تاثیر جادویی کلمات

حسین رهیاب (بلخی)
hrahyab@yahoo.com
اگر انسان بتواند از کلمات به‌خوبی استفاده کرده و بهره ببرد، ‌یا کلمات را خوب به کار گرفته و آن‌ها را به کار اندازد، می‌تواند مخاطبان را «سحر» و «جادو» کرده و به‌راحتی به «افسونگری» بپردازد. کلمات قدرتی دارند که هیچ‌نیرو و قدرت دیگری توان مقابله و برابری با آن را نداشته و تمام عناصر دیگر از ایستادگی در مقابل آن عاجزند. کافی است که انسان کلمات را به گونه‌‌‌‌ای استخدام نموده و به کار گیرد که به شرایط زیر نزدیک باشد:
1-کوتاه، موجز، مختصر و مفید سخن بگوید و از پرگویی، زیاده‌گویی، بیهوده‌گویی، طول دادن، دراز کردن، بسط دادن، ریز کردن و… بی‌جهت و بی‌دلیل دوری نماید. آن‌چه که اهمیت دارد، فهماندن مطلب به شنونده و بیننده ‌یا خواننده است وبیش از آن اضافه است و بی‌جهت.
2- شیوا سخن بگوید، یعنی این قدرت و توان را داشته باشد که به سوال فی‌البداهه پاسخ محکم، مستدل، دندان‌شکن و قانع کننده بدهد.
3- داشتن فصاحت و بلاغت در سخن و فصاحت و بلاغت به این مفهوم است که انسان در جواب دادن کندی نکند، مقصود را برساند و تیر سخنش به خطا نرود.
4- ادای سخنان شیرین و نرم که گوش مخاطب را اذیت نکرده و شنیدن آن سخنان برای آن‌ها لذت‌بخش و شیرین باشند.
5- لازمه‌ی سخن گفتن مؤثر، داشتن تعادل در سخن و دوری از تغییر و تحولات ناگهانی و غیر‌ضروری می‌باشد.
6- سنجیده و حساب شده سخن بگوید و قبلاً در مورد تک تک کلمات دقت کرده و عواقب آن‌ها را در نظر گرفته باشد.
7- دوری کردن از لاف زدن‌های بی‌مورد و گزافه‌گویی و اگر قرار است گزافه‌گویی هم کند، باید حساب شده و با رعایت تمام جوانب باشد.
8- توجه داشتن به اوضاع و احوال وشرایط موجود یا به مصداق آن ضرب‌المثل که «‌هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد‌». هر ملت و مردم و منطقه دارای شرایط خاص خود بوده و سخنان فرد نیز باید منطبق بر آن‌ها باشد.
9- گوینده باید سخنان خود را از عمق دل و جانش بگوید و خود به آن‌ها ایمان داشته باشد. گفتن سخنان سرد، بی‌خاصیت و بی‌روح که اثر لق لق زبان‌ باشد، اولاً وارد گوش نمی‌شود، زیرا شنونده‌ای ندارد و اگر هم وارد گوش شود، از این گوش وارد و از آن یکی خارج می‌شود.
10- سخنان انسان باید توأم با عواطف، احساسات، هیجانات قلبی و روحی بوده و همچون موج به صورت زنده از روح و قلب و تمام وجود انسان جوشیده، شکل گرفته و با آهنگ دل‌نشین بر روح وجسم مخاطب فرود آید.
11- توجه به نیازهای مخاطب ‌یا مخاطبان، توجه آن‌ها را به سمت گوینده‌ی سخن جلب خواهد کرد. شناسایی نیازهای مختلف مردم هر منطقه به اقدام‌های اساسی نیاز دارد.
12- شناخت علایق مردم هر منطقه و چیزهایی که مورد توجه آنان است، راهی است برای نفوذ به قلب مردم.
13- توجه به عادات، رسم‌ها، سنت‌ها، فرهنگ، الگوها وسیر تاریخی و فرهنگی مردم هر منطقه.
14- توجه به مسایل روحی و ذهنی مردم و شناخت آن‌ها که یکی از اساسی‌ترین اقدامات یک خطیب، سخنران ‌یا گوینده باید باشد. اگر گوینده‌ای بتواند وارد این قسمت (مسایل ذهنی) مردم شود، دل آن‌ها را به دست آورده و موفقیت سخن او حتمی خواهد بود.
15- هم‌دردی با مردم در مسایل منطقه‌ای، حوادث و گرفتاری‌ها.
16- داشتن انعطاف‌پذیری لازم در هنگام سخن گفتن و نشان دادن نرمی، تندی، خشم، مهربانی و… در جاهای خود. یک گوینده لازم است خشم خود را نشان دهد و گاهی تندی کند و گاهی بخروشد. او باید دقیقاً از هر یک از این ابزارها به موقع و در جای خود استفاده نماید.
17- داشتن قاطعیت و نشان دادن آن در جای خود و داشتن روحیه‌ی صلح‌جویی و ملاطفت و اعمال آن در جای خود.
18- مردم را در سخنرانی شریک کردن و به نظریات آن‌ها توجه کردن و یا سوال کردن از آن‌ها می‌تواند منجر به برانگیختن شور و شوق در شنوندگان شود.
19- سخنران یا گوینده در جای خود باید صریح باشد وبدون توجیهات بیهوده، مسایل را واضح و روشن بیان نموده و از صراحت و رُک‌‌گویی نهراسد.
