اعتراض‌های هلمند؛ فرصتی که طالبان نباید از دست بدهند

دیپلمات – احمد شجاع جمال
ترجمه: جلیل پژواک

مسأله‌ی قابل توجهی در مرکز قدرت طالبان در جنوب افغانستان دارد اتفاق می‌افتد. مردم ولایت هلمند علیه جنگ دست به اعتراض زده‌اند و از دولت و طالبان می‌خواهند که قتل و کشتار غیرنظامیان را متوقف کنند.
این اعتراض در صورتی‌که یک درخواست کلی برای صلح می‌بود، کم‌تر قابل توجه بود. در عوض، مردان و زنان هلمند تصمیم دارند تا خواست‌شان را به طالبان برسانند. آن‌ها اعلام کرده‌اند که تا قلمرو طالبان راهپیمایی می‌کنند تا بر خواست خود برای به‌میان‌آمدن یک آتش‌بس و محافظت از غیرنظامیان پافشاری کنند. شجاعتی که در این عمل نهفته است، آن‌هم در منطقه‌یی که مردم برای زنده‌ماندن می‌کوشند میان طالبان و دولت بی‌طرف ظاهر شوند، غیرقابل اندازه‌گیری است.
اما اگر این جنبش قرار می‌بود از هر نقطه‌ی افغانستان سربلند کند، آن هلمند می‌بود. این ولایت یکی از مناطقی بوده است که به‌شدت از جنگ خونینی که به‌طور فزاینده از زنان و کودکان قربانی می‌گیرد، آسیب دیده است.
اعتراض‌ها در هلمند پس از یک انفجار در یک رویداد ورزشی، به‌صورت خودجوش آغاز شد. این اتفاق با تلاش‌های دولت افغانستان برای آغاز مذاکرات صلح با طالبان هم‌زمان شده است. گفت‌وگوهای صلح با طالبان از دیرزمانی به این‌طرف به بن‌بست خورده بود. این اعتراض‌ها هم‌چنین در زمانی اتفاق می‌افتد که طالبان معمولا در آن حملات بهاری خود را اعلام می‌کنند؛ نبرد سالانه‌یی که در آن اهداف و تاکتیک‌های این گروه مشخص می‌شوند. طالبان تاکنون از پذیرفتن خواست معترضان خودداری کرده؛ امری که آن‌ها را مجبور کرده‌ دست به اعتصاب غذا بزنند. اما همان‌طوری که کمیسیون‌های سیاسی و نظامی طالبان مستقر در پاکستان طرح‌ نبرد خود را نهایی می‌کنند، خوب است که [اعتراض‌های] هلمند را نیز در ملاحظات خود در نظر بگیرند.
طالبان همیشه ادعا کرده‌اند که از صلح حمایت می‌کنند و می‌خواهند درد و رنج افغان‌ها را به حداقل برسانند. هلمند برای آن‌ها فرصتی است تا در یکی از مرگبارترین تئاتر‌های جنگ نشان دهند که آن‌ها جدی‌اند. با قبول فراخوان آتش‌بس از سوی یک جنبش مردمی در مرکز قدرت خود، طالبان می‌توانند –نیت خود را- در عمل نشان دهند نه فقط در لفاظی‌های بزرگ‌منشانه و پارسانمایانه، که سبک آن‌هاست.
یک آتش‌بس محدود در هلمند می‌تواند جان‌ها را نجات دهد و بار را روی دوش دولت افغانستان بگذارد تا گام کوانتومی بعدی را به سمت صلح بردارد. برای یک طالب با شم رسانه‌یی، این یک کودتای تبلیغاتی خواهد بود. و این به‌خوبی سزاوار خواهد بود. آن‌ها به‌صورت متقاعدکننده‌یی نشان داده‌اند که می‌توانند جنگ راه بندازند و اکنون آن‌ها می‌توانند نشان دهند که می‌توانند صلح را نیز برقرار کنند.
در همان حال طالبان می‌توانند رهبری اخلاقی خود را از طریق تعیین واضح‌تر اهداف نظامی خود در این فصل از جنگ نشان دهند. در گذشته، آن‌ها غیرنظامیان را بدون تفکیک هدف قرار داده و کشته‌اند. برای مثال، در بیانیه‌ی طالبان در سال 2015 آمده است: «تا زمانی که [کشورهای خارجی] در افغانستان حضور نظامی داشته باشند، تلاش‌های غیرنظامی آن‌ها تحت هر نام و عنوانی در امان نخواهد بود.» تلفیق غیرنظامیان با اهداف نظامی مانند این، عواقب فاجعه‌باری در پی داشته است. نمونه‌ی آن زمانی است که طالبان از یک آمبولانس مملو از مواد منجره برای حمله بر یک منطقه‌ی شلوغ در نزدیکی یک بیمارستان، مراکز خرید و سفارت‌خانه‌ها استفاده کردند. در آن حمله حدود 100 نفر کشته و 200 تن زخمی شدند.
طالبان هم‌چنین دست به تهدید و حمله به افغان‌ها، از جمله کارکنان غیرنظامی پایگاه‌های نظامی، کارکنان سازمان‌های کمک‌رسان، مترجمان، متخصصان توسعه، مقامات صحت و معلمان زده‌اند که با حضور جامعه‌ی بین‌المللی در افغانستان مرتبط‌اند.
کسی انتظار ندارد که جنگجویان طالبان درگیری را متوقف کنند. اما تقاضاهای معترضان منصفانه و واضح‌اند: توقف کشتار خودسرانه غیرنظامیان. در عمل، این به معنای توقف استفاده از دستگاه‌های انفجاری –که با دست‌کاری انکشاف یافته‌اند؛ خودداری از درگیری در نزدیکی شفاخانه‌ها، مکاتب، مساجد، خانه‌های مردم؛ خودداری از حمله‌ی انتحاری در مکان‌های مزدحم و خودداری از هدف قراردادن افراد ملکی که برای دولت کار می‌کنند، است. فهرست ادامه دارد.
نمایش سیاسی مصالحه و صلح –کجا گفت‌وگو شود، تحت چه شرایطی گفت‌وگو شود؟ و جانب گفت‌وگو کی باشد- ادامه خواهد داشت. اما طالبان با روی‌دست گرفتن این اقدامات، می‌توانند جان افغان‌ها را نجات دهند. در جنگی که به یک بن‌بست رسیده، آن‌ها نمی‌توانند به مشروعیت سیاسی برسند اما آن‌ها، در صورتی‌که اقداماتی برای حفاظت از جان غیرنظامیان روی‌دست گیرند، می‌توانند از یک موقعیت اخلاقی قوی‌تر وارد گفت‌و‌گوهای بالقوه شوند.
این درست است که صلح در افغانستان هم‌چنان یک امر پیچیده می‌نماید که در آن پای بازیگر‌های رنگارنگ جهانی با آجنداهای متنوع دخیل است. علاوه بر دولت افغانستان در کابل و طالبان، روسیه، چین، ایران، پاکستان، ایالات متحده، هند، دولت اسلامی‌، القاعده و شبه‌نظامیان آسیای مرکزی نیز هستند. دسته‌بندی این‌همه زمان خواهد برد. اما تلاش‌‌ها برای کاهش تلفات ملکی نباید زمان بگیرد.
تمرکز تلاش‌های صلح بر سیاست تجربی منطقه‌یی و بین‌المللی، برای مدت زمان بسیار طولانی حواس همه را از آن‌چه که می‌توانست با اندکی سیاست انجام شود، پرت کرده است. مادر معترضی که پنج پسر و همسرش را از دست داده است، این‌جاست که به ما یادآوری کند: جان‌ها می‌توانستند نجات یابند در صورتی‌که جنگجویان از گرفتن جان دست می‌کشیدند.