اخیراً کشتن یک پسر 10 ساله مسئلهی کودکان سرباز را در افغانستان برجسته ساخته است. هرچند این کار غیرقانونی است، اما نیروهای حکومتی و ستیزهجویان سالهاست که از میان خردسالان سربازگیری میکنند.
منبع: دویچه ویله/ گابریل دومنگیز +
ترجمه: حمید مهدوی
او تابستان سال گذشته زمانی به شهرت رسید که پس از کشته شدن پدرش در شکستن محاصره طالبان در ولایتش به ملیشهها کمک کرد. اما زندگی واصل احمد 10 ساله که پولیس محلی افغان او را یک قهرمان خوانده است، بهطور غمانگیزی کوتاه بود. هفته گذشته، ستیزهجویان در یک حمله انتقامجویانه زمانی دو گلوله به سر احمد شلیک کردند که او به تازگی در صنف چهارم ثبت نام کرده بود و در شهر ناآرام ترینکوت، مرکز ولایت جنوبی ارزگان، راهی مکتب شده بود. غمانگیزتر این است که در کشوری که در نتیجهی چندین دهه خشونت بیثبات شده است، مورد احمد یک مورد استثنا نیست.
murder of Wasil Ahmad casts “spotlight on US allies turning children into fighters” https://t.co/PzA9XHtCtu pic.twitter.com/oOBkiVgagh
— Patricia Gossman (@pagossman) February 5, 2016
عوامل
هرچند استفاده از کودکان سرباز در افغانستان که در سال 1994 کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق کودکان را پذیرفت، غیرقانونی است اما نیروهای مسلح و گروههای مسلح سالهاست که از میان کودکان سربازگیری کردهاند. نظر به گزارش موسسه خیریه «Child Soldiers International)، این مسئله مجموعه پیچیدهای از دلایل دارد، از جمله خدمت به خانواده، میهن پرستی، عزت و آبرو و مشکلات اقتصادی، چون اغلب این پسران تنها نان آور خانوادههای شان هستند. این موسسه خیریه در گزارشی در ماه سپتامبر گفت: «فقر همچنان عامل اصلی سربازگیری خردسالان است. بسیاری از کودکان به پولیس محلی و پولیس ملی افغانستان میپیوندند تا خانوادههای شان را حمایت کنند. علاوه برآن، یک احساس عمیق مسئولیت فرزندی و حیثیتی که از پیوستن به نیروهای ملی امنیتی ناشی میشود، همچنان یک مشوق قوی اجتماعی برای ثبت نام کردن است». دانیل بیل، رییس واحد حقوق بشر دفتر سازمان ملل متحد در افغانستان به دویچه ویله گفت که در ارتباط به دختران، تعدادی از آنها که به گروههای مسلح و نیروهای مسلح در افغانستان پیوستهاند، کمترین است. «سازمان ملل متحد در جریان پنج سال نظارت و گزارشدهی، یک مورد استخدام دختری را شناسایی کرده است که بهعنوان یک بمبگذار انتحاری آموزش دیده بود».
پسران بهعنوان «مردانی در سن جنگ»
کاستیهایی چون روشهای ناقض تعیین سن که اغلب از روی نشانههای بلوغ تعیین میشود تا سن واقعی، میزان پایین ثبت تولد و ممکن بودن جعل آسان اسناد هویتی برای تسهیل سربازگیری که میتوانند رسمی یا غیررسمی باشند، باعث سربازگیری از میان کودکان شده است. بهطور مثال، این موسسه خیریه توضیح میدهد که برخی از کودکان توسط پولیس ملی افغانستان بهعنوان آشپز و محافظ در محلات بازرسی استفاده شدهاند. بیل گفت همچنین شواهدی وجود دارد که کودکان به شکل غیررسمی به هدف بچه بازی استخدام شدهاند. با این حال، به دلیل حساسیت این کار، معلوم کردن صحت و سقم این موارد بسیار پرچالش است. دیگران، توسط طالبان سربازگیری شدهاند تا حملات انتحاری انجام بدهند، مواد انفجاری دستساز جابهجا کنند و در جنگ فعال بهعنوان جاسوس یا به هدف سکس استفاده شدهاند.
