دوران ریاستجمهوری بارک اوباما در امریکا روز گذشته رسماً پایان یافت و دونالد ترامپ جای او را در کاخ سفید احراز کرد. اوباما که میراثدار طولانیترین جنگ تاریخ امریکا در افغانستان بود، بیشتر از هر رییسجمهور دیگر آن کشور، درگیر مسائل مربوط به افغانستان بود. با وجود حضور گستردهی امریکا در افغانستان، روابط میان دو کشور در دورهی ریاستجمهوری اوباما فرازوفرودهای زیادی داشت. دوران ریاستجمهوری اوباما، با دورهی ریاست دو رییسجمهور افغانستان؛ حامد کرزی و اشرف غنی همزمان بوده است. در حالیکه روابط میان کرزی و اوباما پرتنش و غیر دوستانه بود، اشرف غنی توانست این فضا را بشکند و روابط نزدیکتری با کاخ سفید برقرار کند.
«جنگ خوب» اوباما
بارک اوباما در زمان کارزار انتخاباتی خود، نگاه متفاوتی به جنگهای امریکا در افغانستان و عراق داشت. از نظر او جنگ امریکا در افغانستان «جنگ خوب» است، اما جنگ امریکا در عراق را او «جنگ بد» توصیف کرده بود. به اینمعنا که اوباما جنگ امریکا علیه تروریزم در افغانستان را یک ضرورت میدانست و بر سرنگونی طالبان و گروههای تروریستی در این کشور تاکید داشت. با این وجود، اوباما به مردم امریکا تعهد سپرد تا جنگ آن کشور در عراق و افغانستان را پایان بخشد و نظامیان آن کشور را به خانه برگرداند.
فارغ از داوری در باب موفقیت و یا عدم موفقیت امریکا در جنگ عراق، اوباما به وعدههای خود در مورد جنگ عراق عمل کرد و بخش عمدهی نیروهای آن کشور را از عراق به امریکا باز گرداند. اما در جنگ افغانستان اوباما رویکرد جدیدی اتخاذ کرد و برای پایان موفقانهی این جنگ که آن را ضروری میدانست، دست به اقدام بزرگی زد. اوباما در سال 2010م تصمیم گرفت تا 30 هزار نیروی نظامی بیشتر به افغانستان بفرستد و با این کار سرنوشت جنگ را به نفع امریکا تغییر دهد. در مرحلهی اول، این نیروها به افغانستان فرستاده شدند. در مرحلهی دوم، اوباما تصمیم گرفت مسئولیتهای امنیتی بهگونهی تدریجی به عهدهی نیروهای افغان واگذار شود و نقش نیروهای امریکا و ناتو درجنگ کمتر شود و این روند تا سال 2014 تکمیل شود.
همزمان با این، طرح مسألهی مصالحه با طالبان نیز روی میز گذاشته شد. دولت افغانستان در کنفرانس لندن در سال 2010م طرح مصالحه با طالبان را مطرح کرد و حمایتهای خارجی برای این طرح را جستوجو کرد. امریکا و بریتانیا با قوت بیشتر از این طرح حمایت کردند و همزمان با پیشبرد جنگ علیه طالبان، طرح صلح را نیز روی دست گرفتند و برای رسیدن به آن تلاشهایی را به راه انداختند.
در حالیکه انتظار میرفت، سیاست جنگ و صلح امریکا با طالبان در نهایت به پیروزی برسد و تا سال 2014 نیروهای امریکایی بهگونهی کامل از افغانستان خارج شوند، اما این اتفاق نیافتد و هیچ کدام از برنامهها نه جنگ با طالبان و افزایش نیروهای نظامی امریکا در افغانستان جواب داد و نه هم تلاشهای صلح به نتیجهیی رسید. اکنون با پایان دورهی ریاستجمهوری اوباما، وضعیت این جنگ کماکان مبهم است و هیچ امیدی برای پایان آن وجود ندارد.
رابطهی پرتنش کرزی و اوباما
رابطهی کرزی با اوباما پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 2009 در افغانستان رو به سردی گرایید. هرچند در آن زمان مشخص نبود، دلیل این امر در چه است، اما بعدها کرزی در برخی از صحبتهای خود گلایه کرده بود که اوباما در انتخابات ریاستجمهوری سال 2009 مداخله کرده بود و قصد داشت مانع دستیابی او به پیروزی در انتخابات شود.
تنشها در روابط میان طرفین پس از اعزام نیروهای نظامی بیشتر امریکا به افغانستان، تشدید شد. مسالهی اصلی تلفات غیرنظامیان و بمباردهای هوایی نظامیان امریکایی بود. در این دوران، شمار قربانیان غیرنظامی در اثر حملات هوایی نظامیان امریکایی بهشدت افزایش یافته بود و همین امر باعث خشم حامد کرزی گردید. در این دوران بود که حامد کرزی انتقادات خود را از امریکا آشکار کرد و در نهایت توانست این حملات را به کمترین حد ممکن کاهش دهد.
