راهبرد امریکا پس از داعش
فارین افِرز/پیترفیور و هال برندز
ترجمه: حمید مهدوی
بخش اول
ایالات متحده در مبارزهاش علیه تروریسم بهزودی به یک چهارراه خواهد رسید. ائتلاف بینالملی که با دولت اسلامی (که همچنین به داعش شهرت دارد) میجنگد، این گروه را از بخش بزرگی از قلمروی که زمانی در اختیار داشتند بیرون رانده است و، دیر یا زود، با از بین بردنِ هستهی آن در عراق و سوریه آن را از لحاظ نظامی شکست خواهد داد. اما پیروزی نظامی بر داعش، به جنگ جهانی علیه تروریسم که ایالات متحده پس از یازدهم سپتامبر راهاندازی کرده است، پایان نخواهد داد.
برخی از ولایتهای داعش بیشتر از هستهی آن دوام خواهند آورد. بقایای خلافت به تدریج به یک [گروه] ستیزهجو تبدیل خواهند شد. القاعده و گروههای وابستهاش همچنان یک تهدید خواهند بود. علاوه بر آن، شرایطی که سازمانهای جهادی را پرورش میدهد احتمالا در سرتاسر شرقمیانه باقی خواهد ماند. بنابراین، ایالات متحده باید تصمیم بگیرد که در مرحلهی بعدی جنگ با تروریسم چه راهبردی را دنبال کند.
دونالد ترامپ در مبارزات انتخاباتی [اش] خواستار تغییر در راهبردِ مبارزه با تروریسمِ ایالات متحده شد و وعدهی «شکست دادنِ ایدیولوژی تروریسمِ افراطی اسلامی» را داد. بهعنوان رییسجمهور، او با طیف وسیعی از انتخابها/گزینهها مواجه است. در یک [گزینهی] مفرط، واشنتگن میتواند با این فرض به تعهدات نظامیاش در شرقمیانه پُشت کند که این دخالت ایالات متحده است که در وهلهی اول تروریسم را تحریک میکند. در [گزینهی] دیگر، واشنگتن میتواند راهبردِ تقویتِ حضورش را روی دست بگیرد که استفاده از نیروی نظامی خردکننده برای نابودن کردن سازمانهای تروریستی در سطح جهان و تلاش برای تغییرِ سیاسی جوامعی که آنها را تولید میکنند را شامل میشود. در میانِ [این دو انتخابِ مفرط]، دو گزینه وجود دارد: اول، یک رویکردِ حضور کمرنگ، شبیه رویکرد حکومت اوباما قبل از ظهور داعش؛ دیگری، یک رویکرد قویترِ نزدیک به پاسخ واشنگتن به داعش از اواخر سال 2014 بدینسو.
هیچیک از این چهار راهبرد ایدهآل نیستند. گزینههای مفرط – عدم دخالت و تقویت حضور – کاهشِ دراماتیک این تهدید را نوید میدهد. اما احتمالا هردو گزینه بهشکل پرهزینهیی ناکام خواهند شد و هردو گزینه امروزه از لحاظ سیاسی بقا ندارند. انتخابهای میانی خطر کمتری دارند و از لحاظ سیاسی دلپذیرتر اند. اما این گزینهها نیز بهمراتب کمتر نویدبخشاند و احتمالا ایالات متحده را در یک جنگ طولانی درگیر خواهد کرد.
بنابراین، ترامپ باید از میان گزینههای بد گزینهیی با کمترین بدی را انتخاب کند. باوجود شعارهای انتخاباتی او، انتخابی با کمترین بدی رویکردی نزدیک به راهبرد حضور معتدل خواهد بود که امروزه برای شکست داعش استفاده میشود: عملیات تهاجمییی که حملات هوایی، حملات هواپیماهای بدون سرنشین، عملیات های ویژه و بهکارگیری اندک از نیروهای عادی زمینی در پاسخ به تهدیدات مشخص – همه در حمایت از تلاشهای شریکان منطقهیی ایالات متحده – را شامل میشود. این رویکرد ناقص است و پیروزی قطعی را در جنگی که نشانهی اندکی از پایان یافتن آن به این زودیها وجود دارد، بهدست نخواهد داد. اما این محتملترین راه ارائهی میزان قابل قبولی از امنیت با یک قیمت قابل قبول است.
با یک مار چند سر چگونه بجنگیم؟
از یازدهم سپتامبر بدینسو، حکومت ایالات متحده در کشتنِ تروریستان به اندازهی قابلتوجهی ماهر بوده است، برنامههای آنها را خنثا ساخته است و سازمانهای آنها را در هم شکسته است. با اینحال، به مجردی که واشنگتن کار یک گروه را تمام میکند، یک گروه خطرناکتر ظهور میکند. ایالات متحده در سالهای 2001 و 2002 و یک دهه پس از آن شدیدا به القاعده در افغانستان زخم زد و بهطور غیرمنتظرهیی با ظهور القاعده در عراق، القاعده در شبهجزیرهی عربی و دیگر گروههای قوی وابسته به این گروه مواجه شد. وقتی داعش – بدخیم ترین گروه جهادی که تاکنون وجود داشته است – در صحنه ظاهر شد، [مبارزه با آن] جای مبارزه علیه این سازمانها را گرفت. حتا در حالیکه ایالات متحده مکررا به پیروزیهای عملیاتی دست یافته است، پیروزی با دوام در جنگ با تروریسم همچنان دستنیافتی باقی مانده است.
این مشکل بار دیگر بزرگ به نظر میرسد. در اواخر سال 2016، داعش کنترل سنگرهای کلیدیاش – مانند فلوجه و رمادی در عراق و منبج و جرابلس در سوریه – را از دست داد. نیروهای عراقی، با حمایت یک ائتلاف بینالمللی، میجنگیدند تا موصل را پس بگیرند و گروههای شبهنظامی تحت حمایت امریکا در سوریه عملیاتهایی را برای تصرف رقه، پایتخت داعش، آغاز کرده بودند. وزارت دفاع امریکا برآورد کرده است که از ماه آگست 2014 تاکنون، این ائتلاف بیش از 45000 جنگجوی داعش را کشته است و این که کارایی جنگی، انسجام سازمانی و روحیهی داعش بهشدت کاهش یافته است. شکست داعش اکنون صرف یک مسألهی زمانی است.
اما شکست این گروه به جنگ با تروریسم پایان نخواهد داد. ولایتهای داعش در کشورهایی چون افغانستان، بنگلادیش، مصر و لیبیا دوام خواهند آورد. جنگجویان داعش در عراق و سوریه به ریشههای شورشیشان برخواهند گشت. الشباب در سومالیا، القاعده در شبهجزیرهی عربی و جبههالنصره در سوریه نیز ناپدید نخواهند شد. علاوه برآن، بهدلیل اینکه بخش زیادی از شرقمیانه منبع تروریسم باقی میماند، جانشینی برای داعش در عراق، سوریه یا جای دیگری ظهور خواهد کرد. ایالات متحده برای مرحلهی بعدی جنگاش با تروریسم به یک راهبرد نیاز خواهد داشت.
ادامه دارد …