20- در هنگام سخن گفتن لازم است که هم‌آهنگی بین زبان، صورت، چشم، خطوط چهره و در کل تمام اعضای بدن برقرار باشد. اگر زبان چیزی بگوید و خطوط چهره بیان‌گر چیز دیگر، شنونده فوراً متوجه خواهد شد.
21- در حال صحبت استفاده از لب‌خند و تبسم که ارزان وبسیار مفید می‌باشد، فراموش نشود.
22- اگر طرف‌های صحبت محدود باشند، دانستن نام آنان لازم و ضروری است و مخاطب قرار دادن افراد با نام کوچک برای شنونده شیرین و لذت‌بخش می‌باشد.
23- دوری از بحث، مجادله، انتقاد، ایراد اتهام، تمسخر، مخالفت و تحقیر دیگران لازمه‌ی ادامه‌ی گفت‌وگو و تأثیرگذاری آن می‌باشد.
24- یک سخنور قبل از آن‌که‌ گوینده‌ی خوبی باشد، باید شنونده‌ی خوبی باشد و بتواند دیگران را تشویق نماید تا از خودشان صحبت کنند.
25- همیشه «تشکر کردن»، «تحسین کردن» و «تعریف و تمجید کردن» باید به عنوان اصول اساسی و تابلوی تبلیغاتی یک گوینده، دم او دست باشد.
26- در دیدارها برای معرفی خود پیش قدم شده و در طول صحبت و مذاکرات از واژه‌ی «من» استفاده شود.
27- احترام به عقاید، دیدگاه‌ها، افکار و اندیشه‌های دیگران نشانه‌ی خردورزی و دانایی است و تلاش برای تغییر نظر دیگران، نشانه‌ی بی‌تجربگی.
28- بهتر است صحبت و مذاکرات همیشه از جایی آغاز شود که دو طرف‌ با هم موافق‌اند. در موارد اختلافی هم همیشه به دنبال جنبه‌های خوش‌آیندی بود، تا صحبت و مذاکره با تنش مواجه نشود.
29- شنونده‌ی صبوری برای شادی‌ها، موفقیت‌ها، کامیابی‌ها و درد دل‌های دیگران باشید و با آن‌ها هم‌نوایی کنید، اما از موفقیت و کامیابی خود دم نزده و پیروزی‌ها و افتخارات خود را کم‌اهمیت جلوه دهید.
30- اجازه دهید که دیگران تصور کنند که هدایت و رهبری شما را به دست داشته و شما پیرو آنان به شمار می‌روید.
31- هیچ‌گاه دستور ندهید، در صورت لزوم، خواسته‌ی خود را به صورت پیش‌نهاد سوالی مطرح کنید. مثلاً:
«به نظر شما اگر این کتاب در فلان قطع چاپ شود، چطور است؟»، «آیا انجام‌… در شرایط فعلی به مصلحت است؟»، «آیا خریدن‌… لازم است؟»، «آیا فروختن… ضرورتی دارد؟» و…
32- شناخت انگیزه‌های دیگران و استفاده از آن‌ها یکی از عناصر بسیار مفید در وادار کردن آن‌ها به کاری است که ما به دنبال آن هستیم.
33- از گفتن خبرهای بد، دوری کنید. سعی کنید که همیشه خوش‌خبر باشید.
34- راز‌داری، دوری از خودشیفتگی، دوری از زشت‌گویی، دوری از بخیلی و پرگویی در سخن و… از مصادیق و ضروریات یک گوینده‌ی توانا است که قبلاً به تفصیل به شرح آن‌ها پرداختیم.
35- اشتباهات دیگران را بی‌اهمیت جلوه داده و از آن‌ها بگذرید و اشتباهات خود را مهم دانسته، پذیرفته و آن را اصلاح نمایید. همیشه در صدد اصلاح معایب خود باشید.
36- به دیگران اعتماد نموده و همیشه از ذکر الفاظی که نشانه‌ی بی‌اعتمادی شما به طرف مقابل می‌باشند، دوری نمایید.
37- با دیگران صادق باشید.
38- دیگران را در دادن پاسخ مثبت یا منفی آزاد بگذارید. اگر راحت، صمیمی، دوستانه و محبت‌آمیز رفتار نمایید، حس راحتی در دیگران نیز ایجاد می‌شود.
39- در افراد، اشیا‌، گفت‌وگوها و… همیشه به دنبال محاسن و جنبه‌های خوش‌آیند آن‌ها باشید و نه معایب و جنبه‌های زشت آن‌ها.
40- همیشه در گفت‌وگوهای خود به دنبال مشترکات باشید و اگر به دنبال روزنه‌های خوش‌آیند مشترک باشید، در بدترین شرایط ناامید کننده هم آن را می‌یابید.
41- به دیگران کمک کرده و وقت خود را هدیه کنید. از انتقال علوم و دانش و تجربه‌ی خود نترسید. مشاور امین، صادق و خردمند برای دیگران باشید.
42- شنونده‌ی خوبی باشید، و‌گرنه گوینده‌ی خوبی هم نخواهید بود. گوینده‌ی خوب بودن و شنونده‌ی خوب بودن کاملاً به یک‌دیگر وابسته بوده و لازم و ملزوم هم می‌باشند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *