حاکم پایتخت کیست؟

کابل، پایتخت، یک روز خونین دیگر را پشت سر گذاشت. مهاجمان وابسته به طالبان از اوایل شنبه‌شب به این هوتل حمله کردند و 16 ساعت به درگیری و کشتار در این محل به شدت حفاظت‌شده پرداختند. در جریان این 16 ساعت ده‌ها تن زخم برداشتند و بسیاری نیز نزدیکان و اعضای خانواده‌های شان را از دست دادند. نیروهای امنیتی می‌گویند که 160 مهمان را نجات داده‌اند و وزارت داخله مجموع کشته‌گان این رویداد تروریستی را 5 نفر گفته است. ابعاد واقعی تلفات شهروندان غیرنظامی و شهروندان خارجی بیش از این است. شرکت کام‌ایر به اطلاعات روز گفته است که تاکنون مرگ دستکم ده‌تن از کارمندان این شرکت روشن شده است. در کنار آن، کسانی دیگر از جمله عده‌یی که در یک محفل عروسی در این هوتل آمده بودند نیز جان‌های شان را از دست داده‌اند.
نهادهای امنیتی کشور می‌گویند که حمله‌ی تروریستی به هوتل انترکانتیننتال کار شبکه‌ی حقانی بوده است؛ شبکه‌یی که به انجام حملات پیچیده معروف است و سراج‌الدین حقانی، از فرماندهان بلندپایه‌ی این شبکه نیز معاون گروه طالبان است. طالبان به گونه‌ی رسمی پذیرفته‌اند که حمله‌ی دیروز کار آن‌ها بوده است.
کشتار شهروندان داخلی و خارجی که عمدتاً غیر نظامی/دولتی بودند پدیده‌ی تازه نیست. کابل در جریان یک‌سال گذشته شاهد حملات خون‌بار تروریستی بوده است. بسیاری از این حملات را داعش به عهده گرفته، اما اخیراً وزارت دفاع ملی گفت که بخش زیادی از این حملات را شبکه‌ی حقانی سازمان داده است. علی‌رغم تشدید حملات تروریستی و در حالی که بر شمار قربانیان این حملات به‌گونه‌ی بی‌پیشینه‌یی در پایتخت افزوده شده، تاکنون مجموع نهادهای امنیتی‌یی که مسئول تأمین امنیت پایتخت بوده‌اند کوچک ترین دستاوردی برای مهار این حملات نداشته‌اند. مسأله‌ی اصلی اکنون این است که چرا با حضور هزاران مأمور پولیس، امنیت ملی و نیروهای دفاعی و امنیتی کابل همچنان در آتش حملات پی‌هم تروریستی می‌سوزد؟
تمامی نهادهای امنیتی و دفاعی در کابل مستقرند. بخش وسیعی از این نیروها در کار تأمین امنیت پایتخت‌اند. بر بنیاد گفته‌های وزیر داخله بیش از 700 موتر پولیس در اختیار «رجال برجسته» است. حکومتی که قادر به اختصاص این اندازه از امکانات برای تأمین امنیت چند چهره‌ی به نسبت معروف دولتی است، نمی‌تواند علت این ناتوانی را در فقدان نیرو و امکانات جست‌وجو کند. در بسیاری از ولایات کشور، عدم دسترسی نیروهای امنیتی به محل، دیر رسیدن به محل حادثه و کمبود امکانات از جمله نیروی هوایی، علت پیروزی طالبان عنوان می‌شود. اما در کابل چنین استدلالی پیش از آن‌که رنگی از واقعیت داشته باشد، مانند اطلاع‌رسانی سخن‌گوی وزارت داخله یک‌سره بر پایه‌ی دروغ و پنهان‌کاری قرار می‌گیرد.
رییس جمهور غنی دستور داده که این رویداد مورد پیگرد و بازرسی قرار بگیرد. انتظار می‌رود نتیجه‌ی این تحقیق در اختیار مردم قرار بگیرد و عواملی که با سهل‌انگاری موجبات چنین حادثه‌یی را فراهم آورده‌اند، مجازات شوند. برای شهروندان جای تردیدی باقی نمانده است که سهل‌انگاری، مسئولیت‌ناپذیری و فقدان حاکمیت قانون نقش آشکاری در خلق این رویدادها دارند. وظیفه‌ی پولیس، امنیت ملی و نهادهای کشفی و اطلاعاتی وزارت دفاع ملی و پولیس و امنیت ملی تأمین امنیت مردم و کشف و خنثاسازی توطئه‌های تروریستی است. افزون بر این، سفارت امریکا چند روز به‌گونه‌ی علنی از احتمال قوی حملات تروریستی مشخصاً بر هوتل‌ها در کابل خبر داده بود. آیا نهادهای امنیتی به اطلاعات مشابهی دست‌رسی نداشتند؟
اگر واقعیت این باشد که نهادهای اطلاعاتی بی‌خبر از چنین احتمالی بوده‌اند، باید بر وضعیت ناامیدکننده این نهادها تأسف خورد. در این صورت دعوای اصلاحات در وزارت دفاع ملی، وزارت داخله و امنیت ملی به یک دروغ محض تقلیل می‌یابد. اما چنانچه نهادهای اطلاعاتی از چنین حمله‌یی باخبر بودند، در آن صورت باید پرسید که چرا جلو آن را نگرفتند؟ چرا هشدارهای لازم را به محلاتی که به‌گونه‌ی احتمالی آماج حملات تروریستی بودند، داده نشد؟
سوال‌های بسیاری است که باید پاسخ بیابند. در کنار آن‌که برای خانواده‌های قربانیان صبر و بردباری آرزو می‌کنیم، امیدواریم حکومت با پنهان‌کاری سراغ کشف حقیقت ماجرا نرود، چه این‌که وقوع چنین حملاتی در کنار فجایعی که می‌آفریند، مسأله‌ی حاکمیت دولت بر پایتخت را به چالش می‌کشد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *