بسمالله تابان- دانشآموختهی حقوق و علوم نظامی
بهدلایل مختلف از جمله نبود هماهنگی مناسب مسلکی میان نیروهای امنیتی و دفاعی و همچنان حضور افراد مسلح غیرمسئول تروریستان در بسا نقاط دست به سازماندهی نیروهای انسانی خود و تشدید حملات مسلحانه زدهاند. با توجه به وضعیت موجود جوی و موقیعت جغرافیایی بعضی ولایات شمال و شمالشرق کشور تروریستان با استفاده از مراکز دینی و اعتقادات مذهبی شهروندان و همچنان استفاده از ضعف اقتصادی آنها گروههای کوچک و متوسط تروریستی غرض اخلال امن و نظم عامه و همچنان تهدید بزرگ بر حاکمیت نظام و قانون را تنظیم کردهاند.
در این میان ولایت مهم و استراتژیک تخار نیز از اهداف اصلی دشمن تلقی شده و بعد از ولایت قندز و بغلان، گروههای تروریستی توجه جدی بر این ولایت دارند. زمینههای نفوذ و فعالیت شبکههای تروریستی در این ولایت نسبت به ولایات دیگر نسبتاً کمتر بوده، اما اگر به تهدیدات توجه جدی نشود تبدیل به خطر جدی در زندگی شهروندان خواهد شد.
در ولایت تخار نیروهای امنیتی و دفاعی از پولیس ملی، ارتش ملی، امنیت ملی، پولیس محلی، نیروهای پولیس سرحدی و امن و نظمعامه مطابق نیازمندی وجود دارند که در صورت ضرورت میتوانند تهدیدات دشمن را از لحاظ فیزیکی دفع کنند اما با توجه به وضعیت شبکههای تروریستی و فعالیت آنها در این ولایت از لحاظ کشفی و استخباراتی نیروهای امنیتی با مشکلاتی روبهرویند.
وضعیت امنیتی در این ولایت نسبت به ولایات غربی همجوار آن ظاهراً خوبتر است، اگرچه دولت در برابر قدرتمندان محلی و افراد مسلح غیرمسئول که هرازگاهی باعث آزار و اذیت باشندگان این ولایت میشوند، هیچ اقدام قانونی کرده نمیتواند. با آنهم اطفال به مکتب میروند، تجارت کاروبار مردم عادی جریان دارد، نهادها و مکاتب فعال است، زنان در حکومت سهم دارند و بدون کدام ترس و هراس به شهر و بازار رفتوآمد میکنند. در ضمن، نهاد های دولتی و ملکی در سطح ولایت نیز فعالاند. از اینکه این ولایت با ولایات بدخشان، بغلان و قندوز هممرز بوده و تاثیرات ناامنی ولایات فوق بر این ولایت مستقیم است، از سوی مسئولین و نهادهای امنیتی در ردیف ولایات ناامن و آسیبپذیر محسوب گردیده است.
از جمله واحدهای ١۶گانهی اداری ولسوالیهای اشکمش، درقد و خواجه غار از چند سال بدینسو در تهدید بلند و ولسوالیهای بهارک، خواجه بهاوالدین و ینگی قلعه در تهدید متوسط و ولسوالیهای چاهآب، دشت قلعه و بنگی در ردیف تهدیدات پایین دشمن قرار دارند، در بقیه واحدهای اداری یادشده هیچ تهدیدی وجود ندارد و وضعیت امنیتی نورمال توصیف شده؛ طوریکه تنها افراد مسلح غیرمسئول وابسته به قوماندانان جهادی سابقه و نمایندگان مردم در شورای ولایتی و شوراملی موجود میباشند.
بهطور کل مردم از لحاظ امنیتی در مرکز ولایت در وضعیت خوبتری هستند ولی در اطراف از طرف شب و روز مردم شدیداً نگران امنیتشان هستند. قتل، راهزنی، اختطاف، سرقت، زنا، و دیگر از این دست اعمال روزبهروز سیر صعودی دارند. افراد مسلح از مردم پولدار بهواسطهی مبایل پول تقاضا میکنند و اگر به خواستهایشان توجه نشود به ایشان ضربه میزنند. از اینرو، آنها ناگزیر پول میدهند و زندگی میکنند، دانشمندان، دوکتوران و جوانان از ترس جان و مالشان از این ولایت فرارکردهاند و این برنامه ادامه دارد. زمینهای دولتی غصب میگردد،کارمندان دولتی و خصوصا امنیتی از سوی حلقات و وکلا معرفی شدهاند و به هدایت آنها کار میکنند.
تروریستان در این ولایت متاسفانه حضور تقریباً دایمی داشته و براساس اطلاعات موجود تروریستان اکثراً افغانی و تعدادی دیگر که بیشتر متخصصین نظامیشان تلقی میشوند از کشورهای خارجی نیز حضور دارند . قوای دشمن تحت نام طالبان، القاعده، حزب تحریر، نهضت اسلامی طاهر یولداش، حزب اسلامی و غیره که گفته میشود تعداد آنها به 94 باند و گروه مسلح به کمیت 1130 نفر مجهز با سلاحهای خفیفه و ثقیله؛ پیکا، راکت آر پی جی، توپ 82 ملی متری، نارنجکانداز، و وسایط نقلیهی هاموی، پیکب، داتسن، سراچه و موترسایکل از وسایل لوژستیکی میرسد، فعالیت میکنند. با آنکه فعالیت تروریستان در این ولایت پراگنده است، باآنهم تعدادی از افراد مهم تروریستان آن را بهطور کلی رهبری مینمایند که مخوفترین آنها مولوی شمسالدین والی نامنهاد طالبان و قاری عبدالرحیم معاون والی، مولوی عبدالقادر قوماندان امنیه، مولوی عبدالستار ریس کمیسیون نظامی، امینالله ریس عملیاتهای نظامی در ولایت تخار میباشند. تاکنون تروریستان در ولایت تخار کمتر بهشکل تهاجمی فعالیت داشته. بیشترین فعالیت آنها بهشکل ترور،کمین، حملات چریکی و ماینگذاری در جادهها میباشد.
گروههای تروریستی که آمار مجموعیشان در فوق تذکر یافت بهطور مشخص در ولسوالیهای ذیل به فرماندهی افراد مخوف تروریستی فعالیت دارند.
در ولسوالی بهارک که در قسمت غربی شهر تالقان و مسیر قندز- تخار موقعیت دارد تعداد 6 گروپ به کمیت 60 نفر به رهبری ملا عبدالرزاق ولسوال نامنهاد طالبان فعالیت تروریستی دارند.
ولسوالی خواجهغار یکی دیگر از ولسوالیهای شمالغربی مرکز تالقان به تعداد 20 باند گروپ به کمیت 250 نفر به رهبری قاری ابراهیم ولسوال نامنهاد طالبان فعالیت مینمایند. این ولسوالی با ولایت ناامن قندز نزدیک بوده و بیشتر تروریستان در دو ولایت فعالیت دارند.
فرخار ولسوالی شرقی مرکز ولایت تخار که با ولایت بدخشان نزدیک است 3 باند با کمیت 60 نفر بهرهبری مولوی عبدالحنان ولسوال نامنهاد طالبان فعالیت دارند.
ولسوالی اشکمش که در غرب ولایت تخار و هممرز با ولایت بغلان میباشد به تعداد 16باند به کمیت 160 نفر به رهبری مولوی حنیف ولسوال نامنهاد طالبان فعالیت مینمایند. البته تعدادی از این افراد تروریست مربوط به حزب اسلامی نیز میباشند.
در ولسوالی ینگیقلعه که از ولسوالیهای شمالی این ولایت میباشد به تعداد 12 باند به کمیت 120 نفر به رهبری قاری سراج ولسوال نامنهاد طالبان فعالیت مینمایند. در این بخش از ولایت تخار بنا به اطلاعات افراد تروریست خارجی نیز حضور دارند.
در ولسوالی چاهآب که در شمال و هممرز با تاجکستان میباشد، باآنکه از جانب ینگیقلعه آسیبپذیر است اما تنها به تعداد 2باند به کمیت 20 نفر بهرهبری مولوی بصیر ولسوال نامنهاد طالبان فعالیت مینمایند. تاکنون فعالیت چشمگیری از این باند دیده نشده اما گفته میشود که افراد مولوی بصیر بیشتر در سفر و برای کمک با تروریستان قندز و ینگی قلعه میباشند.
در ولسوالی دشت قلعه که هممرز با ولایت قندز میباشد به تعداد 3 باند به کمیت 30 نفر به رهبری مولوی سیف الله ولسوال طالبان مصروف فعالیتهای تروریستی بوده و افرادشان در ولایت قندز تحت آموزش قرار دارند.
در ولسوالی خواجه بهاوالدین که قبلاً در زمان جهاد و مقاومت مرکز مهمی برای تجمع مجاهدین حزب جمعیت اسلامی تلقی میشد و محل ترور احمدشاه مسعود از فرماندهان مهم جمعیت اسلامی میباشد، اکنون به تعداد 8 باند به کمیت 100 نفر به رهبری قاری یوسف ولسوال طالبان و در ولسوالی درقد به تعداد 17 باند به کمیت 220نفر به رهبری ملا نقیب ولسوال طالبان با هماهنگی مشترک با قاری یوسف فعالیت دارند.
همچنان در ولسوالی بنگی که گلوگاه تالقان نیز تلقی میشود به تعداد 2 باند به کمیت 30 نفر به رهبری قاری عبدالاول یکی از تروریستان مخوف محلی فعالیت دارند. گزارشهای محلی نشان میدهد که متاسفانه تعدادی از این فرماندهان گاهاً با افراد بانفوذ در ظاهر همکار با دولت در تالقان در ارتباطاند.
باتوجه به آنچه در فوق تذکر یافت، پشنهاد میگردد تا یک عملیات گستردهی نظامی در هیمن روزهای نزدیک قبل از اینکه تروریستان به محلات مصئون منتقل شوند راهاندازی گردیده و بخش کشفی نیروهای امنیتی فعالتر گردد. برای سرکوب این تروریستان باید از نیروهای هوایی قاطع نیز کار گرفته شود. وکلا و افراد مسلح غیرمسئول که ظاهراً همکار دولتاند باید بدانند که دشمن، دشمن همهی مردم افغانستان است و در صورت رسیدن به اقتدار همه را نابود خواهد کرد. حمایت از تروریستان و تفکر تروریستی در سطح محلی یکی از موارد خطرناک میباشد. بنابراین، به سرکوب و انحلال چنین مراکزی در ولایت تخار و قندوز که زیر نام مراکز دینی فعالیت مینمایند توجه جدی شود.