تلنگری بر شبکه‌ی مالی طالبان

تحریم دو عضو ارشد مالی شبکه‌ی حقانی و چهار عضو ارشد طالبان از سوی ایالات متحده‌ی امریکا می‌تواند در راستای تشدید فشارها بر طالبان فهم شود. اطلاعاتی که وزارت خزانه‌داری امریکا در مورد این شش نفر منتشر کرده نشان می‌دهد که تمامی کسانی که مشمول تحریم جدید این کشور قرار گرفته‌اند، از چهره‌های شاخص به خصوص در حوزه‌ی تأمین مالی طالبان می‌باشند. بر بنیاد این اطلاعات، کسانی مانند عبدالصمد ثانی، عبدالبصیر، حفیظ‌محمد پوپل‌زی و گلاخان حمیدی، شبکه‌ی وسیعی از حامیان و منابع مالی طالبان را در اختیار دارند. بی‌تردید، اعمال تحریم بر این افراد می‌تواند شبکه‌ی مالی طالبان را دچار اخلال جدی کند. با وصف این، اعمال تحریم‌های مالی با افزایش حملات نظامی الزاماً منجر به عقب‌نشینی طالبان و حاضر شدن این گروه برای مذاکره با دولت افغانستان نخواهد شد. امریکا تا زمانی که سه گزینه‌ی اصلی اعمال فشار بر طالبان را یک‌جا به کار نبندد، احتمال عقب‌نشستن طالبان و حضور در مذاکرات با دولت افغانستان ضعیف خواهد بود.
یکم-گزینه‌ی نظامی. فشار بر طالبان از زمانی شروع شد که دانالد ترمپ، رییس‌جمهور امریکا، استراتژی جدیدش را در قبال کشورهای جنوب آسیا و افغانستان اعلان کرد. در این استراتژی، همان‌طور که انتظار می‌رفت، ابزارهای فشار بر شبکه‌های تروریستی بیشتر شد تا نیروهای امریکایی و متحدانش فرصت عمل بیش‌تری برای سرکوب طالبان و حامیان شان داشته باشند. به موجب استراتژی جدید امریکا، این کشور حملات وسیع هوایی را به راه‌ انداخت، به گونه‌یی که در جریان یک‌سال گذشته میزان حملات هوایی بر طالبان در قیاس با سال‌های گذشته افزایش چشمگیری یافت. بر اساس گفته‌های مقامات ارتش امریکا، در جریان سال گذشته‌ی میلادی (2017) آن‌ها بیش از 4هزار بمب را بر مواضع طالبان، داعش و باقی شبکه‌های تروریستی انداخته‌اند. این مسأله به این دلیل اهمیت دارد که در جریان سال‌های گذشته، به خصوص زمانی که حملات هوایی ناتو و نیروهای امریکایی مشروط به حمایت از نیروهای افغان شد، طالبان به سرعت حوزه‌ی نفوذ شان را گسترش دادند. کاهش حملات هوایی و عقب نشستن نیروهای امریکایی و متحدانش سبب تشجیع طالبان شد و به این گروه فرصت داد تا در روستاها و ولایات دامنه‌ی اقتدارش را گسترش بدهد. از این منظر، تعدد حملات هوایی و کمک‌رسانی به موقع و کمک‌های استخباراتی بی‌هیچ تردیدی میدان نبرد را به نفع نیروهای امنیتی افغان تغییر خواهد داد.
دوم-اعمال فشار سیاسی و اقتصادی. ترمپ به تندی و البته با صداقت بسیار، پاکستان را دروغ‌گو خواند. پس از آن بسته‌ی مالی این کشور برای کمک به پاکستان معلق نگهداشته شد. فشار مالی و سیاسی بر پاکستان به این معنا است که پاکستان باید بازی دوگانه‌اش را در برابر تروریسم و مخالفان آن تغییر بدهد. تاکنون پاکستان با احتیاط با این مسأله برخورد کرده است، اما تداوم فشارهای مالی و سیاسی و اعمال تحریم به خصوص به کارمندان و مقامات دولت و ارتش پاکستان که به صورت مستقیم در حمایت از گروه‌های تروریستی دست دارند، نتیجه‌ی ملموسی در پی خواهد داشت. افزون بر این، امریکا نیازمند رسیدن به یک توافق جهانی بر سر مسأله‌ی افغانستان است. چین و روسیه از بازیگران جدی و مدعی در افغانستان‌اند و امریکا بدون جلب حمایت این دو کشور نمی‌تواند فشار لازم بر شبکه‌های تروریستی و پاکستان اعمال کند. در کنار آن، همان‌طور که وزارت خزانه‌داری امریکا گفته، بخش وسیعی از منابع مالی طالبان علاوه بر قاچاق مواد مخدر، به کمک‌های شیخ‌نشین‌های خلیج ربط دارد. پاکستان در جریان سال‌های 2005 و 2006، درست زمانی که «امارت اسلامی» روزهای آخرش را می‌گذراند، با تکیه بر حمایت مالی کشورهای مانند عربستان و قطر جان تازه به طالبان بخشید. امریکا نباید از این منابع که بر عمر و توانایی شبکه‌ی حقانی و طالبان و گروه‌های تروریستی دیگر می‌افزاید، چشم بپوشد.
وضع تحریم بر مقامات برجسته‌ی طالبان و شبکه‌ی حقانی که مسئولان اصلی تأمین مالی طالبان‌اند، می‌تواند منجر به ضعف مالی طالبان شود، مشروط بر این‌که امریکا بر اعمال فشار بر پاکستان و کشورها و افراد کمک‌دهنده‌ی طالبان نیز فشار کافی را وضع کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *