افزایش خشونت شورشیان؛ افغان‌ها از بی‌اعتنایی رییس‌جمهور نگران‌اند

واشنگتن پست/پامیلا کانستبل
ترجمه: جلیل پژواک

خیابان‌ها دوباره پر است از تاکسی‌های زردرنگ. دست‌فروشانی که گاری‌های مملو از شامپو و جوراب را می‌رانند، جوس‌فروشانی که کنار پیاده‌رو انار دانه می‌کنند و کبوترهایی که در بیرون زیارت‌گاهی در کنار رودخانه، دانه می‌چینند. شواهدِ خونین‌ترین هفته‌ی پایتخت افغانستان در هشت ماه گذشته، از بین رفته است.
اما شهر هنوز کاملا سر حال نیامده است.
این وضع تنها ناشی از شوک حملات تروریستی سه‌گانه –حمله‌ی انتحاری با آمبولانس بمب‌گذاری‌شده، حمله‌ی مرگ‌بار تروریستی بر یک هوتل مجلل و یک حمله‌ی کوماندویی به یک آکادمی نظامی- که طی 10 روز ماه گذشته جان 150 نفر را گرفت، نیست، و نه هم ربط مستقیمی به افزایش چشم‌گیر تدابیر امنیتی –استقرار مردان مسلح در گوشه‌وکنار شهر، جاده‌های مسدود برای عبور کاروان مقامات رسمی و وسایط نظامی زره‌پوش که در خارج از اماکن خارجی و دولتی پارک‌ شده‌اند- دارد.
بلکه این وضعیت نتیجه‌ی چیز دیگری در این هوای سرد زمستانی است: یک حس عمیق اضطراب و نگرانی. نگرانی از این‌که اوضاع از کنترل خارج است، از این‌که دولت در امر خدمت‌رسانی به مردم ناکام و غرق در کشمکش‌های سیاسی بر سر قدرت است. مردم از تهدید ویران‌گر طالبان و دولت اسلامی (گروه داعش) بیم‌ناک‌اند، اما خشم آن‌ها مستقیما رهبران‌شان، به‌ویژه اشرف غنی را نشانه گرفته است؛ رییس‌جمهوری که بسیاری از افغان‌ها احساس می‌کنند به مردمش پشتِ‌پا زده است.
هارون میر، تحلیل‌گر مستقل و مشاور امنیتی دولت پیشین می‌گوید: «ترس مردم ناگهانی نیست، اما این‌بار، خشونت به نارضایتی آن‌ها از دولت افزوده است. این نشانه‌یی از ناکامی کامل نهادها و رهبری دولت است».
میر همانند چندین ناظر دیگر، به‌صورت روزافزونی نسبت به دولت وحدت ملی احساس ناامیدی می‌کند، دولتی که آن‌ها فکر می‌کنند گرفتار کشمکش با مخالفان سیاسی داخلی و تلاش برای به‌دست آوردن دل جامعه‌ی جهانی است، در حالی‌که بسیاری از شهروندان عادی افغانستان، نمی‌توانند کار پیدا کنند یا موقع گشت‌وگذار در خیابان‌ها، احساس امنیت داشته باشند.
میر می‌گوید: «داشتن امنیت تبدیل به امتیازی برای نخبگان شده است. زندگی بقیه به امان خدا سپرده شده است».
حتا با این‌که دولت ایالات متحده ابتکار جدیدی را برای تقویت و گسترش نیروهای دفاعی افغانستان –با آوردن هزاران مربی جدید ارتش ایالات متحده به افغانستان و برقراری زمینه‌ی همکاری نزدیک آن‌ها با غنی و مشاوران امنیتی وی- روی دست گرفته است، شورشیان اما، همچنان به تصرف قلمرو در مناطق روستایی-دورافتاده و راه‌اندازی حملات ویران‌گر در داخل شهرهای کشور، ادامه می‌دهند.
در غرب کابل، جایی که سال گذشته بسیاری از مساجد آن مورد حمله قرار گرفت و اکنون برخی‌های آن توسط نیروهای محلی محافظت می‌شوند و برخی‌ دیگر بسته شده‌اند، مردم عصبانی، ناامید و سرخورده شده‌اند.
خداداد الله‌یار 65 ساله ساکن دشت‌ برچی، ناحیه‌یی در غرب کابل که اکثر باشندگان آن را هزاره‌های شیعه تشکیل می‌دهند، می‌گوید: «این حکومت خود و کشور را نابود می‌کند. وقتی که ما خانه را به قصد نماز ترک می‌کنیم، مطمئن نیستم که صحیح و سالم به خانه برمی‌گردیم».
غنی هرچند با نتایجی نامشخص، در پاسخ به هجوم حملات اخیر تروریستی سریع عمل کرده است. او از بازماندگان این حملات در شفاخانه‌ها بازدید به عمل آورد و اعلام کرد که تعداد زیادی از مقامات پولیس و ارتش را برکنار می‌کند. اما او در سخنرانی احساساتی خود در مسجدی در کابل، در مورد «گرفتن انتقام» از عاملان حملات تروریستی و در پی آن در سخنرانی‌ تلویزیونی‌اش در مورد ضرورت جست‌وجوی مصالحه با طالبان، اظهارات متناقضی ارائه کرده است.
تعدادی از نزدیکان غنی می‌گویند که رییس‌جمهور در کنار تمرکز بر تهدید شورشیان، بر سایر اولویت‌های اساسی دولت نیز تمرکز دارد. یکی از آن اولویت‌ها، آوردن اصلاحات در بخشی از دولت است که برای فساد گسترده و قانون‌شکنی‌اش شناخته‌ می‌شود. دیگری، آمادگی برای انتخابات محلی، پارلمانی و سپس انتخابات ریاست‌جمهوری در ماه‌های آینده است. اما این روند با مشکلات سیاسی و فنی روبه‌رو است. هفته‌ی گذشته مقامات اعلام کردند انتخاباتی که برای ماه‌ جولای برنامه‌ریزی شده بود، احتمالا تا ماه اکتبر به تاخیر خواهد افتاد.
یکی از دستیاران ارشد غنی به‌شرط پنهان‌ماندن هویت‌اش، می‌گوید: «وحشی‌گری و جان‌هایی که در حملات کابل از دست رفته‌اند، موجب ترس شده و مردم پر از دلهره و اضطراب‌اند. اما این مسایل نتوانسته حواس رییس‌جمهور و تیم‌ وی را از برنامه‌ها و موضوعات بزرگ‌تر پرت کند. اگر ما بتوانیم این مرحله از بحران را پشت سر بگذاریم، دولت دوباره راه خواهد افتاد و فصل انتخابات سالم‌تر خواهد بود».
مسأله‌ی دیگری که قدرت غنی را به چالش کشیده، اختلافات بین رییس‌جمهور و مقامات فعلی و سابق دولت است؛ امری که هفته‌ها می‌شود سرخط اخبار را به خود اختصاص داده. چنین اختلافات –بر سر قدرت- به‌جای این‌که از طریق مذاکره مدیریت شوند، بیم آن می‌رود که منجر به سیاست‌زدگی نهادهای اطلاعاتی، تقابل میان زورمندان محلی و دولت مرکزی و چندپارچگی نیروهای دفاعی ملی شوند.
جاوید فیصل، دستیار ارشد رییس‌ اجراییه‌ی دولت (عبدالله عبدالله) ، که در سال 2014 در برابر غنی به میدان رقابت انتخاباتی رفت و بعدتر، پس از انتخابات بی‌نتیجه و سرشار از تقلب، به تشریک قدرت با غنی رضایت داد، می‌گوید: «حواس‌پرتی‌های سیاسی حالِ حاضر، خطرناک‌تر از طالبان است. این‌که از طالبان انتظار داشته باشیم مانند تروریست‌ها عمل کنند، انتظاری به‌جا است، اما شما انتظار ندارید که دوستان‌تان مانند دشمن با شما رفتار کنند».
در میان این‌همه اختلافات و جنجال‌ها، آن‌که برای بی‌ثباتی کشور بالقوه‌ترین می‌نماید، اختلاف رییس‌جمهور با عطامحمد نور، مرد ثروتمند، رهبر پیشین شبه‌نظامی و –برای 13 سال- والی بلخ، است. غنی در ماه دسامبر، به‌دنبال چند ماه مذاکره که در آن عطا خواهان قدرت و اختیارات رسمی بیشتری شده بود، به‌طور ناگهانی وی را برکنار کرد. عطا از استعغا امتناع ورزید و رییس‌جمهور او را تهدید کرد که با استفاده از نیرو و زور برکنارش می‌کند تا این‌که کاخ سفید غنی را از تصمیم‌اش منصرف ساخت.
اکنون یک بن‌بست دشوار بر این مسأله سایه انداخته است. عطا در مقام‌اش باقی مانده و حزب سیاسی‌اش –که در صفوف نیروهای امنیتی کشور نفوذ گسترده‌یی دارد و در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری از عبدالله عبدالله حمایت می‌کرد- بین دهلیز غنی و نور سرگردان است.
منتقدان غنی را برای تحقیر غیرضروری یک رقیب قدرت‌مند و کینه‌توز –کسی که غنی او را می‌توانست با نوازش رام کند- سرزنش می‌کنند. این در حالی است که طرفداران غنی، عطا را –کسی‌که هنگام اعلام پیروزی غنی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2014 تهدید به راه‌اندازی اعتراضات خشونت‌آمیز کرد- برای رفتار جنگ‌سالارانه‌اش، در حالی‌که از نظم دموکراتیک مدرن سود می‌برد، متهم می‌کنند.
دستیار ارشد غنی می‌گوید: «این وضعیت برای چند هفته توان دولت را سلب کرده بود. اما این مسأله همچنین نشانه‌یی از گذار آهسته‌ی دولت به‌سوی سختی و استواری است. والی ترسیده بود که قدرت و ثروتی را که به‌طور غیرقانونی به‌دست آورده بود، از دست بدهد». دستیار غنی می‌گوید که فقط چند اشاره‌ی اشتباه از سوی ایالات متحده باعث شده بود که عطا احساس کند می‌تواند شرایط را دشوار بسازد. اما در واقع، والی محبوبیت خود در نزد عموم را از دست داده و اکنون ممکن است که به‌شدت ضعیف شده باشد.
دومین و تازه‌ترین کشمکش سیاسی بین غنی و یکی دیگر از مخالفان برجسته‌ی وی، رحمت‌الله نبیل است؛ کسی‌که دو سال پیش به‌عنوان رییس امنیت ملی کشور، بر سر اختلافات سیاسی با غنی دست از کار کشید و سپس یک حزب اپوزیسیون تشکیل داد. نبیل که اخیرا غنی را به جعل و دست‌کاری در انتخابات سال 2014 متهم کرد، ماه گذشته ناگهان در جریان سفرش به ایالات متحده ممنوع‌الورود شد. از آن زمان تاکنون، مقامات اعمال ممنوعیت ورود وی به افغانستان را انکار می‌کنند، اما نبیل سفرش به خارج از کشور را تمدید کرده و نزدیکان وی می‌گویند که در مورد طرح‌های وی تصمیم گرفته نشده است. [دیروز رحمت‌الله نبیل به کابل بازگشت. مترجم] این اختلافات و جنجال‌ها، در حالی‌که از یک‌سو خوراک بحث‌های بی‌پایان تلویزیونی را فراهم می‌کنند، از سوی دیگر، به نگرانی‌ها از این‌که رهبران افغان بیشتر در فکر آسیب‌زدن به یکدیگر به‌عنوان رقبای احتمالی انتخابات هستند تا اعتمادسازی عمومی و تقویت سیستم دموکراتیکی که پس از 17 سال هنوز هم برای بقا دست‌وپا می‌زند، افزوده است. بسیاری‌ از افغان‌ها می‌ترسند انتخابات ریاست‌جمهوری تا سال آینده به‌کلی برگزار نشود، امری که ضدیت و تقابل با قانون اساسی و خواست عمومی را نشان خواهد داد.
میر می‌گوید: «دولت در مورد آوردن اصلاحات صادق نیست. مقامات نخبه در خانه‌های قلعه‌گونه‌ی به‌شدت محافظت‌شده زندگی می‌کنند و خانه و خانواده‌های‌شان در خارج از کشور به‌سر می‌برند. آن‌ها چیزی را که مردم با آن سردچار اند، احساس نمی‌کنند». میر حکومت غنی را متهم می‌کند که بیشتر درگیر به‌دست آوردن رضایت حامیان غربی دولت و تقویت قدرت‌اش است تا رسیدگی به نگرانی‌های مردم: «غنی استراتژی [تفرقه‌انداز و حکومت کن] را روی دست گرفته‌. آن‌هم زمانی که افغانستان به تنها چیزی که نیاز دارد اتحاد است. این امر ممکن است در حال حاضر به او کمک کند، اما می‌تواند به نابودی کشور نیز بینجامد».