هند در افغانستان

نویسنده: محمد زاهد

برگردان: جواد زاولستانی

منبع: The Nation

یادداشت: این نوشته به هیچ‌وجه بازتاب‌دهنده‌ی دیدگاه روزنامه‌ی اطلاعات روز و نویسندگان آن نیست. اطلاعات روز با ترجمه و نشر این مقاله، می‌خواهد روشن سازد که هنوز هم، دیدگاه‌هایی که از پالیسی تأسیسات نظامی پاکستان در برابر افغانستان حمایت می‌کنند، در آن کشور قوی ‌اند و تا کنون آنان افغانستان را حیاط خلوت خود دانند. با توجه به شتاب رییس جمهور غنی برای به دست آوردن دل نظامیان پاکستانی و فرستادن نخستین گروه افسران اردوی ملی افغانستان برای فراگیری آموزش‌های نظامی به پاکستان، خیلی به‌موقع است که از نگاه تحلیل‌گران آن کشور به افغانستان و تداوم سیاست سنتی نظامیان آن کشور آگاه شویم و تنها با تحلیل همه‌جانبه‌ی دیدگاه‌های طرف‌های پاکستانی و درک اهداف استراتژیک آنان در قبال افغانستان، دولت افغانستان می‌تواند تصمیم معقول و معطوف به منافع ملی در رابطه به مناسبات این کشور با پاکستان بگیرد.

سفیر ایالات متحده در هند، ریچارد ویرما، هنگام صحبت در کنفرانسی که توسط بیناد بین‌المللی ویوی‌کناناد در دهلی برگزار شده بود، گفت که هند یکی از همکاران کلیدی ایالات متحده در افغانستان است. همه می‌داند که هند در برابر چین و برای محدود کردن نفوذ آن در آسیا برای ایالات متحده چقدر یک شریک استراتژیک کلیدی‌ است و این‌که رهبری پاکستان به پول‌های گزافی که برای همسایگانش در برابر بازی کردن نقش استراتژیک پرداخته می‌شود، عادت کرده‌ است. اما با توجه به دخالت در حال افزایش هند در افغانستان که نگرانی‌های دوام‌داری را خلق کرده‌است و ایالات متحده توجه اندکی به این نگرانی‌ها دارد، این اظهارات تازه ناراحتی‌های زیادی در رهبری پاکستان ایجاد خواهد کرد. پاکستان نگرانی‌ خود را در رابطه به سرمایه‌گذاری رو به افزایش هند،‌ گشایش قنسول‌گری‌ها و فعالیت‌های استخباراتی در داخل افغانستان و مناطق قبایلی مطرح کرده است. اکنون که ایالات متحده از نقش هند در افغانستان حمایت می‌کند، سوالی که خلق می‌شود، این است که بر مناسبات خارجی ایالات متحده با پاکستان چه تأثیری خواهد داشت؟

پرسش نخست با توجه به این‌که ایالات متحده در جریان سال‌ها چقدر تلاش کرده است که اعتماد رهبری هند را برای بازی کردن نقش خیلی بزرگ در منطقه به دست بیاورد، پاسخ داده خواهد شد؛‌ اما این تلاش‌ها برای به دست آوردن دل و ذهن هندی‌ها، بدون استفاده از مشوق‌های فراوان میسر نیست. رییس جمهور اوباما در سفر اخیرش به هند، پیشکش‌های زیادی به این کشور داشت و اگر به سخنرانی او و توافق‌های که در هنگام سفرش و پس از آن انجام شد نگاه کنیم، او کار بزرگی انجام داد. با در نظرداشت این‌که قدرت سیاسی واقعی در دست امریکاست و هیچ کشوری قادر نیست بدون رضایت ایالات متحده نقش رسمی‌ای در افغانستان بازی کند، امریکا از نقشی که هند در افغانستان دارد آگاه است. پس چه نیازی وجود داشت که ویرما، سفیر ایالات متحده در دهلی، با آگاهی از این‌که برای پاکستان نگرانی‌هایی ایجاد خواهد شد، چنین اظهارات پرسروصدایی داشته باشد؟ این اظهارات نه تنها قایل شدن امتیازات بیشتر به هند است بلکه به سیاست داخلی هند نیز ربط می‌گیرد. حزب گانگرس همواره در تلاش است که برای بی‌جی‌پی (BJP) موانع ایجاد کند و به صورت خاص، درباره‌ی نقشی که ایالات متحده انتظار دارد هند در آینده بازی کند، ابراز نگرانی کرده‌است. اکنون با توجه به قایل شدن چنین امتیازی برای هند و تأکید بر نقش مهم هند در افغانستان که برای آن کشور عمق استراتژیک و نقاط بیشتر فشار بر پاکستان فراهم خواهد کرد، با وجود انتقاد حزب کانگرس به خاطر همدستی‌اش با ایالات متحده، بی‌جی‌پی قادر خواهد بود که بسته‌ی قوی‌ای به مردم هند تقدیم کند و بر موضع مستحکمی بایستد. پس به اصطلاح ساده، هموار کردن راه هند برای بازی کردن نقش استراتژیک کلیدی در افغانستان، تنها بستگی به پرداخت‌های پول‌های گزاف از سوی ایالات متحده ندارد، بلکه، تلاش دارد انتقادها بر ‌بی‌جی‌پی را که از سوی مخالفان سیاسی به ویژه، کانگرس مطرح می‌شود، کاهش دهد.

اکنون به این پرسش بر می‌گردیم که این سیاست ایالات متحده چه تأثیری بر مناسبات خارجی ایالات متحده با پاکستان خواهد داشت؟ آیا ما شاهد عقب‌گرد عمده مانند آنچه بعد از حادثه‌ی سلاله اتفاق افتاد یا زمانی که تمامیت ارضی پاکستان به خاطر کشتن اسامه بن لادن نقض شد، خواهیم بود؟ با توجه به این‌که رقیب پاکستان هر روز پس از دیگری امتیاز داده می‌شود و حضور هند در افغانستان از سوی ایالات متحده به رسمیت شناخته شده است و پاکستان هم از مرز شرقی و هم از مرز غربی‌اش زیر فشار قرار داده می‌شود، خشم‌گین‌بودن رهبری پاکستان در این روزها طبیعی‌ست. با این حال و باوجود اعتراض رهبری پاکستان در رابطه به نفوذ فزاینده‌ی هند در افغانستان، ایالات متحده هیچ اقدامی جدی‌ای برای بر طرف کردن نگرانی‌های پاکستان انجام نداده است. یکی از دلایل اصلی این است که ایالات متحده آگاه است که رهبری پاکستان توانایی و اراده‌ی سیاسی برای اقدام جدی را ندارد و این در جریان 14 سال گذشته ثابت شده است. ایالات متحده بر تمامیت ارضی پاکستان حمله کرده است، اما به جز واکنش زبانی نهادهای نظامی، هیچ اقدام سیاسی و دپلوماتیک روی دست گرفته نشده است. تأسیسات نظامی پاکستان در رابطه به این‌که ایالات متحده به خود جرئت داده است که به هند در افغانستان نقش قوی بدهد مقصر است. ایالات متحده برای اجرا کردن اهداف استراتژیک خود و هر آنچه می‌خواسته با هیچ مقاومتی روبرو نشده است، چون، آنان کاملا آگاه بوده‌اند که تأسیسات نظامی پاکستان هیچ اقدام قوی‌ای نمی‌تواند. من فکر می‌کنم که چنین فکری از سوی ایالات متحده در گذشته، برنده بوده است. اما اکنون با افزایش آگاهی سیاسی در پاکستان و درک این واقعیت که پاکستان بازنده‌ی اصلی جنگ علیه دهشت‌افگنی بوده، دیگر برنده نخواهد بود. در حالیکه ایالات متحده به تحرکاتش در دو سوی مرز برای جابجا کردن قطعه‌های جدید برای پیچیده کردن معمایش ادامه می‌دهد، تأسیسات نظامی در نقطه‌ی حساسی قرار دارد. در این معامله، به پاکستان به جز زیان هیچ چیزی نمی‌رسد. این کشور در 14 سال گذشته نه تنها از هرج‌ومرج داخلی رنج برده است، بلکه با دادن نقش شریک استراتژیک به هند در افغانستان، نگرانی پاکستان را شدیدا افزایش داده ‌است. تأسیسات نظامی پاکستان در حال حاضر برای تغییر دادن اقبال پاکستان کار اندکی می‌تواند و اراده‌ای ضعیفی برای این کار دارد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *