نویسنده: احسان اطرافی
چندی قبل در مراسمی بهنام «آغازسال تحصیلی» ریسجمهور غنی از دانشگاه کابل دوکتورای افتخاری دریافت کرد. در این مراسم، غنی خود را برای دانشجویان یک شخص مسلمان، میانهرو و بهدور از گرایشات سمتی و قومی توصیف نمود. وی همچنان اصولگرایی و مبارزه با فرهنگ دیکتاتوری را سرلوحهی شیوهی حکومتداریاش عنوان کرد. در این مراسم رییسجمهور به دانشجویان دانشگاه کابل وعدهی بهبود شرایط تحصیلی و بالا بردن معیارهای اکادمیک را داد و از آنان خواست تا جامعه را از بیثباتی به ثبات، از فقر به آسایش، از جنگ به صلح و از نفاق به اتحاد برسانند. این محفل و دریافت دوکتورای افتخاری غنی باعث ایجاد مباحثات و تبصرهها در محافل علمی و سیاسی شده است، موافقان و مخالفان هریک با برشمردن جنبههای مثبت و منفی آن، موارد مختلف را ذکر میکنند. با در نظرداشت جوانب مختلف، در این نوشته بر چگونگی دریافت این دوکتورای افتخاری به رییسجمهور غنی، پرداخته شده است.
مبنای دوکتورای افتخاری
دوکتورای افتخاری معمولا از طریق نهادهای معتبر و مستقل علمی برای افرادی که در یک عرصهی مشخص فعالیت لازم و بارز علمی و یا کارهای تأثیرگذار در عرصههای دیگر حتا سیاست انجام داده باشد، اعطا میگردد. این سند در واقع فعالیت و دستآوردهای علمی و عملی شخص دریافتکننده را بهرسمیت شناخته و برای ارجگزاری به آن تفویض میگردد. اهداف دکتورای افتخاری بیشتر در ردهی جوایز اهداشده به یک شخص دستهبندی میشود و نمیتواند بهعنوان مدرک تحصیلی ملاک اعتبار باشد. برعلاوه، اعطای دوکتورای افتخاری دارای یک سلسله شرایط و مقررات ضمنی است، که بدون رعایت آن، این سند فاقد ارزش اکادمیک است.
در اینکه دانشگاه کابل، بزرگترین و معتبرترین دانشگاه افغانستان است، شکی وجود ندارد. ولی متاسفانه این دانشگاه در سطح منطقه و بینالملل هیچگونه جایگاه علمی ندارد. اکثر دانشکدهها از کریکولمهای درسی غیرمعیاری استفاده میکنند، رشتههای تدریسی با شرایط روز و ضرورت بازار ایجاد نشده است، اکثر استادان از تواناییهای علمی لازم برخوردار نبوده و تحقیقات علمی که با ارزشترین بازده دانشگاهها است، در پوهنتون کابل بسیار اندک بوده و یا اینکه براساس معیارهای علمی صورت نمیگیرد.
از طرف دیگر، دانشگاه کابل یک نهاد دولتی است، نه یک نهاد کاملا مستقل. این نهاد از لحاظ اداری گزارشده به وزارت تحصیلات عالی بوده و رییس دانشگاه و فاکولتهها به پیشنهاد وزیر تحصیلات عالی و منظوری رییسجمهور مقرر میشود. گذشته از آن، بالاترین موقف علمی در دانشگاه کابل که همان رتبهی پوهاندوی است، نیز تحت کنترل رییسجمهور است و بستگی به منظوری و تائیدی وی دارد.
پس بر این اساس، دوکتورای افتخاری اعطاشده به رییسجمهور غنی در واقع نوعی از خوشخدمتی از طرف وزیر تحصیلات عالی و رییس دانشگاه کابل که مشاور غنی نیز است، میباشد. در غیر آن هیج توجیه و منطق علمی ندارد، چون غنی در زمان حکومتاش و همچنان در زمانیکه رییس دانشگاه کابل بوده، هیچ دستآورد علمییی که بر اساس آن مستحق دوکتورای افتختاری شناخته شود، برای دانشگاه کابل نداشته است. بزرگترین دستآوردی که غنی از زمان ریاستاش در دانشگاه کابل به خود نسبت میدهد، محوطه یا ساختن چهاردیواری برای این دانشگاه است، که برای یک نهاد علمی این یک دستآورد بهشمار نیامده و در جملهی فرعیات محسوب میشود. غنی حتا بهعنوان یک سیاستمدار و رییس دولت با وجود تبلیغات فراوان همکارانش، دستاورد باثباتی برای افغانستان نداشته است. میزان نارضایتی مردم از عملکرد حکومت وحدت ملی که در نظرسنجیهای مختلف منتشر شده و آمار کشتار و گسترش ناامنی که براساس گزارش تازهی نیویورکتایمز روزانه 40 نفر در افغانستان کشته میشوند، از نمونههای عملی ناکامی وحدت ملی و شکنندگی دستآوردهای قابل تبلیغ توسط حکومت وحدت ملی است.
رعایت تخصص رشتهبی دوکتورای افتخاری
تخصص در رشتهیی که فرد سندش را میگیرد شرط اساسی دوکتورای افتخاری است. به اینمعنا که برای ادیب دوکتورای ادبیات، برای اقتصاددان دوکتورای اقتصاد و به همین منوال برای متخصصین هر رشته دوکتورای همان بخش مربوطه داده میشود. ولی جای تعجب در این است که رییسجمهور غنی از دانشگاه کابل دوکتورای ادبیات دریافت کرده است. از غنی قبلا بهنام متفکر دوم، اقتصاددان و جامعهشناس یاد میشد ولی توانای ادبیاش هیچوقت حتا از طرف خودش هم زبانزد نشده بود. برعکس، ایشان بارها در چندین مراسم رسمی در قرائت بیانیهها و سخنرانیهایش دچار مشکل بوده و مورد توبیخ ادبا و رسانهها قرار گرفته است.
بنابراین اهدای دکتورای افتخاری زبان و ادبیات پشتو به رییسجمهور غنی، یک خوشخدمتی از سوی رییس دانشگاه و وزیر تحصیلات عالی به ارباب قدرت در افغانستان است. اهدای اولین دکتورای افتخاری به رییسجمهور غنی از جانب مسئولین دانشگاه، خیانت آشکاری به تخصص و تعهدات اخلاقی و قانونی است که بایستی هنگام اعطای دکتورای افتخاری که معمولاً در جشنهای فارغالتحصیلی اعطا میشود، توسط مسئولین دانشگاه در نظر گرفته میشد. اما رییس دانشگاه و وزیر با شکستن اصول و تعهدات قانونی – اخلاقی و نقض بیطرفی، به شخصی دکتورا داد که او با تمسخر و واقعبینی استادان و محتوای درسی دانشگاه کابل را با دوران بابهکلانش مقایسه کرد و گفت: قرن تغییر کرد، نوتهای شما تغییر نکرد.
تقویم رسمی آغاز سال تحصیلی
در نهایت، براساس تقویم رسمی افغانستان، آغاز سال تعلیمی دوم ماه حمل هر سال است. به این مناسبت محفل رسمی بعضا با تاخیر یک یا چند روز از سوی نهادهای تعلیمی و تحصیلی کشور برگذار میگردد. در این محفل رییسجمهور و یا یکی از معاونیناش با نواختن زنگ، سال تعلیمی و تحصیلی را رسما آغاز مینماید. براین اساس، حسب اصول متعارف دولتی، هیچ روز دیگری در تقویم افغانستان بهنام آغاز سال تحصیلی درج نگردیده است. حال که رییسجمهور غنی و مشاورانش سال تعلیمی را در ماه اسد افتتاح مینمایند، شاید نوع دیگری از ابتکارات مدبرانهی ایشان در راستای بهبود وضعیت دانشگاهها باشد.
در نتیجه، بهتر میبود غنی با حضور در پوهنتون کابل با ایراد یک سخنرانی اکادمیک و علمی طرح مشخص خویش بهمنظور بهبود وضعیت تحصیلات عالی در افغانستان را با محصلین و استادان دانشگاه در میان گذاشته و نظریات آنها را جهت غنامندی این طرح جویا میشد. در ضمن، بهجای توصیف از خود و زمینهسازی برای دریافت دوکتورای افتخاری، از استادانی که در راستای بهبود وضعیت تحصیلات عالی تلاش کردهاند و همچنان از پیشتازان تازهوارد در دانشگاهها و محصلین برحال تقدیر بهعمل میآورد. اما، برعکس حضور ایشان در پوهنتون کابل با دستان خالی برای جامعهی اکادمیک و ایراد سخنرانی توصیفی در مدح خودش، هیچ بهبودی در عرصهی تحصیلات عالی در کشور را در قبال نخواهد داشت. دانشگاه همان است که رییسجمهور میگوید: قرن تغییر کرد، محتوای درسی دانشگاه و استادان ناتوانش تغییر نکرد. دانشگاه همانی باقی خواهد ماند که دکتورای افتخاری را بهدلیل رفاقتهای سیاسی و تیمی حاتمبخشی میکند.