نیویورک تایمز/مهرین زهرا ملک
ترجمه: جلیل پژواک
در ابتدا کشتهشدن نقیبالله محسود –مدلی که توسط پولیسی در شهر کراچی به قتل رسید و سپس ادعا شد که او یکی از شبهنظامیان طالبان بوده- در ماه گذشته، بهنظر میرسید که صرفا یکی از سلسلهبدرفتاریهایی است که از دیرزمانی به اینطرف از سوی مقامات پاکستان علیه گروه قومی پشتون در این کشور صورت میگیرد.
اما اکنون بهنظر میرسد که قضیهی آقای محسود با سایر موارد، متفاوت است. کشتهشدن نقیبالله 27 ساله احتمال میرود که یک درگیری مسلحانهی از پیش طرحریزی شده بوده. قتل وی اکنون باعث شکلگرفتن جنبشی اعتراضی شده که رهبری آن را پشتونهای جوان از مناطق قبایلی شمالغرب پاکستان، جاییکه آنها از دیرزمانی به اینطرف در معرض عملیاتهای نظامی ارتش پاکستان، جابهجایی داخلی، کلیشهسازی قومی و اختطاف از سوی نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند، به عهده دارند.
هفتهی گذشته، گروهی از پشتونهای جوان فعال در شبکههای اجتماعی تحصنی را در اسلامآباد، پایتخت پاکستان، سازماندهی کردند. هشتگ مورد استفاده در این اعتراضات #PashtunLongMarch است. تا روز سهشنبه که ششمین روز تظاهرات را رقم زد، دستِکم 5 هزار پشتون هم از مناطق قبایلی و هم از سایر نقاط کشور به این تحصن در اسلامآباد پیوستهاند. اعضای احزاب عمدهی سیاسی در پاکستان نیز حمایت خود را از این اعتراضات اعلام کردهاند.
رحیمالله یوسفزی، سردبیر روزنامهی پاکستانی The News مستقر در پیشاور، میگوید: «مطمئنا این نوع مبارزهی سازمانیافته برای حقوق، اصلاحات و منابع پشتون در سالهای گذشته دیده نشده است. مردم مناطق قبایلی در طول دههها خشم و نفرت فروخوردهشدهیی را نسبت به رفتار دولت با آنها داشتهاند و کشتهشدن نقیبالله تنها نقطهی اوج این خشم و نفرت بوده است».
مناطق قبایلی فدرال پاکستان که در مرز با افغانستان واقع شده، تحت مقررات بهجا مانده از دوران حکومت استعماری بریتانیا اداره میشوند. حوزهی قدرت و اختیارات دادگاههای پاکستان و پارلمان این کشور این مناطق را پوشش نمیدهد. در عوض، این مناطق توسط «نمایندهی سیاسییی» که از سوی دولت مرکزی گماشته میشود، اداره میشوند. پشتونها و سایر مردمانی که در این مناطق زندگی میکنند، از حقوق اندکی برخوردار اند و میتوانند تبعید شوند، خانه و کسبوکار آنها نابود شود و اعضای قبیله بر سر تخطیهای جزئی بهصورت دستهجمعی دستگیر شوند.
پس از حملات یازدهم سپتامبر به ایالات متحده، با پناهبردن اعضای القاعده و گروههای دیگر به مناطق قبایلی –بهویژه وزیرستان جنوبی، جاییکه آقای محسود از آنجا بود و وزیرستان شمالی- این مناطق بدل به خط مقدم جنگ علیه تروریسم شدهاند. پشتونهای مناطق قبایلی از یکسو در معرض حملات شبهنظامیان قرار گرفته و از سوی دیگر در معرض سرکوب ارتش پاکستان واقع شدهاند. و آنهایی که به نقاط دیگر کشور فرار میکنند –مانند آقای محسود که به کراچی رفته بود- میگویند که بدرفتاری و آزار و اذیت آنها را حتا در بیرون از مناطق قبایلی نیز دنبال میکند.
فرهاد علی 24 ساله، نایب رییس جرگهی جوانان فتا، میگوید: «در یکونیم دههی گذشته، هزاران تن از جونان پشتون از خانههایشان، دانشگاهها و خیابان به نام مهار ستیزهجویی ناپدید شدهاند. ما میخواهیم تمامی این جوانان در یک دادگاه قانونی آورده شده و شواهد واقعی مبنی بر ارتکاب جرم از سوی آنها، ارائه شود». جرگهی جوانان فتا یکی از سازمانهایی است که اعتراضات اسلامآباد را رهبری میکنند.
آقای علی میگوید: «توقف کلیشهسازی پشتونها بهعنوان شبهنظامیان، یکی از خواستههای اصلی ماست. تحمیل حکومت نظامی در مناطق ما را هر زمانی که در بخش دیگری از کشور اتفاق ناگواری رخ میدهد، متوقف کنید. لطفا، بگذارید ما در صلح زندگی کنیم».
از سوی دیگر، معترضان که در اطراف باشگاه مطبوعات ملی در اسلامآباد خیمههایی را نیز برافراشتهاند، خواستار دستگیری رائو انور اند. رائو انور فرمانده پولیس کراچی، به کشتن آقای محسود متهم شده است. وی در حال حاضر فراری است.
معترضان همچنین میگویند که آنها از ارتش میخواهند تا ماینهای زمینی را از مناطق قبایلی، مشخصا وزیرستان جنوبی، پاکسازی کنند. آقای علی میگوید که از سال 2009 به اینطرف، بیش از 35 نفر توسط ماینهای زمینی در وزیرستان جنوبی، کشته شدهاند.
اسلام زیب، از باشندگان وزیرستان جنوبی که در اعتراضات اسلامآباد شرکت کرده است، میگوید: «من میخواستم در زندگیام کاری کنم، میخواستم در آینده برای خودم کسی شوم، اما ببین مرا». آقای زیب میگوید که او در انفجار ماینی که دست برادرش را نیز قطع کرده، بینایی و چشمان خود را از دست داده و کور شده است.
آقای زیب میگوید: «اگر سربازی در اثر انفجار ماین زمینی زخمی شود، کل خانوادهها دستگیر میشوند. مردم بدون هیچ ردی ناپدید میشوند».
رسانههای ارتش پاکستان این مسأله را که ارتش در مناطق قبایلی ماین کار گذاشته، رد کرده و گفتهاند که این کار از سوی شبهنظامیان صورت گرفته است. اما گفته میشود که ارتش بلافاصله 10 تیم ماینپاکی را به وزیرستان جنوبی اعزام میکند.
سایر مقامات نیز به معترضان اطمینان دادهاند که صدای آنها شنیده شده است. طارق فضل چودری، از وزرای دولت پاکستان که با رهبران اعتراضات نیز دیدار داشته است، میگوید که دولت کاملا از خواستههای معترضان حمایت میکند. اما او از گفتن اینکه چه زمانی این خواستهها برآورده میشوند، خودداری کرد.
مناناحمد آصف، استاد تاریخ در دانشگاه کلمبیا، مناطق قبایلی را «جغرافیای خارج از قوانین و ملت» میخواند، جاییکه هم ارتش و هم شبهنظامیان دریافتهاند که «با توجه اندک به ساکنان آن، میتوان –بهراحتی- به آتش خشونت افزود».
حداقل 70درصد از پنج میلیون باشندهی مناطق قبایلی، در فقر زندگی میکنند، نرخ سواد برای زنان فقط 10درصد و برای مردان 36درصد است و میزان مرگومیر کودکان در این مناطق نیز در کل کشور در بالاترین سطح قرار دارد. شبهنظامیان پاکستانی برای سالها، از این مناطق که قانون در آن جایگاهی ندارد، برای راهاندازی حملات علیه دولت پاکستان و نیروهای تحت رهبری ایالات متحده در افغانستان، استفاده کردهاند.
از سال 2001 به اینطرف، ارتش پاکستان 10 عملیات نظامی علیه مواضع شبهنظامیان در این مناطق انجام داده است که آخرین آن، عملیات ارتش در وزیرستان شمالی در سال 2013 بود. طبق آمار کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان و مرکز نظارت بر جابهجایی داخلی مستقر در ژنو، در نتیجهی این حملات و با نابودشدن خانهها، مکاتب، شفاخانهها و امکانات شهری ناچیز این مناطق –بهدلیل اینکه شبهنظامیان از آنها بهعنوان مخفیگاه استفاده میکردهاند- تقریبا دو میلیون نفر آواره شدهاند.
ارتش پاکستان میگوید که اکنون میلیونها دالر را برای بازگشتاندن مردمان بیجاشده، بازسازی زیرساختها و بهدست آوردن دل ساکنان این مناطق هزینه میکند. اما بسیاری از ساکنان هنوز سربازان ارتش را بهعنوان نیروهای اشغالگر میبینند و از سویی، تهدید شبهنظامیان همچنان ادامه دارد.
پارلمان پاکستان در حال بررسی پیشنهادی مبنی بر ادغام مناطق جنگزده و فراموششدهی قبایلی با منطقهی مجاور آن، ایالت خیبر پختونخواه است. این امر مردم مناطق قبایلی را قادر میسازد که برای اولینبار، بهصورت کامل شهروند پاکستان شوند. اما این طرح در میان طرفداران اصلاحات، به یک مسألهی تفرقهانداز تبدیل شده است و برخی از احزاب سیاسی مخالف ادغام هستند و بهجای آن خواستار آن شدهاند، که مناطق قبایلی به یک ایالت جداگانه تبدیل شود.
سیمبال خان، تحلیلگر امنیتی و عضو مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی در اسلامآباد، میگوید که او در این مسأله که اعتراضات اخیر به تغییرات واقعی برای پشتونها خواهد انجامید، شک دارد.
خانم خان با اشاره به انتخابات ملی که برای ماه جولای برنامهریزی شده است، میگوید: «تمامی این جنبشهایی را که میبینید، بسیجهای پیشا-انتخاباتیاند».
او میگوید: «بهنظر نمیرسد که این اعتراضات حاکی از یک خیزش واقعی از سوی پشتونها باشد. احزاب سیاسی و سایر گروهها میخواهند موضوعاتی را وسیله قرار بدهند که از سوی مردم استقبال و حمایت میشوند. اعتراضات اخیر نیز برای آنها سکویی برای –بهدست آوردن اهداف سیاسیشان- فراهم کرده است. این فقط یک فعالیت سیاسی است».