چه اصلاحاتی در دانشگاه کابل انجام شده است؟ – بخش دوم و پایانی

گفت‌وگو با حمیدالله فاروقی- رییس دانشگاه مرکزی کابل

یکی از استادان دانشگاه کابل که همیشه در معرض اتهام است و دانشجویان از برخورد دیکتاتورمآبانه و تعصب‌آمیز او شکایت داشته‌اند، نصرالله ستانکزی، استاد دانشکده‌ی حقوق است. آیا شما تاکنون شکایتی از دانشجویان در مورد او دریافت کرده‌اید و چگونه استادی است؟

من هم در مورد او، حرف‌ها و انتقادهایی را در فضای مجازی شنیدم. پس از آن در مورد برنامه‌های درسی و عملکرد او از محصلان، استادان و همکاران و رییس دانشکده‌ی حقوق نظرخواهی کرده‌ام. شخصا خودم رفتم از محصلانش نظرخواهی کردم. من به‌عنوان یک مسوول وقتی حرف‌هایی را در مورد استادان می‌شنوم هم به‌طور سیستماتیک به‌خاطر تضمین کیفیت و هم به‌طور موردی از محصلان نظرخواهی می‌کنم. باور کیند که در این نظرسنجی، محصلان بیشترین امتیاز را به آقای ستانکزی داده‌اند. نظرسنجی طوری بوده که خود استاد ستانکزی حضور نداشته و محصلان هم مجبور نبوده نام‌شان را در برگه‌ی نظرخواهی بنویسند، باز هم بهترین نمرات و امتیازها را به آقای ستانکزی داده‌اند. یک نفر هم پیدا نشد که بگوید استاد ستانکزی در صنف دیکتاتوری می‌کند، یا برخوردش درست نیست و یا هم بر درس وارد نیست.

اتهام‌های جدی‌یی وجود دارد مبنی بر این‌که استخدام در دانشگاه کابل شفاف نیست و حلقه‌یی از استادان این دانشگاه سعی می‌کنند به‌جای افراد نخبه، افراد مورد نظر خودشان را در کادر علمی این دانشگاه راه بدهند. از نظر شما این اتهام چقدر واقعیت دارد و برای شفاف‌سازی روند استخدام چه کارهایی کرده‌اید؟

بخشی از این حرف‌ها به گذشته و تاریخ ارتباط دارد که من نمی‌خواهم در مورد آن صحبت کنم یا از آن دفاع کنم. از مدت یک‌ونیم سالی که من در خدمت این نهاد هستم، این اتفاق نیفتاده و اگر هم اتفاق افتاده با جدیت به آن پرداخته‌ایم و می‌پردازیم و پروسه‌‌ها را از سر بر‌می‌گردانیم. نظارت ما به‌عنوان مسوولان این نهاد در این زمینه بسیار جدی بوده و اگر شکایتی دریافتیم یا احساس کردیم که شفافیت آن، طوری که در قانون آمده، رعایت نشده با آن برخورد کردیم و پروسه‌ها را از سر گرفته‌ایم. اما در گذشته ممکن است این موارد اتفاق افتاده باشد و ما هم این اتهامات را شنیده‌ایم که ممکن است واقعیت داشته باشد.

تلاش داریم که امتحان ورودی استادان دانشگاه کابل را مرکزی بسازیم که احتمال برخوردهای سلقه‌یی کم‌تر و محدودتر شود.

حتا از وزارت تحصیلات عالی و اداره‌ی عمومی امتحانات این وزارت درخواست کردیم که مسوولت اخذ امتحان متقاضیان کادر علمی دانشگاه کابل را به عهده بگیرند که مطلقا دست ما کوتاه شود. متأسفانه آن‌ها به‌دلیل نبود امکانات و توانایی، این مسوولیت را نپذیرفتند. خوشبختانه امسال این کار را در کانکور دوران ماستری عملی کردیم که در گذشته زیر سوال قرار داشت.

 شماری از دانشجویان از کم‌سوادی و ناتوانی و پایین‌بودن سطح دانش و کهولت سن استادان دانشگاه کابل شکایت دارند و می‌گویند که در طول چهار سال از آن‌ها چیزی نیاموخته‌اند. آیا ظرفیت، توانایی، سطح دانش و مهارت‌های تدریس استادان دانشگاه کابل را ارزیابی هم می‌کنید و قرار است در این مورد اصلاحاتی هم بیاورید؟

شما آگاهی دارید که در جریان  40 سال گذشته، سطح دانش و برنامه‌های درسی رو به قهقرا بود. استادان دانشگاه کابل در دوره‌های مختلف سیاسی- حزب دموکراتیک خلق، دوره‌ی مجاهدین، دوره‌ی طالبان و دوره‌ی پس از طالبان- که دانشگاه و فارغان دانشگاه سطح و سویه‌های مختلف داشتند، جذب کادر علمی این دانشگاه شدند و حالا یک‌تعدادشان عملا تدریس می‌کنند. یقینا سویه‌های آن‌ها متفاوت است. یک‌تعدادشان ممکن است در گذشته خوب بوده‌اند اما تلاش نکردند خود را به‌روز کنند، با این چالش‌ها در داخل صنف روبه‌رو باشند. بحث دیگر این است که محصلان ما امروز به تکنولوژی دسترسی دارند و هر موضوع را از قبل می‌خوانند و با آمادگی در صنف حاضر می‌شوند و استادان را به چالش می‌کشند. از طرفی هم ممکن است یک‌تعداد استادان از لحاظ سن و سال در موقعیتی باشند که توانایی تدریس درست را نداشته باشند. این تفاوت‌ها وجود دارد و من به‌عنوان یک واقعیت آن را می‌پذیرم. ده سال پیش محصل ما متأسفانه بی‌سواد بود. معارف و مکتب‌ها وضع خوبی نداشت و بیشتر محصلان ما با واسطه یا زور و یا هم پول از طریق روند غیرشفاف کانکور وارد دانشگاه شدند و سرانجام بخشی از همان محصلان، استاد شدند. اما به‌هر حال، یکتعداد استادان ما بازنشسته شدند و استادان جوان و متعهد و توانا وارد دانشگاه شدند. استادان سال‌خورده‌ی ما مشکلاتی دارند چون مهارت‌های تکنولوژیکی ندارند همان‌طوری که استادان جوان ما هنوز تجربه‌ی کافی ندارند. بناءً ما فعلا در مرحله‌ی گذار قرار داریم. متأسفانه در 40 سال گذشته در افغانستان استادان مسلکی تربیت نشد و این مشکل نه‌تنها در دانشگاه کابل که در سراسر افغانستان وجود دارد.

آیا برنامه‌یی دارید که افراد نخبه و استادان متعهد و متخصص، جایگزین استادانی شوند که دانش، مهارت و توانایی تدریس را ندارند؟

براساس قانون کارکنان خدمات ملکی ما نمی‌توانیم هیچ استادی را به‌دلیل نداشتن توانایی، تقاعد بدهیم. ما همیشه صنف‌ها را بررسی می‌کنیم و استادانی را که توانایی تدریس ندارند به‌عنوان استاد حفظ می‌کنیم اما نه به‌عنوان مدرس بلکه به‌عنوان محقق یا مسوول بخش‌های دیگر. در جریان سال گذشته در این زمینه اقداماتی کردیم. وقتی برای ما شکایتی رسیده و نتیجه‌ی ارزیابی‌ها نشان داده که استادی فاقد مهارت‌های نوین تدریس است یا نمی‌تواند محصلان را اقناع کند، از آن‌ها خواسته‌ایم که جای‌شان را برای استادان دیگر خالی کنند و مسوولیت‌های دیگری بپذیرند. متأسفانه ما نمی‌توانیم این استادان را کنار بزنیم. بناءً موقعیت‌های این استادان تا سن بازنشستگی باقی می‌ماند. به‌دلیل محدودیت تشکیلاتی، نمی‌توانیم سِت‌های اضافی ایجاد کنیم. به‌همین دلیل ما در این عرصه چالش‌هایی داریم اما این چالش به آن پیمانه نیست که نتوانیم توقع واقع‌بینانه و قانونی محصلان خود را برآورده کنیم.

نگرانی از رشد و ترویج بنیادگرایی دینی در دانشگاه کابل وجود دارد و در گذشته هم چند بار خبرهایی مبنی بر بازداشت برخی استادان و دانشجویان به اتهام هم‌دستی با گروه‌های تروریستی یا اقدام به چنین حملاتی نشر شده است. آیا این اتهام را می‌پذیرید و برای جلوگیری از رشد اندیشه‌های افراطی در میان دانشجویان چه برنامه‌یی دارید؟

در گذشته‌ها ممکن است چیزهایی واقع شده باشد، من به آن‌ها نمی‌پردازم. در این اواخر متأسفانه یک مورد در دانشگاه ما اتفاق افتاد که امنیت ملی او را بازداشت کرد و پس از بازجویی دوباره رها شد و تشویش‌ها و نگرانی‌ها رفع شد. شکی نیست که در این محیط بحث‌های افراط‌گرایی دینی یا مذهبی وجود داشته باشد. به این دلیل که جامعه‌ی ما در مجموع گرفتار این آسیب‌ها است. دانشگاه کابل هم جز همین جامعه است. بناءً به‌طور عام من نمی‌توانم رد بکنم اما آن‌چه که به‌عنوان مسوولیت به ما ارتباط می‌گیرد، همیشه با دانشکده‌ی شرعیات، استادان و محصلان خود در ارتباط نزدیک قرار داریم. در یک ماه گذشته با آن‌ها چهار جلسه داشتیم و یکی از مواردی که روی ان بحث کردیم، تدابیر جلوگیری از نفوذ افراطیت در این نهاد بود، تا نگذاریم که سیاست‌مداران و حلقات خاص از این نهاد به‌عنوان یک تخته‌خیز و مرکز سربازگیری استفاده کنند. هم‌چنان کم‌ازکم ماهی سه-چهار مرتبه با نیروهای امنیتی جلسه داریم و به‌طور متواتر روی این مسأله بحث می‌کنیم و اگر شک و تردید یا موردهایی باشد به آن رسیدگی می‌کنیم. حالا تهدید جدی‌یی وجود ندارد و کدام مورد خاصی هم نیست که من از آن نگران باشم.

پس از این‌که زهرا خاوری خودکشی کرد، دانشگاه کابل هیأتی را برای بررسی و تحقیق این مسأله گماشت. وکیلان مدافع این پرونده حالا می‌گویند که از نظر قانونی دانشگاه کابل چنین صلاحیتی ندارد و این کار خلاف قانون بوده است. چرا این هیأت را گماشتید؟

در این‌جا دو بحث واقع شد: یکی بحث تخلفات اکادمیک و اداری و یکی هم تخلفات جرمی بود. ما هیأت را برای تحقیق نگماشتیم بلکه هیأت را توظیف کردیم که در جنب نیروهای تنفیذ قانون پروسه را تعقیب کند تا به فراموشی سپرده نشود. تلاش کردیم آن‌چه که حق محصل عزیز ما بود و آن‌چه که حق استاد و اداره است، در چوکات قانون، حق به حق‌دار برسد. این هیأت پروسه را تعقیب می‌کند نه تحقیق. ما به‌عنوان مرجعی که در آن تخلف، جرم یا حرکت انحرافی صورت گرفته بود، از صلاحیت‌های اداری و قانونی خود استفاده کردیم.

آیا هنوز هم کار این هیأت جریان داره و به چه نتیجه‌یی رسیده است؟  

بلی، کارش جریان دارد و هنوز به کدام نتیجه‌یی نرسیده است. استاد گرامی که زیر سوال قرار داشت، چند روز پس از آن حادثه از توقیف رها شد. سارنوالی در مورد استاد، دانشکده و روابطی که بوده، محصل عزیز ما، خانواده‌شان و دیگر عواملی احتمالی این اتفاق  تحقیق می‌کند. هنوز نتیجه‌ی تحقیق سارنوالی برای ما نرسیده است.

آیا شما در جریان کار این پرونده هستید که چگونه پیش می‌رود؟

بلی. معاون علمی دانشگاه در رأس آن است و  با مرجع عدلی و قضایی در تماس است و از تمام مراحل به من گزارش می‌دهد.

 استاد گل‌محمد طنین، کسی که متهم اصلی این پرونده است با سه عضو خانواده‌اش در دانشگاه کابل استاد است و در رشته‌ی خودش نیز تدریس نمی‌کند، چرا؟

بلی. در این رابطه سوال‌هایی مطرح شد. برادرش رییس دانشکده‌ی وترنری است و یک عضو دیگر خانواده‌اش هم در این دانشکده استاد است. اما این نه جرم است و نه هم یک کار غیرقانونی. پوهاند صاحب طنین یکی از استادان باسابقه‌ی ماست که در حدود 35 سال می‌شود در دانشگاه کابل فعالیت می‌کند. وقتی که استادان شباهت مضمون داشته‌ باشند و یک مضمون همزمان در چند دانشکده تدریس شود و ست‌های خالی کدری هم وجود داشته باشد، یک استاد به رشته‌ی غیر از رشته‌ی خودش استخدام می‌شود. از گذشته تا حال این موضوع در تمام دانشگاه‌های افغانستان مروج بوده است.

وکیلان مدافع پرونده‌ی زهرا خاوری می‌گویند که هیأتی را که دانشگاه کابل برای بررسی این قضیه گماشته، کارهایی انجام داده که یک‌جانبه و به نفع استاد طنین بوده است. آیا دانشگاه کابل به دنبال تبرئه‌ی استاد طنین است؟

هیأت دانشگاه فقط در مرحله‌ی اول بعضی اسناد را آماده کرد و سوالاتی را از دانشکده‌ی وترنری و لیله‌ پرسید و بعدا در همان روزهای اول با رسانه‌ها هم شریک کرد. پس از آن هیأت فقط برای مطمین شدن از درستی کار، پرونده را در مراجع عدلی و قضایی تعقیب کرده‌ است.

شیوه‌ی پایان‌نامه‌نویسی در دانشگاه کابل برای دانشجویان همواره مسأله‌ساز بوده است. آیا شیوه‌ی کار روی پایان‌نامه شبیه آن‌چه زهرا خاوری کرد در مقطع لیسانس معمول است؟

در اکثر دانشکده‌هایی که بیشتر کارهای عملی دارند، ما چنین پایانامه‌هایی داریم، شبیه آن‌چه خانم خاوری روی پروژه‌ی گوسفنداری یا مرغ‌داری کار کرده بود. دیگر محصلان ما در دانشکده‌ی انجنیری یا دیگر رشته‌های تجربی، هم پروژه‌های میدانی-تحقیقی انجام می‌دهند و هم کتابخانه‌یی.

دانشگاه کابل نظارتی هم بر اجرای پروژه‌های تحقیقی و پایان‌نامه‌نویسی دانشجویان دارد یا این‌که فقط استاد رهنمای دانشجویان هر آن‌چه را بخواهد بر دانشجویانش تحمیل می‌کند؟

در پایان‌نامه‌نویسی‌ها، اصول و مقررات خاصی موجود است و استادان براساس اصول و طرزالعمل دانشکده‌ی مربوطه‌شان صلاحیت دارند و عمل می‌کنند. هرگاه شکایتی دریافت شود، رییس و آمر دانشکده و سرانجام معاون علمی و رییس دانشگاه مسوولیت دارند که به آن رسیدگی کنند.

آیا دانشگاه کابل، تدابیر پیش‌گیرانه‌یی دارد برای این‌که آن‌چه برای زهرا خاوری اتفاق افتاد، برای 23 هزار دانشجوی دیگر این دانشگاه اتفاق نیفتد؟

 بعد از خودکشی زهرا خاوری در امتحان سمیستر خزانی سال گذشته، سه واقعه‌ی تلاش برای خودکشی داشتیم. دو دانشجوی دختر در دانشکده‌ی هنرهای زیبا به پشت بام بالا شدند و دانشگاه را تهدید کردند که خودشان را پایین می‌اندازند. در پهلوی این یک دخترخانم جوان دیگر در دانشکده‌ی زبان و ادبیات چینایی که در 5 مضمون ناکام شده بود، به آمر این دانشکده گفته بود که خودش را می‌کشد. وقتی من گزارش را دریافت کردم، محصل را خواستم و پرسیدم که چرا دست به این کار می‌زند، گفت که نمی‌داند بابت ناکامی‌اش به خانواده‌اش چه جوابی بدهد.

این نوع رویدادها، تنها در دانشگاه کابل اتفاق نیفتاده بلکه در دانشگاه‌های دیگر کشورها هم اتفاق افتاده است. محیط و فضای دانشگاهی متأسفانه دچار این نوع آسیب‌هاست. در جامعه‌ی ما مشکلات خانوادگی، اقتصادی، روانی و فشار درس و مشکلات سیستم درسی و ده‌ها نوع مشکل دیگر همه روی هم متراکم می‌شود و این نوع حادثه‌ها را خلق می‌کند. از طرفی هم ما در این‌جا آن فضا و امکاناتی را که از لحاظ روان‌شناختی برای محصل لازم است، نداریم. هرچند ما دو مرکز مشوره‌دهی روانی داریم اما دانشگاه کابل همانند دانشگاه‌های دیگر  مجهز به مراکز خدمات روانی، درمانی و روانپزشکی نیست.

‌ آیا این مسایل را آسیب‌شناسی هم کردید و فکر نمی‌کنید که مشکلی در سیستم درسی وجود داشته باشد، یا به‌دلیل شرایط سخت‌گیرانه دانشجویان مجبور می‌شوند دست به چنین کارهایی بزنند؟

بلی. طوری است که می‌تواند عوامل متعددی داشته باشد. سه موردی را که نام بردم در آن نه استاد، نه اداره و نه هم سیستم درسی مقصر بود. سیستم درسی ما همانند سیستم درسی کشورهای توسعه‌یافته نیست که در آن محرومیت وجود نداشته باشد. دانشجویان دانشکده‌ی هنرهای زیبا هر دو محروم شده بودند. آن‌ها با الگوبرداری از کاری که خانم خاوری کرد، دانشگاه و استادان را تهدید کردند و موفق هم شدند. استادان آن‌ها را بخشیدند و دوباره شامل امتحان کردند. دانشجوی دانشکده‌ی ادبیات چینایی را به‌دلیل قانون و مقررات نتوانستیم کمک کنیم اما از لحاظ روانی من به‌شخصه، ساعت‌ها همرایش صحبت کردم.

آیا آیا دانشگاه کابل یک راهبرد مدون و جامع توسعه‌یی دارد؟

بلی. دومین پلان استراتژیکی که برای سال‌های 1396-1400 خورشیدی طرح شده، نهایی شده است و به مرحله‌ی اجرا گذاشته شده است که در آن خطوط اساسی کاری، ارزش‌ها، برنامه‌های توسعه‌یی کمی و کیفی دانشگاه، به‌روزسازی نصاب و سیستم آموزشی، بحث تأمین روابط دانشگاه کابل با دانشگاه‌های بین‌المللی، ترویج پژوهش‌های علمی در این نهاد، ایجاد توازن جنسیتی و بلندبردن ظرفیت و سطح دانش کارمندان و استادان، گنجانیده شده است.

جای پژوهش‌های علمی در دانشگاه‌های افغانستان همیشه خالی بوده است. آیا برنامه‌یی برای پرکردن این خلا در دانشگاه کابل دارید؟

یکی از برنامه‌های مهم ما در استراتژی پنج ساله‌ی دانشگاه کابل این است که این دانشگاه را تحقیق‌محور کنیم. تمرکز ما این است که این دانشگاه نه‌تنها گیرنده‌ی دانش که تولیدکننده‌ی دانش هم باشد. هر چند فعلاً دو مرکز پژوهشی داریم و حداقل امسال پیشنهاد اجرای شش پروژه‌ی تحقیقی را به مراجع سپرده‌ایم. در کنار این، امسال وجه قابل توجهی برای انجام تحقیقات علمی در بودجه‌ی دانشگاه کابل در نظر گرفته شده است.

بودجه‌ی دانشگاه کابل چقدر است و آیا مشکلی در این زمینه هم وجود دارد؟

متأسفانه بودجه‌ی ما بسیار محدود است. سالانه حدود 500 میلیون افغانی بودجه داریم که فقط جوابگوی معاشات استادان و کارمندان و مصارف عادی دانشگاه است. در کنار این، دولت و جامعه‌ی جهانی، کمک‌هایی را برای اجرای بعضی پروژه‌های توسعه‌یی در دانشگاه در نظر می‌گیرد که طبعاً بسنده‌ی برنامه‌های توسعه‌یی ما نیست و با این چالش روبه‌رو هستیم. اما کارهای جدی برای استقلال مالی دانشگاه روی دست داریم تا بتوانیم در کنار بودجه‌ی توسعه‌یی و عادی دولت و کمک‌های جامعه‌ی جهانی، منابع مالی دیگری هم داشته باشیم.

به برنامه‌های فوق لیسانس دانشگاه کابل بپردازیم. بگویید فعلا در چند رشته‌ی تحصیلی برنامه‌ی ماستری دارید، شمار دانشجویان این مقطع تحصیلی چقدر است و آیا قرار است این بخش توسعه بیابد؟

ما فعلا در 16 رشته برنامه‌ی ماستری داریم. به‌طور اوسط در هر رشته 30 محصل داریم که چیزی در حدود 500 نفر می‌شوند. در نظر داریم که حداقل در همین رشته‌ها، چهار صنف دیگر را هم اضافه کنیم که رشته‌های ادبیات فارسی و پشتو، بانکداری و زراعت است. در کنار این تصمیم داریم که در سمستر خزانی حداقل چهار یا پنج برنامه‌ی ماستری را در رشته‌های ساینسی اضافه کنیم.

شمار دانشجویان، استادان و کارمندان دانشگاه کابل چقدر است و تا چه مقطعی تحصیل کرده‌اند؟

در حدود 850 استاد داریم که از این جمله، صد استاد ما درجه‌ی تحصیلی دکتورا دارند، در حدود 450 استاد ماستری دارند و حدود 250 نفر دیگر لیسانس‌اند. از مجموع 850 استاد، 21 درصدشان خانم است. یکی از برنامه‌های ما این است که درصد استادان زن را افزایش دهیم. در حدود 23 هزار محصل داریم و 800 کارمند اداری.