گفتوگو با حمیدالله فاروقی- رییس دانشگاه مرکزی کابل
حمیدالله فاروقی، مرد 64 سالهیی است که نزدیک به دو سال میشود دانشگاه کابل را مدیریت میکند؛ جایی که بهقول خودش افغانستان کوچک است و درگیر همان چالشها و مشکلات. او 40 سال پیش، مدرک لیسانساش را از همین دانشگاه بهدست آورد و زمانی که در اواخر ماه اسد سال 95 خورشیدی بهعنوان رییس دانشگاه کابل معرفی شد، تعهد سپرد که این دانشگاه را جای بهتری برای آموزش و تحصیل میسازد. از جمله او از این موارد بهعنوان خطوط اساسی کاریاش نام برد: ايجاد یک فضاي مناسب آموزشی، توسعهی بخشهای پژوهشی، افزایش سطح دانش استادان، معياريسازی سیستم آموزشی و فراهم کردن زمينهی تعامل پایدار با دانشگاههاي بینالمللی.
آقای فاروقی در سال 1995 میلادی، مدرک کارشناسی ارشدش را در رشتهی اقتصاد ملی از دانشگاه نیویورک امریکا گرفته است. پس از آن در دوران ریاستجمهوری حامد کرزی در سال 1387 بهعنوان وزیر ترانسپورت و هوانوردی کار کرده است.
دانشگاه کابل، بزرگترین نهاد آموزش عالی افغانستان با 86 سال فعالیت، همواره مورد انتقاد دانشجویان و فعالان فرهنگی قرار داشته است. بهویژه سال گذشته، پس از آنکه زهرا خاوری، دانشجوی سال آخر دانشکدهی دامپزشکی دانشگاه کابل -که بهدلیل آنچه سختگیری استاد رهنما و رد مکرر پایاننامهاش خوانده میشود- خودکشی کرد، انتقادها از این نهاد آموزش عالی بالا گرفت. بسیاری از دانشجویان و فعالان فرهنگی با نشر خاطرات دوران دانشجوییشان، از نابسامانیها، نارساییها، نابهنجاریها، فضای ناسالم و وضعیت و سیستم درسی نامناسب این دانشگاه بهشدت انتقاد کردند. حالا از آقای فاروقی پرسیدهایم که پاسخ او برای منتقدان این دانشگاه چیست و از آن پس دست به چه اصلاحاتی زده است.
انتقادها از نارساییها و ناهنجاریها در دانشگاه کابل همواره وجود داشته است، بهویژه پس از خودکشی زهرا خاوری، شماری از دانشجویان با نشر خاطرات دوران دانشگاهشان از عملکرد و فضای این دانشگاه شدیدا انتقاد کردند. چه اصلاحاتی در دانشگاه کابل آوردهاید؟
در جریان یکی دو سال گذشته برای آوردن تغییرات اساسی در نصاب درسی و برآورده شدن توقع هیأت ارزیابی کیفیت تحصیلی در دانشگاه کابل، تلاش کردیم که روی معیارهای یازدهگانهی سازمان USDP -که شامل چگونگی تدریس، بهروزسازی مواد درسی، داشتن برنامههای درسی مشخص، رابطهی دانشجو و استاد، ابزارهای تکنولوژیکی، ساختار فیزیکی نهاد، رابطهی نصاب درسی با بازار کار، فراهم کردن آموزشهای تخصصی، بلند بردن ظرفیت دانشجویان، موجودیت نظم و آگاهی استادان و دانشجویان از قوانین و مقررهها و تقدیرات و تعزیرات میشود- کار کنیم. این یکی از پروژههای این سازمان است که وزارت تحصیلات عالی را در راستای تثبیت اعتبار علمی نهادهای تحصیلی افغانستان کمک میکند. در جریان سال گذشته روی این معیارهای یازدهگانه بهطور جدی کار شده است که طی یازده جلد مستقل، به این سازمان فرستاده شده است. انتظار داریم که آنها، هیأت ارزیابی خود را بفرستند و ببینند که دانشگاه کابل بهعنوان یک نهاد اکادمیک معیاری، جایگاه اعتباری خاص خود را بهدست آورده است.
معیارهای یازدهگانهیی را که نام بردید، حالا عملا در دانشگاه کابل به اجرا گذاشته شده است؟
بلی، تمام این موارد را عملی کردهایم. این برنامه از دو سال پیش آغاز شده بود. متاسفانه سال گذشته، ما نمرهی معیاری را دریافت نکردیم. با توجه به توصیهها و سفارشهایی که از هیأت ارزیابی دریافت کردیم، تمام استادان و دانشجویان را به کار انداخیتم و به کمک مراجع کمکی دانشگاه مثل اتحادیهی محصلین، شورای فرهنگی محصلین و شورای علمی استادان سخت تلاش کردیم تا خود را برای مرحلهی دوم ارزیابی آماده بکنیم. این کار را یک ماه قبل انجام دادیم. در عین حال در جریان تعطیلات زمستانی سال گذشته، ورکشاپی را برای تمام استادان برگزار کردیم و از آنها خواستیم که نصاب تحصیلی را براساس سستیم (OBE: Outcome-Based Education ) که یک سیستم معیاری جهانی است و تحصیلات عالی افغانستان هم بر آن استوار است، بهروزرسانی کنند. در آغاز سمستر امسال به این نتیجه رسیدیم که تمام مواد درسی مقطع لیسانس دانشگاه کابل بازنگری و مبتنی بر بازار کار، بهروز شده است. همچنان در بخشهای انتظامی و انضباطی که باعث پریشانی و فشار بر روان محصلین میشود، نیز تغییراتی آوردهایم. برای جلوگیری از آزار و اذیت دختران در محیط دانشگاه، روی اجرایی شدن قانون منع خشونت علیه زن بهطور جدی کار کردیم و کمیتهیی را در چوکات معاونیت امور دانشجویان ایجاد کردیم که این مسایل را پیوسته پیگیری کند. در عین حال خطوط سرخ دانشگاه را برای استادان و محصلین یادآوری کردیم. آنها را متوجه این مساله کردیم که سیستم درسی ما، سیستم مبتنی بر اصول شاگردمحوری است. شاگرد بهعنوان عنصر اصلی و اساسی دانشگاه باید حرمت شود و زمینهی امنیت روانی او فراهم شود تا در آن بتواند استعدادش را پرورش دهد، احساس ناراحتی نکند و در فضای رقابتی سالم، رقابت کند و شخصیت، عزت و ارزشهای او محفوظ بماند. روی این مسایل بهطور جدی بحث شد و با استادان و دانشجویانی که به قوانین و لوایح ما حرمت نگذاشتند، برخورد قانونی شد و یک تعداد آنها بههمین دلیل اخراج شدند و حالا یک فضای سالمتر و مطلوبتر ایجاد کردهایم.
شماری از دانشجویان شکایت داشتهاند که در دانشگاه کابل جزوههای 40 سال پیش را میخوانند و حالا شما گفتید مواد درسی بهروز شده است. این جزوهها و منابع درسی بهروزشده را استادان دانشگاه کابل نوشتهاند یا از منابع بیرونی تهیه کردهاید؟
در هدایتی که امسال برای بهروز کردن نصاب تحصیلی داده شده، ما آخرین معیار زمانی را سال 2012 تعیین کردیم. تمام آثار علمی، چه تألیف، ترجمه، اقتباس و رساله در تمام رشتهها اگر قبل از این تاریخ نوشته شده باشد، تدریس آن مجاز نیست. ما تصمیم داشتیم که این معیار را سالهای اخیر تعیین کنیم اما هنوز امکانات مالی و شرایط لازم را برای عملی کردن آن نداریم. در جریان زمستان پارسال، با تلاش رییسجمهور افغانستان و وزارت تحصیلات عالی، چند دانشگاه دولتی و از جمله دانشگاه کابل عضو پلاتفرم ادیکس (edx platform) شد. این پلتفرم 8 سال پیش توسط دانشگاه (MIT) امریکا طرح شد و یک سیستم مطرح جهانی است و در حدود 200 دانشگاه درجهاول از سراسر جهان در آن حضور دارد که تمام کتابها و منابع درسی و مواد آموزشی خود را در آن ارایه میکند و تنها دانشگاههایی که عضو آن است از این منابع استفاده میکند. ما روی این پلتفرم کار کردیم و توافقات ابتدایی آن امضا شده است. امیدواریم بتوانیم مراحل تخنیکی آن را آماده کنیم تا استادان ما هم عضو این پلتفرم شوند و از آن بهعنوان منابع غنی و بهروز علمی در جریان تدریس استفاده کنند.
دانشجویان از کیفیت پایین و معیاری نبودن جزوههای درسی شکایت دارند و میگویند استادان دانشگاه کابل در هنگام تهیهی جزوههای درسی بهجای اقتباس علمی به سرقت ادبی میپردازند. آیا شما این ادعا را میپذیرید و برای جلوگیری از آن چه کردهاید؟
در صورتیکه استادی برای بهدست آوردن درجات علمی خود یا محصلی برای نوشتن پایاننامهی خود، آثار دیگران را بدون ذکر منبع استفاده کند، بدون شک سرقت ادبی و کار غیرقانونی است و طبعا دانشگاه هم با او برخورد جدی میکند. اگر استادی، کتاب نویسندهیی را بهعنوان منبع درسی خود استفاده میکند و آن را تغییر شکل میدهد یا با ادبیات خود برابر میکند و آن را بهعنوان گردآوریهای خود ارایه میکند، نمیتواند از آن به نام تألیف خود یاد کند و اگر کسی هم این کار را انجام دهد، با او برخورد جدی میشود. استادانی که برای بهدست آوردن درجات علمی، کتابی مینویسد، کمیتهی ارزیابی آثار علمی استادان و معاونیت علمی دانشگاه براساس معیارها و محکهای از پیش تعیینشده، آن را ارزیابی میکند. اگر استادی چنین کاری را انجام دهد بهعنوان یک متخلف مورد مجازات قرار میگیرد.
شما گفتید که در جریان برنامهی اصلاحات شماری از دانشجویان و استادان را از دانشگاه کابل اخراج کردید. شمار این اینها چقدر بوده و به چه دلیل اخراج شدهاند؟
ما دو تن از استادان دانشگاه کابل را بهدلیل تخلفات بسیار صریحشان اخراج کردیم. یکی از آنها متهم به فساد مالی بود و همچنان شماری از افراد را بیرون از دانشگاه بهنام محصل به بورسهای کوتاهمدت تحصیلی فرستاده بود. بعدا افشا شد که آنها محصل نبوده و براساس روابط شخصی که با استاد و رییس دانشکده داشته، از این فرصت تحصیلی سوءاستفاده کردهاند. براساس تحقیق، پروندهشان مراحل قانونی خود را طی کرد و سرانجام استاد مزبور اخراج شد. استاد دیگری که آمر یکی از دیپارتمنتها نیز بود، اقدام به پرخاشگری و تجاوز جنسی به یک استاد زن دیگر کرده بود، هر چند موفق نشده بود ولی همینکه ما گزارش را دریافت کردیم از مجرای قانونی برخورد کردیم و سرانجام از دانشگاه اخراج کردیم. در عین حال شماری از دانشجویانی را که بینظمی میکردند و به اختلافات قومی، مذهبی و زبانی دامن میزدند، نیز اخراج کردیم. ما تلاش کردیم که فضای دانشگاه کابل، فضایی اکادمیک و عاری از خشونت و سلایق سیاسی باشد. همچنان جمعی از مأمورانی را که اختلاس و دزدی کرده بودند، به چنگال قانون سپردیم.
استادان دانشگاه کابل نه بهعنوان یک استاد که بهعنوان یک دیکتاتور خشن در کلاس حضور مییابند. فردیت پدیدهیی ناشناخته است و رابطهی استاد-دانشجو یک رابطهی ناسالم و از بالا به پایین است. این بخشی از شکایتهای دانشجویان این دانشگاه است. در زمینهی بهتر شدن رابطهی استاد و دانشجو چه اصلاحاتی آوردهاید؟
دانشگاه کابل یک افغانستان کوچک است. اعمال خشونت در افغانستان در دهههای اخیر روان مردم را مخدوش کرده است. برخوردهای احساساتی، افراطی، سلیقهیی و دیکتاتورانه متأسفانه از روشهایی است که در نتیجهی جنگ و خشونت بر جامعهی ما تحمیل شد. طبعا استادان و دانشجویان ما از این جمع بیرون نیستند. اما تا آنجا که برمیگردد به قوانین و مقررات، اصول و ارزشهای ما، جدا با این پدیده در مبارزه و در مقابله هستیم. پیامی که ما به استادان و دانشجویان خود رساندهایم، تحکیم حاکمیت قانون است. رفتارهای خشونتآمیز، سیاسی، سلیقهیی و رفتارهایی که خلاف قانون، ارزشها و منافع ملی باشد، برای ما قابل تحمل نیست. در این زمینه تنها استادان نبوده بلکه دانشجویانی هم بوده که جایگاه خود را درست تشخیص داده نتوانسته و متوسل به خشونت شدهاند. خوشبختانه این نگرانیهایی را که شما یاد کردید و در گذشته یک چالش بود، در جریان سال گذشته به آن رسیدگی شده و یکی دو سند را هم در شورای علمی دانشگاه تصویب کردیم که بر اساس آن شیوههای رفتاری استادان و دانشجویان در داخل صنف و محیط دانشگاه مشخص شده است. همچنان ما مقررات جدییی را وضع کردیم و به کمیتههای انتظامی صلاحیت بیشتر داده شد تا هرگاه استادی متوسل به خشونت و دیکتاتوری میشود یا محصلی برخوردهای غیرمسوولانه از خود نشان میدهد به جدیت با آنها برخورد کنند. امروز خوشبختانه آن حالتی که در گذشته جریان داشته وجود ندارد. طبعا یکتعداد از استادان که در درون چنین جامعهیی زندگی کرده، از آن تأثیر پذیرفته و ممکن است چنین بوده باشند. برای ما استادانی که در صنف اعمال خشونت، دیکتاتوری و یا استبداد رأی کنند، قابل تحمل نیستند. ما امیدواریم که این استادان رفتار خود را با ارزشهای قانونی ما هماهنگ کنند. تا هنوز ما در این مورد شکایتی دریافت نکردهایم و اگر شکایتی دریافت کنیم، با متخلف برخورد جدی میکنیم.
گفتید که در این مورد سندها و مقرراتی را تصویب کردهاید و قرار است آنها عملی شود. حالا چگونه از تطبیق این سندها و مقررهها نظارت میکند؟
ما چندین روش داریم: یکی اینکه میخواهیم اتحادیهی محصلین را بهعنوان یک نهاد قدرتمند در دانشگاه کابل جایگاه بدهیم که بهعنوان مدافع دانشجویان در تمام صنفها حضور داشته باشد و یافتههایشان را با ما شریک کنند. دوم، هر دانشکده یک کمیتهی نظم دارد. سوم، ما همهی مقررهها و قوانین را بهطور واضح در دیوارها نصب کردیم. در عین حال در معاونیت امور دانشجویان کمیتههایی را برای نظارت از اعمال خشونت ایجاد کردهایم و تیمهایی را برای نظارت از اطراف دانشکدهها ایجاد کردهایم که بر مسایل اخلاقی و ارزشی، رعایت محیط زیست، جلوگیری از استعمال دخانیات و سایر عملکردهایی که در داخل دانشگاه مجاز نیست، نظارت میکند. همچنان ما تا جایی که ممکن بوده، صندوق شکایات را هم در محیط دانشگاه نصب کردیم تا دانشجویان و استادان مشکلات، پیشنهادات و انتقاداتشان را بنویسند تا به آن رسیدگی شود.
شما به مسایل اخلاقی و ارزشی اشاره کردید، در دانشگاههای افغانستان همیشه رابطهی دختر و پسر مسألهساز بوده. در دانشگاه کابل رابطهی دانشجویان دختر و پسر چگونه تعریف شده و چه حد و حدودی دارد؟
افغانستان یک کشور دموکرات است. در اینجا دختران و پسران زیر یک سقف در داخل یک صنف کنار هم درس میخوانند و آموزش میبینند. از آنجایی که جامعهی ما یک جامعهی مسلمان است که در آن دین مقدس اسلام حاکمیت دارد، این روابط و مراودات تا جایی مجاز است که ارزشهای دینی، فرهنگی و ملی ما را زیر سوال نبرد. در صورتیکه این مناسبات فراتر از این رود، برای ما قابل تحمل نیست و آنجا خط سرخ ماست.
اجازه بدهید پرسش دیگری را هم در همین قالب مطرح کنم: آیا دانشجویان اجازه دارند که با همدیگر رابطهی عاشقانه داشته باشند و این رابطه را در چه حدودی تعریف کردهاید؟
اگر آنها میخواهند در محیط دانشگاه آشنا شوند که در آینده زندگی مشترکی تشکیل بدهند، این یک امر قانونی و مجاز است. اما اگر اینها، رابطهی عاشقانه را به معنای داشتن رابطهی جنسی و رابطههای نامشروع که در مغایرت با دین ما قرار دارد بدانند، بهطور قطع مجاز نیست و اگر تلاشهایی را در این راستا ببینیم بهعنوان عملکردهای غیرقانونی و مخالف با ارزشهای دینی و فرهنگی، با آنها برخورد جدی میکنیم. در گذشته از این عملکردها داشتهایم.
شماری از دانشجویان دانشگاه کابل، استادان این دانشگاه را متهم به باجگیری میکنند. دانشجویان پسر میگویند در صورتیکه رفتارشان بر حسب سلیقهی استاد نباشد، آنها را تهدید به ناکامی میکنند و دانشجویان دختر میگویند که استادان به عمد آنها را ناکام میگذارند و در بدل کامیاب کردنشان درخواست جنسی میکنند. این اتهام را میپذیرید؟
ما در جامعهیی زندگی میکنیم که متأسفانه در آن به اضافهی اختلافات قومی، سیاسی، برخوردهایی نهایت غیرمسوولانه هم وجود دارد. هر گاه ما از یک دانشجوی خود، پسر یا دختر شکایتی دریافت کنیم مبنی بر اینکه چنین درخواستهایی از آنها شده باشد یا تهدید شده باشد، بهعنوان خط سرخ، با عاملان آن برخورد قاطع و جدی میکنیم. ما همیشه از دانشجویان عزیز و کارمندان خود خواستهایم که هر گاه به چنین مواردی بر میخورند، مستندسازی کنند. شاید در بعضی موارد مستندسازی کردن آن مشکل باشد ولی در بسیاری موارد ممکن است. انتظار داریم که دانشجویان عزیز و استادان ما در این زمینه با ما همکاری کنند. این بحث ممکن است در مورد استادان زن هم مطرح باشد و در برابر چنین خواستهایی قرار بگیرند اما انتظار این است که بهعنوان مسوولیت شهروندی و اکادمیکشان این شهامت را داشته باشند که در صورت برخوردن با چنین مواردی، آن را با ادارهی دانشگاه در میان بگذارند. اگر ما به آن بیاعتنایی کردیم و با جدیت برخورد نکردیم، حاضریم که در برابر قانون، مردم و رسانهها پاسخ بگوییم. بارها این اتفاق افتاده که کسانی گزارش دادهاند که فلان شخص با چنین درخواست یا تهدیدی مواجه شده اما وقتی ما از آنها سوال کردیم، متأسفانه کاملا منکر شده و آن را رد کردهاند. شاید این بحثها بهعنوان وقایع کوچک و منفرد وجود داشته باشد اما بیشتر توطیه و مبالغه است.