سیاستمداران روی فرش سرخ فس‌بوک

اگر فس‌بوک نمی‌بود، احتمالاً برخی از رخدادهایی که به‌طور معمول شاهدش بودیم، مجال دیده شدن نمی‌یافتند. این، اثرگذاری فس‌بوک را نشان می‌دهد که از یک ایده‌ی ساده به یکی از بزرگترین منبع انتشار خبر آنلاین و شبکه‌ی ارتباطی با ابعاد جهانی تبدیل شد. رجوع سیاست‌مداران به استفاده از آن و تن دادن به کاربری فس‌بوک نیز ریشه در همین واقعیت دارد: نمی‌شود سیاست کرد و فس‌بوک را نادیده گرفت.
فس‌بوک مانند شبکه‌های اجتماعی دیگر، رشد شتاب‌آلودی داشته است. مبتنی بر تفاوت ماهوی که با شبکه‌های دیگر، مثلاً انستاگرام یا تلگرام دارد، کاربران فراوانی یافته و به ابزاری برای اثرپذیری و اثرگذاری در انتخاب، سلیقه، علاقه‌ی سیاسی و حتا طرز زندگی و تصمیم‌گیری تبدیل شده است. فس‌بوک اکنون کار رسانه‌ها را به‌شکل مقرون‌به‌صرفه‌تر و-از نظر کاربر-بهتری انجام می‌دهد. سیاست‌مداران که همراه و وابسته‌ی همیشگی رسانه بوده‌اند، اکنون که فس‌بوک همه را مغلوب کرده، به استفاده از این شبکه‌ی مجازی روی آورده‌اند. از جهتی دیگر، فس‌بوک به‌دلیل نحوه‌ی کار آن و در نتیجه فرصتی که برای همه فراهم می‌آورد، تأثیر متقابل بر جای می‌گذارد.
حتا خود فس‌‌بوک، این غول جهان ارتباطات نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. برای مثال، این شبکه‌ی اجتماعی گذاشتن عکس‌های هرزه‌نگارانه را ممنوع قرار داده بود؛ کمی بعدتر از آن، یک روزنامه‌ی اتریشی عکسی که در آن یک کودک ویتنامی برهنه متعلق به دوره‌ی جنگ در آن کشور را نشان می‌داد، در فس‌بوک منتشر کرد. یک گزارش این روزنامه نیز آن عکس‌ را در صفحه‌اش گذاشته بود. فس‌بوک با الگوریتم‌هایی که در مورد عکس‌های هرزه‌نگارانه در آن گذاشته شده، پس از ارسال یک هشدار، این عکس را از صفحه‌ی روزنامه برداشت و حساب کاربری گزارش‌گر روزنامه‌ی آفتن پوستن را نیز به تعلیق درآورد. فس‌بوک با دیدن عکس یک دختربچه‌ی‌ برهنه دچار خطای فهم شد و میان آن عکس با هرزه‌نگاری نتوانست تفکیک قایل شود. فس‌بوک مجبور شد در این مورد توضیح بدهد و به چنین خطایی اعتراف کند. این کار پاسخی بود به تصمیمی که می‌توانست نتیجه‌ی اشتباهی در پی داشته باشد و حتا اگر گیرنده‌ی آن تصمیم فس‌بوک باشد نیز ناگزیر است آن را ببیند. «وگرنه باید به ترویج حماقت اعتراف کند»، جمله‌یی که سردبیر این روزنامه‌ی اتریشی-به نقل از بی‌بی‌سی-گفته بود.
آنچه که فس‌بوک را با اهمیت می‌سازد، اثرگذاری و حضور ملموس آن در زندگی مردم است. مردمی که اکنون یک-هفتم آن، به نحوی شهروندان فس‌بوک نیز هستند. در فس‌بوک اهمیت دارد، به‌دلیل این‌که می‌تواند مسایل مهمی را تغییر بدهد، تقویت کند یا حتا تخریب کند. در فس‌بوک همه مخاطب همه است. گرچه قاعده‌ی بازار تغییر نمی‌کند و هرکس پول بیشتری بپردازد، مخاطب بیشتری خواهد یافت. به این ترتیب، هرکس فکر می‌کند، باقی کاربرانی که با او دوست یا دنبال‌کننده‌اش هستند، مخاطب‌شان‌اند. این تلقی به‌دلیل ماهیت «مخاطب‌انگاری همگانی» آن، سبب می‌شود به‌خصوص سیاست‌مداران برای داشتن مخاطب بیشتر و رساندن حرف‌ها و پیام‌های‌شان به ساده‌ترین روش ممکن، علاقه پیدا کنند.
