ناصرخان جنجوعه، مشاور امنیت ملی پاکستان، دیروز به کابل آمد تا با مقامات برجستهی سیاسی و امنیتی کابل گفتوگو کند. سفر آقای جنجوعه به کابل در رأس هیئتی که عمدتاً مقامات امنیتی در آن حضور دارند، پس از یک دورهی طولانی مشاجرات سیاسی و افزایش اختلافها میان دو کشور، چه چیزی را آشکار میکند؟
دانالد ترمپ، رییسجمهور امریکا، در ابتدای سال نو میلادی آشکارا پاکستان را متهم به تروریسم و دو رویی در این مسأله کرد. پیش از آن، حامد کرزی در سالهای پایانی کارش به عنوان رییسجمهور کشور، بارها نابودی تروریسم و تأمین ثبات در افغانستان را به یک نکته مشروط کرد: سلب حمایت پاکستان از گروههای تروریستی یا سرکوب آنها در بیرون از خاک کشور. اشرف غنی که اولین سفر خارجیاش به اسلامآباد بود و به صورت استثنایی به راولپندی رفت تا با مقامات نظامی آن کشور دیدار و گفتوگو کند. او تمامقد برای جلب اعتماد پاکستان کوشید، اما سرانجام با عصبانیتی از سر ناامیدی چک پنجصد میلیون دالری پاکستان را رد کرد و در برابرش خواست که از بیثباتسازی افغانستان دست بکشند.
پس از آن، رابطهی دو کشور همواره با اختلافها همراه بوده است. افغانستان تا مرز شکایت از پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد پیش رفت. استراتژی جدید امریکا در کشورهای جنوب آسیا که با تمجید از هند و سرزنش پاکستان همراه بود، حکومت کابل را بر آن داشت تا تلاشهایش برای جلب حمایت جامعه جهانی از موضع افغانستان در برابر پاکستان شدت بخشد. افزایش انتقادها از پاکستان گرچه در راستای استراتژی جدید امریکا در افغانستان بود، اما ریشههای آن عمیقتر بود. حکومت وحدت ملی مانند حکومتهای پیشین، از دست دخالتهای بیپایان این کشور و حمایتاش از تروریسم بینالمللی و نقش انکارناپذیرش در بیثباتی افغانستان به ستوه آمده است.
دولت آخرین تواناش را برای شروع گفتوگو با طالبان به کار بسته است. طرح صلح رییسجمهور غنی که در نشست دوم روند کابل علنی شد، هم برای طالبان و هم برای دولت پیامدهای اجتنابناپذیر و روشنی دارد. این طرح تمام آنچه را که دولت میتواند به طالبان بدهد، در حالی که رضایت عمومی را نیز بیش و کم با خود داشته باشد را دارد. از یکسو چنانچه طالبان به آن پاسخ ندهند، دلیلی برای تداوم روند صلح و امکان مصالحه یا حتا برخورد سهلگیرانه با این گروه از میان میرود. حکومت در آن صورت مجبور است با صرفنظر از مواجههی آشتیجویانه با این گروه، موضع مخالفان صلح با طالبان را حمایت کند. در چنین وضعیتی، سفر مشاور امنیت ملی پاکستان به افغانستان میتواند از دو جهت قابل فهم باشد.
یک- پاکستان علیرغم تکذیب هرگونه رابطهی ارگانیک با طالبان، همواره این گروه را واداشته که متناسب با خطوط سیاسی اسلامآباد حرف بزنند. نامهی طالبان به امریکا برای درخواست گفتوگوی مستقیم با این کشور با بیاعتنایی و پاسخ رد امریکا روبهرو شد. پاکستان اکنون دریافته که نمیتواند جایگاه رسمی و اعتبار قانونی دولت پس از بن را به مخاطره بیفکند، در نتیجه به دنبال کاهش تنش میان دو کشور است. در سالهای گذشته نیز رابطهی کابل و اسلامآباد گرم و سردهای بسیاری دیده است.
دو- همانطور که یک عضو مجلس سنا نیز گفته، پاکستان احتمالاً میخواهد بداند که جزئیات طرح صلح اشرفغنی با طالبان چیست. از این منظر، پاکستان به دنبال به دست گرفتن ابتکار گفتوگو با طالبان یا روند صلح است؛ تلاشی که پاکستان را در موقعیت سه سال پیشاش، هنگامی که گفتوگوهای چهارجانبه را مدیریت میکرد، باز میگرداند. مقامات وزارت خارجه پاکستان و امریکا اخیراً با هم دیدار کردند و نشان دادند که رابطهی دو کشور هنوز توأم با اعتماد و همکاری است. اکنون احتمالاً پاکستان با کاهش اختلافهایش با کابل در تلاش آن است تا دوباره اعتماد از دسترفتهاش در کاخ سفید را بازیابد. بیتردید عربستان سعودی، که رابطهی نزدیکی با پاکستان دارد، نقش مهمی در تشویق مقامات افغان برای همکاری با پاکستان دارد.