«سال معارف» و سه‌ونیم میلیون کودک محروم از آموزش

زنگ مکاتب دیروز در بسیاری از مکاتب کشور نواخته شد. بر اساس آماری که وزارت معارف منتشر کرده، یک‌میلیون دانش‌آموز جدید وارد مکاتب می‌شوند. در سال گذشته بیش از 9 میلیون دانش‌آموز در افغانستان وجود داشت که کم‌تر از یک‌سوم آن‌ها دختر بودند. با وصف این‌که ورود یک‌میلیون دانش‌آموز در سال جدید تعلیمی به مکاتب یک رقم درشت است، اما هنوز بر اساس آمار رسمی دستکم 3 میلیون کودک که عمدتاً دخترند، از دسترسی به آموزش محروم‌اند. به این ترتیب، هنوز رقم کودکانی که از مکتب باز می‌مانند و یا از فقدان آن رنج می‌کشند، چشم‌گیر است.
حق دسترسی رایگان کودکان به آموزش، از حقوقی است که دولت افغانستان متعهد به اجرا و انجام آن است. در طی سالیان گذشته صدها میلیون دالر صرف مبارزه با بی‌سوادی و گسترش امکانات آموزشی برای کودکان شده است. بیش از نصف جمعیت کشور را جوانان تشکیل می‌دهند. افغانستان جوان‌ترین نیروی انسانی را دارد و به همین دلیل، گسترش فرصت‌های آموزشی برای مقابله با بی‌سوادی از سه نظر حایز اهمیت بوده است: یک- از این جهت که نیروی مستعد تحصیل بخش وسیعی از نفوس کشور را در بر می‌گیرد و این فرصت هنوز فراهم است تا رقم بی‌سوادی در کشور با گسترش امکانات آموزشی خاصه برای کودکان و نوجوانان، در میان‌مدت کاهش قابل اعتنایی کند. دو دیگر، افغانستان جوان‌ترین نیروی انسانی را برای بازار کار دارد، اما این نیرو به دلیل فقدان آموزش کافی و مهارت‌های مورد نیاز بازار کار، اغلب در معرض کار شاقه و بیکاری‌اند. افزایش مهارت‌های تخصصی آن‌ها بی‌تردید از میزان بیکاری می‌کاهد و این کشور را قادر می‌سازد تا نیروی کارش را به بازارهای منطقه‌یی و جهانی سرازیر کند. هم‌اکنون بسیاری از کارمندان تکنیکی بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ در داخل کشور از هند و پاکستان و کشورهای دیگرند، در حالی که بسیاری از جوانان بیکار یا مصروف کارهای شاقه‌ با درآمد اندک‌اند. سومین مسأله، تغییر نسلی و گذار به جامعه‌ی نسبتاً با سواد و آموزش‌دیده است. نیم قرن در هرج و مرج و جنگ و ویرانی کامل بر افغانستان حاکم بوده است. به دلیل وجود این وضعیت، مناسبات فرهنگی تغییر کرده است و جامعه خشونت‌پرورتر شده است. فقدان سواد، فقدان آگاهی و از میان رفتن هنجارهای فرهنگی و به فراموشی سپرده‌شدن خشونت‌پرهیزی وضعیتی را فراهم آورده است که به نفع گروه‌های بنیادگرا است. زیرا این گروه‌ها بیش از همه از فقر و بی‌سوادی بهره می‌برند و ماشین جنگی شان را کماکان سر پا نگهمیدارند.
علی‌رغم اهمیت این مسأله، افغانستان هنوز در جمع‌ کشورهای با بیش‌ترین تعداد شهروندان بی‌سواد قرار دارد. معاون دوم ریاست جمهوری در خزان سال گذشته میزان بی‌سوادی در کشور را نگران‌کننده عنوان کرده بود، می‌توانست آن را فاجعه‌بار بخواند. هنوز زنان و مردان بسیاری بی‌سوادند و برنامه‌ی ملی سوادآموزی بسیار آهسته پیش می‌رود. بدتر از آن این‌که نسل جدید که پس از طالبان و در سال‌های اخیر متولد شده‌اند نیز از تحصیل و آموزش محروم‌اند. سه‌ونیم میلیون دختر و پسر در سال جاری در حالی که باید به مکتب می‌رفتند، از آن محروم شده‌اند. یک‌هزار مکتب در سال گذشته مسدود بوده است. هنوز برای هر 47 دانش‌آموز یک معلم وجود دارد و بسیاری از معلمان نیز به دلیل کیفیت پایین آموزش در سطوح تحصیلات عالی و نیمه‌ عالی، قابلیت‌های اندکی برای تغییر و بهره‌ور کردن نسل جدید دارند.
رییس‌جمهور سال جدید را سال معارف نام گذاشته است. این امیدواری وجود دارد که در سال آینده دستکم شمار کسانی که از تحصیل محروم‌اند بسیار کم‌تر از رقم کنونی باشد. افغانستان تا زمانی که بی‌سوادی در آن حاکم باشد، در غیبت فرهنگ پویا و گردش و انتشار آگاهی، از مشکلات بسیاری رنج خواهد برد که مهم‌ترین آن، بی‌ثباتی دایمی و گرایش جوانان به گروه‌های بنیادگرا، افزایش فقر و بیکاری و مهاجرت است.