بسیاری از تحولات بزرگ اجتماعی وسیاسی در غیبت فس‌بوک نمی‌تواند با شتاب روند قدرت یافتنش را طی کند. بهار عربی اگر از یک‌سو با سرازیر شدن مردم به خیابان‌ها شروع شد، از جهتی دیگر با هماهنگی، تصمیم‌گیری و دعوت فراگیر مردم به اعتراض‌های سیاسی از طریق ارتباط در فضای مجازی ممکن گردید. در افغانستان می‌توان از شکل‌گیری جنبش‌های تبسم، روشنایی و اعتراضاتی مانند اعتراض به قتل شکیلا و تجلیل از نیروهای امنیتی، نام برد که فس‌بوک در آن‌ها نقش انکارناپذیری دارد. جنبش تبسم با ابراز انزجار از کشتار مسافران در زابل که در جمع آن یک دختر کوچک نیز حضور داشت، در فس‌بوک شروع شد. بسیاری از کاربران در برابر آن واکنش نشان دادند. گفت‌وگو بر سر فراگیر کردن این اعتراض جریان یافت و سرانجام به تظاهرات گسترده‌ی خیابانی منتهی شد. در شامگاه روزی که فرخنده در زیارت شاه دوشمشیره سنگ‌باران شد، برخی کاربران در فس‌بوک به آن اعتراض کردند. انتشار ویدیوهای که جزئیات قتل فجیع فرخنده را باز می‌تاباند سبب شد که این اعتراض در زمان کمی فراگیر شود. سرانجام به‌رغم باران‌ سنگین بهاری، بزرگترین راه‌پیمایی جامعه‌ی مدنی در کابل راه‌اندازی شد. قدرت انتشار خبر با گسترده‌ترین پوشش و کوتاه‌ترین زمان ممکن، به فس‌بوک این امکان را داده است که همه جا باشند، حتا در خانه‌ی سیاستمدارها.
گرچه توانایی این شبکه‌ی اجتماعی سبب شده است که رقبای رسانه‌یی سنتی به تمامی عقب رانده شوند، اما نتوانسته است که خود از سوءاستفاده‌ی کاربران ایمن بماند. در واقع فس‌بوک نتوانسته است که ابزار بی‌ضرری برای کاربران انترنت باشد. پیروزی دنالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا، احتمالاً بزرگترین رویارویی فس‌بوک و کاربران و سیاست‌مداران با این مسأله است. اخیراً انتقاد از این‌که فس‌بوک در پیروزی ترامپ نقش داشته، بیش از هر زمانی مطرح می‌شود. حتا تیم انتخاباتی هیلاری کلینتون نیز آن را دنبال می‌کند و می‌کوشد راهی بیابد که بتواند فس‌بوک را تحت فشار بگذارد. انتقاد اصلی این است که فس‌بوک کمک کرده است بیشترین اخبار جعلی خوراک کاربران این شبکه شود. برای مثال، به میزان اشتراک‌گزاری یک خبر و یک شایعه استناد می‌شود. شایعه‌یی که می‌گفت پاپ فرانسیس از ترامپ حمایت کرده، در فس‌بوک یک‌میلیون دفعه بارگذاری می‌شود، اما گزارش تحقیقی و افشاکننده‌ی نیویارک تایمز دوصدهزار بار اشتراک‌گذاری شده است. در این ماجرا بر نقش فس‌بوک در انتشار گسترده‌‌ی خبرهای‌های جعلی و تقویت سوءگیری احساساتی و در نتیجه به نوعی اغفال عمومی متهم می‌شود. همین عرصه نیز فرصتی را برای سیاست‌مداران مساعد کرده که از آن برای افزایش اعتبارشان استفاده کنند. مثلاً ارگ ریاست‌جمهوری، ویدیوهایی را می‌سازد که در آن به اهمیت توسعه، گسترش معارف یا حمایت از نیروهای امنیتی با آماج قرار دادن احساسات و عواطف شهروندان، می‌پردازد. من بارها دیده‌ام که مقامات برجسته‌ی سیاسی عکس‌هایی که از جریان یک ملاقات‌شان گرفته شده یا خبری مربوط به کارشان را در فس‌بوک نشر و حمایت مالی می‌کنند تا بیشترین «بیننده» را داشته باشند و بر شهرت و اعتبارشان بیفزایند.
به همین دلیل، امروزه مفهوم «اثرگذاری آنلاین/کلاوت» وجود دارد که به میزان اثرگذاری، مخاطب‌داری و اعتبار آنلاین افراد اشاره دارد. اعتبار آنلاین از آن‌جا که در فضای واقعی نیز اثرگذار است، در نزد سیاست‌مداران اهمیت پیدا می‌کند. در همان ماجرای مربوط به نقش فس‌بوک در پیروزی ترامپ، مثلاً انتشار خبر جعلی حمایت پاپ از ترامپ تصور می‌شود که به رأی گرفتن رییس‌جمهور جدید ایالات متحده کمک کرده است.
این اشاره درست است که پیشترها فس‌بوک اهمیت امروزی‌اش را برای سیاست‌مداران نداشت، اما به‌راحتی می‌توان حدس زد که هیچ‌سیاست‌مداری دوست ندارد دو میلیون مخاطب فعال را از دست بدهد. دامنه‌ی حکمروایی فس‌بوک حکمروایان جهان واقع را نیز در بر گرفته است. فس‌بوک برای بسیاری از فعالان اجتماعی و سیاسی افغانستان، همان فرش سرخی است که امکان دیده شدن و شهرت بیشتر را میسر می‌کند.
با این‌حال، نباید از یاد برد که کاربران‌ نیز از این بخت برخوردار شده‌اند که با استفاده از همان امکاناتی که این شبکه در اختیار سیاست‌مداران‌شان گذاشته است، بر آن‌ها فشار وارد کنند و یا دست‌کم اشراف و کنترل بهتری بر کارکردهای آنان داشته باشند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *