نویسنده: پاییر امیدیار
ترجمه: احمد نوید نورمل
اعتقاد بر این که کمک به دیگران از طریق انترنت، یک ایدهی رادیکال است، ساده نیست. 22 سال پیش، شرکت “eBay” را بیشتر برای یک آزمایش اجتماعی نسبت به یک تلاش تجارتی آنلاین پایهگذاری کردم. در آن زمان، تجارت آنلاین ایدهی کاملاً جدید پنداشته میشد و من معتقد به اقناع مردم از طریق انترنت برای تجارت خصوصی بودم. اما چالشهای پیشبینی ناشدهیی در این مسیر وجود داشت که برایم خیلی آموزنده بود و مرا با مسوولیتهای بزرگی برای تصدی یک صنعت پاسخگو و پایدار مواجه ساخته است. این همان مسوولیتیاست که رهبران صنعت رسانههای اجتماعی با آن مواجهاند.
با اینکه صنعت رسانههای اجتماعی، سهولتهای بیشماری را در جهان امروز عرضه میکنند، سوءاستفاده از اطلاعات و انحصارگرایی اطلاعات (و یا قانونیساختن اطلاعات غیرقانونی) سبب ایجاد فاصلهها و جداییها میگردد. دخالت دستهای خارجی در انتخابات، کارزارهای انتخاباتی هدفمند برای اغوا و انحراف افکارعمومی و همچنان تاثیرگذاری بر دموکراسی کشورها، از جمله مواردی است که برای تقویت آن از رسانههای اجتماعی جهانی استفاده میشود.
اکنون زمان ترک این مهمانان ناخواسته از صحنه، فرا رسیده است. سالهاست که فیسبوک برای پخش تبلیغات هدفمند از”پستهای تکتیکی” کار میگیرد که –تبلیغکنندگان، صرف برای کاربران مشخص از آن استفاده میکنند. زمانیکه این اشتهارات باعث ایجاد طبقات سیاسی میگردد؛ محرمیت چنین اطلاعات، باعث نقض فرصت برای پاسخگویی به موقع (بگونهی مثال، قبل از اعلان نتایج انتخابات) میشود. مثلاً دستکاری دولت روسیه در انتخابات ایالات متحده باعث انحراف افکار شهروندان امریکایی گردید. از آنزمان به بعد، فیسبوک، پالیسی جدید خود را در قبال مشاهدهی اشتهارات برای حفظ مشروعیت انتخابات آینده و افزایش شفافیت، معرفی کرد. این اقدام فیسبوک برای رسیدگی به آسیبپذیریهای یادشده، قابل قدر است. اما حتی اگر این پیشگیریها در مورد نحوهی استفاده از رسانههای اجتماعی موفق گردد، هنوز هم باید در مورد عواملی که باعث تضعیف شفافیت، پاسخگویی و اعتماد به دموکراسی میگردد، دقت شود.
گروه امیدیار که برای حفظ و حمایت از ارزشهای دموکراسی فعالیت میکند و اخیراً با تیمی از گروه دموکراسیفَند برای دریافت رابطه میان دموکراسی و رسانههای اجتماعی همکاری کرده که یافتههای اولیهی آن به شکل مشرح به چاپ خواهد رسید. این یافتهها شش مورد مهم را منحیث تهدید مستقیم رسانههای اجتماعی به دموکراسی شناسایی میکند که قرار ذیل است:
1. قطبیشدن و حزبیشدن بیش از حد
طراحی سیستمهای خاص رسانههای اجتماعی نشاندهندهی افزایش حجم افکار حزبی در کانالهای سنتی است. همانگونه که رسانههای اجتماعی منحیث یک کانال عمدهی توزیع معلومات اولیه مورد استفاده قرار گرفته است؛ همچو سیستمها و یا چارچوبهای اطلاعاتی، در موارد مشخص نظریات کاملاً یک-طرفه و حزبی را مطرح ساخته و باعث کاهش و یا حتا از امحای فرصتها برای گفتمان سالم میگردد.
2. گسترش اطلاعات نادرست و گمراهکننده
اطلاعات نادرست و یا غلط که معمولاً “خبر جعلی” نامیده میشوند، در سراسر رسانههای اجتماعی توسط افراد دولتی و خصوصی پخش میشوند. این معلومات نادرست و تحریفشده میتواند تقسیمبندیها را در طبقههای مختلف جامعه تشدید کرده و اعتماد مردم را روی معلومات، افراد و سازمانهایی که معلومات را شریک میسازند، کاهش دهد.
3. تقابل محبوبیت با مشروعیت
گزینهی پسندیدن (like) و دوباره تویتکردن (retweet) برای سنجش اعتبار اطلاعات، یک سیستم تحریفشده برای ارزیابی اطلاعات بوده و باعث محبوبیت دیدگاههای خاصی میگردد. این امر باعث میشود که تمایز میان نظریات مشروع و نظریات روباتیک (کاذب)، چالش برانگیز گردد.
4. سوءاستفاده سیاسی
نظرهای روباتیک که بهعنوان شهروندان و یا کاربران عادی فعالیت میکنند، به یک حربه و ابزار برگزیده برای دولتها و رهبران سیاسی به منظور شکلگیری گفتگوهای آنلاین مبدل شده است. بهنظر میرسد که دولتهای ترکیه، چین، اسرائیل، روسیه و بریتانیا هزاران نفر از کارکنان رسانههای اجتماعی را استخدام نمودهاند تا از طریق حسابهای پرشمار آنلاین، برای تغییر افکارعمومی فعالیت کنند.
5. سوءاستفاده، هدفگیریهای گروههایکوچک، و تغییر رفتار
تبلیغکنندگان و سیستمهای پیچیدهی آن، برای هدفگیری گروههای مشخص، جالب و قابل توجه است. پیامها و یا اطلاعات، صرف به شکل اشتهار نبوده و طوریکه به نظر میرسد؛ برای افرادی که خارج از گروه هدف میباشند، نیز قابل مشاهده است. این موضوع در اظهارات اخیر صفحهی فیسبوک در قسمت اشتهاراتی که از جانب روسیه در مورد انتخابات ایالات متحده تمویل گردیده بود، وضاحت دارد. این شیوه، باعث افزایش فاصله میان روزنامهنگاران و ناشران گردیده و موجب تضعیف درآمد و پایداری سازمانهای خبرهی سنتی که مسوول پاسخگویی به مردم هستند، میگردد.
6. کمحوصلگی، محرومیت، و گفتار نفرتانگیز
پالیسیهای مختلف و ویژگیهای مختلف سیستمهای رسانههای اجتماعی، میتواند سخنان نفرتانگیز، برنامههای تروریستی و اذیتهای نژادی-قومی و جنسی را تقویت کند. مدیران سیستمهای رسانههای اجتماعی میتوانند کسانی را که گفتوگوهای نفرتانگیز را تقویت میکنند، متوقف سازند.
ما آرزو داشتیم که این تحقیق، به عنوان آغازین نقطه برای مدیران رسانههای اجتماعی، سیاستمداران، مقامهای دولتی و سایر سهامداران کلیدی برای جلوگیری از عمیقتر شدن تأثیرات تکنولوژی در کشور و در نهایت یافتن راهحلهای ملموس، ممد واقع شود. این مشکل حزبی نبوده، و نه هم مشکلی است که یک شخص، و یا یک شرکت و یا هم یک دولت بتواند به حل آن بپردازد. ولی سرانجام کسی باید مسوولیت حل این مشکل را به عهده گرفته و من با احترام خاص از مدیران رسانههای اجتماعی تقاضا میکنم تا این موضوع را مورد بحثهای انتقادی قرار دهند.
همانگونه که باید مقررات و پالیسیهایی برای بخش تجارتی آنلاین ایجاد میگردید؛ شرکتهای رسانههای اجتماعی باید در حال حاضر به تهدید جدی سیستمهای عاملشان پرداخته و اقدام مشخصی را برای محافظت صنایعشان روی دست گیرند.
ما باور داریم که تغییرات در یک شب اتفاق نخواهد افتاد و این مسایل مستلزم بررسی مداوم و همکاری مؤثر است.