واشنگتن پست – دِن لِمات
ترجمه: جلیل پژواک
تلاشها برای تقویت اساسی نیروهای کوماندوی افغانستان، که بخشی از استراتژی مبارزه با شورشیان است، میتواند تأثیر زیانباری بر واحدهای متعارف ارتش این کشور (نیروهای ارتش ملی، امنیت ملی و پولیس ملی) داشته باشد که پیش از این طی سالها جنگ، فساد و ترک خدمت سربازان، فرسوده [و ناتوان] شدهاند. گروههای شورشی فعال در افغانستان نیمی از ولسوالیهای کشور را در کنترل دارند یا برای به دستآوردن کنترل آن با نیروهای افغان در حال نبرد اند.
براساس این طرح که سال گذشته اعلام شد، رقم مجموعی نیروهای کوماندو قرار است تا سال 2020 تقریبا دو برابر شود؛ یعنی از حدود 11,700 کوماندو به 23,000 تن برسد. افسر نیروهای ویژهی ایالات متحده، دگروال لری نیدرینگهاث که مسوول گروه مشاوران دخیل در آموزش نیروهای کوماندوی افغانستان است، میگوید در روزهای آینده، پس از آنکه صنفهای آموزشی 14 هفتهیی کنونی به پایان برسد، رقم نیروهای کوماندوی افغانستان به 14,000 تن خواهد رسید.
اشرف غنی رییسجمهور افغانستان این طرح را با حمایت پنتاگون در تلاشی برای سرمایهگذاری روی واحدهایی که پیش از این پیشینهی موفقی [در مبارزه با شورشیان] داشتهاند، ایجاد کرد. در حالیکه واحدهای ارتش و پولیس افغانستان اغلب در جنگ با طالبان دستوپا میزنند، کوماندوها اما عموما بهعنوان نیروهای با حیثیتتر و موثرتر در میدان جنگ دانسته میشوند.
اما چنانچه سربازان بیشتری پس از آموزشهای اولیه به مکاتب کوماندو فرستاده شوند، تعداد کمتری از آنها برای پر کردن حفرههایی که در واحدهای متعارف ارتش افغانستان وجود دارند، در دسترس خواهند بود.
افسر نیروهای ویژهی ایالات متحده، دگرمن کارل جانسون که در آموزش کوماندوهای افغان دخیل است، میگوید: «همیشه بحث بر سر این بوده که چه تعداد سرباز ما از KMTC بگیریم و چه مقدار ارتش ملی افغانستان از KMTC میگیرد… این همیشه یکی از نکات مورد مذاکره بوده است.» KMTC مخففی برای «مرکز آموزش نظامی کابل» است.
کمبود سرباز بهویژه در قولاردوی 215 ارتش ملی افغانستان بهوضاحت دیده میشود. این قولاردو که برای نیروی 18500 نفری طراحی شده است، در حال حاضر کمتر از 10 هزار سرباز دارد. این واحد مستقر در ولایت هلمند، در یک مبارزهی نفسگیر با طالبان در منطقهیی که در برخی از ولسوالیهای آن هیچ نشانهیی از حضور نیروهای افغان دیده نمیشود، گیر مانده است. فرمانده ارشد این قولاردو، تورنجنرال ولیمحمد احمدزی میگوید که دولت افغانستان به وی وعدهی 2 هزار نیروی بیشتر داده است، اما زمان و حتا آمدن آنها به هلمند معلوم نیست. از دید خودش او 5 هزار سرباز کم دارد.
طرح اضافه کردن سرباز به نیروهای کوماندو شامل فرستادن واحدهای موجود -که به نام نیروهای ضربتی سیار شناخته میشوند- به مکاتب کوماندو میشود. این سربازان آموزش بهتری میبینند، اما گمارش آنها بهعنوان نیروهای کوماندو باعث افزایش اندازهی کلی نظامیان افغانستان نمیشود.
دگروال لری نیدرینگهاث میگوید: «من نخواهم گفت که ما تقلب کردهایم، اما راهی که ما از طریق آن قادر به دوبرابر کردن سریع رقم این نیروها بودیم، تغییر پرچم واحدهای موجود است.»
رشد نیروهای کوماندو یکی از چهار هدفی بود که غنی در سال گذشته با نشر «نقشهی راه» جدید برای نیروهای افغان تعیین کرد. این نقشهی راه خواستار افزایش دراماتیک رقم نیروهای عملیاتهای ویژه، حذف فرماندهان ارشد نیروهای افغان که ناکارا ثابت شدهاند، قرار دادن برخی از نیروهای پولیس تحت کنترل وزارت دفاع افغانستان و تلاش بیشتر برای مقابله با فساد در صفوف نیروهای افغان است.
براساس گزارش پنتاگون که در جون 2017 نشر شد، غنی میخواسته ارتش افغانستان قادر باشد تا عملیاتهای تهاجمی بیشتری را علیه طالبان در شروع سال جاری انجام دهد و نیروهای افغان قادر باشند «تا سال 2020 بخش بزرگتری از جمعیت افغانستان را تحت کنترل خود دربیاورند، تا طالبان مجبور به جستوجوی مصالحه شوند.»
انجام این کار نیازمند این است که توانایی نیروهای دولتی برای حفظ قلمرو سریعا بهبود و گسترش یابد. یک ارزیابی از سوی ارتش ایالات متحده نشان میدهد که تا اکتوبر 2017، در حدود 56 درصد از 407 ولسوالی کشور تحت کنترل یا نفوذ دولت افغانستان قرار داشته، 14 درصد آن تحت کنترل یا نفوذ شورشیان قرار داشته و 30 درصد دیگر آن قلمرو مورد منازعه دانسته میشود که روشن نیست کدام از یک طرفها آن را اداره میکند یا تحت نفوذ خود دارد.
اما در تغییراتی که از سوی غنی بهمیان آمده، نکاتی دیده میشود که امیدواریهایی را نزد افسران افغان و امریکایی بهوجود آورده است.
در یک اقدام قابل توجه و مهم، پولیس سرحدی افغانستان و پولیس نظم عامهی افغانستان از وزارت داخله جدا و به وزارت دفاع منتقل شدند و در این روند نام آنها به نیروی مرزی سرحدی افغانستان و نیروی نظم عامهی افغانستان تغییر یافت.
این اقدام واحدهای نیروی پولیس با سابقهی درهمآمیخته و ایستاده در برابر طالبان را تحت کنترل افسران ارشد نظامی قرار میدهد که در مورد چگونگی استقرار آنها تصمیم خواهند گرفت.
دولت افغانستان اخیرا فرمانده فرماندهی عملیاتهای ویژهی ارتش افغانستان، دگرجنرال بسمالله وزیری را به رتبهی فعلی وی ترفیع داده است. این ترفیع وی را در ردیف یا بالاتر از فرماندهیهای ارشد نظامی منطقهیی افغانستان قرار میدهد؛ تمایز مهم آنهم در حالیکه نظامیان افغانستان تلاش میکنند تا نیروهای کوماندو را که طی سالها دستور اجرای مأموریتهای متعارف مانند تأمین امنیت در ایستگاههای بازرسی را میگرفتند، برهانند.
وزیری در مصاحبهیی گفت که کوماندوها در عملیاتهای تهاجمی همچون یورش برای دستگیری رهبران ارشد شبهنظامیان استفاده خواهند شد. او گفت که گسترش کوماندوها بهخوبی پیش میرود اما او در مورد اینکه رشد کوماندوها چه تأثیری روی واحدهای متعارف نیروهای افغانستان میگذارد، اظهار نظر نکرد.
آموزش کوماندوها در پایگاهی واقع در چند کیلومتری جنوب کابل، که همچنین شامل کمپ مورهد –مربوط به نیروهای ویژهی امریکایی- میشود، صورت میگیرد. در جریان بازدید ما از این کمپ در 10 آپریل، کوماندوهای آیندهی افغانستان در حال آمادهشدن برای مقابله با کمینها، حمل تایرهای رابری به بالا و پایین یک مسیر شیبدار برای بهبود شرایط فیزیکیشان و مانور تیراندازی و آموختن تاکتیکهای نبرد از نزدیک در خانهیی که برای این نوع از آموزشها ساخته شده، دیده میشدند.
دگروال لری نیدرینگهاث فرمانده گروه مشاورهی عملیاتهای ویژه برای فرماندهی عملیاتهای ویژهی ارتش افغانستان میگوید که کوماندوهای آیندهی افغانستان باید در نخست یک دورهی سه سالهی خدمت در ارتش ملی افغانستان را تکمیل کنند. او میگوید که سپس آنها روند نظارتی ضدجاسوسی را طی میکنند تا اطمینان حاصل شود که آنها ارتباطی با گروههای شبهنظامی ندارند. در حدود 10 درصد این سربازان –که قرار است در آینده کوماندو شوند- بهشمول برخیها که قبلا در ارتش خدمت کردهاند، در جریان روند نظارتی حذف میشوند.
نیدرینگهاث میگوید که اولین صنف سربازان نیروی ضربتی سیار که آموزشهای کوماندو دیدهاند، روز سهشنبه فارغ و به واحدهای جدیدا معرفی شده به نام نیروی ضربتی کبرا تبدیل خواهند شد. یکی از واحدهای نیروی ضربتی کبرا در بخشهای شرقی و جنوبی کشور گماشته خواهد شد و دیگری در جنوب و غرب کشور تمرکز خواهد کرد.
این آموزشها بر استفاده از وسایل نقلیهی زرهی در جریان عملیاتهای تهاجمی تأکید دارد. قبلا سربازان افغان و تحلیلگران مستقل سالها از این شکایت داشتند که از این وسایل بهصورت موثر استفاده نمیشود.
نیدرینگهاث میگوید: «یگانه دلیلی که این وسایل باید در جاده باشند این است که [نیروها] را به هدفشان برسانند.» او علاوه میکند: «سپس آنها در جریان نبرد از آن بهعنوان یک سکو استفاده میکنند.»