توماس اولیور، کارشناس مبارزه با تروریسم، میگوید که کودکان افغان همیشه در جنگ افغانستان نقش برجسته بازی کردهاند. اولیور که رییس اجرایی شرکت مشورهدهی امنیتی (LSN) است، گفت: «پسران، گاهی اوقات در حالی که فقط شش سال داشتهاند، «مردانی در سن جنگ» پنداشته شدهاند و استفاده از اسلحه را آموزش دیدهاند. اما آنها همچنین در جریان عملیاتهای جنگی کشته و زخمی شدهاند یا سر از توقیفخانههای مقامهای افغان برآوردهاند».
نیروی کمکی؟
این کارشناس امنیتی گفت: «نظر به تجربهی من در ولایت مرکزی ارزگان بین سالهای 2006 تا 2010، کودکان افغان اصلاً برای جاسازی مواد منفجره دستساز و در فعالیتهای به اصطلاح «هدفیاب» استفاده میشدند که آنها با این کارشان معلومات ضروری در مورد موقعیت و حرکات نیروهای خارجی آیساف فراهم میکردند». اولیور افزود که از دید عملیاتی، گروههای مسلح مانند طالبان کودکان را «نیروی کمکی» در یک جنگ «عادل» علیه اشغال خارجی میدانند. ستیزهجویان همچنین بعید میدانند سربازان حکومتی و غربی کودکان جوان را «اهداف دشمن» بدانند، چون درگیر کردن کودکان در شرایط جنگی «از لحاظ اخلاقی قابل توجیه نیست».
یک موضوع شایع
گزارش سالانه مربوط به سال 2015 دبیرکل سازمان ملل متحده سوء استفادههای جاری را مستند کرد و گفت که 68 کودک (65 پسر و 3 دختر) صرف در سال 2014 به سربازی گرفته شدهاند که از آن جمله 22 مورد آن شناسایی شد که یک پولیس ملی افغانستان و یک پولیس محلی افغانستان هرکدام یک کودک به سربازی گرفته بودند و 20 مورد آن به طالبان و دیگر گروههای مسلح مربوط میشد. در سال 2015، تعداد موارد شناسایی شده به 43 مورد افزایش یافت.
با این حال، این نهاد بینالمللی هشدار داد که تعداد واقعی میتواند بسیار بیشتر باشد. در این گزارش گفته شد: «به دلیل عدم گزارشدهی گسترده، این آمار بهصورت دقیق اوضاع را انعکاس نمیدهند». در گزارش «چاید سولجرز انترنشنل» آمده است که تحقیقات انجام شده در سال 2015 در مورد پاسگاههای خارج از شهر ترینکوت نشان داد که پنج پاسگاه از ده پاسگاه پولیس ملی افغانستان در این ولایت کارمندانی داشتند که ظاهراً افسران جوان داشتند. در این گزارش گفته شده است: «آنها تمام وظایف یک افسر پولیس را انجام میدادند که شامل تامین امنیت پاسگاهها و دخالت در جنگ در چند سال گذشته است». این موسسه خیریه همچنین گفت که با خبرنگاران محلی، بزرگان اجتماعات و دیگر باشندگان ولایتهای ناآرام کنر، لوگر و زابل مصاحبه کرده است که گفتهاند « ظن آن میرود که10 درصد مقامهای مجری قانون در این مناطق سن قانونی شان را تکمیل نکرده باشند».
«تاثیر زیانبار»
سازمان ملل متحد میگوید که نظر به گفته وزارت عدلیه افغانستان، در ماه دسامبر سال 2014، 258 پسر به اتهامات مرتبط به امنیت ملی، از جمله همکاری با گروههای مسلح، در مراکز توانمندسازی ویژه نوجوانان نگهداری میشدند. از جمله 105 کودک بازداشت شدهای که سازمان ملل متحد بین ماه فبروری 2014 و دسامبر 2014 با آنان مصاحبه کرده است، با 44 تن آنها بدرفتاری شده یا آنها شکنجه شدهاند. بیل، رییس واحد حقوق بشر دفتر سازمان ملل متحد در افغانستان گفت: «جنگ تاثیر زیانباری روی کودکان دارد». کارشناسان حقوق توضیح میدهند که نگرانی اصلی در مورد کودکانی که با گروههای مسلح همکاری دارند یا توسط نیروهای ملی امنیتی رد شدهاند، نبود پشتیبانی ادغام مجدد و توانبخشی است، از جمله خدمات روانی-اجتماعی در افغانستان. بیل گفت: «کودکانی که آمادهی پیوستن به گروههای مخالف مسلح و یا با نیروهای ملی امنیتی افغانستان هستند، انتخاب اقتصادی اندک جانشین دارند یا هیچ انتخابی ندارند». وی افزود که برای توسعه خدمات اجتماعی و اجتماعاتی که این کودکان به آنها بر میگردند، تلاشهای بیشتری نیاز است.
اما این تمام ماجرا نیست. بسیاری از کودکان، مانند احمد 10 ساله، بهخاطر دخالت در جنگ جان را هزینه میکنند. نظر به گفته سازمان ملل متحد، در سال 2014، حد اقل 170 کودک کشته شده و 1792 تن دیگر زخم برداشتهاند که نظر به سال گذشته 48 درصد افزایش در تعداد تلفات را نشان میدهد. دادههای ماه اکتوبر 2015 سازمان ملل متحد قویاً نشان میدهد که نزدیک به 10 کودک افغانستان در محاصره قندوز در ماه سپتامبر سال گذشته کشته شدهاند و تقریباً 50 تن آنها در نتیجه فعالیتهای واقعی «مرتبط به جنگ» شدیداً زخم برداشتند.
نگرانیهای جدی
حکومت افغانستان در سال 2011 یک «برنامه عملیاتی» را با سازمان ملل متحد امضا کرد و تعهد کرد که از کودکان حفاظت خواهد کرد و به سربازگیری و استفاده آنها پایان داده و از آن جلوگیری خواهد کرد. همانطور که موسسه خیریه کودکان اشاره میکند، پیشرفتهایی حاصل شده است، از حمله طرح یک استراتژی ملی ثبت تولد، کمپاین بالابردن آگاهی در مورد خطرات سربازگیری در اجتماعات آسیبپذیر و فرمان رییس جمهور مبنی بر جرم بودن سربازگیری و استفاده از کودکان در میان نیروهای امنیتی دولتی.
علاوه برآن، وزارت داخله گسترش واحدهای محافظت از کودکان را تشویق میکند. نظر به گفته سازمان ملل متحد، تمرکز اصلی این واحدها این است که سن تازه سربازها را تشخیص بدهد. در حال حاضر شش واحد آن در هرات، غور، بادغیس، فراه، مزار و جلالآباد فعال است و هدف این است که این واحدها به تمام مراکز سربازگیری 34 ولایت توسعه یابد.
اما نگرانیهای جدی پابرجاست، از جمله نبود خدمات برای کودکانی که استخدام نشدهاند یا از خدمت فعال مرخص شدهاند یک نگرانی قابل توجه باقی مانده است. سازمان ملل متحد و گروههای حقوق بشری نیز معافیت گسترده ناقضین حقوق کودکان، مخصوصاً در پولیس ملی و پولیس محلی، را مورد انتقاد قرار دادهاند. در این زمینه، الکسی یوسوپوف، رییس دفتر بنیاد آلمانی فریدریک ایبرت در افغانستان، استدلال میکند که چون کودکان سرباز اکثراً خالیگاهها در مناطقی را پر میکنند که دولت افغانستان در آنجا به شدت ضعیف است یا اصلاً حضور ندارد، «غیرمنطقی» خواهد بود به این زودیها انتظار تغییرات بنیادین را داشته باشیم. وی گفت: «تازمانی که انحصار قدرت در این کشور برقرار نشود، این پدیده ادامه خواهد داشت».