چرا افغانستان باید به راهرو اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) بپیوندد؟ – بخش دوم و پایانی

همکاری سه‌جانبه‌ی بین افغانستان، چین و پاکستان در مورد «کمربند» و «جاده» به هر سه کشور نفع خواهد رساند
دیپلمات/انوراگ رام چاندران
ترجمه: حمید مهدوی
بخش دوم و پایانی

مزایا برای پاکستان
یک افغانستان باثبات و پررونق چندین مزیت مستقیم برای پاکستان دارد. اول، به پاکستان اجازه خواهد داد از هزینه‌ی اقتصادی میزبانی از مهاجران افغانستان راحت شود. پاکستان برای چندین دهه از میلیون‌ها مهاجر افغان میزبانی کرده است، مهاجرانی که از جنگ‌ها و کشمکش‌های کلان در کشورشان فرار کردند. در جریان سال‌ها حتا افغان‌های بیشتری در داخل پاکستان متولد شدند و بار اقتصادی بر دوش کشوری را افزایش دادند که پیش از آن هم تقلا می‌کرد. در سال 2013، یک وزیر پاکستانی گفت که تا آن زمان پاکستان 200 میلیارد دالر را هزینه‌ی میزبانی از مهاجران افغان کرده است. در نتیجه، از سال 2015 بدین‌سو، حکومت پاکستان چند صد هزار مهاجر را مجبور به بازگشت به افغانستان کرده و خشم سازمان‌های بشردوستانه را برانگیخته است. یکپارچگی اقتصادی و بهبود اقتصاد افغانستان به میلیون‌ها مهاجر اجازه خواهد داد که به آرامی به میهن خود بازگردند و از مزایای فرصت‌های جدید اقتصادی بهره‌مند شده و از بار دوش اقتصاد پاکستان بکاهند.
دوم، یک رابطه‌ی تعاونی و همکاری‌جویانه دروازه‌ها را به روی دسترسی آسان‌تر به تجارت با آسیای مرکزی برای پاکستان باز خواهد کرد. همین اکنون حرکت‌هایی در این مسیر وجود دارند. به‌عنوان مثال، تاجکستان، افغانستان و پاکستان مسیر مرزی همکاری اقتصادی منطقه‌ی آسیای مرکزی شیرخان-نینجپایان به‌عنوان یک راهرو بالقوه برای تجارت شناسایی کرده‌اند. با بهبود وضعیت اقتصادی در افغانستان که بهبود امنیت تکمیل‌کننده‌ی آن است، این منطقه می‌تواند یک مرکز ترانزیت برای کشورهایی چون پاکستان باشد تا از مزایای تجارت بهره بگیرند.
سوم، همکاری در زمینه‌ی توسعه‌ی اقتصادی همزمان با تاکید بر امنیت برای هردو کشور یک برد-برد خواهد بود و اجازه خواهد داد روابط دو سوی مرز بهبود یابد. افغانستان و پاکستان از دیر وقت بدین‌سو به‌خاطر نگرانی‌های امنیتی در مرزهای‌شان یک دیگر را مقصر خوانده‌اند. همکاری نزدیک نیروهای امنیتی هردو کشور زمینه را برای از بین بردن ستیزه‌جویی در امتداد مرز افغانستان-پاکستان که پناهگاهی برای شبه‌نظامیان بوده است، فراهم خواهد ساخت.

احتمال همکاری با پروژه‌های رقیب
«جاده‌ی ابریشم جدید» ایالات متحده و پروژه‌ی سه‌جانبه‌ی بندر چابهار که توسط افغانستان، هند و ایران روی دست گرفته شده است، تلاش‌های موجود به هدف یکپارچه‌سازی افغانستان با کشورهای همسایه هستند. در حالی‌که هردو پروژه از زمان اعلان‌شان به موانعی برخورده‌اند، مهم است به اقدامات جاری نگاه کنیم. این دو پروژه، اگر به‌طور موثر اجرا شوند، پتانسیل آن را دارند که به افغانستان ابزار توسعه‌ی اتصال و زیرساخت‌هایش را بدهد، که بعد از آن می‌تواند اعمال فشار کند و به یکی از شرکت‌کنندگانِ به‌مراتب موثرتر در راهرو اقتصادی چین-پاکستان یا ابتکار عمل کمربند و جاده تبدیل شود.
ابتکار عمل جاده‌ی ابریشم جدید که در سال 2011 به‌عنوان روشی برای یکپارچه‌سازی اقتصادی افغانستان با کشورهای همسایه‌اش در آسیای مرکزی و آسیای جنوبی با خروج نیروهای امریکایی از این کشور پیش‌بینی شده بود، به‌دلیل فقدان اراده‌ی سیاسی در چندین جبهه، هرگز آغاز نشد. با این‌حال، طرح اولیه‌ی اتصال کشورهای غنی از منابع آسیای مرکزی با پایگاه عظیم مصرف‌کننده در جنوب آسیا بود. دو پروژه‌ی فرعی بزرگ جاده‌ی ابریشم جدید شبکه‌ی برق آبی کاسا-1000 و خط لوله‌ی گاز طبیعی تاپی هستند. در حالی‌که جاده‌ی ابریشم جدید در حال حاضر متوقف شده است، احیای این پروژه به رهبری راهرو اقتصادی چین-پاکستان می‌تواند شانس موفقیت آن و به نوبت خود، یکپارچه‌سازی اقتصادی افغانستان را تقویت کند. این، راه‌هایی را برای همکاری بیشتر میان ایالات متحده و چین در بالابردن افغانستان خواهد گشود و به توسعه‌ی مستقیم راهرو اقتصادی چین-پاکستان به افغانستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی اجازه خواهد داد. در سال 2016، هند، ایران و افغانستان یک موافقت‌نامه‌ی ترانزیتی سه‌جانبه امضا کردند که به کالاهای هندی اجازه‌ی ترانزیت از طریق بندر چابهار ایران به افغانستان می‌دهد. این مسیر ترانزیتی برای هند حیاتی است، چون پاکستان را شامل نمی‌شود، و از طریق ایران به افغانستان دسترسی پیدا می‌کند. این اقدام که در آغاز رسانه‌های پاکستانی به آن برچسب رقیب راهرو اقتصادی چین-پاکستان و بندر گوادر زدند، اکنون تفاهم بیشتری بر سر آن وجود دارد. چنانچه افغانستان و ایران، هردو، مشتاق پیوستن به راهرو اقتصادی چین-پاکستان و به‌صورت گسترده‌تر ابتکارعمل کمربند و جاده هستند، بعید است با چین از طریق چابهار رقابت کنند. علاوه بر این، افغانستان می‌تواند از برخی از مزایای تجارت از طریق بندر چابهار برای ساختن زیرساخت‌ها به‌منظور اتصال به راهرو اقتصادی چین-پاکستان و ابتکار عمل کمربند و جاده استفاده کند.

به‌سوی همکاری سه‌جانبه
چین، پاکستان و افغانستان، همه، از همکاری سه‌جانبه که امنیت و ثبات را تقویت می‌کند، زیرساخت‌ها را توسعه می‌هد و دروازه‌ها را به روی توسعه‌ی اقتصادی و اتصال باز می‌کند، نفع خواهند برد. این می‌تواند شکل سه ساحه‌ی کلان را بگیرد:
بهبود وضع امنیتی: وضع امنیتی افغانستان باید بهبود یابد. همسایه‌هایش می‌توانند یا با افزایش کمک نظامی یا از طریق دخالت مستقیم کمک کنند. چین با کمک به هماهنگ‌سازی گفت‌وگوهای صلح، بین طالبان و افغانستان نقش میانجی بازی کرده است. احتمالا علاقمندی بیشتر به آوردن طالبان به میز مذاکره، همزمان با افزایش کمک‌های نظامی به افغانستان، راه درازی برای کمک به تقویت دستگاه امنیتی افغانستان در پیش دارد. به‌منظور بهبود وضع امنیتی افغانستان، پاکستان نیز باید تلاش‌هایش جهت کاهش ستیزه‌جویی در داخل مرزهایش را بیشتر کند. حملات قوی نظامی مانند عملیات ضرب عضب در سال 2014 در مناطق قبایلی با حکومت فدرالی برای از بین بردن سنگرهای ستیزه‌جویان و جلوگیری از رفت‌وآمد ستیزه‌جویان مستقر در پاکستان به افغانستان و برعکس ضروری است. افزایش اتصال: با اتصال جاده‌ها و بزرگراه‌ها در سراسر مرزها با پاکستان و چین، افغانستان می‌تواند به‌راحتی با راهرو اقتصادی چین-پاکستان یکجا شود و از بخشی از مزایای تجارت و انرژی که فراهم می‌کند مستفید شود. چنین اقدام فعالی به اعتمادسازی بیشتر کمک خواهد کرد و نشان می‌دهد که افغانستان واقعا به راهرو اقتصادی چین-پاکستان متعهد است. پاکستان هم اکنون سرمایه‌گذاری‌هایی در اعمار جاده‌های متصل‌کننده انجام داده است. افغانستان باید توجه‌اش را روی تکمیل پروژه‌های متوقف شده و اعتمادسازی به توانایی این کشور به تکمیل تعهدات زیرساخت های موجود متمرکز کند.
باز کردن منابع طبیعی برای سرمایه‌گذاری خارجی: چین علاقه‌ی زیادی به دسترسی به ذخایر بزرگ افغانستان از طریق شرکت‌های دولتی‌اش دارد و ذخایر پولی برای سرمایه‌گذاری در توسعه‌ی زیرساخت‌ها برای تدارکات در اختیار دارد. به این ترتیب، دروازه‌ی افغانستان به روی چنین سرمایه‌گذاری‌ها باز باشد که در درازمدت به این کشور نفع خواهد رساند. علاوه بر این، چنین اقدامی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را برای این کشور که در تنگنای پول نقد قرار دارد، به ارمغان خواهد آورد.
در حالی‌که چین و پاکستان می‌تواند نقش کلانی در دگرگونی افغانستان بازی کنند، بزرگترین سهم را باید خود این کشور ایفا کند. حکومت افغانستان باید یکسری اقدامات سیاسی را برای تسهیل شرکت در راهرو اقتصادی چین-پاکستان و ابتکار عمل کمربند و جاده روی دست بگیرد. در حالی‌که ابتکار عمل جاده و کمربند مهم‌ترین پروژه‌ی سیاست خارجی حکومت چین است، افغانستان نمی‌تواند تنها به سرمایه‌گذاری‌های بالقوه‌ی چین تکیه کند. به این ترتیب، این به حکومت افغانستان بر می‌گردد تا برای توسعه‌ی صنایع کوچک انرژی و حمل‌ونقل اقداماتی روی دست بگیرد که در صورت پیوستن افغانستان به راهرو اقتصادی چین-پاکستان مناسب ساختار باشد. علاوه بر این، حکومت باید یک محیط مساعد برای سرمایه‌گذاری ایجاد کند. این می‌تواند با دخیل‌سازی بخش خصوصی و افزایش بهره‌وری با بهینه‌سازی به‌دست آید.
اکلیل احمد حکیمی، وزیر مالیه‌ی افغانستان به درستی اهمیت ابتکار عمل کمربند و جاده را برای کشور درک کرد وقتی گفتک «پروژه‌ی یک کمربند یک جاده‌ی چین می‌تواند امیدواری و فرصت‌ها را برای افغانستان جنگ‌زده فراهم کند». با این‌حال، به‌منظور این‌که «امیدواری و فرصت‌ها» شکل بگیرند، افغانستان باید با پاکستان و چین به‌خاطر محقق شدن شمولیت‌اش در راهرو اقتصادی چین-پاکستان همکاری کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *