خاطر ترس از بمب‌گذاری‌ها در خانه‌های‌شان قفل شده‌اند، این‌که چگونه نگرانی‌ها در مورد خشونت‌های تصادفی، سبب شده مردم در گشت‌وگذارهای روزانه‌ی‌شان محتاط باشند. او نوشته است: «من هرگز احساس نمی‌کردم که زندگی چنین دورنمای کوچکی داشته باشد. راه برون‌رفتی نیز نمی‌بینم.»