نخبگان افغانستان نسبت به ایران چه دیدگاهی دارند؟

نتایج آخرین پژوهش انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان و دانشگاه علامه‌ی طباطبایی -که به بررسی نگرش نخبگان افغانستان از سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در افغانستان پرداخته- نشان می‌دهد که نخبگان افغانستان به سیاست امنیتی ایران بیشترین بدبینی و در مقابل به سیاست مذهبی این کشور در افغانستان، بیشترین خوش‌بینی را دارند.
این پژوهش زیر عنوان «ادراک نخبگان افغانستان از جمهوری اسلامی ایران) که نخستین کار پژوهشی مشترک افغانستان و ایران است، با حضور مقام‌ها و فرهنگیان دو کشور روز پنج‌شنبه (13 ثور) در کابل نشر و رونمایی شد.
جنسیت، مذهب، سن، قومیت، تحصیلات، محل زندگی و تجربه‌ی مهاجرت در ایران، متغییرهای اصلی این پژوهش است.
شمار جامعه‌ی آماری پژوهش 730 نفر بوده که در 10 ولایت هرات، فراه، پکتیا، قندهار، ننگرهار، کابل، بلخ، جوزجان، بامیان و بدخشان قرار داشته‌اند. از این میان، 61 درصد مردان و 39 درصد زنان بوده‌اند. از 730 تن 69 درصد آنان اهل سنت و 30 درصد دیگر آن اهل تشیع بوده است. چیزی در حدود نیمی از پاسخ‌دهندگان تحصیلات لیسانس داشته و پس از آن فوق لیسانس 15 درصد و دکتورا دو درصد، در پایین‌ترین حد آن قرار داشته‌‌اند.
در میان قوم‌ها، پشتون‌ها 34 درصد، تاجیک‌ها 32 درصد، هزاره‌ها 22 درصد و ازبک‌ها 7 درصد بوده‌اند.
این پژوهش نگرش نخبگان افغانستان را راجع به سیاست‌های امنیتی، اجتماعی، مذهبی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و هم‌چنان میزان اعتماد آن‌ها را به دولت ایران، بررسی کرده است.
نگرش به سیاست‌های امنیتی
بر اساس این پژوهش بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان (حدود 55 درصد) نسبت به راهبردهای سیاسی و امنیتی ایران در افغانستان، نگاه منفی داشته‌اند و در سوی دیگر 45 درصد آن‌ها، نگرش مثبت داشته‌اند.
پژوهش نشان داده که نخبگان شیعی در مقایسه با نخبگان سنی، نگرش مثبت‌تری به این مقوله داشته‌اند. هم‌چنان نخبگان با تحصیلات بالاتر، نخبگان زن، و نخبگان ولایت‌های پکتیاه و بدخشان نسبت به دیگر پاسخ‌دهندگان، نگرشی مثبت‌تری به سیاست‌های امنیتی ایران در افغانستان دارند.
نگرش به سیاست‌های اجتماعی
نتایج این پژوهش تازه، بیان‌گر آن است که 57 درصد از نخبگان افغانستان از سیاست‌های اجتماعی ایران در افغانستان، رضایت دارند و 43 درصد دیگر آن‌ها دیدگاه منفی دارند.
پژوهش نشان داده که ویژگی‌های سنی، تحصیلی و جنسیتی پاسخ‌دهندگان بر دیدگاه‌شان تأثیری نداشته است. در بررسی حوزه‌ی سیاست‌های اجتماعی ایران در افغانستان، نخبگان هزاره، تاجیک، نخبگان شیعه، و نخبگان ولایت‌های بدخشان و پکتبا نسبت به دیگر نخبگان دیدگاه مثبت‌تری داشته‌اند. همین‌طور پاسخ‌دهندگانی که در ایران اقامت داشته در مقایسه با افرادی که چنین تجربه‌یی نداشته، از سیاست‌های اجتماعی ایران راضی‌تر بوده‌اند.
نگرش به سیاست‌های مذهبی
نخبگان افغانستان بیشترین میزان رضایت را (66.4 درصد) از سیاست‌های مذهبی ایران در افغانستان داشته است در حالی‌که تنها 33 درصد دیگر مخالف آن بوده‌اند.
یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که نوع قومیت، مذهب و محل زندگی نخبگان رابطه‌ی تنگاتنگی با نگرش‌ها آن‌ها داشته است. طوری که نخبگان شیعی در مقایسه با نخبگان سنی، دیدگاه مثبت‌تری به سیاست‌های مذهبی ایران در افغانستان داشته‌اند و همین‌طور هزاره‌ها نسبت به پشتون‌ها به سیاست‌های مذهبی ایران خوش‌بین‌تر بوده‌اند. همین‌طور نخبگان ولایت‌های پکتیا و بامیان در مقایسه به 8 ولایت دیگر، از سیاست‌های مذهبی ایران در افغانستان راضی‌تر بوده‌اند.
نگرش به سیاست‌های اقتصادی
بررسی‌های این پژوهش نشان داده که با توجه به حجم بزرگ سرمایه‌گذاری ایران در افغانستان، میزان رضایت نخبگان افغانستانی به سیاست‌های اقتصادی ایران در این کشور، در حد پایینی قرار دارد. از مجموع 730 پاسخ‌دهنده، 59 درصد آن‌ها از سیاست‌های اقتصادی ایران در قبال افغانستان راضی و در مقابل 41 درصد آنان ناراضی بوده‌اند.
در پژوهش آمده که نخبگان شیعی، نخبگان با تحصیلات بالاتر و نخبگان ولایت‌های پکتیا و بدخشان نگاه خوشبینانه‌تری نسبت به سیاست‌های اقتصادی ایران در افغانستان دارند.
بررسی میزان اعتماد به ایران
یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که میزان اعتماد نخبگان افغانستانی به جمهوری اسلامی ایران در شرایط نامطلوبی قرار دارد؛ طوری که 34 درصد نخبگان اعتماد کمی به ایران دارند، 43 درصد اعتماد زیاد و 22 درصد دیگر در میانه‌ی این دو طیف قرار دارند.
در پژوهش آمده که شیعیان ساکن در در ولایت‌های پکتیا، بدخشان، کابل، هرات و بلخ و هم‌چنان گروه‌های قومی هزاره و تاجیک نسبت به پشتون‌ها و ازبیک‌ها و اهل تسنن ساکن در ولایت‌های قندهار، ننگرهار، اعتماد بیشتری به ایران دارند.
بررسی‌های انجام‌یافته در این پژوهش نشان داده که به‌طور کلی نخبگان شیعی نسبت به همه‌ی سیاست‌های ایران در قبال افغانستان دیدگاه مثبت‌تری دارند و همین‌طور هزاره‌ها و تاجیک‌ها در مقایسه به دیگر قوم‌ها نسبت به سیاست‌های ایران خوش‌بین‌ترند و پشتون‌ها در مقایسه به دیگر قوم‌های ساکن در افغانستان نگرش منفی‌تری به همه‌ی سیاست‌های ایران داشته‌اند.
منظور از نخبه‌ها در این پژوهش، دست‌اندرکاران و متصدیان امور در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی و همچنان استادان، دانش‌آموختگان جامعه‌ی افغانستان است.
دکتور غلام‌علی چگنی‌زاده نویسنده‌ی این پژوهش گفت: این گزارش از دید سازنده نگاه شود تا آینده‌ی بهتری برای دو کشور ترسیم کنیم. او افزود که منفعت دو کشور در گرو روابط خوب است و این پژوهش، تلاشی است برای بهبود روابط و تولد ایده‌های سازنده.
دکتور سردارمحمد رحیمی، همکار پژوهشی انسیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان با اشاره به حجم گستردگی روابط افغانستان و ایران گفت که استعمار و ایجاد دولت-ملت مدرن و تنش‌های ایدیولوژیک فرصت شناخت باهمی کشورهای منطقه را از هم گرفته است و افغانستان و کشورهای ماحول آن نیازمند شناخت یکدیگرند: «بدون شک یافته‌های این پژوهش حاضر در راستای طرح خط‌‌مشی خارجی و سیاست‌گذاری‌های کلان ملی و منطقه‌یی برای دو کشور فارسی‌زبان افغانستان و ایران کمکی شایانی خواهد کرد.»
دکتور علی‌اصغر داوودی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد افغانستان و منتقد این پژوهش، عدم رعایت فصل‌بندی، عدم پرداختن به پیشینه‌ی موضوع، نبود علت‌یابی نگرش‌ها و نبود تحلیل، راهکار و پیشنهاد را از جمله ضعف‌های عمده‌ی پژوهش برشمرد.