نشنال انترست/ م. اشرف حیدری
ترجمه: جلیل پژواک
اخیرا در یک کنفرانس بینالمللی در مورد دریاها و آبها –گفتمان SAGAR که توسط Forum for Integrated National Security برگزار شده بود- شرکت کرده بودم که موضوع بحث آن “امنیت و رشد برای همه” در حوزهی اقیانوس هند بود. محل برگزاری این کنفرانس شهر ساحلی هند، گوا -که تاریخچهی طولانی تجارت دریایی و تبادل تجاری میان تمدنهای مخلف جنوب، شرق و غرب دارد- بود. این کنفرانس برای من که از یک کشور محاط به خشکه، یعنی افغانستان، اشتراک میکردم، تجربهی منحصر به فرد یادگیری بود. سخنرانان یکی پی دیگر، در مورد چالشها و فرصتهایی که شامل اقیانوس آبی بود، صحبت میکردند و من گوش میدادم.
از آنجاییکه بسیاری از مشکلات فراروی امنیت دریایی برخواسته از زمین یعنی خشکه است، یک رویکرد فراگیر -که باعث ترویج همکاری و مشارکت برای حل مشکلات مشترک بین کشورهای دریاکناری و محاط به خشکه شود- باید بهکار گرفته شود. بدون شک میتوان گفت که امنیت دریایی -که به آن بسیار چیزهای دیگر بستگی دارد- با رویدادها و حوادث زمینی بههمپیوسته است. افغانستان میتواند یک مثال عمده در این رابطه باشد: در جریان چهل سال گذشته، تنشهای جیوپولوتیک، منازعات ویرانگری را بر کشوری برخوردار از موهبت طبیعی در قلب آسیا، تحمیل کرده است.
در فقدان صلح در افغانستان برای فراهم ساختن زمینهی توسعهی پایدار که آیندهی جمعیت جوان این کشور را مطمئن کند، فقر به جامعهی افغانی نفوذ کرده است. این امر محیط مناسبی را برای چالشهای امنیت دریایی از جمله تروریسم، قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه و انسان فراهم میکند.
در طی شانزده سال گذشته، افغانستان قربانی تروریسم تحت حمایت دولتها بوده است. طالبان به عنوان پروکسی یک دولت ساحلی، روزانه دهها افغان بیگناه را کشته و زخمی میکنند. در عینحال این گروه زیرساختهایی که باید افغانستان را در وصل و پیوستن با مناطق غنی اطرافاش، کمک کنند، از بین میبرد. زیرساختهایی که میتوانند بستر افزایش تجارت، کسبوکار و سرمایهگذاری شوند.
تروریسم تحت حمایت دولت در حدود بیست شبکهی تروریستی دیگر را با برد جهانی و منطقهیی از طریق افغانستان، فعال ساخته است. در عینحال، همین ناامنی تحمیلی، فضایی را برای کشت و تولید انبوه مواد مخدر در افغانستان، که اکنون 90 درصد موادمخدر جهان و منطقه را تولید میکند، فراهم کرده است. در عوض، درآمد حاصل از تجارت موادمخدر، تروریسم را تامین میکند و باعث فساد، که حکومتداری و حاکمیت قانون را تضعیف میکند، میشود. اینهمه، کشورهای تولیدکننده و ترانزیتی را به طور یکسان بیثبات میکند.
بخاطر بههمپیوستگی این چالشهای امنیتی تحمیلشده، افغانستان با بحران پیچیدهی انسانی با کاهش امنیت انسانی مواجه است. ازاینرو، این مسئله کشور را به منبع اصلی پناهجویان و مهاجران تبدیل میکند، که اغلب توسط قاچاقچیان انسان به اروپا، استرالیا و سایر نقاط منتقل میشوند. همانطور که میبینیم، آنچه که در کشورهای مانند افغانستان اعمال میشود و اتفاق میافتد، بهطور مستقیم روی امنیت آبها و امنیت دریایی تاثیر میگذارد.
این وضعیت خطرناک ایجاب میکند که دولتهای ساحلی و محاط به خشکه، بیش از این صبر نکنند بلکه دست به دست هم دهند، منابع را روی هم بگذارند و اطلاعات امنیتی را برای پیگیری و اجرای یک استراتژی مشترک ضدتروریستی، با هم تشریک کنند. استراتژیی که تمایزی بین شبکههای تروریستی قایل نمیشود. در کنار این تلاشها، آنها باید با همدیگر برای رهایی ملتهایشان از فقر مطلق کار کنند؛ با این درک که فقدان امنیت انسانی، تروریستها، افراطگرایان و حامیان تروریسم را قادر میسازد که از میان جوانان بیکار و بیچاره استخدام و آنها را استثمار، رادیکالیزه و شستشوی مغزی کنند تا بتوانند از آنها در میدانهای نبرد دلخواه خود بهرهبرداری کنند.
در واقع، بهترین راه مبارزه با فقری که تروریسم را میپروراند، تقویت اعتمادسازی امنیتی و سیاسی از طریق همکاریهای منطقهیی اقتصادی است. همکاری اقتصادی میتواند بهعنوان یک عامل مهم در تقویت اتصالات منطقهیی، افزایش رقابت و بهرهوری، کاهش هزینههای دادوستد و گسترش بازارها در هر منطقه، واقع شود. چگونه این کار انجام شود؟ در حقیقت، افغانستان هماکنون راهحل استراتژیکی را برای تصویب و اجرای آن توسط همسایگان ساحلی و محاط به خشکهاش پیش نهاده است: پروسهی قلب آسیا-استانبول HOA-IP و کنفرانس همکاری منطقهیی اقتصادی برای افغانستان.
این دو پروسه تحت رهبری افغانستان برای کمک به تامین همکاری منطقهیی برای باثباتسازی کشور و توسعهی پایدار ایجاد شدهاند، که در نتیجه پایداری و کامیابی مناطق اطراف افغانستان را تضمین میکند. اگرچه تا حال این پروسهها کاملا اجرا نشدهاند، اما منافع کوتاه و درازمدت کشورهای ساحلی و غیرساحلی که در این پروسهها اشتراک میکنند، دوبرابر و سهبرابرسازی تلاشهایشان برای دستیافتن به اهداف مشترکِ دو بستر است. البته که هر گام ملموسی که این کشورهای در جهت استفاده از این پروسهها بردارند، برای به حداقل رساندن آسیبپذیری آنها (و دیگر کشورها) نسبت به تروریسم و حامیان آن کمک میکنند. بههمین خاطر است که زمان دارای اهمیت است و این کشورها باید تعهد خود را برای اجرای این پروژهها و برنامهها که در زیر چتر این دو پروسه پیشنهاد شده است، دوباره تجدید کنند.
در همین ماه، هفتمین کنفرانس همکاری اقتصادی منطقهیی برای افغانستان در عشقآباد ترکمنستان برگزار خواهد شد*. این کنفرانس روی “تقویت روابط و گسترش تجارت از طریق سرمایهگذاری روی زیرساختها و بهبود اشتراک مساعی” تمرکز خواهد کرد. این کنفرانس، فرصتِ بهموقع برای همسایگان ساحلی و محاط به خشکه افغانستان برای سهمگیری در پیشرفتهای حاصل از ششمین کنفرانس این پروسه در کابل، خواهد بود. این نشست رویدادهای جانبی بسیاری خواهد داشت که کشورهای اشتراککننده را قادر میسازد تا در مورد چالشها و تنگناهها بحث کنند. همچنین، آنها میتوانند با توجه به پروژههای اولویتی در زمینههای کلیدی انرژی، شبکههای حملونقل، تسهیل تجارت و ترانزیت و ارتباطات، به راحتی در مورد نیازهای سرمایهگذاری و تامینمالی بحث و تبادل نظر کنند.
علاوهبراین، هفتمین کنفرانس وزیران پروسهی قلب آسیا-استانبول با میکانیسم اجرای تدابیر سیاسی، امنیتی و اعتمادسازیاش، در باکوی آذربایجان برگزار خواهد شد. هدف افغانستان تقویت همکاریها و اشتراک مساعی میان پروژههای بههمپیوسته RECCA و HOA-IP است که تاثیر آنها را بر توسعهی پایدار نه تنها در افغانستان بلکه در سراسر مناطق اطراف آن، به حداکثر میرساند. این امر باید کشورهای اشتراککننده را برای ارزیابی نیازهای مشترک امنیتی و توسعوی شان تشویق کند، تا بدان ترتیب، مشارکت خود با افغانستان را بهمنظور آغاز تطبیق پروژههای پیشنهادی با سود یکسان، تقویت کنند.
افغانستان با درنظرگرفتن این فرصتهای اساسی برای همکاریهای امنیتی و توسعوی منطقهیی، از استراتژی جدید ایالات متحده برای جنوب آسیا استقبال میکند. این استراتژی به افغانستان در جهت رسیدگی به چالشهای تروریسم تحت حمایت دولت، کمک خواهد کرد. این امر مستلزم بستهشدن کامل تمام پناهگاههای امن تروریستان در پاکستان است. جایی که طالبان در آن تلقین میشوند، آموزش میبینند و تجهیز میشوند. آنها بعدا به افغانستان و دیگر مناطق اطراف اقیانوس هند فرستاده میشوند تا بتوانند منطقه را بیثبات و دهشتزده کنند. دولت افغانستان جدا باور دارد که اجرای کامل استراتژی جدید ایالات متحده در همکاری با دولتهای ساحلی و دریاکناری که منافع مشترک امنیتی و توسعوی با افغانستان دارند، نه تنها به ثبالت در کشور کمک میکند بلکه، امنیت را بهعنوان پیششرط توسعهی پایدار در سراسر مناطق اطراف، تضمین میکند.
یادداشت*: زمان انتشار این مطلب در ویبسایت نشنال انترست 19 نوامبر است اما ممکن است زمان نوشتن آن، پیش از برگزاری کنفرانس ریکا بوده باشد.