حامد کرزی در این دوران نهتنها، حملات هوایی بهخصوص حملات شبانهی امریکا در افغانستان را متوقف کرد، بلکه دست به اقدام دیگری نیز زد. حامد کرزی دهها زندانی طالبان را از زندان بگرام و دیگر زندانهای دولت افغانستان آزاد کرد و به نیروهای خارجی نیز هشدار داد که نمیتوانند هیچ زندانی را در قلمرو افغانستان داشته باشند. این مساله نیز تنشی جدی را در روابط دو کشور بهوجود آورد. در حالیکه امریکا رهایی این زندانیان را خطرناک توصیف میکرد، رییسجمهورکرزی اصرار داشت که اکثر آنها بیگناهاند و نقشی در جنگهای جاری ندارند. حامد کرزی با سماجت و انتقادات گسترده، در نهایت مسئولیت برخی از زندانهای نیروهای خارجی را به دولت افغانستان منتقل کرد و دهها زندانی سرسخت طالبان را از زندانهای نظامیان امریکایی به زندانهای دولت افغانستان منتقل کرد.
همزمان با این، روند صلح آغاز شد و دفتر سیاسی طالبان در قطر گشایش یافت. گشایش دفتر طالبان در قطر ناخشنودی گستردهی حامد کرزی را بهدنبال داشت. دولت افغانستان هرچند گشایش دفتر طالبان در قطر را تنها با هدف وجود آدرس مشخصی برای گفتوگوهای صلح مورد تایید قرار میداد، اما برافراشته شدن پرچم طالبان بر دفتر قطر و عملکرد آن بیشتر از آدرسی برای گفتوگوهای صلح، از نظر حامد کرزی قابل قبول نبود و این به معنای بهرسمیت شناختن دو دولت در یک قلمرو از سوی جامعهی جهانی بهخصوص متحدان افغانستان و در راس آن امریکا بود.
افزایش تنشها، موافقتنامهی امنیتی میان دو کشور را به بنبست کشاند. حامد کرزی با انتقادات گسترده از عملکرد امریکا شرایطی را برای امضای این موافقتنامه وضع کرد و تا پایان زمامداری خود حاضر نشد این موافقتنامه را امضا کند. بهرغم فشارهای گستردهی داخلی و خارجی، کرزی به این کار تن نداد و روابط دو کشور را بهدلیل عدم امضای این موافقتنامه، دچار ابهام کرده بود. امریکاییها هشدار میدادند که عدم امضای این موافقتنامه، به معنای پایان همکاریهای دو کشور در زمینههای مختلف خواهد بود و کرزی هم تاکید داشت که تا برآورده شدن خواستهایش، این کار را انجام نخواهد داد.
تشکیل حکومت وحدت ملی
انتخابات سال 2014 با مشکلات زیاد، سرانجام به تشکیل حکومت وحدت ملی در افغانستان گردید. نقش امریکا در تشکیل این حکومت بسیار برجسته بود و میانجیگری جان کری وزیر خارجهی دولت اوباما، بنبست انتخاباتی را شکستاند و راه را برای آغاز روند جدید باز کرد. با تشکیل حکومت وحدت ملی در افغانستان روابط امریکا و افغانستان بهبود یافت. سران حکومت وحدت ملی برای نشان دادن همسویی بیشتر با امریکا، در اولین اقدام خود پیمان امنیتی میان دو کشور را امضا کرد. امضای این پیمان، روابط دو کشور را گرمتر کرد و در طول بیش از دو سال عمر حکومت وحدت ملی، حمایت گستردهی امریکا بهخصوص شخص اوباما، ضامن اصلی بقا و تداوم آن بوده است.
دولت اوباما در طی این دو سال، تلاشهای بیشتری برای حفظ این حکومت انجام داده است. در سطح داخلی، فشارهای گستردهیی را به رهبران و چهرههای خارج از حکومت وحدت ملی وارد کرده است تا اقدامی را علیه آن انجام ندهند. در سطح بینالمللی نیز امریکا تلاش کرده است، مشروعیت حکومت افغانستان را تقویت کند و حمایتهای جهانی را برای آن فراهم آورد. در اثر این اقدامات بود که حکومت توانست، بخش قابل توجه کمکها را در دو کنفرانس وارسا و بروکسل در سال 2016م برای افغانستان جلب کند و این روند سیاسی را کماکان ادامه دهد.
اوباما در آخرین روزهای ریاستجمهوری خود، با سران حکومت وحدت ملی افغانستان صحبت تلفنی کرد. در این صحبت نیز بر حفظ وحدت و تداوم حکومت وحدت ملی تاکید کرده و توصیههایی را به دو رهبر افغانستان کرده است. اوباما حالا دیگر از مناسبات سیاسی بیرون رفت و آنچه از او در ذهن سیاستمداران افغان نقش بسته است، تصاویر متفاوت و اغلباً متضاد است. برای کرزی، اوباما هرگز همکار خوبی نبود، اما سران حکومت وحدت ملی تا این دم مدیون حمایتهای او هستند.