حملهی طالبان که بیش از 150 سرباز افغان را کشت، پرسشهای جدییی را در مورد توانایی ادارهی کشور توسط رییسجمهور اشرف غنی مطرح کرده است. آیا زمان کنارهگیری رییسجمهور فرا رسیده است؟
دویچه ویله/مسعود سیف الله
ترجمه: حمید مهدوی
جیمس ماتیس، وزیر دفاع امریکا، در دیدار اخیرش از افغانستان از رییسجمهور اشرف غنی بهخاطر رهبریاش «در زمان بسیار بسیار دشوار» تشکر کرد. گفتههای ماتیس قطعا حمایت قوی ایالات متحده از رییسجمهور افغانستان را نشان میدهد. با اینحال، از لحاظ داخلی محبوبیت غنی در حال کاهش است. منتقدان، این مشاور پیشین بانک جهانی و دستیاران او را به «انحصار مدیریت» کشور متهم میکنند در حالیکه بیباکانه از مشکلات بزرگتر افغانستان، عمدتا ستیزهجویی به رهبری طالبان، یک اقتصاد وابسته به کمک و یک نظام سیاسی شکننده چشمپوشی میکنند.
روز جمعه، ستیزهجویان طالبان بیش از 150 سرباز افغان را در شهر شمالی مزار شریف کشتند. رییس ستاد ارتش و وزیر دفاع در پی آن استعفایشان را پیشنهاد کردند، اما کارشناسان میگویند بدترشدن اوضاع امنیتی نتیجهی یک نظام سیاسی ناکارآمد و فساد گسترده در ادارات و وزارتخانههای حکومت است.
تقسیم ناقص قدرت
غنی با نقد، حتا از طرف حامیان خودش، بیگانه نیست. وقتی او در سال 2014 با تقسیم قدرت با عبدالله عبدالله، رقیبش در انتخابات ریاست جمهورش توافق کرد، تعدادی از دستیارانش با او راهشان را جدا کردند. این توافق با میانجیگری جان کری، وزیر خارجهی آنوقت امریکا، حاصل شد تا این انتخابات شدیدا جنجالی افغانستان را در آشوب فرو نبرد. در نتیجهی این توافق تحت حمایت ایالات متحده، یک حکومت وحدت ملی در افغانستان تشکیل شد و غنی رییسجمهور شد و عبدالله رییس اجرائیهی آن.
غنی و عبدالله، هردو، وعده دادند اختلافاتشان را کنار میگذارند. با توجه به گزارش اخیر منتشر شده توسط گروه بینالمللی بحران تحت عنوان «افغانستان: آیندهی حکومت وحدت ملی»، این وعده اما هرگز عملی نشد. عبدالله باور دارد که او یک شریک مساوی در حکومت وحدت ملی است، اما غنی و دستیارانش اصرار دارند قدرت واقعی، طبق قانون اساسی افغانستان، به رییسجمهور وابسته است. گروه بینالمللی بحران میگوید که ابهام در موافقتنامهی تقسیم قدرت در سال 2014 همچنان در سیاست افغانستان اختلاف خلق میکند. این گزارش توضیح میدهد که «حکومت وحدت ملی از اختلافات داخلی به ستوه آمده است و با یک ستیزهجویی بازخیزگر مواجه است» و تاکید میکند که اگر تنشهای فعلی سیاسی و مربوط به قانون اساسی حلنشده باقی بمانند، این خطر درگیری داخلی و ناامنی در یک حالت شکننده را افزایش میدهد.
متحدانی که اتحاد را ترک میگویند
تقسیم قدرت ناموفق، تنها مشکل حکومت افغانستان نیست. رییسجمهور غنی در حفظ متحدانش در کنار خودش نیز ناموفق بوده است. از زمانی که او به ریاستجمهوری رسید، بسیاری از متحدان او حکومت را ترک کردهاند.
آیا حکومت وحدت ملی افغانستان از هم میپاشد؟
صدیق پتمن، یک مقام در حکومت حامد کرزی، به دویچه ویله گفت: «ما کاملا با غنی بودیم، اما لحظهیی که او رییسجمهور شد، تمام وعدههایی را که به ما داده بود، فراموش کرد». پتمن باور دارد که یکی از دلایل بیثباتی سیاسی فعلی در افغانستان رفتار غنی با متحدانش در مبارزات انتخابات ریاستجمهوری است. پتمن افزود: «در یک نظام ریاستی، حکومتداری موثر صرف با دستنخورده نگهداشتن اتحادهای مبارزات انتخابات ممکن است. رییسجمهور غنی این کار را نکرده است». پتمن ادعا کرد: «غنی تقریبا همه چیز را مدیریت میکند و در اعتماد کردن به مردم مشکل دارد».
بسیاری از ناظران افغانستان منتقدان سبک حکومتداری غنی هستند. زیگفرید ولف، مدیر تحقیقات در انجمن دموکراتیک جنوب آسیا مستقر در بروکسیل میگوید که رییسجمهور افغانستان تلاش دارد بر تمام جنبههای حکومت کنترل کامل داشته باشد. ولف میگوید این باعث شده است غنی خودش را صرف با وفاداران احاطه کند. ولف به دویچه ویله گفت: «این حقیقت که غنی، در تفکر سیاسی و در رفتار، با اعضای ارشد حکومتاش وجوه مشترک زیادی ندارد نیز اوضاع را پیچیده میسازد».
موفقیت نسبی
باوجود انتقادها، غنی دستاوردهایی به نامش دارد. بهطور مثال، به حداقل رساندن فساد در برخی از ادارات حکومتی و بهدست آوردن حمایت درازمدت ناتو برای افغانستان. با اینحال، فساد در افغانستان گسترده باقی مانده است، خدمات عمومی ناکارآمد هستند و ستیزهجویی بیش از هر زمانی از سقوط رژیم طالبان در سال 2001 وحشیانهتر است. ولف گفت: «افغانستان در یک وضع شکننده است، اما قطعا یک کشور ناکام نیست». رییسجمهور غنی که کتابی در مورد چگونگی بازسازی دولتهای ناکام نوشته است، دو سال دیگر وقت دارد تا افغانستان را بازسازی کند. اما تعداد فزایندهیی از مردم در افغانستان باورد دارند که او فرد مناسبی برای این کار نیست.